نوری در تاریکی
شاخص جهانی امید چیست و چه تصویری از جهان امروز به دست میدهد؟
در زمانی که جهان پر از خبرهایی ناامیدکننده از اوضاع بد اقتصادی گرفته تا بحران پناهجویان و تروریسم و حوادث طبیعی است، امید میتواند به عنوان یک محصول روحیهبخش از دل جوامع معرفی شود. در این میان شاخص جهانی امید از سوی پژوهشگران جوان به عنوان معیاری برای سنجش امیدواری در جوامع مختلف معرفی شده است.
محمد علینژاد: در زمانی که جهان پر از خبرهایی ناامیدکننده از اوضاع بد اقتصادی گرفته تا بحران پناهجویان و تروریسم و حوادث طبیعی است، امید میتواند به عنوان یک محصول روحیهبخش از دل جوامع معرفی شود. در این میان شاخص جهانی امید از سوی پژوهشگران جوان به عنوان معیاری برای سنجش امیدواری در جوامع مختلف معرفی شده است. بحث درباره امید در دهههای گذشته بیشتر در سطوح فردی و روانشناسی بوده و در سطح اجتماعی کمتر به این موضوع پرداخته شده است. شاخص جهانی امید این خلأ را پر کرده و مبحث امید را در سطح اجتماعی و دولتها بسط میدهد. این شاخص در واقع سطح تغییرات امید را به عنوان نتیجه تغییرات رفتاری درون جامعه و عملکرد دولتها مورد سنجش قرار میدهد. امید به عنوان یک محصول اجتماعی پیامدهای بسیاری برای مردم در یک جامعه مشخص و حتی میان جوامع مختلف دارد. دورکهایم (1997) در پژوهشی این حقیقت را دریافت که امید میتواند یک محصول اجتماعی و بیولوژیک باشد. انواع مختلف جوامع انتظارات متفاوتی از آینده دارند برای مثال، مردمی که در مناطق اقلیمی حاد زندگی میکنند به آب و هوای معتدلتر امید دارند و مردمی که در جوامع به شدت فاسد زندگی میکنند امیدوارند سطح فساد در کشورشان کاهش یافته و شفافیت بیشتر شود. افرادی که در کمپهای پناهجویان در حال گذران عمر خود هستند نیز به آیندهای پر از رفاه و آزادی امیدوارند.
البته این تعبیر از شاخص جهانی امید دارای پیچیدگیهای خاصی است، از یکسو، امیدواری به عنوان یک محصول اجتماعی به وسیله تغییرات اندازهگیری میشود و از سوی دیگر، کشوری میتواند تغییر کند که در آن امید وجود داشته باشد. آدام اسمیت در کتاب «تحقیقی پیرامون ماهیت و علل ثروت ملل» اعلام کرد، وضعیت مترقیانه در حقیقت یک وضعیت دلخواه برای تمام جوامع بشری به شمار میرود. به طور کلی سکون کسلکننده و سقوط مرگبار است. تنها در وضعیت مترقیانه است که یک جامعه میتواند بیشترین حد پتانسیلهای خود را شکوفا کند. بنابراین، یک کشور برای ایجاد تغییرات مثبت به امید نیاز دارد اما از سوی دیگر در وهله اول برای ایجاد امید در جامعه نیازمند تغییر است. با این همه آیا امید میتواند عامل تغییرات مثبت باشد؟ امید همیشه درون تکتک افراد یک جامعه وجود داشته اما برای اینکه این امیدواری فردی به امیدواری جمعی تبدیل شود، نیاز است تا تحت کنترل قرار گیرد و برای مهار امید لازم است تا مفهوم امید به درستی درک شده و مورد سنجش و اندازهگیری قرار گیرد.
