در مدح دلالی
چه کسی مردم را واسطهگر کرد؟
عاطفه چوپان: تورم افسارگسیخته که در نتیجه رشد روزافزون نقدینگی در اقتصاد همچون آفتاب تموز در حال آب کردن ریال به ریال سرمایه یک عمر زندگی مردم است نتیجه سیاستهای غلط متعددی است که در نیمقرن گذشته از سوی مسوولان گرفته شده است. در این شرایط یک انسان عاقل چه میکند؟ آیا تبدیل ریالی که هر روز بیارزشتر از روز گذشته است به هر دارایی دیگری صرفاً برای حفظ ارزش سفتهبازی است؟ البته که نمیتوان منکر فعالیت قشر حداقلی سفتهباز در اقتصاد ایران شد. در هر اقتصاد دیگری هم وجود دارد و طبیعی است اما آیا واقعاً این تعداد محدود تاثیراتی چنین مخرب بر اقتصاد گذاشتهاند یا این فاجعه علتی ریشهایتر دارد؟ اگر مسبب فاجعهای که مانند یک گلوله برفی هر روز بزرگتر میشود و عاقبت نیز بر سر مردم خراب خواهد شد مردم بودند اعدام سلطان بازار سکه باید نقطه پایانی بر این داستان هولناک میگذاشت. این روزها که دیگ بازارها به خاطر انتظارات تورمی در حال جوشیدن است، برخی از سیاستمداران معتقدند مردم نباید با خرید کالاهای سرمایهای به نوسان بازارها دامن بزنند. آنها با تاکید بر اینکه انباشت اقلامی همچون سکه و دلار، عملی غیراخلاقی است سعی میکنند از طریق توصیههای اخلاقی مردم را از سرمایهگذاری در این بازارهای دارایی منصرف کنند. برای مثال احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد گفته: «اگر شما سرمایه خود را انباشته کردید و آن را برای سود بیشتر به ارز و سکه تبدیل کردید، این عمل معصیتی همتراز با احتکار است. وقتی سخن از جنایت اقتصادی به میدان میآید، اذهان عمومی بر احتکار متمرکز است. بله، این عمل حرام است و این اموال باید به نفع مردم مصادره شود اما بهموازات این، سرمایهای هم که به امید نوسانات اقتصاد مسدود شود، سودش حرام و اصل عمل آن نیز نادرست است.» اما آیا آنگونه که برخی سیاستمداران میگویند، خرید داراییها با هدف مصون ماندن از کاهش مداوم پول ملی، امری غیراخلاقی است؟ اقتصاددانان میگویند دولتهایی که بیاعتنا به آموزههای علم اقتصاد، مشغول خلق نقدینگی و تورم هستند، مسبب این وضعیت بهشمار میروند. این یک واقعیت است که مردم در گذشته بیشتر اهل قناعت بودهاند تا بیشینهیابی اما از زمانی که تورم به مردم تحمیل شد، آموختند که برای حفاظت از اصل سرمایه خود ناچارند آن را به پناهگاه ببرند. اقتصاددانان میگویند کسب سود و بیشینه کردن منافع امری مذموم نیست اما اگر سیاستمداران آن را غیراخلاقی میدانند، باید منشأ آن را در سیاستگذاری غلط اقتصادی بدانند اما در کشوری که بیثباتی وجود دارد و تورم، زخمی مزمن است و مدام افزایش پیدا میکند درویشان هم برای فرار از فقر ناچارند به دنبال بیشینهیابی باشند و تکنیکهای سرمایهگذاری را یاد بگیرند.