دوازده تغییر
جنگ اوکراین چه تغییراتی روی روندهای جهانی ایجاد خواهد کرد؟
جنگ همهجا ویرانگر است و بازارها و افراد را تغییر میدهد. اما لازم است بررسی کنیم در میانمدت جنگ اوکراین چه تغییراتی را در بازارهای بینالمللی ایجاد خواهد کرد. دو بعد مهم را در این تحلیل باید در نظر داشته باشیم: 1- مقیاس و مدت زمان اختلال و 2- تاثیر سیاستهای دولت و پاسخهای مصرفکنندگان و کسبوکارها.
بر همین اساس دو سناریو را میتوان در نظر گرفت:
سناریوی ملایم
شامل اختلال با پاسخ سیاستی متوسط. در این سناریو، پایان خصومتها ظرف چند هفته دیگر اتفاق میافتد. تحریمها تشدید نمیشوند و حتی ممکن است کاهش یابند. صادرات انرژی از روسیه به اروپا همچنان ادامه دارد. قبل از پایان سال 2022، قیمت گاز طبیعی در اروپا به حدود 30 دلار در هر میلیون واحد حرارتی بریتانیا (MMBtu) کاهش مییابد. قیمت نفت برنت به 70 تا 80 دلار در هر بشکه بازمیگردد. رشد تولید ناخالص داخلی (و در نتیجه مشاغل و درآمدها) در سراسر منطقه یورو به روند پیش از بحران خود بازمیگردد، البته با کاهش رشد سهماه اول، که منعکسکننده شوک تهاجم است. انتظارات تورمی نسبت به هنجارهای قبل از همهگیری بالا باقی میماند، اما ثابت است و بانک مرکزی اروپا به کاهش محرکهای پولی ادامه میدهد. اعتماد مصرفکننده به سطح قبل از همهگیری بازمیگردد و کسبوکارها، برنامههای سرمایهگذاری خروج از کووید 19 خود را در اکثر مناطق یورو تا سهماه دوم سال 2022 ادامه میدهند.
سناریوی شدید
اختلال شدید و فزاینده با واکنش سیاستی محدود. در این سناریو، درگیری طولانیمدت، بحران پناهجویان در اروپای مرکزی را تشدید میکند. کشورهای غربی و روسیه تحریمها را تمدید میکنند که به تعطیلی صادرات نفت و گاز از روسیه به اروپا منجر خواهد شد. قیمت گاز اروپا در اواسط سال 2022 به حدود 50 دلار در هر MMBtu افزایش یافته و از سطح بالای 30دلاری که قبلاً داشت و نفت خام برنت به 135 دلار در هر بشکه جهش خواهد کرد. تورم کل منطقه یورو در سال به بیش از هفت درصد افزایش مییابد. این قاره میتواند بخشی از کمبود گاز طبیعی خود را با خرید در بازار نقدی و تا حدودی با کاهش سرعت کنار گذاشتن زغالسنگ جبران کند. کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده میتوانند زیرساختهای جدید صادرات و واردات گاز طبیعی مایع (LNG) را در طول زمان ایجاد کنند، اما در کوتاهمدت، قیمتهای بالاتر، درآمدهای واقعی پایینتر و کاهش هزینههای مصرفکننده به کاهش تقاضا منجر خواهد شد. بانکهای مرکزی قاطعانه برای مبارزه با تورم، با ریسک بالقوه برای رشد اقتصادی، حرکت میکنند.
1- حمله به اوکراین باعث ایجاد یک بحران انسانی بزرگ میشود. پناهندگان اوکراینی جمعیت کشورهای مقصد را بهطور قابل توجهی افزایش میدهند.
این جنگ باعث آواره شدن بیشترین تعداد پناهجویان در اروپا از زمان جنگ جهانی دوم شده است. تا به امروز، 6 /5 میلیون پناهنده از اوکراین فرار کردهاند، و 7 /7 میلیون دیگر خانههای خود را ترک کرده و به دنبال سرپناهی در جاهای دیگر در کشور رفتهاند. جنگ در اوکراین نشاندهنده دومین بحران انسانی بزرگ از دهه 1960 از نظر تعداد افرادی است که فرار کردهاند یا آواره شدهاند و پنجمین بحران انسانی از نظر کسری از جمعیت است. و ممکن است بدتر شود. سازمان ملل تخمین میزند که 3 /8 میلیون اوکراینی ممکن است تا پایان سال پناهنده شوند.