به همین منظور باید امید و شادی به عنوان دو مفهوم مرتبط با هم، به طور مشخص از هم تمیز داده شوند. بر اساس تعریف میرز (2007)، شادی تجربهای از زندگی است که با برتری احساسات مثبت همراه است. احساس شادمانی و رضایت از زندگی دو مولفه اصلی احساس رفاه به حساب میآیند. به این ترتیب احساس شادمانی ما در زمان حال در واقع بر اساس تجربیات و رویدادهایی که در گذشته اتفاق افتاده است شکل میگیرد. برخلاف شادی، امید در واقع انتظارِ داشتن آیندهای مثبت است. چنین آینده مثبتی در واقع تابعی از پیشرفت یک کشور در فناوری، نوآوری، فرهنگ، اقتصاد و زمینههای دیگر است.
تعاریف امید
امید در متون علمی به صورتهای کاملاً مختلفی تعریف شده است. امید میتواند به عنوان چیزی مثبت تشریح شود که ما آرزو میکنیم در آینده اتفاق بیفتد. به طور طبیعی، امید به عنوان یک مفهوم شخصی در نظر گرفته میشود و اگر سیاستهای مناسبی اتخاذ شود امید میتواند به عنوان یک محصول اجتماعی در بطن جامعه تعریف شود. شوماخر (2003) شش ویژگی متفاوت را برای امید برشمرد. امید با یقین و تضمین حداقلی از مالکیت احتمالی چیزی در آینده همراه است. شوماخر همچنین امید را به عنوانی چیزی که به دست آوردن آن سخت است تعریف کرد. امید چیزی است که لزوماً محقق نمیشود اما چیزی است که انتظار آن را در آینده میکشیم. انتظار کشیدن در واقع بدان معناست که امید چیزی است که در آینده و بر اساس شرایط فعلی پدید میآید.
با وجود این، چارلز سیندر در سال 2002 تعریف جدیدی از امید در حوزه اجتماعی ارائه کرد. سیندر امید را به عنوان «قابلیتی برای ایجاد مسیرهایی برای رسیدن به اهداف مطلوب و راهی برای ایجاد انگیزه در شخص (از طریق تفکر) برای استفاده از این مسیرها» تعریف کرد. به بیان دیگر امید با دو مفهوم کلی مرتبط است، نخست اعتقاد به تغییر و دنبال کردن هدفی مشخص و دوم، مسیرهای متفاوت موجود برای نیل به یک هدف مشخص. این تعریف همچنین نشان میدهد که مفهوم امید تا چه حد پیچیده و جامع میتواند باشد. تحلیل جذابی که از سوی بولدینگ (1984) صورت گرفت تاکید میکند: «امید نشاندهنده تصویری خوشبینانه از آینده است که به عنوان یک احتمال مثبت توسط ذهن افراد درک میشود.» بولدینگ با تاکید بر این جمله که امید به عنوان داشتن احتمال مثبت درک میشود به این موضوع اشاره میکند که امید میتواند کمیسازی شود. این واقعیت که یک احتمال مثبت عددی بین صفر و یک است، نهتنها از امید یک مفهوم کمی میسازد بلکه خاصیتی روانشناسانه نیز به آن میبخشد که میتواند در مقیاسهایی بزرگتر از فرد و حتی برای یک جامعه نیز تعریف شود. در مدل «مقیاس امید» سیندر، او به وسیله دستهای از پرسشها، امید افراد بالغ را با امید کودکان مقایسه میکند و از این طریق شاخصی نظیر شاخص جهانی امید را خلق میکند.
چرا به شاخص جهانی امید نیاز داریم؟
در جهان امروز، این امکان وجود دارد تا متوجه شویم چگونه عملکرد یک کشور در شاخصهای مختلف عادلانه بوده است. شاخصهای مختلفی که توسط سازمانهای بینالمللی منتشر میشوند بینش خوبی در خصوص عملکرد گذشته و کنونی کشورها در حوزههای مختلف به ما میدهند. با وجود این دولتها و جوامع باید در خصوص آینده خود برنامهریزی کنند. چیزی که برای برنامهریزی آینده نیاز است شاخصی است که بتواند با استفاده از دادههای گذشته، چشماندازی از آینده به ما بدهد و با توجه به اینکه امید چیزی است که ما از آینده انتظار داریم، شاخص جهانی امید میتواند چنین نیازی را برطرف کند.
