موقعیتیابی جهانی در صنعت فولاد
بهادر احرامیان: سبد تولید محصول داخل با بازار صادراتی تطابق پیدا کند
بهادر احرامیان میگوید: مصرف فولاد در کشورهایی که فاز اولیه توسعه خود را پشت سر میگذارند کاهش پیدا میکند. در واقع در اکثر کشورها زمانی که در فاز توسعه هستند نیاز به فولاد بهخصوص برای پروژههای زیرساختی و عمرانی بسیار است و این مصرف تا حدی افزایش پیدا میکند و به نقطه اوج میرسد پس از آن مصرف فولاد روند کاهشی پیدا میکند .
در کشور ما برخی از مزایا وجود دارد که باعث شده صنعت فولاد کشور نسبت به سایر رقبا در وضعیت مناسبی قرار گیرد، اما در سمت مقابل نیز هزینههای بالا در بخش مالی، باعث شده که عملاً از قدرت این مزایا کاسته شود و قدرت رقابتی صنایع فولادی کاهش یابد. بهادر احرامیان معتقد است، برای حضور در بازار بینالمللی باید سبد محصول تولید داخل با بازار صادراتی تطابق بیشتری پیدا کند و صرف افزایش تولید نمیتواند هدف ارزشمندی در صادرات فولاد باشد. به گفته او، از بزرگترین مشکلاتی که ما در مورد صادرات فولاد با آن مواجه هستیم متصل نشدن به سیستم بانکی جهانی است. در شرایط کنونی نمیتوانیم اعتبار بگیریم و کارخانهها در این حوزه نیازمند این هستند که با اعتبارات اسنادی کار کنند. عضو هیاتمدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در خصوص موقعیت کنونی کشورهای توسعهیافته در صنعت فولاد توضیح داد: «مصرف فولاد در کشورهایی که فاز اولیه توسعه خود را پشت سر میگذارند کاهش پیدا میکند. در واقع در اکثر کشورها زمانی که در فاز توسعه هستند نیاز به فولاد بهخصوص برای پروژههای زیرساختی و عمرانی بسیار است و این مصرف تا حدی افزایش پیدا میکند و به نقطه اوج میرسد. پس از آن مصرف فولاد روند کاهشی پیدا میکند.»
♦♦♦
در ابتدا توضیحی درباره جایگاه فولاد در اقتصاد دنیا ارائه دهید، با توجه به اینکه بسیاری از کشورها قصد دارند با اعمال تعرفه جایگاه خود را از لحاظ تولید فولاد در دنیا قوی کنند به نظر شما در حال حاضر جایگاه صنعت فولاد کشور در اقتصاد دنیا به چه صورت است و چه چالشهایی برای بهبود جایگاه ایران نسبت به سایر رقبا وجود دارد؟
صادرات صنعت فولاد در سالهای اخیر با رشد قابل توجهی روبهرو بوده است اما از دید جهانی هنوز از جایگاه مناسبی برخوردار نیستیم و جای پیشرفت بسیاری در این صنعت وجود دارد.
در صادرات شمش فولاد روسیه و اوکراین در بازارهای شرقی جایگاه مناسبی دارند و رقیب صنعت ما محسوب میشوند اما به طور کل به دلایل مختلف نمیتوان عنوان کرد که در حال حاضر، ما در شرایط ایدهآل قرار گرفتهایم و بسیاری از ظرفیتها به کار گرفته نشده است. در سالهای گذشته شاهد ورود ظرفیت جدید فولادسازی و نورد متعددی در داخل کشور بودیم و صادرات فولاد کشور نیز توانسته روند صعودی را طی کند. اما صنعت فولاد کشور در بخش سودآوری مالی تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله دارد. شرکتهای دولتی و خصوصیشده و حتی بنگاههای خصوصی ایران با بدهیهای سنگینی دستوپنجه نرم میکنند، که در حال حاضر چالش بزرگی در مقابل سودآوری بنگاهها قرار گرفته است.