همسایهها و دیگران کمک میکنند. لهستان، که در حال حاضر یک جامعه بزرگ مهاجر اوکراینی در آن زندگی میکند، بیشترین پناهنده را پذیرفته است؛ حدود سه میلیون نفر. این معادل افزایش هشتدرصدی جمعیت کشور در طول دو ماه و 45 برابر جریان معمول سالانه مهاجران است. با اندازهگیری میزان هجوم نسبت به میانگین تاریخی ورود سالانه مهاجران، جمهوری اسلواکی بیشترین استقبال را داشته است؛ معادل 101 برابر ورودی تاریخی سالانه.
ظرفیت کشورها برای تغذیه، پناه دادن و مراقبت از پناهندگان متفاوت است. یک برنامه کمکهای بشردوستانه بینالمللی که به خوبی سازماندهی شده و به سرعت در حال گسترش است، مانند طرح منطقهای واکنش به پناهندگان سازمان ملل متحد، مطمئناً کمک خواهد کرد. در درازمدت، درک مزایای مهاجرت به این بستگی دارد که تازهواردان تا چه حد در بازار کار و جامعه کشور میزبان ادغام میشوند.
2- آسیبپذیران بیشتر آسیب میبینند. هنگامی که مردم برای مایحتاج اولیه بهویژه غذا بیشتر هزینه کنند بسیاری از خانوادههای اروپایی فقیر میشوند.
جنگ قیمتها را برای اقلام ضروری افزایش داده است. آنچه اکنون در معرض خطر است، اساس سلسلهمراتب نیازهای مزلو است: غذا، گرما و سرپناه. تاثیرات جهانی است، اما به شدت از سوی فقیرترین افراد، که در حال حاضر برای پوشش هزینههای ضروری زندگی تلاش میکنند، احساس خواهد شد.
قیمتهای بالاتر غذا و انرژی، همراه با هزینههای بالا برای اجاره، میتواند فقیرترین افراد را به سوی مبادلات غیرممکن سوق دهد. حمله به اوکراین در حال حاضر هزینههای زندگی را افزایش داده است، زیرا افزایش قیمت گاز طبیعی و نفت باعث افزایش قبوض گرمایشی شده است. بهطور مشابه، با گران شدن سوخت، هزینه حملونقل بیشتر میشود. اگر قیمت انرژی حتی بالاتر برود (سناریوی شدید)، فشردهسازی بودجه خانوار قبل از اینکه بهتر شود بدتر میشود.
فشارها فراتر از اروپاست. تجزیه و تحلیل سناریوی ما نشان میدهد که شاخص قیمت مواد غذایی از سوی دفتر غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد ممکن است تا 45 درصد در سال 2022 افزایش یابد (سناریوی شدید). افزایش قیمت به این بزرگی بهطور تاریخی میلیونها نفر را در کشورهای با درآمد پایین و متوسط به فقر کشانده است. این کشورها همچنین در معرض سایر پیامدهای بالقوه جنگ، از جمله کاهش سرعت تجارت جهانی، کاهش ارزش پول و چالشهایی در کاهش فشار بدهی خود هستند.
3- سیاست انرژی در حال چرخش به سمت دسترسی ایمن و تنوع منابع است. حتی پس از افزایش عرضه و کاهش تقاضا، بخش زیادی از وابستگی اروپا به گاز روسیه همچنان در خطر است.
طی چندین دهه، اروپا به شدت به منابع انرژی روسیه وابسته شده است: زغالسنگ، نفت خام، نفت کوره و بهویژه گاز طبیعی. در سال 2021، این قاره حدود 36 درصد از گاز مورد استفاده خود را به همراه 30 درصد از زغالسنگ و 10 درصد از نفت خام خود را از روسیه وارد کرد. آلمان و ایتالیا بهویژه به منابع انرژی روسیه وابسته هستند (به عنوان مثال، آلمان 65 درصد گاز خود را از روسیه وارد میکند؛ این رقم برای ایتالیا 43 درصد است).
