شوکهای آینده
اختلالاتی که میتواند جهان آینده را بیثبات کند
با پیچیدهتر شدن جهان و ارتباطات بیشتر بین بخشهای مختلف آن، احتمال اینکه یک اختلال کوچک بتواند زنجیرهای از واکنشها را فعال کرده و به آسیبهای بزرگ منتهی شود، افزایش مییابد. اختلالات ناگهانی یا شوکهای آینده در این دنیای جدید احتمال بروز و ظهور بیشتری دارند. در این صفحات ما 10 شوکی را که از همه مهمتر هستند، بررسی میکنیم.
با پیچیدهتر شدن جهان و ارتباطات بیشتر بین بخشهای مختلف آن، احتمال اینکه یک اختلال کوچک بتواند زنجیرهای از واکنشها را فعال کرده و به آسیبهای بزرگ منتهی شود، افزایش مییابد. اختلالات ناگهانی یا شوکهای آینده در این دنیای جدید احتمال بروز و ظهور بیشتری دارند. در این صفحات ما 10 شوکی را که از همه مهمتر هستند، بررسی میکنیم. بعضی از آنها به شدت وابسته به نظریات هستند و بعضی دیگر همین حالا هم در مرحله شکلگیری قرار دارند. اما توجه داشته باشید، ما پیشبینی نکردهایم که این اتفاقات رخ خواهد داد. تنها سعی داریم خوراک فکری برای فعالان در این زمینه ایجاد کنیم تا به این موضوع بیندیشند که چه راهحلهایی برای شوکهای آیندهای که میتواند جهان آنها را بیثبات کند، ممکن است وجود داشته باشد.
داس مرگ
در دنیایی که محدودیتهای محیطی و آبوهوایی روزبهروز در حال افزایش است، زنجیره غذایی آسیبپذیر انسانی هر روز در معرض تهدید و رویارویی با مشکلاتی ناگهانی در بخش عرضه است. اثرات عوامل منفی مانند آبوهوای نامناسب، بیثباتی سیاسی یا آفتهای گیاهی، میتوانند باعث کاهش میزان عرضه محصولات غذایی، خصوصاً از طرف مناطقی شود که نقش کلیدی در زنجیره غذایی جهان دارند. در این صورت، کمبود در سطح جهان و افزایش قیمتها، یک نتیجه ناگزیر خواهد بود. افزایش مشکلات، میتواند حتی خطر این ریسکهای سیستمی را افزایش دهد. خطراتی مانند کاهش تنوع محصولات، رقابت بخش کشاورزی بر سر آب با بخشهای دیگر اقتصاد و تنشهای ژئوپولتیک از جمله مواردی هستند که میتوانند در نهایت به افزایش خطر در بخش عرضه محصولات غذایی در جهان منجر شوند. ترسهای فزاینده (فقط ترس از احتمال وقوع مرگ بر اثر گرسنگی در مقیاس بالا را در نظر بگیرید) میتواند منجر به بروز اثرات جانبی ویرانکنندهای شود. شکافهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هم میتواند باعث تشدید اثر این ترسها بر کشورها شود. در نتیجه این تنشها، هم قاچاق مواد غذایی و هم مهاجرت غیرقانونی و در نتیجه این دو، تنش در مرزها افزایش یافته و نهادها و موسساتی که فعالیتهای بشردوستانه دارند از کار بازخواهند ماند و احتمال درگیری میان کشورها به صورت صعودی رشد خواهد کرد. این تنشها حتی میتواند در داخل مرزهای یک کشور نیز رخ دهد. این البته یک پیشبینی بدبینانه است اما حتی در پیشبینیهای خوشبینانه نیز، ریسک در زنجیره عرضه مواد غذایی همچنان بالا خواهد بود که نیاز به تلاش برای افزایش ثبات و انعطافپذیری در زنجیره عرضه دارد. افزایش تنوع محصول، انجام مرتب آزمون استرس برای شناخت نقاط حساس، کاهش دورریز مواد غذایی در زنجیره عرضه و تعریف شاخصهای هشداردهنده پیش از زمان رسیدن به نقطه بحران میتواند بخشی از این تلاش باشد.