شاخصهای توسعه از دهه 1990 میلادی با عنوان شاخص توسعه انسانی معرفی شدهاند. از آن زمان به بعد، بانک جهانی و نهادهای بینالمللی دیگر شاخصهایی را برای سنجش عملکرد اقتصادی کشورهای مختلف ارائه کردند. با وجود این، شاخص توسعه انسانی تصورات مردم را تسخیر کرده است. این شاخص میگوید توسعه تنها مربوط به درآمد سرانه نمیشود بلکه زندگی مردم را نیز در برمیگیرد و به درآمد، سلامت و آموزش وابسته است. تلاشهای متعددی در خصوص ارائه شاخصی فراتر از مفهوم توسعه انسانی صورت گرفته که یکی از آنها اندازهگیری شادی (خوشحالی) به شکل شاخصهای شادی مختلف بوده است. به همین دلیل نیاز به تعریف شاخص جهانی امید و درک تفاوت آن با شاخصهای موجود دیگر نظیر شاخص جهانی شادی بسیار ضروری است. شاخصی که در وهله نخست، تغییر را نشان دهد (هر میزان از تغییر، نشاندهنده پیشرفت است)، دوم اینکه از طریق معرفی متغیرهای آیندهنگرانه، چشماندازی از آینده ارائه کند (برای مثال نرخ پسانداز متغیری است که برای اهداف آتی تعریف شده است) و سوم، به عنوان ابزاری برای سیاستگذاری به کار گرفته شود. شاخص جهانی امید (WHI) به عنوان ابزاری برای سیاستگذاری میتواند به کشورها برای درک سطح امید در مقایسه با کشورهای دیگر کمک کرده و مشخص کند چه ترکیبی از سیاستگذاری میتواند چشمانداز امیدواری اقتصادی و اجتماعی یک جامعه را بهبود بخشد. چهارم، امید یک محصول مرکب است که شامل متغیرهای مختلفی است و WHI نیز یک شاخص مرکب برای کمک به سیاستگذاران و محققان ارائه میدهد. پنجم، اگرچه WHI در نهایت نمایشی آماری از سطوح امیدواری در یک کشور را نشان میدهد اما میتواند بیش از پیش پیام امیدواری را در جهان امروز پخش کند، جهانی که به نظر میرسد در اقیانوسی از ترس و نااطمینانی و بیعدالتی در حال غرق شدن است. این شاخص این پیام را به مردم جهان میدهد که میتوان با ترکیبی از سیاستهای مختلف از سوی دولتها مردم جهان را به آینده امیدوار کرد. در واقع امید میتواند چرخه یأس و درماندگی را از بین ببرد.
تفاوت میان شاخص جهانی امید و شاخص جهانی شادی
شاخص جهانی شادی از سوی «شبکه راهحلهای توسعه پایدار» سازمان ملل برای نخستینبار از سوی سازمان ملل برای 157 کشور مختلف در سال 2012 منتشر شد و هدف اصلی آن اندازهگیری شادی در کشورهای مختلف بر اساس شش شاخص سرانه GDP، حمایت اجتماعی، امید به زندگی، سخاوتمندی، آزادی در انتخاب و درک فساد بود. اکثر این شاخصها بر اساس بررسیهای سازمان نظرسنجی جهانی گالوپ از بیش از 1000 شهروند از 160 کشور مختلف دنیا صورت میگیرد (البته سرانه GDP و امید به زندگی به ترتیب از سوی بانک جهانی و سازمان بهداشت جهانی اندازهگیری میشود). این شاخص بیشتر بر اساس سرمایه اجتماعی شکل گرفته تا سرمایه فکری یا مالی و بنابراین چشماندازی محدود را ارائه میدهد. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، شاخص جهانی امید شاخصی جامعتر بوده چراکه ترکیبی از سرمایه فیزیکی، اجتماعی و فکری را دربر میگیرد. علاوه بر این، یکی دیگر از محدودیتهای شاخص شادی این است که بر اساس روشهای پژوهشی متضاد با شاخص امید شکل گرفته است و از آمار ملی جمعآوریشده از سوی دولتها و سازمانهایی که با هدف توسعه فعالیت میکنند، استفاده میکند.
