تبعات حراج
گفتوگو با امیرحسن کاکایی درباره ثمرات عرضه خودرو در بورس کالا
عرضه خودرو در بورس کالا این روزها بحث اصلی بسیاری از محافل است. موافقان فروش بورسی خودرو، واقعی شدن قیمت در یک فضای رقابتی و شفاف را به فال نیک میگیرند و خواستار تداوم و افزایش عرضهها هستند. مخالفان هم به بهانه واقعی شدن قیمتها که بالاتر از قیمت درب کارخانه است، با این موضوع مخالفت میورزند. امیرحسن کاکایی، استاد دانشگاه علم و صنعت ایران، تاکید میکند در شرایط کنونی یکی از شیوههای مطمئن برای ایجاد رقابت در صنعت خودرو میتواند ابزار بورس کالا باشد. از نگاه این تحلیلگر بازار خودرو ربط دادن افزایش قیمتها به بورس کالا ناشی از سطحینگری بسیار زیاد مدعیان این سخن است. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
♦♦♦
اگر بخواهیم اثرات عرضه خودرو در بورس کالا را تبیین کنیم، بهتر است با ارزیابی بازار خودرو آغاز کنیم. وضعیت کنونی بازار خودرو را چگونه میبینید؟
بازار خودرو بازاری است که پارامترهای مختلف در آن اثرگذارند و همین وضعیت را پیچیده میکند. واقعیت این است که بازار خودرو در کشورمان در حال حاضر بههمریخته است. از سه هفته پیش، قیمت ارز (دلار) به صورت ناگهانی متاثر از اثر روانی اخبار و رویدادهای سیاسی افزایش یافت و حتی از سطح 40 هزار تومان هم عبور کرد. این در حالی بود که اخبار ناخوشایندی در عرصه سیاست خارجه هم شنیده میشود و گویای تنشزا بودن آن است. در همان موقع، با افزایش قیمت دلار و تضعیف ارزش ریال، قیمت خودرو هم در بازار متاثر از این تحولات، کمی بیشتر افزایش یافت. گزارشهای رسمی هم نشان میدهد که حداقل تورم رسمی در بخش تولید و نهادههای تولید تا آخر آبان امسال در محدوده 40 درصد بود که البته به سطوح بالاتری هم رسید. قیمت خودرو در میانه تحولات مربوط به اعلام متوسط نرخ تورم 40 درصد و افزایش نرخ ارز، تنها 30 درصد افزایش یافت. البته انواع گفتاردرمانی سیاستگذاران در صنعت خودرو، افزایش تدریجی تیراژ خودرو و وعده دولت مبنی بر واردات خودرو تا حدودی از شدت افزایش قیمتها کاسته بود. این اتفاقات در اواخر آذر امسال رخ داد و حالا به نظر میرسد تاریخ مصرف گفتاردرمانیها به پایان رسیده است.
در انتهای آذر شاهد جهش ناگهانی نرخ ارز بودیم. درباره اثرگذاری نرخ ارز بر بازار خودرو توضیح دهید. بازار ارز چگونه بر بازار خودرو اثرگذار است؟
در هفتههای پایانی آذر امسال پس از آن جهش ناگهانی ارزی، رئیس کل بانک مرکزی تغییر کرد که وعده ثبات نرخ ارز در همان روزهای نخست را مطرح کرد. راهحلهایی برای ثبات بازار ارز مطرح شد و بازار در روزهای گذشته شاهد نوسان محدودی بوده است؛ بهطوری که به نوعی قیمت دلار در محدوده قیمتی 40 هزار تومان تثبیت شده است. البته یادمان نرود جهش دلار به سطح 40 هزار تومان نسبت به دلار 30 هزارتومانی، به معنای افزایش 33درصدی قیمت ارز است. در این شرایط نباید انتظار داشته باشیم که قیمت خودرو که در شرایط فعلی بسیار متاثر از بازار ارز حرکت میکند، کاهش یابد و تنها خوشبینی که انتظار میرود، این است که قیمتها از این محدوده فعلی بیشتر افزایش نیابد.