کلاف سردرگم
به این موضوع فکر کردهاید که خطری که از جانب هوش مصنوعی ما را تهدید میکند، نه یک ابرهوش مصنوعی که اختیار انسانها را به دست میگیرد، که علفهای هرز آن باشد؟ منظور از علفهای هرز هوش مصنوعی، الگوریتمهای اولیه و سادهای هستند که کمکم اینترنت را به تسخیر خود درمیآورند. الگوریتمهای ظاهراً بیضرری که همین حالا هم در حال تکثیر هستند. با پیچیدهتر شدن این الگوریتمها (به عنوان مثال ما هر روز، بیشتر وابسته به کدهایی میشویم که کدهای جدید مورد نیاز را برایمان مینویسند) رشد انفجاری و خارج از کنترل آنها محتملتر میشود. در این وضعیت، هر لحظه فاصله بین کدهای جدیدی که ما (به کمک این الگوریتمها) مینویسیم، با توانایی ما برای کنترل و ردگیری و نظارت بر آنها بیشتر میشود. تراژدی اینجاست که ما اغلب تصمیم برای حل مشکل را بعد از مزمن شدن آن اتخاذ میکنیم. به وضعیت پلاستیک در آبهای اقیانوسها نگاهی بیندازید تا ببینید از چه حرف میزنیم. این روند کدنویسی نیز، در نهایت به کاهش کارایی اینترنت در ارائه خدمات سفارش و تحویل در اکثر کسبوکارها منجر خواهد شد، میتواند باعث بروز اخلال در کارکرد اینترنت شده و کاربران را با مشکل مواجه کند و در نهایت باعث شود دولتها مجبور به مداخله شوند. اگر افراد یا عواملی عامداً راهی برای تکثیر الگوریتمهای پیشتر گفته پیدا کنند، میتوانند صدمات جبرانناپذیری وارد کنند. با این اوصاف و با توجه به کارکرد حیاتی اینترنت برای ساماندهی تقاضا، برقراری قوانینی به منظور کنترل هوش مصنوعی حیاتی به نظر میرسد وگرنه به راحتی این امکان وجود دارد که انسانها به دلیل تکثیر هوشهای مصنوعی اولیه، از اینترنت بیرون رانده شوند.
مرگ تجارت
تعهد سیاسی به فرآیند جهانیشدن، در سالهای بعد از بحران جهانی اقتصاد به شدت تضعیف شده است و حتی یک اختلافنظر جزئی میتواند باعث بروز مشکلات بزرگ و حتی از هم پاشیدن کل فرآیند شود. در حال حاضر، احساسات محافظهکارانه در سراسر جهان تشدید شده و هر نوع اختلافی میتواند به سرعت تبدیل به اقداماتی با اثراتی نامطلوب مانند برقراری تعرفه گمرکی تلافیجویانه شده و در نهایت بر زنجیره جهانی مبادلات تاثیر بگذارد. همان فشار اجتماعی که باعث ایجاد اختلافات تجاری میشود، از سوی دیگر باعث کاهش بیش از پیش اثرگذاری نهادهایی میشود که در طول این دههها برای حل این اختلافات ایجاد شدهاند. این روند در نهایت به نقض آشکار تمام قوانینی منتهی خواهد شد که تاکنون وضع شدهاند. سقوط سیستم تجارت جهانی، باعث اختلال در زنجیره عرضه خواهد شد و در مجموع مبادلات اقتصادی در سطح جهان را کاهش خواهد داد، اثرات نامطلوب این روند، مانند کاهش تولید و اشتغال، به صورت نامتوازن در بین کشورها و حتی در مناطق داخلی کشورها، توزیع خواهد شد که در نهایت به افزایش نابرابری و سرخوردگی و ناامیدی اجتماعی منجر خواهد شد. به نظر میرسد روند فعلی جهانیشدن هرچه باشد، باید تلاش کنیم با برخوردهای منصفانهتر و مذاکرات، به ریشهدار شدن جهانیسازی کمک کنیم. ممکن است عدهای اعتقاد داشته باشند حرکات ضد جهانیسازی در واقع یک روند تصحیحکننده اقتصاد جهان است که باید از آن استقبال شود، اما در حقیقت کنار گذاشتن جهانیسازی به نفع ناسیونالیسم، مشکلات زیادی را ایجاد خواهد کرد.
