شناسه خبر : 48429 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

جهش رمزارزها و افول انرژی پاک

دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ چه تاثیری بر بازارها دارد؟

 

محمد رحمانی / واحد تحلیل و داده دنیای اقتصاد 

با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت و آغاز دوره دوم ریاست‌جمهوری او، انتظار می‌رود سیاست‌ها و تصمیمات وی تاثیرات گسترده‌ای بر بازارهای داخلی و جهانی داشته باشند. دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ با تمرکز بر احیای صنعت سوخت‌های فسیلی، کاهش مقررات زیست‌محیطی و حمایت از تولید داخلی نفت و گاز، تحولات قابل ‌توجهی در ساختار اقتصادی و انرژی ایالات‌متحده به همراه داشت. با ادامه این سیاست‌ها در دوره دوم، صنایع مرتبط با سوخت‌های فسیلی همچنان رونق بیشتری خواهند یافت و نقش مهمی در اقتصاد کشور ایفا خواهند کرد.

علاوه بر احیای سوخت‌های فسیلی، بازگشت ترامپ می‌تواند موجی از نوآوری‌ها در زمینه رمزارزها و فناوری‌های مالی نوین را به راه اندازد. کاهش مقررات مالی و نظارتی، فرصت‌های جدیدی برای توسعه و جذب سرمایه‌گذاری‌های کلان در این حوزه فراهم خواهد کرد، در نتیجه انتظار می‌رود صنایع مرتبط با فناوری‌های مالی غیرمتمرکز شاهد رشد قابل ‌توجهی در این دوره باشند.

همچنین، توسعه و بازسازی زیرساخت‌ها یکی دیگر از اولویت‌های کلیدی ترامپ خواهد بود. سرمایه‌گذاری‌های گسترده در بازسازی جاده‌ها، پل‌ها، خطوط ریلی و شبکه‌های انتقال انرژی نه‌تنها باعث ایجاد فرصت‌های شغلی و رشد اقتصادی داخلی می‌شود، بلکه تقاضای جهانی برای فلزات اساسی مانند فولاد، آلومینیوم و سیمان را نیز افزایش خواهد داد.

در مجموع، بازگشت ترامپ به قدرت و ادامه سیاست‌های او در دوره دوم ریاست‌جمهوری، تاثیر بزرگی بر صنایع مختلف خواهد داشت. احیای سوخت‌های فسیلی، رشد رمزارزها و توسعه زیرساخت‌ها تنها بخشی از پیامدهای ریاست‌جمهوری مجدد ترامپ است. این تحولات نه‌تنها بر اقتصاد داخلی آمریکا، بلکه بر اقتصاد جهانی تاثیرگذار خواهد بود.

رنسانس سوخت‌های فسیلی و افول انرژی‌های پاک

بازگشت دونالد ترامپ به قدرت و تمرکز او بر احیای سوخت‌های فسیلی، تحولات قابل ‌توجهی در بازار انرژی و توازن اقتصادی جهانی به همراه خواهد داشت. در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، با کاهش مقررات زیست‌محیطی، افزایش تولید داخلی نفت و گاز و حمایت از صنایع زغال‌سنگ، چشم‌اندازی نوین برای صنعت انرژی ایالات‌متحده شکل گرفت. این سیاست‌ها نه‌تنها موجب افزایش تولید و صادرات انرژی فسیلی آمریکا شد، بلکه توازن قدرت در بازار جهانی انرژی نیز به نفع آمریکا تغییر یافت. احتمالاً در دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، این سیاست‌ها ادامه پیدا کرده و موجب رشد و تقویت بیشتر بخش انرژی فسیلی در آمریکا و بازار انرژی جهان خواهد شد.

