هارمونی اقتصاد و ریاضی
چرا نام اریک ماسکین، در علم اقتصاد ماندگار شد؟
گفته میشود که یک فرد واقعاً بااستعداد تنها در یک چیز استعداد ندارد. زمانی که به صدای ملایم کلارینت اریک ماسکین، استاد اقتصاد هاروارد، گوش دهید، به راحتی میتوان این جمله را باور کرد. ماسکین در خانوادهای اهل موسیقی به دنیا آمد و از سنین جوانی موسیقی مینواخت، اما این استعداد موسیقایی او نیست که به خاطر آن تجلیل میشود. ماسکین در 20سالگی مقالهای نوشت که رشته طراحی مکانیسم در اقتصاد را رسمیت بخشد. این مقاله در سال 2007 به وسیله کمیته نوبل به رسمیت شناخته شد و شرایطی ایجاد کرد که تحت آن میتوان از نظریه طراحی مکانیسم برای دستیابی به اهداف اجتماعی استفاده کرد.
اریک ماسکین در سال 1950 در نیویورکسیتی متولد شد، اما در آلپاین نیوجرسی بزرگ شد، در مدرسهای سهاتاقه تحصیل کرد و در سنین پایین به سمت موسیقی و ریاضی کشیده شد. مادرش پیانیست بود و پدرش ویولونیست آماتور که بعدها پزشک شد.
ماسکین در کودکی شروع به نواختن پیانو کرد، سپس به سراغ کلارینت رفت، که تا امروز هم به نواختن آن ادامه میدهد. آلپاین با جمعیتی کمتر از هزار نفر، کوچکتر از آن بود که مدارس متوسط خود را داشته باشد، بنابراین او برای رفتن به دبیرستان به شهر تنافلی در سهمایلی آلپاین رفت. در همین دبیرستان بود که به لطف چند معلم فداکار چشمانش به زیبایی ریاضیات باز شد و همین موضوع باعث شد بعد از دوره دبیرستان تحصیلات خود را در رشته ریاضی در کالج هاروارد ادامه دهد. او تقریباً بهطور تصادفی در یک مقطع زمانی وارد دورهای درباره اقتصاد اطلاعات (Information Economics) شد که کنت ارو، اقتصاددان و ریاضیدان معروف، آن را تدریس میکرد، که بعدها مشاور دکترای او شد. این دوره مجموعهای از نظریات اقتصادی را شامل میشد، اما بخش زیادی از آن به زمینه نوپای طراحی مکانیسم اختصاص داشت که او را جذب کرده بود، چراکه علاوه بر مکاشفهای بودنش، به مسائلی با اهمیت اجتماعی واقعی میپرداخت.
از نظر او طراحی مکانیسم میتوانست جهان را بهبود بخشد و بر زندگی تعداد زیادی از مردم تاثیرگذار باشد، بنابراین فکر کرد این ترکیبی عالی برای دو جهان ریاضی و علوم اجتماعی است.
در حالی که او تحصیلات خود را تا دوره دکترا در ریاضیات کاربردی ادامه داد اما در واقع به دکترای اقتصاد منتهی شد. برنامه ریاضی کاربردی در هاروارد در آن روزها بسیار انعطافپذیر بود و به دانشجویان اجازه میداد هرچه میخواهند مطالعه کنند تا زمانی که پایاننامهای با محتوای ریاضی قابل توجه بنویسند. ماسکین چند دوره اقتصاد از جمله دوره تعادل عمومی و سمینار تحلیلی را گذرانده بود. در سال 1976 پس از اخذ مدرک دکترا به عنوان پژوهشگر در دانشگاه کمبریج مشغول به کار شد. فرانک هان، یکی از دوستان و همکاران ارو بود که ترتیب کمکهزینه تحقیقاتی بعد از دکترا را برای او در کمبریج داد. جلسات آموزش هفتگی با هان فرصتی برای شروع پروژههای تحقیقاتی و دوستی مادامالعمر با ژان ژاک لافون و پارتا داسگوپتا بود.
یکنوایی ماسکین
ماسکین در دوران حضورش در انگلستان درگیر مسالهای شد؛ در چه شرایطی میتوان مکانیسمی را حل کرد (یک رویه یا بازی) که یک هدف اجتماعی معین (یک قانون انتخاب اجتماعی) را اجرا میکند؟ پس از کلنجار رفتن با این سوال در آن سال، سرانجام متوجه شد که یکنوایی (که اکنون یکنوایی ماسکین نامیده میشود) کلید اصلی است: اگر یک قانون انتخاب اجتماعی یکنوایی را برآورده نمیکند، پس قابل اجرا نیست؛ و اگر این ویژگی را برآورده کند، به شرط نبود حق وتو، قابل اجراست. اثبات یافته اخیر سازنده بود، بهطوری که او نشان داد چگونه میتوان به صراحت مکانیسم اجرایی را طراحی کرد. او جزئیات کامل نتایج را در مقاله «تعادل نش و بهینه رفاه» در اولین ترم خود به عنوان استادیار در امآیتی نوشت، اما این مقاله را تا 20 سال بعد منتشر نکرد. او اولینبار مقاله را در کارگاه تابستانی انجمن اقتصادسنجی در ژوئن 1977 در پاریس ارائه کرد. تاثیر آن بر این حوزه فوری و عمیق بود، بهطوریکه او انتشار آن را تا سال 1999 که در نشریه «بررسی مطالعات اقتصادی» به چاپ رسید، به تعویق انداخته بود. کار ماسکین علاقهمندان بسیاری پیدا کرد، چراکه کار قبلی به اهداف اجتماعی خاص نگاه میکرد و میپرسید آیا میتوان این هدف اجتماعی خاص را اجرا کرد؟ و حالا او پاسخی کلی به این سوال داده بود که برای هر هدف اجتماعی صدق میکرد.
