شاغلان ناکام
چرا ماندگاری شغلی در اقتصاد ایران پایین است؟
مدت اشتغال بیش از نیمی از شاغلان کشور در شغل اصلی آنها به 10 سال هم نمیرسد. حدود نیمی از همین شاغلان (یعنی 22 درصد کل شاغلان کشور) حتی وضعیت بیثباتتری دارند. ماندگاری شغلی آنها به سه سال نیز نمیرسد. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تعداد این افراد را بیش از پنج میلیون نفر برآورد کرده است. شاغلانی که از نظر شغلی حتی نمیتوانند برای سه سال هم که شده روند باثباتی را داشته باشند.
ابراهیم علیزاده: مدت اشتغال بیش از نیمی از شاغلان کشور در شغل اصلی آنها به 10 سال هم نمیرسد. حدود نیمی از همین شاغلان (یعنی 22 درصد کل شاغلان کشور) حتی وضعیت بیثباتتری دارند. ماندگاری شغلی آنها به سه سال نیز نمیرسد. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تعداد این افراد را بیش از پنج میلیون نفر برآورد کرده است. شاغلانی که از نظر شغلی حتی نمیتوانند برای سه سال هم که شده روند باثباتی را داشته باشند.
تعداد کل شاغلان کشور نیز 5 /22 میلیون نفر برآورد شده است. بر این اساس میانگین طول مدت اشتغال در کشور حدود 2 /12 سال است. اما این بررسی نتایج قابل توجه دیگری نیز دارد.
عمر کوتاه هر اشتغال
در بررسی انجامشده، شاغلان 10ساله و بیشتر بازار کار ایران برحسب مدت اشتغال در شغل اصلی خود به دو شکل تفکیک شدهاند. در شکل اول دستهبندی شاغلان به چهار گروه تقسیم شدهاند. گروهی که مدت اشتغال آنها زیر 10 سال است، یعنی در دهه اول شغلی خود به سر میبرند. گروهی که مدت اشتغال آنها 10 تا 20 سال است، گروهی که مدت اشتغال آنها 20 تا 30 سال است و در نهایت گروه چهارم هم شاغلانی محسوب میشوند که در دهه چهارم شغل اصلی خود فعالیت میکنند و سابقه کاری آنها در آن شغل بیش از 30 سال است. در این تقسیمبندی بیشترین گروه شاغلان بازار کار کشور گروه اول یعنی کسانی هستند که سابقه کاری آنها در شغل اصلیشان نهایتاً 10 سال میشود. تعداد این افراد به 1 /12 میلیون نفر میرسد که سهم حدود 54درصدی در جمعیت شاغلان کشور دارند. پس از این گروه به ترتیب شاغلانی که در دهه دوم، دهه سوم و دهه چهارم عمر کاری خود به سر میبرند بیشترین تا کمترین سهم را دارند. در واقع گروههایی که سابقه کاری بیشتری دارند سهم کمتری از کل شاغلان به آنها اختصاص مییابد. از 5 /22 میلیون نفر جمعیت شاغل کشور حدود 6 /5 میلیون نفر در دهه دوم سابقه کاری خود هستند، 1 /3 میلیون نفر در دهه سوم سابقه کاری خود مشغول به کار هستند و بیش از 7 /1 میلیون نفر هم که بیش از 30 سال است شغل اصلی خود را حفظ کردهاند. به عبارتی کمترین سهم در میان شاغلان مربوط به باسابقهترین افراد است که تنها هفت درصد از کل شاغلان سهم دارند.
اما در شکل دوم تفکیک گروهها، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی شاغلان را به هشت گروه تقسیم کرده است که آن هم تقریباً تایید میکند هرچه سابقه کاری گروهها بیشتر شود سهم آنها از کل شاغلان کمتر میشود. در این تقسیمبندی گروه اول شاغلان با سه سال سابقه کاری در شغل اصلی خود هستند که سهم آنها به 22 درصد میرسد. گروه دوم، ماندگاری شغلی بین سه تا شش سال دارند که 18 درصد شاغلان کشور را شامل میشوند و گروه سوم افراد با سابقه کاری شش تا 10 سال است که 13 درصد شاغلان کشور را دربر میگیرند. گروههای با سابقه کاری 10 تا 15 سال، 15 تا 20 سال، 20 تا 25 سال و 25 تا 30 سال هم به ترتیب 15، حدود 10، حدود 9 و پنج درصد سهم دارند. در نهایت گروه آخر هم مانند تقسیمبندی قبلی همان کسانی هستند که بیش از 30 سال سابقه کاری دارند و حدود هفت درصد از شاغلان کشور را دربر میگیرند.