فشار دموکراسی
دموکراسی در مواجهه با مشکلات فرهنگی، اقتصادی و تکنولوژی معاصر، از خود محدودیتهای عمدهای نشان داده است و البته این مشکلات، همچنان ممکن است عمیقتر شوند: نظم سیاسی و اجتماعی موجود ممکن است دچار فروپاشی شود. با افزایش میزان قطبی شدن جامعه احتمال برخوردهای سیاسی افزایش مییابد. در این وضعیت جامعه در نهات به نقطهای خواهد رسید که پس از آن افتادن در گرداب برخوردهای حتی فیزیکی و خشن ناگزیر خواهد بود. احتمال این برخوردها در صورتی افزایش مییابد که مقامات رسمی کشور کنترل اوضاع را از دست داده و به نفع یکی از طرفین درگیر دخالت کنند. در بعضی از کشورها که سابقه درگیری خونین سیاسی دارند یا دسترسی به سلاحهای گرم برای مردم ممکن است، درگیریها حتی میتواند صورت مسلحانه به خود بگیرد. در بعضی دیگر، ممکن است دولت مجبور شود برای بقای خود از زور استفاده کرده و در این راه از روشهایی مثل محدود کردن آزادیهای مدنی مردم، برقراری حکومت نظامی و حتی لغو برگزاری انتخابات استفاده کند. تنها راه برای جلوگیری از رخداد چنین وضعیتی، تلاش برای ارتقای انعطافپذیری و پاسخگویی نهادهای دموکراتیک است و ممکن است نیاز به فرآیند قانونی هم داشته باشد. همچنین نیاز است شکافهای دموکراتیکی که در حال حاضر با اقتصاد، رسانهها و تغییر تعریف هویت ملی به وجود آمده، بیشتر شناخته شود.
انقراض با دقت بالا
امروزه، کشتیهایی که از طریق هوش مصنوعی راهبری میشوند، در حال از بین بردن بخش عمدهای از ذخیره ماهی در آبهای جهان هستند. تقریباً یکسوم ماهی مصرفی جهان، به صورت غیرقانونی صید شده است. بهرهگیری از هوش مصنوعی و تکنولوژیهای صید بهروز شده، بسیار معمول است. این نکته را نیز به موقعیت بیفزایید که استفاده از روشهای خودکار ماهیگیری، بدون نیاز به حضور یا دخالت انسان، میتواند تاثیری ویرانگر بر ذخیره ماهی در آبهای جهان، خصوصاً در آبهای بینالمللی که سیستم نظارتی ضعیفی دارند، داشته باشد. انهدام سریع ذخیره ماهی در جهان، میتواند به بروز اختلال در اکوسیستمهای دریایی منجر شود. جوامع وابسته به ماهیگیری، به عنوان محل درآمد، ممکن است به شدت در برابر تغییر این وضعیت مقاومت کنند، خصوصاً که در مواردی فشار مالی در صورت اجرای قوانین ممنوعیت ماهیگیری بر اعضای این گروهها به حدی خواهد بود که آنها را مجبور به تغییر محل سکونت خواهد کرد. اما در عین حال افزایش عرضه غیرقانونی ماهی، میتواند به بازار جهانی مواد غذایی لطمه زده، آن را دچار انحراف کند و حتی در مواردی که این صیدها شبهه دولتی بودن داشته و در مرز مشترک آبی کشورها انجام شود، تنشهای سیاسی را نیز سبب شود. استفاده از فناوریهای جدید مانند نشانگرهای ژنتیکی میتواند تا حد زیادی این وضعیت را کنترل کند. اما این به نوعی فقط مسکن و نه درمان است. کلید پیشرفت و حل کامل مشکل در این زمینه و سایر زمینههای مشابه خصوصاً مشکلاتی که به دلیل پیشرفتهای تکنولوژیک ایجاد میشوند، ایجاد نهادهای بینالمللی خصوصاً برای محافظت از مشترکات جهانی و ممانعت از استقرار مخرب فناوریهای نوظهور است.