اروپا از گاز برای گرم کردن خانهها و ساختمانهای خود، اداره صنایع و تولید برق استفاده میکند. بهطور فرضی، کشورهای اروپایی میتوانند در کوتاهمدت برای کاهش تقاضای خود اقدام کنند (به عنوان مثال، کاهش گرمایش در ساختمانها و روشنایی در شهرها، کاهش مصرف گاز در تولید برق). اروپا همچنین فوراً برای افزایش عرضه گاز از کشورهایی غیر از روسیه، از طریق واردات گاز طبیعی مایع (LNG) بیشتر و تولید سوخت زیستی بیشتر و اقدامات دیگر، فعالیت میکند.
این کاهش تقاضا و افزایش عرضه میتواند نیاز اروپا به گاز روسیه را در سال آینده از 36 درصد کل مصرف آن به حدود 10 درصد کاهش دهد که باعث میشود این قاره همچنان سالانه 30 تا 40 میلیارد مترمکعب از روسیه وارد کند. نتیجه تا حدی به اجرای این اهرمها بستگی دارد- برای مثال، میزان الانجی قابل واردات و تحمل خانوارها و کارمندان برای کاهش گرمایش. اگر نوبت به جیرهبندی شود، بر اساس اظهارات اخیر رهبران دولت، کاربران صنعتی ممکن است شاهد کاهش عرضه گاز خود قبل از سایر مصرفکنندگان باشند.
4- امنیت غذایی اهمیت زیادی پیدا کرده است. جنگ اوکراین امنیت غذایی را بهویژه در خاورمیانه، شمال آفریقا، آسیای غربی و آسیای مرکزی تهدید میکند.
جنگ در اوکراین سیستم جهانی تولید غذا را مختل کرده است. این دو کشور تقریباً یکسوم آمونیاک و پتاسیم صادراتی جهان را تولید میکنند که مواد ضروری در کود هستند. علاوه بر این، سبد نان بسیاری از نقاط جهان هستند و حدود 30 درصد از صادرات جهانی گندم و جو، 65 درصد روغن آفتابگردان و 15 درصد ذرت را تامین میکنند.
5- رقابت برای مواد، ابزارها و کالاها شدیدتر میشود. رقابت که شدیدتر شود، انتظار میرود تولید کالاهای صنعتی 15 تا 25 درصد گرانتر شود.
تا پیش از فوریه 2022، همه نوع مواد صنعتی تقاضا داشتند و بازار کالاها در رونق بود. بسیاری از آنها در بالاترین سطح 10ساله قرار داشتند، هر چند نوسانات قابل توجه قیمتی داشتند. سپس جنگ آغاز شد که افزایش قیمت دهها کالایی را که روسیه و اوکراین صادر میکنند (به عنوان مثال زغالسنگ، فولاد، نیکل) تسریع کرد. مجموع سهم دو کشور از این بازارها 10 تا 50 درصد است. به عنوان مثال، دو کشور مسوول 48 درصد تجارت جهانی پالادیوم هستند.
این مواد در بسیاری از صنایع حیاتی هستند. با توجه به تهدیدات موجود برای کالاهای کمیاب و افزایش قیمت تا به امروز، خودروسازان بهویژه نگران هستند. آنها به دنبال افزایش قیمت لحظهای 15 تا 25درصدی به دلیل افزایش قیمت مواد کلیدی مانند آلومینیوم، مس و فولاد هستند. این ضربهها برای تولیدکنندگان سخت است. خریداران خودرو نیز به سختی میتوانند قیمتهای بسیار بالاتری بپردازند.
6- مدیریت زنجیره تامین تغییر میکند. زنجیره ارزش بینالمللی برخی کالاها همچون کالاهای کشاورزی و معدنی و مواد شیمیایی وابستگی زیادی به اوکراین و روسیه دارند.
حتی قبل از تهاجم، انعطافپذیری در راس برنامههای رهبران زنجیره تامین قرار داشت. مدیران زنجیره تامین که یکی پس از دیگری با مشکلاتی همچون تنشهای تجاری، قرنطینههای کووید 19 و بسته شدن کانال سوئز روبهرو میشدند، تمرکز خود را از بهینهسازی تحویل «در زمان مقرر» به آمادهسازی برای وضعیت «همه احتمالات ممکن» تغییر دادند. در نظرسنجی ژوئن 2021 حدود 60درصد از مدیران گفتند که موجودی محصولات حیاتی را افزایش دادهاند. تعداد کمی نیز به سمت منابع دوگانه مواد خام حرکت کرده بودند.