شاید مهمترین پیام این بخش از بررسیهای وزارت کار این باشد که بازیگران اصلی بازار کار کشور مشاغل کوتاهمدت و جوانی است که مدت ماندگاری آنها به 10 سال هم نمیرسد. در واقع به نظر میرسد با این روند به تدریج باید بازار کار با مشاغل با سابقه کاری بیشتر خداحافظی کند.
اشتغال زنان، ناپایدارتر از مردان
آخرین آمار بازار کار کشور (مربوط به تابستان امسال) نشان میدهد نرخ مشارکت اقتصادی زنان یکچهارم نرخ مشارکت اقتصادی مردان و نرخ بیکاری زنان بیش از دو برابر نرخ بیکاری مردان است. این اختلاف وضعیت در بخش ماندگاری مشاغل نیز قابل مشاهده است. طبق این بررسی هرچند میانگین طول مدت اشتغال در کشور حدود 2 /12 سال برآورد میشود اما این شاخص برای زنان حدود 11 سال و برای مردان حدود 5 /12 سال است. بررسی جزئیات بیشتر نیز نشان میدهد که هرچه طول مدت اشتغال افزایش مییابد نقش زنان کمرنگتر میشود. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی علت این اتفاق را چنین شرح داده است: «زنان با اشتیاق بیشتری وارد عرصه فعالیت اقتصادی میشوند ولی بسیار زودتر از مردان از نیروی کار کشور خارج میشوند که دلیل آن را میتوان به عوامل اجتماعی از قبیل ازدواج، داشتن فرزند و... مرتبط دانست.»
با این حال جالب است که بیش از 220 هزار زن شاغل در بازار کار کشور در دهه چهارم فعالیت خود به سر میبرند و در واقع بیش از 30 سال سابقه کار در شغل اصلی خود دارند. از این تعداد حدود 167 هزار نفر آنها در بخش کشاورزی، حدود 43 هزار نفر در بخش صنعت و 10 هزار نفر هم در بخش خدمات هستند. البته این تعداد (220 هزار نفر) نسبت به حدود 9 /3 میلیون نفر کل زنان شاغل در بازار کار چندان قابل توجه نیست و سهم آنها به شش درصد هم نمیرسد. در عین حال حدود 59 درصد از شاغلان زن در دهه اول شغل اصلی خود مشغول به کارند و تعداد آنها هم به حدود دو میلیون و 300 هزار نفر میرسد. گروه زنانی که در دهه دوم و سوم فعالیت در شغل اصلی خود هستند نیز به ترتیب 21 و 14 درصد از کل زنان شاغل است.
مشاغل ماندگار
در این بررسی به تفکیک بخشها نیز به این مساله پرداخته شده که کدام مشاغل ماندگاری بیشتری دارند؛ کشاورزی یا صنعت یا خدمات؟ نتیجه این بررسی میگوید میانگین ماندگاری مشاغل در بخش کشاورزی 15 سال، صنعت 11 سال و خدمات 10 سال است.
جزئیات گروههای مختلف سابقه کاری در این سه بخش نشان میدهد که سهم شاغلان با مدت اشتغال کمتر از 10 سال در گروه کشاورزی 35 درصد است. یعنی طول مدت اشتغال 35 درصد از شاغلان بخش کشاورزی در شغل اصلی خود کمتر از 10 سال بوده است.
این نسبت در گروه صنعت کمی بیشتر و معادل 56 درصد است. در واقع طول مدت اشتغال 56 درصد از شاغلان بخش صنعت در شغل اصلی خود کمتر از 10 سال بوده است. در بخش خدمات نیز این میزان بیشتر به نظر میرسد. طبق این بررسی طول مدت اشتغال 58 درصد از شاغلان بخش خدمات در شغل اصلی خود کمتر از 10 سال بوده است. در واقع سهم اشتغال کوتاهمدت در گروه کشاورزی کمتر از صنعت و در گروه صنعت کمتر از خدمات به نظر میرسد.
نکته قابل توجه دیگر اینکه در بخش کشاورزی حدود یکچهارم آنها مدت اشتغالی بیش از سه دهه داشتهاند و در واقع در گروه شاغلان با ماندگاری بیش از 30 سال در شغل اصلی هستند. اما این میزان در بخش صنعت تنها پنج درصد و در بخش خدمات تنها سه درصد است. از نظر تعداد نیز 377 هزار نفر از شاغلان در گروه خدمات، 401 هزار نفر از شاغلان در گروه صنعت و 982 هزار نفر از شاغلان در گروه کشاورزی در دسته شاغلان با مدت اشتغال بیش از 30 سال هستند.