یکی از اقدامات اصلی ترامپ در این راستا، کاهش مقررات زیست‌محیطی بود. وی بسیاری از قوانینی را که برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای وضع شده بودند لغو کرد. این اقدامات، از جمله خروج آمریکا از توافق پاریس و کاهش محدودیت‌ها بر حفاری نفت و گاز در مناطق حفاظت‌شده، فرصت‌های جدیدی را برای شرکت‌های نفت و گاز فراهم آورد تا تولید خود را افزایش دهند و با هزینه‌های کمتری برای رعایت استانداردهای زیست‌محیطی مواجه شوند. همچنین، ترامپ در دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش به احیای صنعت زغال‌سنگ پرداخت. با کاهش مقررات زیست‌محیطی و حمایت از این صنعت، او توانست برخی از مشاغل ازدست‌رفته در این بخش را بازگرداند. اگرچه سهم صنعت زغال‌سنگ به دلیل کاهش تقاضا و فشارهای زیست‌محیطی در سطح جهانی در حال کاهش است، سیاست‌های ترامپ می‌تواند موجب احیای نسبی این صنعت در بازار انرژی شود.

از سوی دیگر، سیاست‌های ترامپ در حمایت از سوخت‌های فسیلی، پیامدهای بزرگی برای آینده انرژی‌های تجدیدپذیر به همراه خواهد داشت. یکی از اقداماتی که ترامپ در دوره نخست ریاست‌جمهوری خود انجام داد، کاهش حمایت‌های دولتی از بخش انرژی‌های تجدیدپذیر بود. این یارانه‌ها که بخش بزرگی از هزینه‌های پروژه‌های خورشیدی و بادی را پوشش می‌دادند، به‌شدت محدود شدند. این امر باعث شد که هزینه تولید انرژی‌های تجدیدپذیر افزایش یابد و جذابیت سرمایه‌گذاری در این بخش کاهش یابد. بسیاری از پروژه‌های بادی و خورشیدی که نیازمند حمایت‌های مالی بودند، متوقف یا با تاخیر مواجه شدند. کاهش حمایت‌های مالی و تغییر در سیاست‌های دولت در این زمینه، روند توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر در آمریکا را کند کرده و چشم‌انداز آن را در بازارهای جهانی تحت تاثیر قرار می‌دهد.

سرمایه‌گذاری در انرژی‌های پاک که در دوران بایدن شتاب گرفت، محتمل است با بازگشت ترامپ متوقف شود. کاهش حمایت‌ها از این بخش می‌تواند باعث رکود در بازار انرژی‌های تجدیدپذیر آمریکا شود. این مسئله نه‌تنها بر بازار داخلی آمریکا، بلکه بر زنجیره تامین جهانی نیز تاثیرگذار خواهد بود. کشورهایی که در تامین قطعات و فناوری‌های انرژی‌های پاک فعال هستند، مانند چین و آلمان، ممکن است تحت تاثیر کاهش تقاضای آمریکا قرار گیرند و تولیدات خود را کاهش دهند. افول انرژی‌های پاک همچنین پیامدهای زیست‌محیطی و اجتماعی قابل‌ توجهی را در بلندمدت به دنبال خواهد داشت.

این تغییرات ممکن است بر رقابت‌پذیری کشورهای مختلف در بازارهای جهانی نیز اثرگذار باشد. کشورهای اتحادیه اروپا و چین که به دنبال توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر بوده‌اند، ممکن است با توجه به کاهش رشد این بخش در آمریکا، به ‌عنوان رهبران جدید این بازار تقویت شوند. از سوی دیگر، کشورهایی که در صادرات فناوری‌های تجدیدپذیر به آمریکا فعال هستند، ممکن است با کاهش تقاضا مواجه شوند که این امر تراز تجاری آنها را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

در نهایت، سیاست‌های ترامپ در حوزه انرژی با تمرکز بر احیای سوخت‌های فسیلی و کاهش حمایت از انرژی‌های تجدیدپذیر، تاثیرات قابل‌ توجهی بر اقتصاد داخلی آمریکا و بازارهای جهانی خواهد داشت. این رویکرد می‌تواند به افزایش تولید و صادرات نفت و گاز، ایجاد فرصت‌های شغلی جدید در صنایع مرتبط و تقویت جایگاه آمریکا به عنوان یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان انرژی فسیلی جهان منجر شود. از سوی دیگر، کاهش حمایت از انرژی‌های پاک ممکن است روند جهانی حرکت به سمت منابع انرژی پایدار را کند کرده و چالش‌هایی زیست‌محیطی و اقتصادی در بلندمدت ایجاد کند.