نکته دیگر این است که با وجود بهبود جهانی قیمتها، بازارهای داخلی در بخش مقاطع طویل نتوانست به طور کامل خود را با جهان تطبیق دهد که البته شاید بخش مهمی از این پدیده ناشی از تشدید رقابت داخلی بوده است.
در شرایط کنونی که صنعت فولاد کشور از رشد خوبی در زمینه تولید و صادرات برخوردار است دولت باید برای آزادسازی قوانین و مقررات، خروج کامل از بنگاهداری، بستر لازم را فراهم کند.
بحث بعدی که به نظر من باید مورد توجه قرار گیرد، تامین مواد اولیه در صنعت فولاد است. طبیعی است که با بهبود و افزایش تولید در کشور، مساله کمبود مواد اولیه حس میشود و باید به واحدهای جدید که وارد چرخه تولید میشوند، مواد اولیه مانند سنگآهن تزریق شود. در غیر این صورت، چرخه تولید با مشکل روبهرو خواهد شد و ایران نیز مجبور است که طی سالهای آینده به واردات سنگآهن روی آورد. برای برونرفت از این چالش باید سرمایهگذاری در بخش معدن تشویق شده و سیاستها و مشوقهای بیشتری در این بخش تدوین شود. به بیان دیگر، باید سیاستهایی در نظر گرفته شود که مواد اولیه برای واحدهای تولیدی از منابع داخلی تامین شود. در حال حاضر، در زنجیره تولید فولاد، کمبود شمش و آهن اسفنجی وجود دارد که باید سیاستهای لازم در این زمینه طراحی شود.
درباره سوالی که درباره تعرفه مطرح شد باید عنوان کنم که تعرفهای که در کشورهای دیگر دنیا بهخصوص اروپا برای واردات محصولات وضع شده است، بیشتر با هدف بستن بازار در برابر تولیدکنندگان خارجی بوده است. همانطور که مستحضرید تعرفهها به عنوان ابزارهای حمایتی استفاده میشوند و اروپا نیز از این ابزار استفاده کرده است. البته با رشد قیمت جهانی فولاد به نظر میرسد اروپا نیز به این نکته رسیده است که نیازی به چنین بستههای حمایتی وجود ندارد و از اینرو بحث تعرفهها را کمرنگ کردهاند. اما به طور کلی تولیدکنندههای دنیا که در صنعت فولاد فعال هستند به نوعی سعی میکنند که وقتی بازارها ضعیف هستند از رویکرد حمایتی استفاده کنند.
مصرف فولاد در کشورهایی که فاز اولیه توسعه خود را پشت سر میگذارند کاهش پیدا میکند. در واقع در اکثر کشورها زمانی که در فاز توسعه هستند نیاز به فولاد بهخصوص برای پروژههای زیرساختی و عمرانی بسیار است و این مصرف تا حدی افزایش پیدا میکند و به نقطه اوج میرسد پس از آن مصرف فولاد روند کاهشی پیدا میکند و بنابراین به سمت صنعت صادراتی و یا به سمت بخش خدمات میروند. بنابراین ممکن است مصرف فولاد مسیر کاهشی داشته باشد یا در یک سطح باقی خواهد ماند، مگر اینکه یک صنعت صادراتمحور ایجاد کنند. در کشورهای پیشرفته مصرف فولاد ساختمانی کاهش پیدا کرده و بیشتر بر روی مقاطع عریض کار میکنند به این معنا که در این حوزه مصرف دارند. البته این موضوع به نوع صنعتی که شکل دادهاند نیز بستگی دارد.