درون ورطه
در حال حاضر، که منازعات پشت پرده بر مناسبات سیاسی داخلی و بینالمللی کشورها حاکم است و علاوه بر آن اقتصاددانان در حال فعالیت در فضایی پر از مجهول و جدید در سالهای بعد از بحران اقتصادی هستند، وقوع یک بحران مالی یا اقتصادی جهانی، میتواند باعث ناتوانی کامل سیاستمداران و سیاستگذاران در مدیریت وضعیت شود. یک فروپاشی سیستمی دیگر، از آن نوعی که در سالهای 2007 و 2008 اتفاق افتاد، میتواند کشورها، قارهها یا حتی کل جهان را در لبه سقوط به دوران هرج و مرج قرار دهد. اگر سیستم مالی جهانی سقوط کند نه اقتصادهای معاصر کارایی خواهند داشت نه سیستمهای اجتماعی برقرار میمانند. گردش پول متوقف شده، دستمزدها پرداخت نمیشوند و عملاً زنجیره عرضه نابود خواهد شد. کمبودها آغاز خواهد شد و سرعت و شدت گسترش آن رشد فزایندهای خواهد داشت و این موضوع به شدت نظم سیاسی و اجتماعی را در جهان در معرض تهدید قرار خواهد داد. طبیعتاً سیاستگذاران تلاش خواهند کرد از هر اهرمی برای بازگرداندن ثبات استفاده کنند، اما اگر این سقوط مالی به دلیل حملات سایبری یا مواردی از این قبیل باشد که رخ دادن آن باعث ترس فزاینده میشود چه باید کرد؟ راهحل به نظر میرسد همانند مورد دموکراسی، در انعطافپذیری سیستم مالی جهانی نهفته باشد. در تستهای استرس باید وزن بیشتری به اتفاقات و رویدادهای غیرمترقبه و نحوه برخورد با آن داده شود. باید توجه بیشتری به درخواستهای عمومی و کارشناسی برای ایجاد تغییرات در سیستم بانکی معطوف شود. اما مهمتر از همه آنها، جوامع باید خود را بیش از قبل، برای مواجهه درست و کمهزینه با بدترین سناریوها آماده کنند.
نابرابری دارویی
مهندسی زیستی و ساخت داروهای افزایش یادگیری، میتواند به سرعت شکاف بین دارا و ندار را گسترش دهد. اگرچه ساخت این داروها؛ همچنان در مراحل اولیه خود قرار دارد اما پیشرفتهای پزشکی در این زمینه قابل توجه است. در دنیای حاضر، که نابرابریهای تثبیتشدهای وجود دارد بسیاری از افراد ممکن است تصمیم بگیرند ریسکهای سلامتی موجود را نادیده گرفته و از این داروها با هدف بهبود موقعیت اجتماعی خود استفاده کنند. استفاده از این داروها اغلب قابل پیگیری نخواهد بود و حتی در صورت وضع ممنوعیتهای قانونی، بازار سیاه همچنان به این افراد کمک خواهد کرد تا به هدف خود برسند. اگر قیمت این داروها بالا باشد که در واقع به معنی اثربخشی بیشتر آنها خواهد بود، نتیجه نابرابری بیشتر و عمیقتر در جهان خواهد بود. این وضعیت میتواند به ناآرامیهای اجتماعی و درگیری بین طبقات ثروتمند و فقیر بینجامد. همچنین اگر کشورها قوانین نظارتی متفاوتی را بر این جریان وضع کنند، نتیجه نابرابری بهرهوری بین کشورها و ظهور جریان توریسمی خواهد بود که هدف آن نه گردشگری که بهرهبرداری از قوانین متفاوت نظارتی در کشورهاست. علاوه بر این اگر این داروها عوارضی همچون عوارض مغزی داشته باشند که در بلندمدت معلوم شود، بحران عمومی سلامت در آینده تنها یکی از بحرانهایی خواهد بود که جهان با آن روبهرو خواهد شد. مبارزه موثر با نابرابری موجود، میتواند انگیزه مصرف را کاهش دهد، اما اینکه سیاستمداران و دولتها امکان و توان این کار را داشته باشند محل شک جدی است. احتمالاً وضع قوانین کنترلی لازم و زودهنگام در این عرصه کاربردی بیش از وضع ممنوعیتهای قانونی در آینده خواهد داشت. به عنوان مثال قوانین تضمین برابری در محیط کار باید به نحوی تغییر کند که استفاده از این ارتقادهندهها در آن لحاظ شود و در صورت اثبات اثربخشی و بیضرر بودن آن، باید مثل انواع دیگر واکسیناسیون در دسترس همگانی قرار گیرند.
جنگ بیقاعده
قابلیت حملهکنندگان سایبری، بسیار سریعتر از توانایی ما برای مقابله با این حملات در حال پیشرفت است. این وضعیت فضایی از نااطمینانی را ایجاد میکند که در آن یک اشتباه، میتواند زنجیرهای از اقدامات تلافیجویانه را رقم بزند. علاوه بر این اگر یک حمله سایبری، سریعتر از آن گسترش یابد که دولتها بتوانند حملهکننده واقعی را شناسایی کنند، تلاشها برای متوقف کردن مهاجمی که به دلیل عجله به اشتباه هدف قرار گرفته، میتواند بازیگران جدیدی را وارد زمین کرده و باعث افزایش تصاعدی هزینهها شود. در جنگهای معمول، هنجارهای تثبیتشده و توافقهای جهانی به رشد آهسته موضوع کمک کرده و احتمال کنترل کمهزینه درگیریها را افزایش میدهند. اگر دولتها بتوانند برای حملات سایبری نیز چنین قوانین و هنجارهایی را تصویب و اجرایی کنند، میتواند به کنترل موضوع در صورت وقوع کمک کند. مفاهیم قدیمی و آشنایی مانند شفافیت و قوانین منع گسترش سلاح، میتوانند مجدداً و این بار برای زمین بازی جدید نوشته شوند. همچنین میتوان قوانینی برای منع انواع خاصی از سلاحهای سایبری تدوین کرد، همانند قوانینی که برای سلاحهای اتمی یا میکروبی در سطح جهان تعریف شده است.