57

جهش رمزارزها

بازگشت دونالد ترامپ به قدرت علاوه بر تاثیرات عمده‌ای که بر بخش انرژی دارد، می‌تواند زمینه‌ساز رشد قابل‌ توجهی برای بازار ارزهای دیجیتال نیز باشد. ترامپ در دوره نخست ریاست‌جمهوری خود، به‌طور غیرمستقیم حمایت‌هایی از فناوری‌های مالی نوین انجام داد که به رشد این بازار کمک کرد. با کاهش مقررات مالی و نظارتی و عدم کنترل دقیق بر بازارهای نوظهور، ترامپ بستری مناسب برای شکوفایی رمزارزها فراهم آورد. این سیاست‌ها نه‌تنها در بازار داخلی آمریکا، بلکه در سطح جهانی این بازار جدید را رونق خواهد داد.

یکی از رویکردهای اقتصادی کلیدی ترامپ، کاهش مقررات مالیاتی و نظارتی بود که به رونق بخش مالی آمریکا منجر شد. اگر این سیاست‌ها در دوره دوم ریاست‌جمهوری او ادامه یابند، تاثیر مستقیمی بر بازار رمزارزها خواهند داشت. کاهش مقررات سخت‌گیرانه باعث تقویت پروژه‌های غیرمتمرکز مانند بلاک‌چین و رمزارزها می‌شود و به جذب سرمایه‌گذاری‌های کلان از سوی شرکت‌های بزرگ فناوری و نهادهای سرمایه‌گذاری کمک خواهد کرد. این تغییرات می‌تواند بستر مناسبی برای رشد بازارهای مالی غیرمتمرکز و تقویت حضور رمزارزها در اقتصاد جهانی فراهم کند.

علاوه بر این، حمایت گسترده‌تر از رمزارزها از سوی دولت آمریکا می‌تواند به ایجاد اعتماد بیشتر در میان سرمایه‌گذاران و کاربران منجر شود. ترامپ با تاکید بر اهمیت استخراج و تولید رمزارزها در داخل کشور، قصد دارد جایگاه آمریکا را به عنوان یکی از قطب‌های اصلی فناوری بلاک‌چین و رمزارزها تقویت کند. این رویکرد نه‌تنها باعث افزایش تولید رمزارزها می‌شود، بلکه می‌تواند به کاهش وابستگی به فناوری‌ها و منابع خارج از ایالات‌متحده نیز کمک کند. همچنین، رابطه نزدیک ترامپ با چهره‌های مطرح فناوری مانند ایلان ماسک که در این بازار حضور فعالی دارند نیز موجب افزایش اعتماد و انگیزه سرمایه‌گذاران در بازار رمزارزها می‌شود.

با این حال، برخی از کارشناسان نسبت به تعهد واقعی ترامپ به رمزارزها ابراز تردید کرده‌اند. آنها معتقدند که اگر ترامپ اقدامات موثری در راستای حمایت از این بازار نوظهور انجام ندهد، احتمالاً احساسات مثبت بازار به‌سرعت به ناامیدی تبدیل خواهد شد و این می‌تواند به نوسانات شدید در قیمت رمزارزها منجر شود. علاوه بر این، نگرانی‌هایی درباره امنیت مالی و پایداری رمزارزها وجود دارد که نیازمند مدیریت دقیق و استراتژیک است.