لطفاً درباره سیاستهای دولت در مواجهه با شرایط جهش ارز و اثرگذاری آن بر بازار خودرو توضیح دهید. اقدامات دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت در شرایط کنونی برای کنترل التهاب بازار خودرو، وعده واردات 21 هزار خودرو به کشور را مطرح کرده که من قبلاً هم پیشبینی کرده بودم، اگر دولت بخواهد بر مبنای قوانین فعلی، واردات خودرو را درست اجرا کند، نمیتواند واردات انجام دهد. تصمیمگیرندگان البته هر روز وعده میدهند که واردات خودرو حتماً انجام میشود و به زودی در بورس کالا عرضه میشود. در حالی که در عمل این اتفاق نیفتاده است، چون اگر دولت بخواهد با دور زدن قوانین و مقررات و در اسرع وقت، واردات خودرو را انجام دهد، باید تخفیفهای تعرفهای بسیار زیادی بدهد که از نظر قانونی و راهبردی خودش یک مساله است. اگرچه شاید دولت بتواند در شرایط فعلی با دور زدن و برخی مصلحتها، واردات را انجام دهد اما باید بعدها پاسخگو باشد. به همین دلیل به نظر میرسد، وعده واردات خودروهای ارزان به کشور طبل توخالی باشد. درباره واردات خودروهای ارزان، زمزمههایی شنیده میشود، مبنی بر اینکه حتی در صورت تخفیفهای بسیار تعرفهای، هر دستگاه خودرو وارداتی بیش از یک میلیارد تومان میشود که کاملاً در منافات با وعده دولت در زمینه کاهش یافتن قیمتها در بازار خودرو و واردات خودرو ارزان و اقتصادی است. به همین دلیل واردات خودرو به کشور با این شرایط، چندان کارایی ندارد. البته افزایش تولید خودرو در روزهای آخر سال بهبود یافته است؛ هر چند که عمده تولید در بخش خودروهای گرانقیمت اتفاق افتاده و در بخش خودروهای ارزان موفقیت چشمگیری حاصل نشده است. در روزهای گذشته هم بازار سهام شاهد افزایش قابل توجه شاخص بوده و به نظر میرسد اگر این رشد بورس به صورت واقعی رخ داده و بازار سرمایه توانسته باشد بخشی از پولها را جذب کند، در مجموع میتوان انتظار داشت که از التهابها در بازار خودرو تا حد زیادی کاسته شود.
اکنون که به شرح مبسوط بازار خودرو در میانه تحولات مربوط به نرخ ارز، نرخ تورم یا تورم انتظاری و سیاستهای دولت در زمینه واردات خودرو اشاره کردید، میخواهم به پرسش ابتدایی برگردم و اینبار در زمینه وضعیت بورس کالا پس از عرضه گسترده خودرو سوالی مطرح کنم. به نظر شما شرایط بازار خودرو پس از عرضه بورسی خودرو چگونه خواهد بود؟
تا به اینجای صحبتهایمان که به بررسی بازار خودرو پرداختیم، فهمیدیم که هیچ ارتباطی میان بازار خودرو و بورس کالا وجود ندارد و اساساً التهاب بازار خودرو ارتباطی به بورس کالا ندارد.
ببینید، در یک تعریف ساده باید بگویم که بورس کالا یک ابزار خوب است. در واقع ابزار قرار نیست که بازار را تحت تاثیر قرار بدهد. بهطور مثال در عرضه اخیر پژو 207 در بورس کالا نهتنها قیمتها بالا نرفت و بسیار پایینتر از بازار آزاد بود، بلکه پایینتر از قیمت عرضههای قبلی در بورس کالا هم بود و پژو 207 در بورس کالا به نوعی با کاهش قیمت مواجه شد. به همین دلیل است که در شرایط عادی، بورس کالا نه قیمتها را بالا میبرد و نه آنها را پایین میآورد. انتساب گرانی یا کاهش قیمت خودرو به بورس کالا سخن بسیار سطحینگرانه و غیرکارشناسی است.
بر پایه صحبتهایتان اگر بخواهیم مزیتهای عرضه خودرو در بورس کالا را برشماریم، به نظرتان بورس کالا چه خاصیتی میتواند داشته باشد و موافقان عرضه خودرو در بورس کالا چه استدلالهایی در اینباره مطرح میکنند؟
بگذارید نخست به یک موضوع بسیار مهم بپردازم، ببینید برای عرضه 20 هزار دستگاه خودرو (متعلق به ایرانخودرو) که قرار است به صورت قیمتگذاری دستوری از طریق قرعهکشی انجام شود، 11 میلیون کدملی (نفر) ثبتنام کردهاند. پرسشی که مطرح میشود این است که چرا این اتفاق رخ داده است؟ پاسخ این است که چون لازم نیست کسی پول یا نقدینگی برای ثبتنام داشته باشد و تنها با یک کدملی میتواند شانس خودش را در لاتاری ملی امتحان کند (احتمال نزدیک به دو در هزار درصد).