در مجموع نیز بیشترین سهم در گروه شاغلان کشاورزی به همین گروه افراد با بیش از 30 سال سابقه کار با سهم 24 درصدی از کل مشاغل کشاورزی اختصاص دارد. اما این روند در دو گروه دیگر کاملاً برعکس است و بیشترین سهم مربوط به گروههای شغلی با مدت ماندگاری کمتر از سه سال است. 23 درصد از اشتغال در حوزه صنعت مدت ماندگاریای کمتر از سه سال دارد. در حوزه خدمات نیز مدت اشتغال 25 درصد از اشتغالها کمتر از سه سال است.
علل ناپایداری
بررسی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی میتواند پیامهای قابل توجهی برای سیاستگذاران داشته باشد. روزنامه دنیای اقتصاد در این مورد هشدار داده است: «وضعیت ثبات شغلی در خطر جدی قرار دارد. این بیثباتی موجب میشود تا انباشت تجربه در مهارتهای گوناگون صورت نگیرد. در نتیجه میزان تبحر نیروی کار و درجه مهارت آنها در یک روند نزولی در حال حرکت است. این رفتار میتواند جلوهای از مهاجرت زودرس نیروی کار از شاخهای به شاخه دیگر و عدم تمرکز بر شاخهای خاص باشد.» نکته دوم از نگاه این روزنامه این است که «در دو بخش خدمات و صنعت، ورود و خروج سریع نیروی کار به چشم میخورد. این مساله نشان میدهد که زمینههای اشتغالزایی در بخشهای صنعتی و خدماتی در حال از بین رفتن است.»
در همین حال سهم سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات از جمعیت شاغل کشور نشان میدهد که در سالهای اخیر بیشترین تکیه بازار کار ایران به گروه خدمات بوده است. یعنی مشاغلی که طول عمر کوتاهتری نسبت به صنعت و کشاورزی دارند. اما با این حال بخش قابل توجهی از نیازهای بازار کار از سوی همین بخش پوشش داده شده است. 20 سال پیش یعنی در سال 1376 سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات به ترتیب 25، 32 و 43 درصد از بازار کار کشور سهم داشتند. اما در آخرین کارنامه سالانه بازار کار سهم بخش کشاورزی با هفت درصد کاهش نسبت به سال 1376 معادل 18 درصد و سهم بخش خدمات با هفت درصد افزایش معادل 50 درصد محاسبه شده است. سهم بخش صنعت نیز همچنان همان حدود 32 درصد باقی مانده است. در ادامه نیز به نظر میرسد وضعیت بازار کار همین روند را ادامه دهد و با توجه به مشکلاتی که در منابع آبی برای سالهای آینده پیشبینی میشود، احتمالاً روند نزولی سهم بخش کشاورزی متوقف نشود. در کنار این، تداوم رشد سریع فناوری و تکنولوژی نیز میتواند امکان رشد بیشتر را برای بخش خدمات مهیا کند.
با این حال به نظر میرسد کوتاه بودن عمر مشاغل در اقتصاد ایران عارضه جدیدی نیست. در پژوهشی از سارا پارساپور، جواد براتی و مریم رسولزاده، سه پژوهشگر اقتصادی، از عوامل اثرگذار بر پایداری بنگاههای کوچک و کارآفرین که در بهار امسال در فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی منتشر شد، اشاره شده که بر اساس بررسیهای پیش از این حدود 23 درصد از واحدهای کوچک در سال اول و تقریباً 42 درصد در پایان سال پنجم از شروع فعالیت به دلایل مختلفی با ناکامی مواجه شده و ناچار به توقف فعالیت شدهاند. دنیای اقتصاد نیز از این مساله با عنوان مرگ زودرس یاد کرده و این پدیده را قابل استنتاج از آمارهای وزارت کار دانسته است. با این حال ممکن است برخی جابهجاییهای شغلی در هر اقتصادی به واسطه از بین رفتن آن فرصت شغلی نباشد و یک نیروی کار با انگیزههایی مانند کسب درآمد بیشتر خودخواسته شغل اصلی خود را ترک کرده باشد.
در این مورد آخرین آمار سالانه مرکز آمار ایران از بازار کار نشان میدهد که «موقتی بودن کار» و «پایین بودن درآمد» دو علت اصلی ترک کار بوده است. این دو عامل سهم حدود 40درصدی از کل عوامل ترک کار شاغلان در سال گذشته داشتهاند. اما در مجموع باید دید در آینده سیاستگذاران علل ناپایداری بسترهای اشتغالزایی را چقدر مدنظر قرار میدهند و این موضوع چقدر در سیاستگذاریها مورد توجه قرار میگیرد.