روش محاسبه
جمعآوری آمار از طریق منابع آنلاین متنوعی نظیر پایگاه آماری آنلاین بانک جهانی، فکتبوک جهانی CIA، دفتر آمار یونسکو و گزارشها و پایگاههای داده متنوع دیگر صورت میگیرد. در مجموع سه پارامتر کلی اندازهگیری میشود که هرکدام به سه شاخص تقسیم میشوند. سه شاخص اصلی عبارتند از تغییر، منابع و ثبات.
تغییر
تغییر بلندمدت در درآمد ملی. درآمد یک عامل حیاتی در تاثیرگذاری بر چشمانداز امید و آرزوهای یک ملت است. پیشنهاد میشود برای بهتر نشان دادن وضعیت اقتصادهای محلی از GDP بر اساس برابری قدرت خرید استفاده شود. تغییر واقعی و نرخ تغییر هر دو از اهمیت بالایی برخوردارند. این شاخص شامل تغییر واقعی طی 10 سال گذشته و نرخ تغییر در سال گذشته میشود. بهترین راه برای نشان دادن تغییر بلندمدت، احتساب تفاوت در سرانه GDP طی 10 سال گذشته در درآمد حقیقی است. 10 سال بازه زمانی مناسبی است چراکه نه خیلی کوتاه است و نه خیلی بلند. بنابراین این بازه زمانی بسیار مفید به نظر میرسد هرچند میتوانست بازه زمانی متفاوتی نیز در نظر گرفته شود.
نرخ کوتاهمدت تغییر در درآمد. تغییرات کوتاهمدت بسیار مشهودتر از تغییرات بلندمدتی هستند که اثراتی ساختاری بر چشمانداز امید میگذارند. این تغییرات کوتاهمدت با استفاده از نرخ رشد در یک سال در مقایسه با سال گذشته محاسبه میشود.
منابع
نوآوری. نوآوری در واقع به یافتن راهحلهایی موثر، جدید و کارآمد برای برطرف ساختن نیازها و حل مشکلات پیچیده اطلاق میشود. نوآوری خلاقیت را بهبود بخشیده و محیطی را برای تلاش در جهت بهبود بخش خصوصی و عمومی فراهم میکند. علاوه بر این، تغییرات عمده در نوآوری میتواند به تغییر در پارادایم منجر شود. انقلاب کشاورزی 10 هزار سال قبل، انقلاب صنعتی دو قرن پیش و انقلاب رایانهای قرن گذشته نشان داد که چگونه تغییرات نوآورانه میتواند کیفیت زندگی را در مناطق مختلف دگرگون سازد.
سرمایهگذاری در آموزش. آموزش در بلندمدت به بهرهوری منجر میشود. آموزش همچنین انتخابهای اقتصادی و اجتماعی ایجاد میکند که میتواند منجر به امیدواری شود. هرچقدر میزان سرمایهگذاری عمومی و خصوصی در آموزش بیشتر شود افراد جوان بیشتری میتوانند برای آینده خود تصمیمگیری کنند و در نتیجه امیدواری آنها نسبت به آینده بیشتر میشود. علاوه بر این، سرمایهگذاری بیشتر میتواند کیفیت آموزش را ارتقا بخشد. اگرچه اطلاعات در خصوص سرمایهگذاری خانوارها در حوزه آموزش برای بیشتر کشورهای جهان در دسترس نیست اما این پارامتر میتواند از طریق هزینههای دولتی در آموزش مورد سنجش قرار گیرد.