مدتی است که تقاضای جهانی با کاهش مواجه بوده است اما با توجه به گزارشهای جهانی به نظر میرسد که تقاضای جهانی در سالهای آینده افزایش پیدا کند. ارزیابی شما از وضعیت آتی این صنعت به چه صورت است؟
در بررسی تقاضای جهانی باید به این نکته توجه کرد که تقاضای جهانی با وجود بازار چین در نظر گرفته شده یا بدون این کشور، زیرا روش صحیح تحلیل مصرف فولاد در دنیا با حذف بازار چین است. همانطور که مستحضرید با توجه به جمعیت و حجم بازار چین، اگر کوچکترین نوسانی در بازار این کشور وجود داشته باشد کل بازارهای جهان را تحت تاثیر قرار میدهد و تحلیلها را مخدوش میکند. چین در سالهای گذشته یک سال مصرف خود را کاهش چشمگیری داد و پس از آن دوباره روند صعودی داشته است. در همین سالها مصرف جهانی فولاد تقریباً یک روند ساده یک تا دو درصد رشدی که همیشه داشته است را تجربه کرده است. بر اساس این برآوردها پیشبینی میشود مصرف فولاد در چین در سال 2018 افزایشی باشد اما باید دید که در آینده چه اتفاقی میافتد. بنابراین در صورت در نظر نگرفتن بازار چین، نوسان چندانی در بازار جهانی وجود ندارد. البته اینها قطعی نیست و بستگی به سایر عوامل دارد که خود نیاز به یک بحث جداگانه دارد.
در حال حاضر به نظر میرسد چین سیاستهایی در بازار فولاد اتخاذ کرده که بر بازار فولاد اثر میگذارد؟
بله، چین که تا پیش از این صادرات قراضه را ممنوع کرده بود هماکنون آزاد کرده و این امر موجب شد تا قراضه این کشور وارد بازارهای جهانی شود که شاهد این اتفاق در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ خواهیم بود. تاکنون حدود دو میلیون تن قراضه از چین صادر شده است که این امر موجب کاهش قیمت این محصول و همچنین سنگآهن در بازار شده که برای اجرای سیاستهای داخلی صنعت فولاد باید مورد توجه قرار گیرد. چین همچنین عوارض صادرات شمش تولیدی خود را از ۴۰ درصد به صفر رسانده و آزادسازی کامل انجام داده است، از اینرو ورود شمشهای چینی به بازارهای جهانی تبعات زیادی به همراه خواهد داشت. بنابراین وزارت صنعت باید سیاستهای لازم را در خصوص تعرفه شمش اعمال کند.
به نظر شما هدفگذاری تمرکز صادرات برای صنعت فولاد گزینه مناسبی است یا اینکه در حال حاضر تقاضای داخل به شکلی است که بیشتر باید تمرکز بر مصرف داخل باشد؟
اگر بازار داخل را رصد کنید و آمارهای آن را در نظر بگیرید، دو سال است که در صنعت فولاد با مازاد مواجه هستیم. البته مصرف داخلی ورق فولادی افزایش پیدا کرده اما هنوز قدری واردات داریم که پیشبینی میشود امسال با وارد مدار شدن ظرفیتهای جدید کسری کاملاً جبران شود و هیچ کمبودی در ورق بازار داخل نباشد. در مورد میلگرد و تیرآهن نیز حدود سه سال است که مازاد داریم و بازار اشباع است. در واقع تقاضایی برای داخل وجود ندارد و باید به صادرات فکر کنیم.
با توجه به موضوعاتی که مطرح کردید در شرایط کنونی چه موانعی در مورد صادرات فولاد وجود دارد؟
در همه بازارها رقابت وجود دارد و ما باید توانایی رقابت با کشورهای دیگر را داشته باشیم. در صادرات شاید سبد محصولی که ما تولید میکنیم باید با بازار صادراتی تطابق بیشتری پیدا کند، شاید یکی از بزرگترین مشکلاتی که ما در مورد صادرات فولاد با آن مواجه هستیم متصل نشدن به سیستم بانکی جهانی است. در شرایط کنونی نمیتوانیم اعتبار بگیریم و کارخانهها در این حوزه نیازمند این هستند که با اعتبارات اسنادی کار کنند.