در مجموع، بازگشت ترامپ به قدرت و ادامه سیاست‌های او در دوره دوم ریاست‌جمهوری می‌تواند تحولاتی اساسی در بازار رمزارزها ایجاد کند. با ایجاد تغییر در مدیریت نهادهای نظارتی و حمایت‌های گسترده از صنعت رمزارز، فرصت‌های جدیدی برای رشد و توسعه این بازار فراهم خواهد شد. این تحولات می‌توانند به رشد و تقویت بیشتر این بازار و افزایش پذیرش عمومی این دارایی‌ها برای پرداخت‌های روزمره بینجامند.

زیرساخت‌های نوین

بازگشت دونالد ترامپ به قدرت می‌تواند آغازگر دوره‌ای جدید در توسعه زیرساخت‌ها و ساخت‌وساز در ایالات‌متحده باشد. در دوره نخست ریاست‌جمهوری، ترامپ همواره بر ضرورت بازسازی زیرساخت‌های فرسوده کشور تاکید داشت و این موضوع را به ‌عنوان یکی از اولویت‌های اصلی سیاست‌های اقتصادی خود مطرح کرد. سرمایه‌گذاری گسترده در این حوزه نه‌تنها می‌تواند به بهبود اقتصاد داخلی آمریکا کمک کند، بلکه باعث ایجاد فرصت‌های شغلی جدید و افزایش بهره‌وری در صنایع مختلف خواهد شد.

ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری خود به‌طور مستمر بازسازی جاده‌ها، پل‌ها، خطوط ریلی، فرودگاه‌ها و شبکه‌های انتقال انرژی را به ‌عنوان محور اصلی برنامه‌های اقتصادی خود قرار داد. این سیاست‌ها به تخصیص منابع مالی زیادی برای پروژه‌های زیرساختی منجر شد که به‌ویژه در بخش حمل‌ونقل و انرژی تاثیرگذار بود. با ادامه این سیاست‌ها در دوره دوم ریاست‌جمهوری، انتظار می‌رود که با تخصیص بودجه‌های بیشتر و جذب سرمایه‌گذاری‌های کلان، زیرساخت‌های آمریکا به‌طور قابل‌‌توجهی تقویت شوند.

توسعه زیرساخت‌ها مستقیماً با افزایش تقاضا برای فلزات اساسی مانند فولاد، آلومینیوم، مس و سیمان مرتبط است. در پروژه‌های عظیم ساختمانی و زیرساختی استفاده از این مواد اولیه به‌شدت افزایش می‌یابد که بر قیمت این کامودیتی‌ها و سودآوری صنایع مرتبط با تولید این کالاها اثر مستقیم دارد. همچنین، با توسعه شبکه‌های انرژی و ارتباطات، تقاضا برای مس که به دلیل ویژگی‌های هدایت الکتریکی بالا در پروژه‌های انتقال انرژی ضروری است، رشد خواهد کرد. آلومینیوم نیز در ساخت‌وسازهای سبک مانند فرودگاه‌ها و خطوط ریلی کاربرد بیشتری پیدا خواهد کرد. بنابراین، افزایش حجم پروژه‌های زیرساختی در آمریکا باعث افزایش تقاضا برای این مواد اولیه و افزایش قیمت این کالاها خواهد شد.

علاوه بر این، توسعه زیرساخت‌ها می‌تواند به رشد اقتصادی پایدار کمک کند. بهبود زیرساخت‌های حمل‌ونقل و انرژی نه‌تنها کارایی اقتصادی را افزایش می‌دهد، بلکه توان رقابتی آمریکا را در بازارهای جهانی تقویت می‌کند. این امر می‌تواند موجب جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی بیشتر و ایجاد فرصت‌های شغلی متنوع‌تر در صنایع مرتبط شود. همچنین، بهبود زیرساخت‌ها می‌تواند کیفیت زندگی شهروندان را ارتقا داده و باعث افزایش رضایت عمومی از دولت شود.