دسترسی به آب و برق. دسترسی به آب و برق برای بقا بسیار حیاتی است. دسترسی به منابع منجر به تلاش کمتر برای بقا و ایجاد زمینهای برای تلاش در جهت تحقق آمال و آرزوها میشود. این معیار نهتنها در سطح فردی حیاتی است بلکه به عملکرد کارخانهها و صنایع بزرگ نیز کمک میکند. موجود بودن منابع تفاوت زیادی با در دسترس بودن آن دارد، به طوری که کشوری ممکن است از منابع زیادی برخوردار باشد ولی افراد آن جامعه به آن دسترسی نداشته باشند.
نرخ پسانداز. هدف از پسانداز استفاده از آن در آینده است. هرچه نرخ پسانداز بالاتر باشد نشاندهنده آمادگی بیشتر برای آینده است.
ثبات
مهاجرت (درصد مهاجرت جمعیت یک کشور). در این خصوص تمرکز روی خروج شهروندان از یک کشور است. مهاجرت در واقع به طور مستقیم نشاندهنده نبود امید در یک کشور است. مردم به دلایل مختلفی نظیر آموزش، اشتغال، ایمنی، امنیت و... مهاجرت میکنند. دلیل مهاجرت هرچه که باشد به این موضوع اشاره دارد که مهاجران به دنبال سطوح بالاتری از امید در جایی به جز کشور خود میگردند. مهاجرت در واقع به عنوان یک فاکتور منفی برای کشور میزبان در محاسبه شاخص امید لحاظ میشود.
درگیری و بیثباتی سیاسی. تقریباً غیرممکن است که در کشوری که در آن جنایتهای خشن، جنگهای ادامهدار و بیثباتی سیاسی وجود دارد، سطح امیدواری مردم بالا باشد. این عوامل تنها موجب افزایش ترس در جامعه میشود. نمونههای متعددی از شرایط گذشته و حال در کشورهای مختلف دنیا وجود دارد که نشان میدهد لرزه بر پایههای یک نظام موجب نابودی امید میشود. مردم همواره از بیخانمانی، کمبود دسترسی به آب و غذا، تخریب املاک و حتی مرگ بر اثر جنگ و درگیریهای سیاسی میترسند.
شاخصها و منابع
شاخص جهانی امید به رتبهبندی بیش از 100 کشور دنیا با مقایسه اطلاعات موجود میپردازد. از شاخصهای زیر برای محاسبه WHI استفاده شده است.
1- تغییر بلندمدت در درآمد ملی (2015 تا 2005)- سرانه GDP بر اساس برابری قدرت خرید
2- تغییر کوتاهمدت در درآمد ملی
-درصد رشد سالانه GDP
3- نوآوری
4- منابع آب بهبودیافته (درصد جمعیتی که به آب دسترسی دارند.)
5- دسترسی به برق (درصد جمعیت)
6- سرمایهگذاری در آموزش-هزینههای دولتی در حوزه آموزش (درصد GDP)
7- نرخ پسانداز-پسانداز ناخالص داخلی (درصد GDP)
8- مهاجرت (درصد جمعیت مهاجرتکرده از یک کشور)
9- ثبات سیاسی و نبود خشونت
بعد از جمعآوری و نرمال کردن دادهها، میانگین هندسی برای محاسبه یک رقم برای هر کشور مورد استفاده قرار میگیرد. رقمی که نمایانگر شاخص جهانی امید برای آن کشور است. در واقع میانگین هندسی در مقایسه با میانگین حسابی کمتر تحت تاثیر نوسانات شدید آماری قرار میگیرد. برای مثال جدول 1 روش محاسبه شاخص امید برای سنگال را نشان میدهد. در جدول 1، دادههای ردیفهای 1، 2، 3، 5 و 8 به نرمالسازی نیاز دارند و دادههای دیگر خودشان بین صفر تا یک هستند. بهمحض اینکه تمامی دادهها برای یک کشور نرمال شد، قدم بعدی و نهایی محاسبه میانگین هندسی این دادههاست که بر این اساس شاخص امید جهانی برای سنگال 48 /0 محاسبه شده است.