ماسکین سال بعد به هیات عملی موسسه فناوری ماساچوست (MIT) پیوست. بخش اقتصاد امآیتی در آن زمان هنوز کوچک بود، بهطوری که اکثر اعضای هیات علمی هر روز برای ناهار دور یک میز بزرگ در کلوپ دانشکده جمع میشدند و اقتصادانانی چون پل ساموئلسون و فرانکو مودیلیانی نیز از جمله افراد دور این میز بودند. با وجود این ماسکین روابط نزدیکی با جان رایلی برقرار کرد که به یکی از دوستان صمیمی او تبدیل شد. گرچه امآیتی بهترین مکان برای نخستین شغل تدریس او بود، اما هاروارد در بلندمدت برای پیگیری کارهایش مناسبتر به نظر میرسید. بنابراین پس از هفت سال در سال 1985 به عنوان استاد اقتصاد به هاروارد بازگشت. او در هاروارد نیز مانند امآیتی دانشجویان فوقالعادهای چون آبهیجیت بنرجی و ماتیاس دواتریپونت داشت که به دوستان و همکاران او تبدیل شدند. اما پس از 15 سال کار در هاروارد فشار برنامهریزی بیش از حد را احساس کرد؛ تعداد دورههای زیاد، دانشجویان بیش از حد و بدتر از همه جلسات کمیته بسیار زیاد. بنابراین زمانی که در سال 2000 پیشنهادی از سوی موسسه مطالعات پیشرفته (IAS) در پرینستون دریافت کرد آن را پذیرفت. پس از دریافت جایزه نوبل او پنجمین عضو هیات علمی این موسسه بود که این جایزه را دریافت کرد.
علاقه به ریاضی و موسیقی
ریاضیات و آگاهی اجتماعی؛ موسیقی کلاسیک و پیانوی جاز، اینها تنها بخشی از علایقی هستند که مشخص میکنند ماسکین کیست و چه میکند. برای او، هارمونی گرفتن بخشهای مختلف، ردیفهای مختلف موسیقی و اقتصاد و کنار هم قرار دادن آنها به گونهای است که به نظر برسد به هم ارتباط دارند. برای ماسکین جهان مدتهاست که به یک دست یاری نیاز دارد. برای مثال، علم اقتصاد میتواند نشان دهد که چگونه سیستمهای انتخاباتی ممکن است واقعاً دموکراتیک نباشند. او به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال 2003 اشاره میکند که نتیجه آن را ایالت فلوریدا تعیین کرد. سه نام جرج بوش، ال گور و رالف ندر، روی برگههای رای وجود داشت. در میان آنها بوش بیشترین آرا را به دست آورد، ولی شواهد نشان میدهد که اگر نام ندر در برگه رای نبود، نتیجه متفاوتی رقم میخورد. به گفته ماسکین، اگر رقابت میان بوش و گور بود، گور به راحتی برنده میشد؛ و کاری که باید انجام شود این است که نامزدها رتبهبندی شوند، چراکه در این صورت احتمال بیشتری وجود دارد که به برنده اکثریت واقعی منجر شود.
مهندسی معکوس
ورود او به دانشگاه در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 با ناآرامیهای سیاسی و اجتماعی همراه بود، بنابراین خود را موظف میدید که نهتنها درباره شغل خود بلکه درباره مسائل مهم نیز فکر کند. او دریافته بود که اقتصاد یکی از راههای انجام آن است. ماسکین طراحی مکانیسم را به عنوان مهندسی معکوس تعریف میکند: ما از نتایج شروع میکنیم و سپس به عقب میرویم تا مکانیسم یا روشی را پیدا کنیم که این نتایج را ایجاد کند. یکی از بزرگترین چالشها در طراحی مکانیسم این است که هدف طراح همیشه با هدف شرکتکنندگان مطابقت ندارد. مثلاً در حالی که هدف یک دولت میتواند کاهش انتشار دیاکسید کربن باشد، هدف یک شرکت برق ممکن است حداکثر کردن سود باشد. ماسکین برای اینکه ببیند آیا رسیدن به اهداف طراح از طریق یک مکانیسم امکانپذیر است یا خیر، «یکنوایی ماسکین» را ارائه کرد. به گفته او، این ویژگی اهداف طراح مکانیسم و ارتباط آن اهداف با اهداف فردی است، که اگر برآورده شود، به این معنی است که میتوانید مکانیسمی را پیدا کنید؛ در واقع میتوانید از یک الگوریتم پیروی کنید، که شما را به چنین مکانیسمی هدایت کند.
