ترمز بریده
بررسی روند بازار خودرو در گفتوگو با فربد زاوه
خودرو به عنوان یکی از کالاهای مصرفی این روزها با افت قیمت قابل توجهی مواجه شده است، قیمت برخی خودروهای وارداتی طی کمتر از یک ماه بین 300 میلیون تا دو میلیارد تومان کاهش یافته و خودروهای تولید داخل نیز از سقف قیمتی خود فاصله زیادی گرفتهاند. با این حال هنوز هم قیمت بسیاری از خودروها در مقایسه با قیمت دلار بازار بسیار بالاتر ارزشگذاری میشود. از سوی دیگر طرحهای فروش فوری خودروسازان داخلی با قیمتگذاری دستوری نیز بر میزان نااطمینانی در بازار افزوده است. با این حال خوشبینیها نسبت به تداوم افت قیمت در بازار خودرو همچنان وجود دارد. در همین رابطه فربد زاوه، تحلیلگر صنعت خودرو معتقد است، بازار خودرو قبل از انتخابات آمریکا رشد شدیدی داشته که حالا در حال تعدیل آن رشد شتابزده است. این کارشناس حوزه خودرو معتقد است کیفیت تولیدات جدید خودروسازان داخلی در مقایسه با همتایان جهانی خود بسیار عقبافتاده و بیکیفیت هستند. زاوه بر این باور است که احتمالاً بازار خودرو از اواخر آذرماه به یک ثبات نسبی خواهد رسید.
♦♦♦
در هفتههای اخیر شاهد کاهش قیمت خودرو در بازارهای داخلی بودیم و این کاهش برای برخی خودروهای وارداتی رقم قابل توجهی نیز بوده است، از نظر شما مهمترین دلیل این کاهش قیمت چه بوده است؟
مهمترین دلیل این افت قیمتها نزدیک شدن به نقطه تعادلی تورمی ناشی از خوشبینی سیاسی بوده است. در واقع در بازه زمانی دو فصل قبل، شاهد سبقت تورم بخشی حوزه خودرو از تورم عمومی کشور بودیم. بر اساس اعلام بانک مرکزی متوسط تورم نقطهبهنقطه حدود 46 درصد بوده ولی نرخ تورم بخشی بازار خودرو به حدود 300 درصد رسیده بود. هرچند نرخ اعلامی بانک مرکزی بر پایه اندازهگیری میدانی است و طبعاً تاخیر حداقل فصلی با سطوح قیمتها در بازار دارد، ولی حتی اثر تغییرات شاخصهای اقتصاد کلان که تورم را میسازند، به گونهای نبوده است که تورم به بیش از این حد برسد که دلایل مازاد بر سیاستهای پولی و البته نگرانی از انتخاب مجدد ترامپ در آبانماه داشت.
یکی از مهمترین دلایل افزایش تورم بخشی حوزه خودرو اصرار مقامات بر قیمتگذاری دستوری در مبدأ کارخانه بوده است. همانند همه بازارهای دیگر وقتی قیمتگذاری دستوری اتفاق میافتد باعث هجوم سرمایهگذاران خرد و کلان به این بازارها میشود و یک رونق کاذب در بازارها ایجاد میکند که موجب از کنترل خارج شدن آن بخش از بازار میشود. نکته بعدی موضوع تیراژ تحویل است.
برخلاف تبلیغات مسوولان مربوطه، بر اساس آماری که شرکتهای خودروساز در کدال منتشر میکنند، حجم عرضه خودرو در 9 ماه اول امسال نسبت به سال 97 همچنان کاهشی است. بر اساس آمار خود خودروسازان در شش ماه نخست امسال تنها 200 هزار خودرو تولیدشده تجاریسازی شده و 100 هزار خودرو ناقص که قابلیت عرضه به بازار را ندارند هم در آمار تولید موجود است. روند تولید ناقص علاوه بر اینکه مشکل رفع عطش بازار را حل نمیکند، این خبر را به بازار مخابره میکند که خودروساز با بحران جدید نقدینگی ناشی از برنامهریزی غلط با معضلات بزرگتری مواجه خواهد بود و از اینرو تمایل برای خرید و انبارش در بازار بالا رفته که نهایتاً قیمت را در بازار بالاتر میبرد.
از طرف دیگر از آنجا که پیشبینیهای انتخاب آمریکا بیشتر به برنده شدن ترامپ متمایل بود و تشدید خصومت و سختگیری ترامپ حتی تا درگیری رودروی نظامی دور از ذهن به نظر نمیرسید، بسیاری از فعالان بازار با افزایش انبارش کالا و حتی عدم عرضه ارز صادراتی به استقبال دور دوم ریاست جمهوری ترامپ رفتند که این تقاضای مضاعف سبب شد سیر صعودی قیمتها تشدید شود.
با انتخاب بایدن به عنوان رئیسجمهور آمریکا و خوشبینی بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمها یا حداقل کاهش قابل توجه فشارها با عدول از سیاست فشار حداکثری، روند بازار معکوس شد و تورم قیمتها در بازار خودرو شروع به بازگشت به متوسط تورم کشوری منشعب از فاکتورهای اقتصاد کلان و رشد همگام با آن کرده است. این روند در همه اقتصاد کشور کموبیش دیده شد و حتی بازارهای دیگر نظیر ارز هم که با تعلل عرضه به امید قیمتهای بسیار بالا حتی تا مرز 50 هزار تومان صورت گرفته بود با انتخاب بایدن با نزول قابل توجه مواجه شدند.