نتایج
با بهکارگیری روش توضیح دادهشده در مورد سنگال که در جدول1 نشان داده شده است، شاخص جهانی امید برای 131 کشور جهان در سال 2017 محاسبه شده است و پس از آن رتبهبندی کشورها صورت گرفته است که نتیجه آن را در جدول 2 مشاهده میکنید.
25 کشور اول این رتبهبندی دارای خصوصیات مشترکی هستند. بیش از 90 درصد جمعیت این کشورها به منابع اولیه نظیر برق و آب دسترسی دارند، افزایش چشمگیری را در GDP خود در 10 سال اخیر تجربه کردهاند، تاکیدی قوی بر نوآوری داشته و اکثرشان از نظر سیاسی بسیار باثبات هستند. به طور مشابه، 25 کشور انتهای این رتبهبندی نیز در برخی خصوصیات با هم اشتراک دارند. اغلب این کشورها دارای نرخ مهاجرت بالا، نوآوری پایین، دسترسی کم به منابع حیاتی و رشد سرانه GDP نسبتاً پایینی هستند. تفاوت چشمگیری در رتبهبندی کشورهایی که از نظر استانداردهای زندگی تقریباً مشابه هستند، مشاهده میشود به طوری که ایرلند در رتبه نخست و فرانسه در رتبه 25 قرار دارند.
همچنین یک مورد غیرطبیعی نیز در این شاخص دیده میشود و آن امارات متحده عربی است. دلیل اصلی این موضوع کاهش سرانه GDP امارات متحده عربی در 10 سال گذشته بوده است. از سوی دیگر امارات متحده همچنان به عنوان مقصد امید بسیاری از کارگران آسیایی برای کار در بخش ساختوساز به حساب میآمد و صاحبان کسبوکار از رژیم مالیاتی آزاد و تسهیلات کسبوکار آن بهره میبردند. دولت امارات به شدت بر آینده تمرکز کرده و حتی وزارتخانهای با نام وزارت آینده نیز ایجاد کرده است. این کشور طرحهایی را برای آینده در نظر گرفته که بسیار امیدوارانه است و میتواند امارات متحده عربی را همتراز با بخشهای پیشرفته جوامع علمی آمریکایی قرار دهد، طرحهایی مانند پای گذاشتن انسان روی کره مریخ. با توجه به تاکید دولت امارات بر دانش، علم و محیط تجاری باز، امارات متحده به مردم خود امید میدهد. با همه این اوصاف، این حقایق در شاخص امید در نظر گرفته نشدهاند.
یکی از مهمترین دلایلی که ایرلند را در رتبه نخست شاخص جهانی امید در سال 2017 قرار داده است این بوده که ایرلند به نرخ رشد 26درصدی در سال 2015 رسیده بود که نشان از تغییر سریع این کشور در کوتاهمدت به سمت رفاه بوده است. از سال 2014 تا سال 2015، صادرات ایرلند نزدیک 20 درصد افزایش داشته، هزینههای دولت هفت درصد کم شده و هزینههای سرمایهگذاری رشدی 28درصدی را تجربه کرده است. با وجود این، تنها این تغییرات کوتاهمدت نبوده که ایرلند را به صدر این رتبهبندی رسانده است. بیش از 50 سال است که ایرلند برای شهروندان خود آموزش و تحصیل رایگان فراهم میکند. برآورد میشود یکسوم از رشد اقتصاد ایرلند در بازه زمانی 1990 تا 2010 ناشی از ارتقای سطح آموزش نیروی کار این کشور بوده است.