در بخش حملونقل چه مشکلهایی در صنعت فولاد وجود دارد؟
در بخش حملونقل داخلی هزینهها بالاست، ما نیازمند سرمایهگذاری برای بهبود حملونقل در صنعت فولاد هستیم. همانطور که اطلاع دارید، سرعت پایین و هزینههای بالا، یکی از موانع حملونقل داخلی در کشور ماست، اما واقعیتی که وجود دارد این است که در دنیا همه کارخانههایی که صادراتمحور هستند کنار آب هستند و نیاز چندانی به اتکای حملونقل داخلی ندارند. اما در کشور ما عمدتاً کارخانهها کنار آب نیستند و این ضعفی است که در کارخانههای این صنعت وجود دارد. این باعث میشود که هزینههای صادرات نیز در کشور ما نسبت به سایر رقبا بیشتر باشد.
بحث این است که با توجه به شرایط کنونی ایران، کارخانههای جدید در کنار آبهای آزاد احداث شود.
این بحث درست است. برنامه آتی این است که کارخانههای جدید در کنار آب تاسیس شوند.
این موضوع صحیح است که هزینههای حملونقل بالاست، اما نسبت به دیگر کشورهایی که وجود دارد ما در صنعت فولاد از مزیتهایی برخوردار هستیم که میتوانیم از آنها استفاده کنیم؟
از لحاظ نیروی کار، انرژی و سنگآهن هزینه مالی کمتری به نسبت سایر کشورها داریم اما از طرف دیگر هزینه مالی بالاتری به نسبت کشورهایی که با ما رقابت میکنند، داریم. در نتیجه سرجمع هزینههای ما با سایر کشورها برابری میکند. در حقیقت بخشی از منافع ما با بخشی از هزینههای موجود سربهسر میشود.
اگر هزینه مالی ما در کشور کاهش پیدا کند قضیه متفاوت میشود اما در حال حاضر میتوان گفت مزیتی در این صنعت به نسبت دیگر کشورها نداریم. بیشتر مزیت ما در انرژی و سنگآهن را هزینه مالی بالا در کشور پوشش میدهد. بنابراین باید به سمتی حرکت کنیم که بتوانیم اصطکاک مالی را در اقتصاد کشور کاهش دهیم. دسترسی به منابع مالی یکی از مهمترین مشکلاتی است که نهتنها صنعت فولاد، بلکه بخش قابل توجهی از صنایع تولیدی کشور را تهدید میکند. اگرچه لغو تحریمها در این مسیر توانسته این هزینهها را کاهش دهد، اما فاصله ما نسبت به سایر کشورها بالاتر است.
مهمترین چالشهای موجود در صنعت فولاد که با برطرف کردن آن تولید را افزایش دهیم چه مواردی هستند؟ چه حمایتهایی باید از سوی سیاستمداران صورت گیرد؟
باید از تولیدی حمایت کنیم که رقابتپذیر است. حمایت آنجا توجیه دارد که رقبای صادراتی ما با بهرهمندی از امتیازات ویژه و امتیازات غیراقتصادی که مثلاً از ناحیه دولتهای خود گرفتهاند بیایند و در بازار رقابت عرصه را بر تولیدکنندگان دیگر تنگ کنند.
تعرفه حمایتی سازوکاری است برای ایجاد فرصت و شرایط مناسب تا فعالان یک حوزه مشخص بتوانند با تکیه بر آن، با داشتن زمان مناسب عکسالعمل معقولی از خود نشان دهند.
باید تدابیر و سیاستهای لازم در این زمینه اندیشیده شود، تا به هدف ترسیمشده در افق ۱۴۰۴ برای تولید ۵۵ میلیون تن فولاد نزدیکتر شویم، که البته تا حدود زیادی در این خصوص موفقیت حاصل شده است. از این میزان حدود ۱۵ میلیون تن صادرات باید صورت بگیرد، از اینرو ۴۰ میلیون تن باقیمانده به عنوان مصرف ظاهری کشور در نظر گرفته شده است. برای بهبود تولید باکیفیت باید به دورنمای بازار فولاد دنیا نیز اهتمام ویژه داشت.