زمانی قبل از انقلاب لاتاری انجام میشد و به ما در سنین کودکی میگفتند، لاتاری حرام است اما اکنون لاتاری را در سطح ملی بسیار شیک و مجلسی برگزار میکنند. این وضع بسیار اسفناک است. یا مورد دیگر اینکه، در فروش خودرو به مادران از طریق قرعهکشی (طرح ویژه قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت) 50 درصد تولیدی خودروسازان به مادران اختصاص یافته است. بودجه این طرح را هم دولت نمیدهد و منابع آن از جیب سهامدار، خودروساز و مردم پرداخت میشود. به همین دلیل قیمت کارت ملی مادران در بازار به 100 میلیون تومان میرسد. همه این اتفاقات از پیامدهای ناگوار قیمتگذاری دستوری است.
اما چه اتفاقی رخ داد که برای فروش 10 هزار دستگاه خودرو دناپلاس در بورس کالا، فقط 17 هزار نفر (سفارش) ثبت میشود. در واقع دلیل اصلی این است که چون اولاً در چنین حراجی باید پول متقاضیان و خریداران در حساب بانکیشان باشد، همین موضوع باعث میشود تعداد خریداران واقعی بسیار کمتر شود. در قیاس با قرعهکشیها، 11 میلیون نفر (کدملی) 200 میلیون تومان نقد در حسابهایشان ندارند و این همان مهمترین خاصیت فروش بورسی خودرو است.
مزیت دوم در عرضه خودرو در بورس کالا، قیمت تمامشده خودروهاست که اگرچه 100 یا 150 میلیون تومان زیر قیمت بازار است اما با لحاظ تحویل سهماهه خودرو، تفاوت آن خیلی زیاد نیست. در صورتی که در قرعهکشی خودرو تفاوت میان قیمت درب کارخانه و بازار بیش از 400 میلیون تومان است و همین موضوع انگیزه بسیار بالایی برای ایجاد رانت فراهم میکند. در فروش بورسی خودرو به دلیل نبود چنین تفاوتی، انگیزه برای سرمایهگذاری به شدت پایین میآید (به صفر نمیرسد). خودرو در شرایط کنونی بخشی از بازار سرمایهای شده و مردم فعلاً در بازار خودرو سرمایهگذاری میکنند اما با فروش بورسی خودرو، در کوتاهمدت فروش حوالههای خودرو به شدت پایین میآید. بررسیها در چند سال گذشته نشان میدهد، نزدیک 50 تا 70 درصد خودروهایی که از خودروساز با قیمت درب کارخانه به صورت فرآیند قرعهکشی انجام میشود، برای خرید و فروش بوده است. با فرآیند قرعهکشی پولها در اقتصاد به یک فضای خاکستری و سیاه میرفت. اکنون با فروش بورسی خودرو، همان پولهای سیاه در حال ورود به صنعت خودرو هستند که سالانه 150 همت زیان میدهد و تولید به سختی در حال انجام است. اکنون که پولها به این سمت میآید، نخستین تقاضای دولت باید افزایش تیراژ باشد و خودروسازان البته اقدام به این کار میکنند که از فشار کنونی رهایی یابند وگرنه مجوزها صادر نمیشود. با این اقدام، سطح تولید بالا میرود و در میانمدت با تعادل نسبی عرضه و تقاضا، میتوان شاهد تعادل بازار خودرو بود که دوباره به نفع مصرفکننده نهایی خواهد بود. این موضوع میتواند برای سهامداران عمده و خرد خودرویی هم مطلوب و مفید باشد. موضوع اینجاست که این همه پول به جای اینکه به فضای خاکستری برود، در یک فضای شفاف به صنعت وارد میشود. بعد از آن، اگر خودروساز تولیدش خوب باشد، سودش را میگیرد و اگر هم سودش زیاد شود، دولت میتواند از آن مالیات بگیرد و برای بهبود فضای اقتصاد از آن بهره ببرد.