7- استانداردهای نوینی برای فناوری ایجاد میشود. عموم شرکتهای رسانهای، ارتباطی و فناوری غربی و اروپایی یا از روسیه خارج شدهاند یا فعالیت خود را بهطور محسوسی کاهش دادهاند.
اصطکاکهای زیادی میان کشورهای مختلف در زمینه استانداردهای دسترسی و فناوری وجود دارد و تقسیمبندیهای زیادی در حال ایجاد هستند. حمله به اوکراین ممکن است این تقسیمات را گستردهتر کرده باشد. محدودیتهای جدید غرب در امور مالی و برخی فناوریها، و خروج گسترده از روسیه از سوی بسیاری از شرکتهای پیشرو غربی، به این معناست که روسیه اساساً از بخش مهمی از زنجیره ارزش جهانی فناوری پیشرفته کنار گذاشته شده است. حدود 80 درصد از شرکتهای فناوری غربی از روسیه خارج شدهاند یا در حال کاهش فعالیت خود هستند. در همین حال، حدود 60 درصد از شرکتهای بزرگ فناوری از سایر نقاط جهان در این کشور باقی میمانند.
8- آثار مالی غیرقابل پیشبینی هستند.
تاثیر مستقیم جنگ بر سیستم مالی، محدود به نظر میرسد. بازارها در برابر شوک اولیه با وجود برخی زیانها مقاومت کردند. بانکهای اروپایی به شدت در معرض خطر هستند چون با حدود 75 میلیارد دلار دارایی در معرض خطر در روسیه، که معادل حدود شش تا هفت درصد ارزش بازار قبل از تهاجم آنهاست، سرمایه زیادی در این کشور دارند. با این حال، موسسات مالی در سطح جهان به شدت سرمایهای شدهاند و بهطور اساسی آماده جذب زیان هستند.
9- هزینه دفاعی به شدت افزایش پیدا میکند.
تا به امروز، 15 کشور ناتو و سوئد افزایش هزینههای دفاعی را پس از تهاجم به اوکراین اعلام کردهاند و پنج کشور (از جمله دانمارک، آلمان، ایتالیا، اسپانیا و سوئد) به هدف دو درصد تعیینشده در نشست سال 2014 ناتو در ولز خواهند رسید.
10- فضای مجازی، محلی برای جنگ است.
حملات سایبری با هدف قرار دادن زیرساختهای حیاتی، بهطور مداوم جوامع را در سطح جهانی مختل میکند. بهطور متوسط هر ماه ده حمله سایبری قابل توجه توسط مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی ثبت میشود. در 24 فوریه 2022 -روز تهاجم- خدمات اینترنتی ViaSat در سراسر اروپا برای چند ساعت مختل شد و 30 هزار مشتری از جمله ارتباطات نظامی اوکراین را تحت تاثیر قرار داد. از آن زمان، سیستمهای برق و شبکههای مخابراتی اوکراین برای چندین ساعت آفلاین شده و سایر سازمانهای دولتی اوکراین هک شدهاند. مهاجمان همچنین وبسایتهای عمومی چندین وزارتخانه دولتی روسیه را هدف قرار دادهاند.
11- شرکتها بیشتر وارد عمل میشوند.
عموم شرکتهای غربی و بیش از 40 درصد از شرکتهای دیگر نقاط جهان تاکنون از روسیه خارج شدهاند و این خروج محدود به یک صنعت یا یک بخش نبوده است.
12- عدم قطعیت، عدم قطعیت و عدم قطعیت
جنگ باعث افزایش نوسانات اقتصادی شده است. شاخص نوسانات ایالات متحده (VIX) و شاخص عدم قطعیت سیاست اقتصادی (EPU) هر دو افزایش یافتهاند. این مطابق با یافتههای تحقیقات قبلی است که نشان میدهد نوسانات اقتصادی در طول جنگ و دورههای درگیری به طرز شگفتآوری پایین است، احتمالاً به این دلیل که افزایش هزینههای دولت پیشبینی بخشی از سود شرکتها را آسانتر میکند. با گذشت زمان، این جنگ ممکن است متفاوت باشد، اما به دلیل اثرات آن بر انرژی، نوسانات در منابع انرژی و قیمتها میتواند اثرات چشمگیری در سراسر اقتصاد جهانی ایجاد کند.