موقعیتهای بسیاری وجود دارد که میتوان از طراحی مکانیسم برای دستیابی به یک نتیجه اجتماعی مطلوب و حل مشکلات دنیای واقعی استفاده کرد. نظریه ماسکین در همه چیز، از سیاستهای محیط زیستی گرفته تا سیستمهای انتخاباتی و بازارهای مالی مرتبط است. علاوه بر این پتانسیلهای نظری، او فرصت اجرای کار خود را داشته است و سه مثال ملموس پیامدهای گسترده ایدههای او را نشان میدهد. طراحی مکانیسم در طراحی ابزارهای تمرکززدایی و خصوصیسازی در لهستان در دهه 90 نقش داشت و به بانک مرکزی ایتالیا این اجازه را داد تا سیستم فروش اوراق خزانه را اصلاح کند؛ همچنین به دولت بریتانیا کمک کرد تا پس از امضای پروتکل کیوتو، محدودیتهایی را برای انتشار گاز دیاکسیدکربن برای شرکتهای تولیدکننده برق ایجاد کند. به گفته ماسکین، طراحی مکانیسم میتواند زمانی به کار گرفته شود که بازارها به تنهایی تمام مشکلات را حل نکنند، اما در عوض باید دولت وارد عمل شود و میزان آلودگی را که شرکتهای برق، افرادی که رانندگی میکنند و همه آلایندههای مختلف در جو، را محدود کند. این وظیفه طراح است که نهتنها مکانیسمها بلکه قوانین را نیز پیدا کند؛ اگر هدف کاهش آلودگی به سمت آلایندههایی هدایت شود که بیشترین توانایی را در کاهش آلودگی دارند، این بدان معناست که یک طراحی به مکانیسمی نیاز دارد که بتواند چندین بازیگر را در یک سیستم متمایز کند.
هسته اصلی کار ماسکین
مدلسازی ریاضی، هسته اصلی کار ماسکین است. او با پیوند دادن انتزاع و زیبایی ریاضی با مسائل عینی قطعات مختلف را در یک مدل منسجم کنار هم قرار میدهد و سعی میکند به نتایجی دست یابد که تا حد امکان عمومی باشند. به اعتقاد او هم ریاضی و هم موسیقی برگرفته از تمایلات زیباییشناسی هستند؛ اگر در سیارات دیگر نیز حیات وجود داشته باشد، آنها هم احتمالاً همان ریاضیات ما را دارند و این به فضای فیزیکی خاصی وابسته نیست.
ماسکین در نهایت در سال 2007 بهطور مشترک با لئونید هورویچ و راجر میرسون، جایزه نوبل در علوم اقتصادی را به دلیل پایهگذاری نظریه طراحی مکانیسم دریافت کرد. اما او علاوه بر طراحی مکانیسم و تئوری بازیها، در نظریه قرارداد، نظریه انتخاب اجتماعی، اقتصاد سیاسی و سایر زمینههای اقتصاد نیز مشارکت داشته است. او در مقالهای تاثیرگذار در سال 2004، بهطور رسمی اثرات پاسخگو کردن مقامات دولتی را از طریق قرار دادن آنها در معرض انتخابات مجدد، طراحی کرد. چنین پاسخگویی به مردم این امکان را میدهد تا مقامات را تأدیب کنند، از سوی دیگر میتواند آن مقامات را ترغیب کند که به خواستههای رایدهندگان تن دهند و اکثریت رایدهنده را بر حقوق یک اقلیت ارجحیت دهند. او استدلال میکند که عدم پاسخگویی مقامات از طریق انتخابات مجدد زمانی مطلوب است که رایدهندگان اطلاعات ضعیفی داشته باشند، به دست آوردن اطلاعات مرتبط هزینهبر باشد، تاثیر اقدامات رسمی زمان زیادی طول بکشد تا مشخص شود، و ترجیحات اکثریت احتمالاً هزینههای سنگینی را به اقلیت تحمیل کند. این مساله نشان میدهد که تصمیمگیریهای بسیار فنی باید به قضات یا بوروکراتهای غیرمنتخب سپرده شود، اما او استدلال میکند که اختیار آنها باید به شدت محدود شود و قدرت تصمیمگیری عمومی باید برای مقامات منتخب محفوظ باشد.
او تا سال 2011 همچنان در موسسه مطالعات پیشرفته تدریس میکرد. پس از آن به عنوان استاد دانشگاه آدامز، که بالاترین افتخار دانشگاه هاروارد برای اعضای هیات علمی است، به این دانشگاه بازگشت. او همچنین از اعضای آکادمی هنر و علوم آمریکا، انجمن اقتصادسنجی، انجمن اقتصادی اروپا و آکادمی بریتانیاست.
ماسکین در سال 2003 ریاست انجمن اقتصادسنجی را بر عهده داشت. او رئیس هیات امنای المپیاد جهانی اقتصاد نیز هست.