سیگنال ردیت
شبکههای اجتماعی چگونه والاستریت را بههم ریختند؟
«والاستریت به اشغال درآمد»، «این نشانههایی از بازگشت تی پارتی است»، «انتقام برای نوستالژی» تنها چند تیتری است که در دو هفته اخیر بر روی صفحه یک رسانههای جهان قرار گرفت. سال 2021 در حالی برای ایالات متحده آغاز شد که سال پیش از آن با جنبش «جان سیاهپوستان مهم است» و واقعه حمله به کنگره به پایان رسیده بود و روزهای بسیاری از سال، واشنگتن مقر رسانهها شده بود. حالا در نخستین ماه سال میلادی، نشانههای جنبش دیگری به چشم میخورد؛ این بار اما نه در زمین اجتماع و سیاست، بلکه در زمین اقتصاد؛ البته با یک وجه اشتراک. شبکههای اجتماعی این روزها در سراسر جهان نقشی پررنگ ایفا میکنند که شاید شهرهترین آنان نقش فیسبوک در جرقه زدن بهار عربی در 10 سال پیش بود که آتش خشم در تونس را شعلهور کرد. اما در این 10 سال، بر تجربیات همراهی شبکههای مجازی با جنبشهای اجتماعی و حتی دولتی افزوده شده و به نظر میرسد سالهای اخیر، ایالات متحده در تبوتاب بیشتری در تعامل با جنبشهای اجتماعی قرار گرفته است. از نقشی که برنامه تیکتاک در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده ایفا کرد که بگذریم، داستان حیرتانگیز روزهای گذشته در بازار سهام، الگوهای رایج بازی اقتصادی در رینگ والاستریت را برهم زد. بازار سهام با هجوم معاملهگران جوانی روبهرو شد که به نظر میرسید از نابرابری و افزایش اندوخته ثروتمندان در دوران رکود اقتصادی، بسیار خشمگین هستند. جوانانی که بنا داشتند صدای اعتراض خود را با خرید سهام شرکتهایی که از منظر کهنهکاران ثروتمند، شرکتهایی وامانده از اقتصاد و رشد هستند، به گوش جهانیان برسانند. گرچه نبرد با والاستریت برای اعضای یک شبکه مجازی، نبردی نابرابر است و احتمالاً به شکست منتهی خواهد شد اما نقشی که بسترهای مجازی در ایالات متحده ایفا میکند، نشاندهنده آن است که امر مجاز به امر واقع بسیار نزدیک شده است. با افتوخیزهای پردامنهای که بازار سهام اخیراً تجربه کرده است، دوباره بحث درباره نقش بسترهای اجتماعی داغ شده، اینبار اما مساله، نه فیسبوک یا توئیتر که شبکه محبوب ردیت است که در ایالات متحده بالغ بر شش میلیون عضو دارد.
نقش سیاسی و اجتماعی ردیت
در سال 2015 «مرکز قانون فقر در جنوب» در بیانیهای نوشت که ردیت، خانه «خشونتآمیزترین نژادپرستان» در اینترنت است. این موضعگیری مربوط به وجود اتاق همفکری موسوم به Chimpire بود که به انتشار مطالب خشونتآمیز در این شبکه میپرداخت. اما این نخستینباری نبود که ردیت در صدر اخبار قرار میگرفت. در سال 2011 شبکه اینترنتی سیانان در گزارشی مفصل به خشونتهای جاری در ردیت پرداخت و وجود عکسهای تحریکآمیز از دختران زیر سن قانونی را محکوم کرد. گرچه جن وونگ، مدیرعامل وقت ردیت، از آزادی بیان جاری در این بستر مجازی دفاع کرد اما ناچار شد برخی از این اتاقهای گفتوگو را ممنوع کند. به نظر میرسید، آزادی بیحد و اندازه در ردیت برای بسیاری جذابیت یافت و موج مخاطبان به این بستر اینترنتی سرازیر شد و عضویت دهها هزار نفر در چنین گفتوگوهایی، واقعیتی را در دل خود به همراه داشت. گرچه رهبران ردیت همواره متهم به برچسبهایی چون خشونتآمیز بودن، تحریککننده بودن و نژادپرستانه بودن، شدند اما همواره منکر آن میشدند. با وجود این استیو هافمن، مدیر عامل فعلی ردیت در سخنانی مبهم بیان کرد که در بستر ردیت «نژادپرستی آزاد است گرچه مورد استقبال قرار نمیگیرد». چنین سخنانی چنان ردیت را در معرض هجمه سازمانهای حقوق بشری قرار داد که ردیت ناچار به انتشار بیانیهای شد و در آن تمایل کارکنان و اعضای خود به نفرتپراکنی، نژادپرستی و خشونت را رد و آن را محکوم کرد.