هویت ژئوپولتیک
در حال حاضر که عدم اطمینان شدیدی بر فضای ژئوپولتیک جهانی حاکم است، رشد علایق میهنپرستانه و تمایل برای تعیین سرنوشت خود، سرعت نگرانکنندهای به خود گرفته است. این وضعیت میتواند به بروز خشونت و بیثباتی منجر شود. به عنوان مثال وقتی اقلیتهای نژادی یا مذهبی از سوی حکومت یک کشور از مناطقی که در آن زندگی میکردند بیرون رانده میشوند تلاش میکنند تا کنارهگیری از بقیه جمعیت را پیشه کرده و با ایجاد ایالت یا خودمختاری تنها از یک قومیت خود را از محدودیتهای بینالمللی بر حق حاکمیتشان خلاصی بخشند. تعمیق این اختلافات باعث گسترش و شدیدتر شدن درگیریها شده و حتی اثرات دومینوواری بر سایر کشورهای خصوصاً همسایه دارد. ترویج و حمایت موثر از حقوق برابر همه اقلیتها در داخل مرزهای یک کشور، میتواند تا حد زیادی به کنترل اینگونه درگیریها کمک کند. تقسیم مشاغل، خصوصاً مشاغل مدیریتی و همچنین تقسیم منافع حاصل از رشد اقتصادی در کنار وجود رشد باثبات و قابل اطمینان اقتصادی هم میتواند در این زمینه موثر باشد.
دیوار حائل
قوانین، نگرانی از حملات سایبری و ملاحظات امنیت اطلاعات، باعث بخشبندی اینترنت میشود. افزایش حملات سایبری آسیبزننده که منشأ و مبدأ آن در خارج مرزهای کشور قرار دارد، میتواند بیشترین انگیزه را برای دولتها در قطع ارتباط با شبکه جهانی اینترنت یا ایجاد دیواری حائل مابین جریان اطلاعات جهانی و داخل مرزها ایجاد کند. اما علاوه بر این مورد، دولتها انگیزههای فراوان و متعدد دیگری هم برای این قطع یا محدودسازی ارتباط دارند: سیستم اقتصادی مبتنی بر حمایت از تولید داخلی، تفاوتهای قانونگذاری با کشورهای دیگر، سانسور و نظارتهای اطلاعاتی و از دست رفتن قدرت نظارتی دولت بر شرکتهای آنلاین میتوانند از جمله این دلایل محسوب شوند. بخشبندی اینترنت همچنین میتواند شامل ممانعت از موارد مختلف اطلاعاتی، مانند ممانعت از انتشار اطلاعات معاملاتی یا جریانات محتوا باشند. بسیاری از مردم ممکن است حتی از ایجاد فاصله با جهانی که به سرعت و شدت به سمت جهانیسازی حرکت میکند، استقبال کنند. اما عده دیگر در برابر ایجاد این ممنوعیتها مقاومت خواهند کرد. به دلیل همین مخالفتها راهحلهای غیرقانونی برای دور زدن این موانع ایجاد خواهد شد. اما در نهایت این کشورها با کاهش سرعت پیشرفت تکنولوژی و حتی تغییر مسیر آن روبهرو خواهند بود و علاوه بر این به دلیل کاهش امکان نظارت بینالمللی موارد نقض حقوق بشر در آنها گسترش خواهد یافت. پیشرفت در وضع قانون و ایجاد تکنولوژیهای لازم برای حفظ امنیت سایبری، میتواند احتمال بروز حملات و سرقتهای اطلاعاتی را که دلیل اولیه ایجاد فایروالهای اینترنتی هستند، کاهش دهد. همچنین مبادله موثر و دائمی اطلاعات بین دولتها و شرکتهای فناوری، میتواند این اطمینان را ایجاد کند که تکنولوژیهای مبتنی بر اینترنت در چارچوبی باثبات و امن در حال گسترش هستند.