بر این اساس، از سال 1990 تا 2005، میزان اشتغال در این کشور از 1 /1 میلیون نفر به 9 /1 میلیون نفر رسیده و این موضوع منجر به افزایش چشمگیر استانداردهای زندگی برای شهروندان شده است. همچنین، در زمینه کشاورزی، درصد نیروی کار فعال در این حوزه از 25 درصد در اوایل دهه 1970 به تنها پنج درصد در سال 2009 کاهش یافته است. این موضوع ناشی از ایجاد فرصتهای شغلی جدید در بخشهای دیگر در این بازه زمانی بوده است. باز بودن دربهای اقتصاد این کشور به بازارهای جهانی نیز به ایرلند کمک کرده تا در 25 سال گذشته رشد بینظیری را تجربه کند و به مکانی جذاب برای اقامت و زندگی افراد دیگر از سراسر دنیا تبدیل شود. با وجود این اگر ایرلند را با کشورهای دیگر این منطقه مقایسه کنیم (برای مثال فرانسه که در رتبه 25 قرار دارد) تفاوتها قابل توجه خواهد بود. پیش از درک این موضوع که چرا دو کشور با یکدیگر تفاوت دارند، باید به این نکته اشاره کرد که شباهتهای متعددی نیز میان این دو کشور وجود دارد. هر دو کشور عضو اتحادیه اروپا بوده، از کشورهای سرمایهدار محسوب شده و سطح نوآوری بسیار بالایی دارند. همچنین هر دو کشور فرانسه و ایرلند در فلسفه، اتومبیلسازی و علم از سطح نوآوری بالایی برخوردارند. علاوه بر این سرانه GDP هر دو کشور نیز بالای 40 هزار دلار است. با وجود این، چرا سطح امید این دو کشور با یکدیگر تا این حد تفاوت دارد؟
تغییر در GDP ایرلند در 10 سال گذشته تقریباً سه برابر فرانسه بوده است و این یک عامل به شدت تاثیرگذار به حساب میآید. همچنین ایرلند از نظر سیاسی بسیار از فرانسه باثباتتر بوده است. بیکاری نیز همواره به عنوان یک معضل جدی در فرانسه محسوب شده به طوری که نرخ بیکاری جوانان 7 /23 درصد گزارش شده و آخرین باری که نرخ رشد این کشور از مرز سهدرصدی عبور کرده به 17 سال پیش برمیگردد. علاوه بر این، افزایش حملات تروریستی و اعتراضات مردمی در چند سال اخیر به عنوان عاملی برای کاهش سطح امید در فرانسه تلقی میشود. در حالی که فرانسه در بسیاری از جنبهها با ایرلند مشابه است اما در برخی دیگر از جنبهها با کاستیهایی مواجه است.
معضل اندازهگیری
همانطور که پیشتر اشاره شد، تغییر در بازه زمانی مشخص میتواند تغییرات شگرفی (مثبت یا منفی) در سطح امید ایجاد کند. با وجود این، اندازهگیری این تغییر یک معمای بزرگ به حساب میآید. در سال 2005، سرانه GDP سریلانکا 5800 دلار بود و این نرخ در سال 2015 به 11 هزار و 700 دلار افزایش یافت. تفاوت میان این دو سال تقریباً زیر شش هزار دلار بود که تغییری بیش از صددرصدی را نشان میدهد. برای اتریش در همین مدت زمان سرانه GDP از 34 هزار و 800 دلار به 49 هزار و 400 افزایش یافت. این تغییر نشان از رشد 14 هزار و 500دلاری یا 41درصدی میدهد. بنابراین تغییر در درآمد اتریش در مقایسه با سریلانکا بسیار کوچکتر بوده است هرچند تغییر در مقدار حقیقی سرانه درآمد اتریش بسیار بیشتر از سریلانکا بوده است. با همه این اوصاف، اتریشیها به طور میانگین بسیار امیدوارتر از مردم سریلانکا هستند چراکه اتریش فرصتهای آموزشی، اشتغال و حتی تفریحات بیشتری را به مردم ارائه میدهد. با وجود این در تحلیل نهایی، واقعیت این است که اتریش از بنیانهای قویتری برخوردار بوده ولی سریلانکا نرخ تغییر بهتری دارد. در واقع WHI تغییرات مطلق را در نظر میگیرد و تغییرات نسبی از نظر این شاخص اعتباری ندارد. این معضل با در نظر گرفتن تغییر واقعی در یک بازه زمانی بلند و نرخ تغییر در کوتاهمدت حل شده است.