اما اصلیترین معترضان به روند جاری در ردیت، اعضای این بستر اجتماعی بودند، گروهی از آمریکاییها در اتاقهای ردیت نامهای سرگشاده به مدیرعامل ردیت نوشتند و این فضا را محیطی مناسب برای گسترش خشم در جامعه دانسته و فهرستی بلندبالا از خواستههای خود را برای کاهش نفرتپراکنی ردیف کردند. استیو هافمن به سرعت به این نامه پاسخ داد و درخواستهای آنان را همگام با سیاستهای ردیت خواند. این درخواست که در سطح ردیت منتشر شد، بزرگترین یکپارچگی و همدستی در طول تاریخ این سایت بود. این نامه در 650 اتاق گفتوگو به بحث گذاشته شد و بالغ بر 200 میلیون نفر آن را امضا کردند. در میان امضاکنندگان، حضور فمینیستها، سیاهپوستان، زنان باردار و ساکنان فلوریدا از همه گستردهتر بود. از سوی دیگر مخالفان علم آزادی به دست گرفتند و از ردیت خواستند هیچ محتوایی را در این بستر ممنوع نکند.
این در حالی است که صاحبان سرمایه در ردیت نیز گاهی دست به اقدامات اجتماعیای همسو با ایدههای اعضای خود میزنند. در پی گسترش اعتراضات به قتل جرج فلوید در آمریکا، یکی از بنیانگذاران این شرکت، الکسیس اوهانیان، استعفای خود را اعلام کرد و از ردیت خواست که فرد سیاهپوستی را به جای وی به این سمت منصوب کند.
در نتیجه به نظر میرسد ایالات متحده که همواره شاهد تحرکات اجتماعی گسترده در خیابانهای اصلی شهرها بوده، تجمعات خود را به شبکههای اجتماعی منتقل کرده است. در دورانی که عکسهای مربوط به جنبش «جان سیاهپوستان مهم است» از سوی برخی سفیدپوستان از فیسبوک پاک میشود و در سوی دیگر خشونت در حال تبلیغ است، شبکههای اجتماعی با چالشهای بزرگی روبهرو هستند. در این میان اگر ردیت به حذف محتوای خشونتآمیز روی آورد، مخاطبان چنین محتواهایی را تنها به سویی دیگر روانه خواهد کرد و چرخه خشونت همچنان به حیات خود ادامه خواهد داد. این رویداد برای ردیت هم خوشایند نخواهد بود چراکه با ریزش اعضای خود روبهرو خواهد شد که این شبکه را بستری مناسب برای به اشتراک گذاشتن ایدههای خود برگزیده بودند. این چالش اما تنها برای ردیت صدق نمیکند و سایر شبکههای اجتماعی که اعضای قابل توجهی دارند از یکسو متهم به گسترش خشونت و از سوی دیگر متهم به نقض آزادی بیان میشوند.
ماجرا اما تنها به اینجا ختم نشد، اعضای ردیت به موضوع انتخابات ریاستجمهوری نیز علاقهمند بودند. پس از آنکه معترضان به نتایج انتخابات ریاستجمهوری 2020 وارد ساختمان کنگره شدند، ردیت همگام با سایر بسترهای فضای مجازی چون توئیتر، ورود گروه محبوب حامیان دونالد ترامپ را در فضای خود ممنوع و دلیل آن را تکرار سیاستهای خشونتآمیز عنوان کرد. این در حالی بود که پیش از این، بسیاری از طرفداران ترامپ در اتاقهای گفتوگوی ردیت بهطور گسترده درباره دزدیده شدن رایهای خود در انتخابات گفتوگو میکردند و حتی معترضان را به سوی حرکت به واشنگتن برای تظاهرات فرامیخواندند. ردیت همواره خانه بزرگترین جامعه طرفداران دونالد ترامپ بود و اتاقهای آنان در ردیت به رفتارهای سمی و تهدید خشونتآمیز به مسائل عمومی شهره بود.