به‌طور کلی بازگشت ترامپ به قدرت و ادامه سیاست‌های زیرساختی او می‌تواند تاثیرات گسترده‌ای بر اقتصاد آمریکا داشته باشد. با افزایش سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، انتظار می‌رود که رشد اقتصادی تقویت شده و نرخ بیکاری کاهش یابد. همچنین، این سیاست‌ها می‌توانند به بهبود بهره‌وری و کاهش هزینه‌های عملیاتی در صنایع مختلف منجر شوند. در مجموع، توسعه زیرساخت‌های گسترده‌ای که توسط سیاست‌های ترامپ هدایت می‌شود، می‌تواند به عنوان یکی از عوامل کلیدی در رشد اقتصادی آمریکا عمل کرده و نقش مهمی در تقویت موقعیت این کشور در بازارهای جهانی ایفا کند.

نتیجه‌گیری

سیاست‌های ترامپ، که شامل اعمال تعرفه‌های سنگین، تحریم‌ها و حمایت از صنایع به‌ویژه سوخت‌های فسیلی است، موجب تغییراتی اساسی در توازن اقتصادی جهانی خواهد شد. در زمینه زیرساخت‌ها، تمرکز ترامپ بر بازسازی و تقویت زیرساخت‌های آمریکا، به‌ویژه در حوزه‌های انرژی و حمل‌ونقل، می‌تواند تاثیرات جهانی بر تقاضای فلزات اساسی و سیمان داشته باشد. این پروژه‌ها می‌توانند موجب افزایش تقاضا برای مواد اولیه و تقویت بازارهای جهانی شوند که علاوه بر تاثیر بر اقتصاد ایالات می‌تواند به نفع کشورهای تولیدکننده مواد اولیه باشد.

همزمان با این تغییرات، سیاست‌های ترامپ در زمینه سوخت‌های فسیلی نیز تغییرات قابل‌‌توجهی ایجاد کرده است. حمایت از انرژی‌های فسیلی و رنسانس سوخت‌های فسیلی تحت ریاست‌جمهوری ترامپ می‌تواند موجب رشد تقاضا برای نفت و گاز آمریکا شود.

در کنار این تحولات، افزایش توجه به فناوری‌های نوین مانند رمزارزها و بلاک‌چین در دوره ترامپ می‌تواند موجب جهش در توسعه این بخش و تسهیل تجارت جهانی شود. کاهش مقررات در این زمینه می‌تواند زمینه‌ساز رشد سریع‌تری در حوزه ارزهای دیجیتال و فناوری‌های مرتبط باشد. این تحول می‌تواند به نفع کشورهایی باشد که به دنبال دور زدن تحریم‌ها و بهبود سیستم‌های مالی خود هستند.

به‌طور کلی ریاست‌جمهوری دوم دونالد ترامپ می‌تواند تاثیرات قابل‌‌توجهی بر رشد و توسعه برخی صنایع کلیدی ایالات‌متحده داشته باشد. سیاست‌های حمایتی از سوخت‌های فسیلی، تسهیل قوانین مرتبط با رمزارزها و افزایش تقاضا برای فلزات اساسی، فرصت‌های جدیدی برای ایجاد شغل و جذب سرمایه‌گذاری‌های بزرگ فراهم می‌کند. این اقدامات می‌توانند به تقویت جایگاه آمریکا در بازارهای جهانی انرژی و فناوری کمک کرده و نوآوری‌های مالی را تسریع بخشند. با این حال، باید توجه داشت که این سیاست‌ها چالش‌هایی نیز به همراه دارند. افزایش نابرابری اقتصادی، فشارهای زیست‌محیطی ناشی از استفاده گسترده‌تر از سوخت‌های فسیلی و رقابت‌های شدید تجاری با کشورهای دیگر، مسائلی هستند که نیازمند توجه و مدیریت دقیق هستند. 

دراین پرونده بخوانید ...