بسیاری هم همچنان که تلویحاً به آن اشاره کردید، نسبت به عرضه خودرو در بورس کالا مخالفاند، به نظرتان آنان چه استدلالی مطرح میکنند؟
شخصاً بارها گفتهام که اگر صنعت خودرو سرکوب شود، مستقیماً ارزش پول ملی کاهش مییابد. اگر صنعت خودرو سهم چهاردرصدی در تولید ناخالص داخلی (GDP) داشته باشد، نصف شدن تولیدات به معنای نصف شدن تولید ناخالص داخلی است. این در حالی است که برای تقویت پول ملی باید موانع تولید را از سر راه برداریم و آن را تقویت کنیم. بورس کالا به عنوان بستر و ابزار منافع متعددی دارد و هرگونه بهانه را از خودروساز برای کمبود تیراژ و کیفیت میگیرد، چراکه بزرگترین بهانه خودروسازان، بیپولی است. در کنار انتقادات و هجمههای غیرکارشناسی، برخی هم منتقد این وضعیت هستند که دولت چرا از فروش بورسی خودرو درآمد کسب میکند. مشخص است که دولت باید از فروش بیشتر، درآمد بیشتری کسب کند. مگر میشود دولت این همه یارانه و منابع رایگان در اختیار بنگاهها قرار دهد و عایدی کسب نکند. همین حالا قیمت بنزین از قیمت آب ارزانتر است و عملاً دولت بنزین مجانی به ما میدهد. مابهازای یارانهها و خدمت رایگان، باید عایدی نصیب دولت شود که آن را صرف بهبود فضای اقتصاد کند. از اینرو در این وضعیت درآمد دولت و صنعت معنا ندارد.
این نکته را هم بگویم، در شرایطی که 50 درصد تولید خودروساز برای طرحهای مربوط به حمایت از جوانی جمعیت و 20 درصد برای طرح فرسودگی خودروست، و تنها 30 درصد برای مردم عادی است، کاری از پیش نمیرود و البته این موضوع خودش تنش ایجاد میکند. در اینباره دولت بهتر است طرحهای پوپولیستی (عوامفریب) اینچنینی را کنار بگذارد و اگر میخواهد طرحی حمایتی به اجرا بگذارد، بهتر است از منابع مشخص (نه از جیب خودروساز و سهامدار) آن را به انجام برساند.
اگر نرخ ارز ثبات یابد و دولت تا حدودی تورم را مهار کند و البته دوباره وکلای مجلس زیر میز بازی نزنند، مطمئن باشید احتمال اینکه اوضاع بازار خودرو خوب بشود، بسیار زیاد خواهد بود.
با فرض استمرار و افزایش عرضه خودرو در بورس کالا، آیا در بلندمدت تغییری در کیفیت تولید خودرو میتواند ایجاد شود که دغدغه بحق بسیاری از مردم است؟
در پاسخ به این پرسش باید بگویم که قبل از هر چیزی دولت بهتر است دست از کنترل بازار بردارد و به سمت رفع موانع تولید گام بردارد. اگر دولت دست از حاشیهسازیها بردارد و به کار اصلی خود در زمینه تسهیل محیط کسبوکار بپردازد و قیمتگذاری را به بازار بسپارد، خودروساز منطقاً تیراژ را افزایش میدهد و به سمت افزایش کیفیت هم حرکت میکند. پیشبینی میکنم اگر نرخ ارز در شش ماه ثبات نسبی یابد و دولت در مسیر کنترل نسبی تورم قدم بردارد، و البته عرضه خودرو در بورس کالا بهطور مستمر افزایش یابد، از اواسط تابستان سال آینده خودروساز برخلاف این روزها، باید به دنبال مشتری باشد. شک نکنید اگر در این عرضه منسجم عمل کنیم، این اتفاق رخ خواهد داد، چرا که تجربه سال 94 را در اینباره داریم. خودروسازان در این وضعیت به رقابت با همدیگر خواهند پرداخت و خودبهخود در رقابت هم کیفیت ایجاد میشود. دولت باید در صنعت رقابت ایجاد کند نه اینکه برای رقابت، واردات انجام دهد. دولت با رفع موانع تولید باید فضای رقابت ایجاد کند، چرا که تنها در رقابت، سود ایجاد میشود و در زیان به رقابت نمیرسیم.
اگر سیاستهای قبلی دولت شدنی بود، تاکنون باید وضعیت خودروسازان بهبود مییافت اما اتفاقی رخ نداد. در واقع هزینههای تولید در کشور بالاست و دولت باید هزینههای تولید را پایین آورد و با شناسایی موانع و رفع آنان به ساختارهای صنعتی کشور کمک کند. از این حیث به نظر میرسد در شرایط کنونی یکی از بهترین شیوهها، عرضه خودرو در بورس کالاست که بازار به تعادل برسد. با ایجاد رقابت برای خودروسازان، میتوانیم به سمت بهبود کیفیت و بهرهوری نیز حرکت کنیم.