ردپای ردیت در والاستریت
قریب به دو هفته قبل، بازار سهام در نیویورک پدیدهای بینظیر را تجربه کرد؛ پدیدهای که کمتر سرمایهگذار کهنهکاری امیدوار است در زندگی حرفهای خود ببیند. گروهی سهامدار آماتور که شاید مواجهه آنان با دنیای سهام به یک ماه نمیرسد، چنان آشوب و بلوایی در والاستریت به راه انداختند که لنز دوربین رسانههای جهان را به سوی خود جلب کردند. شرکت گیماستاپ که فروشگاهی زنجیرهای از وسایل الکترونیک و عمدتاً خردهفروشی بازیهای آنلاین به حساب میآید طی کمتر از یک هفته، رشدی 1700درصدی را در بازار سهام تجربه کرد. این شرکت که ارزش آن در ماه قبل تنها 15 تا 20 دلار خرید و فروش میشد با بحرانی جدی در مدیریت و ماندن در بازار مواجه بود. اعمال محدودیتهای سراسری در ایالات متحده در یک سال گذشته، سبب کم اقبالی چنین فروشگاههایی و روی آوردن افراد به بازیهای آنلاین شده بود و گیماستاپ در منجلاب کووید 19 در حال غرق شدن بود. در نتیجه بسیاری از افراد امیدوار بودند با کوبیدن بر طبل ورشکستگی احتمالی گیماستاپ، این کمپانی را به قبضه خود درآورند، غافل از آنکه کودتایی در ردیت در حال شکل گرفتن بود. بلافاصله در این شبکه اجتماعی اتاقهایی در جهت حمایت از حیات گیماستاپ شکل گرفت و بسیاری خواستار احیای این فروشگاه نوستالژی شدند. از سوی دیگر بستر اجتماعی رابینهود که فضایی برای آموزش سهامداری در بورس دارد، مورد استقبال اعضای ردیت قرار گرفت تا گیماستاپ را به صدر جدول تابلوهای سهام والاستریت بکشانند؛ پدیدهای که به وقوع پیوست. گروههای فعال در ردیت بر طبل حمایت از سهام گیماستاپ کوبیدند و افراد به شکلی قمارگونه به خرید سهام این شرکت روی آوردند. با بالا رفتن قیمت سهام گیماستاپ، ارزش این شرکت بر روی کاغذ اوج گرفت. ارزش بازار این شرکت، یعنی در اصل همان قیمت سهم ضرب در تعداد کل سهمها، بهطور ناگهانی میلیاردها دلار رشد کرد. یک ماه پس از اینکه این شرکت تقریباً دو میلیارد دلار ارزشگذاری شده بود، به رقم 23 میلیارد دلار برای ارزش جدید آن رسید اما تنها چیزی که در این میان تغییر کرده بود، علاقه سرمایهگذاران بود.
این در حالی بود که سهام گیماستاپ از نظر منطقی هیچ جنبه مثبتی برای سرمایهگذاری نداشت. از سوی دیگر بسیاری بر این باور بودند که سهام ردیت بسیار کمتر از ارزش آن قیمتگذاری شده و مستحق آن است که رشد را تجربه کند، در نتیجه لحظهبهلحظه بر شمار معاملهگران افزوده شد. همچنین در این میان رایان کوهن، به عنوان یکی از سرمایهگذاران گیماستاپ به تیم مدیریتی این شرکت پیوست و با نوشتن یک نامه انگیزشی به مدیران این کمپانی و همچنین انتقاد از آنان، امید را به آینده گیماستاپ افزایش داد. اعضای ردیت برای آنکه کمپین خود را به پیش ببرند، یوتیوب را غرق در فیلمهای آموزشی کردند و از مزیتهای گیماستاپ در همهجا سخن گفتند. به نظر میرسد چنین پدیده جنونآمیزی تنها برای نشان دادن قدرت بسترهای اجتماعی برای برهم زدن نظم موجود رخ داد تا به صاحبان سرمایه خودی نشان دهند. اما این سرمایهداران کهنهکار، به سرعت وارد عمل شدند و تلاششان را برای سرکوب تازهکارانی که نظم والاستریت را بر هم ریخته بودند، آغاز کردند. برای مثال اوکازیو کورتز، نماینده مجلس آمریکا، در مورد این مساله گفت: «باید اطلاعات بیشتری درباره تصمیم رابینهود برای جلوگیری از خریداری سهام از سوی سرمایهگذاران داشته باشیم، آن هم در وضعیتی که صندوقهای پوششی میتوانند آزادانه وارد این معاملات شوند.» همچنین کمیسیون ارز و اوراق بهادار (SEC) بیانیهای صادر کرد و طی آن هم محافظت این نهاد از مردم در برابر هر نوع سوءرفتار در بازار سهام را مورد تاکید قرار داد و در عین حال عنوان کرد که نوع محدودیتگذاریهای مربوط به پلتفورمها باید با دقت مورد بررسی قرار گیرد. گرچه رابینهود دسترسیهای خود را برای اعضا کاهش داد اما به نظر میرسد خیزشهای مردمی مجازی در آمریکا تازه در ابتدای راه خود است. الیزابت وارن، سناتور دموکرات، نیز خواستار تنظیم قواعدی برای والاستریت شد و اذعان کرد بازار سهام در این سالها همواره از ارزشهای کسبوکاری فاصله گرفته و روزبهروز بر خاصیت قمارگونه آن افزوده میشود.