پرسش دیگری که در این خصوص مطرح است این است که چرا این شاخص بر اساس آمار موجود شکل گرفت نه بر اساس روش پژوهشی. یکی از نقصانهایی که روش پژوهشی دارد این است که تنها نظر چند هزار نفر از یک کشور بزرگ را به حساب میآورد. این جامعه آماری در واقع در یک کشور چند میلیوننفری نمیتواند چندان معتبر باشد. علاوه بر این، تنها برخی افراد خاص در نظرسنجیها شرکت میکنند. برای مثال، مردمی که در مناطق شهری زندگی میکنند تمایل بیشتری به شرکت در نظرسنجیها داشته ضمن اینکه دسترسی پژوهشگران به آنها نیز راحتتر است. از سوی دیگر سطح سواد، سن و بسیاری از عوامل دیگر نیز ممکن است روی نظر پاسخدهندگان تاثیرگذار باشد.
یک نمونه از این مشکلات نظرسنجی جهانی گالوپ است که شاخص شادی جهانی بر اساس بررسیهای این موسسه ایجاد شده است. این موسسه جهانی به 160 کشور مختلف رفته و تنها از صد نفر نظرسنجی میکند که در حقیقت رقم بسیار پایینی است. اگرچه چنین روشی ممکن است در کشورهای همگن و کوچک جواب دهد ولی در کشوری مانند چین یا هند که جمعیتی بالغ بر یک میلیارد نفر دارند نمیتواند چندان معتبر باشد.
نتیجهگیری
اگر ما به امید به عنوان یک محصول اجتماعی نگاه کنیم، باید عواملی همچون توسعه، آموزش، بهداشت و درآمد را نیز در آن لحاظ کنیم. دیگر عوامل تاثیرگذار بر سطح امید در یک جامعه، ثبات سیاسی، نوآوری و منابع هستند. شاخص جهانی امید نشان میدهد تغییرات کوتاهمدت و بلندمدت در برخی معیارها چگونه روی امید و رفاه یک کشور تاثیر میگذارد. در این شاخص شاهد آن هستیم که برخی کشورهای غیر عضو در OECD در میان 50 رتبه برتر قرار دارند و این در حالی است که کشورهایی که در چارک پایینی قرار دارند تقریباً از نظر درآمدی و سطح آموزش و تحصیلات نزدیک هم هستند. برای داشتن امید باید چیزی فراتر از ضروریاتی چون درآمد، آموزش و سلامت داشت اما بدون درآمد مناسب، سلامت و آموزش، هیچ کشوری نمیتواند امید، شادی یا توسعه انسانی داشته باشد.
شاخص جهانی امید تلاشی است تا جهان را از یأس به امید، از شادمانی از دستاوردهای گذشته به انتظار برای نتایج مطلوب در آینده، از امید فردی به امید جمعی و از آمار ایستا به تغییر پویای دادهها انتقال دهد. اگرچه چنین تلاشی لزوماً در سطحی متعالی نخواهد بود اما دستکم میتواند توجه مردم جهان را از خبرهای بد کانالهای تلویزیونی پرت کرده و به صحبت در مورد امید به آینده جلب کند.