با وجود این نباید تحرکات رخداده در بازار سهام را تنها نشانهای از تلاش مردم برای حفظ فروشگاهی نوستالژیک دانست. میزان بیکاری در ایالات متحده نسبت به سال گذشته بسیار افزایش داشته و بالغ بر 10 میلیون نفر کار خود را در طول این مدت از دست دادهاند. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که افزایش تقاضا برای حضور در بازارهای سهام و استقبالی که از برنامههای آموزشی بازار سهام شده است، نشاندهنده مردم محصور در قرنطینه برای تامین هزینههای زندگی است. بحثهای آتشین در شبکههایی که با استقبال مردم آمریکا مواجهاند، در این میان بر سلیقه مردم اثرگذار بوده است. واقعیت حتی پیچیدهتر از این عوامل است. با بررسی رخداد اخیر والاستریت، کمتر نشانهای از وجود یک مرکزیت سیاسی در میان سهامداران جوان و آماتوری که وارد میدان بیرحم والاستریت شدند، به چشم میخورد. بسیاری از اعضای ردیت که در رویداد گیماستاپ شرکت کردند تنها تاکید داشتند که نمیخواهند حادثه 2008 برای آنان تکرار شود چراکه در دوران رکود اقتصادی بالغ بر 10 میلیون آمریکایی، خانههای خود را از دست دادند. بعد از بالا رفتن ارزش سهام ردیت، بسیاری از افرادی که در این بازی شرکت کردند، سودهای هنگفتی به جیب زدند. به طور مثال اولین فردی که سهام گیماستاپ برایش جالب شد و بحث در باب این سهم را در ردیت آغاز کرد، بر روی کاغذ ثروتی 22 میلیوندلاری را به جیب زده است.
این در حالی است که در چند روز گذشته بالا رفتن قیمت نقره در جهان و گذشتن آن از مرز 30 دلار را بسیاری نشانه دیگری از حضور اعضای ردیت در بازار سهام میدانند. بسیاری بر این باورند که ردیت در هفته گذشته، بازار را «نقره داغ» کرده است. حالا باید منتظر ماند و دید جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، که همواره سلف خود را به ایجاد آشوب در جامعه متهم میکرد، خود چگونه برای جامعه چندپاره آمریکا، نظم را به ارمغان خواهد آورد. سوال مهمتر آنکه اساساً نظم چیست و آیا نشنیدن صداهای مختلف در جامعه به واسطه محدود کردن بسترهایی که در آنها، صداها پژواک ایدههای گوناگون هستند، در نهایت چه با جامعه میکند.
به نظر میرسد فارغ از آنکه دولت آمریکا چه تدبیری در جهت حفظ نظم بازار اتخاذ میکند، دوران جدیدی در بازارهای مالی آغاز شده است. دورانی که در آن سرمایهگذاران خرد و آماتور دیگر طعمهای ساده برای شرکتهای بزرگ و کهنهکاران نیستند و قادرند با استفاده از شبکههای اجتماعی، اتحادی قدرتمند شکل دهند و بازی از قبل چیدهشده را برهم زنند. نتیجه هر چه باشد، جوامع تازه در ابتدای تجربه جنبشهای اینترنتی قرار دارند.