در این مدت نرخ ارز نیز از بالای 32 هزار تومان به حدود 25 هزار تومان کاهش یافته است. افت نرخ ارز چه تاثیری روی کاهش قیمت خودرو در بازارها داشته است؟
سهم ارزی واقعی صنعت خودرو چندان شفاف نیست. ولی در سال 96 سهم تقریبی و مستقیم ارزی این بازار 5 /10 میلیارد دلار بود که وزارت صنعت معتقد بود از این 5 /10 میلیارد دلار تنها 5 /4 میلیارد متعلق به بخش تولید است و شش میلیارد آن به حوزه قطعات تعلق دارد. این فرض غلط و ممنوعیت ثبت سفارش، اولین عامل سقوط تولید در کشور بود که نشان داد محاسبات وزارت صمت به هیچوجه درست نیست. عطف به مصاحبههای مکرر مدیران عامل شرکتهای خودروساز، به نظر میرسد به صورت متوسط، حدود 45 درصد از قیمت خودروهای پرتیراژ وابسته به خرید خارج است و از اینرو نرخ ارز از این جهت روی قیمت خرید کالاهای خارجی موردنیاز خودرو تاثیرگذار است. البته باید دقت داشت که خودروسازان اصلاً ارز بالای 25 هزار تومان خریداری نکردهاند. یعنی نرخ ارز برای خودروسازان در نهایت 22 تا 23 هزار تومان بوده است و کاهش نرخ ارز در بازار آزاد بر قیمت تمامشده هنوز تاثیری ندارد. جدا از اینکه فرآیند خرید خارجی هم یک پروسه ششماهه است و تاثیر ارز گران ماههای گذشته در قیمت تمامشده لحاظ نشده و اثر کاهشهای احتمالی آتی هم در سال آتی در صورتهای مالی قابل مشاهده است. عملاً اتفاق کاهش قیمت در بازار رخ داده نه در مبدأ تولید.
اصولاً میتوان گفت نرخ ارز در افت قیمتهایی که در بازار شاهد هستیم بیتاثیر بوده است. خود ارز هم مانند همه کالاها از سیاستهای عمومی و بخشی قیمتگذاری میشود و علت تورم کالاها نیست. اتفاق کلی که در بازار در حال رخ دادن است تناظر تورمهای بخشی با تورم عمومی است، برخی کالاها که نسبت به تورم کلی بیشتر رشد داشتهاند، در حال افت قیمت هستند و برخی دیگر که از متوسط تورم کشوری جا ماندهاند با افزایش قیمت مواجه شدهاند. به عنوان مثال کالاهایی مثل خودرو، مسکن و ارز در این روزها روندی کاهشی داشتهاند و در عوض کالاهایی که در گذشته ثبات قیمت تقریبی داشتند مثل مواد خوراکی و کالاهای اساسی بهشدت در حال رشد هستند. در واقع اتفاقی که در حال رخ دادن است این است که همه کالاها در حال رسیدن به تورم 80 تا 85درصدی تخمینی ناشی از بیانضباطی مالی و سیاستهای غلط پولی هستند.
این تغییر در تورمهای بخشی میتواند منجر به تشدید در سایر بخشها شود. مثلاً یکی از دلایل گرانی کالاهایی مثل مواد خوراکی در روزهای اخیر انحراف سرمایه در گردش فعالان این حوزه در فصول گذشته از تولید به بازارهای پررونقی مانند سهام و خودرو بوده است. در واقع افرادی که شغل اصلی آنها تولیدات کشاورزی یا مرغداری بوده سرمایه در گردش خود را به بازارهای پربازدهتر نسبت به مشاغل عملیاتی خود وارد کردند و از اینرو الان با کاهش تولید و تشدید تورم بخشی در این حوزه مواجه هستیم. در واقع رونق تورمی فصل گذشته به دو شکل موثر شد. اول اینکه خودش باعث افزایش تورم بخشی شد و از سوی دیگر فرآیند تولید بخش دیگری از کالاها را هم مختل کرد.
در ماههای اخیر خودروسازان در طرحهای فروش فوری یا پیشفروش خود قیمت محصولات را افزایش دادهاند، این افزایش نرخها چه تاثیری بر قیمتهای بازار داشته است؟
نکتهای که پیش از توضیحات بیشتر باید به آن اشاره کنم این است که قیمت بازار همیشه قیمت واقعی است و این صبحتهایی که در خصوص تفاوت قیمتها میان قیمت فروش فوری و بازار میشود در واقع حربهای است که تقصیرها را به گردن افراد غیرقابل ردیابی به نام دلالان بیندازد.
به نظر من این قیمتها نیز تاثیری در قیمتهای بازار ندارند. آن چیزی که روی قیمت بازار تاثیر میگذارد تعداد تحویل روزانه به بازار و سیاستهای کلان اقتصادی است. اینکه میگویند شرکتها از این طریق به دنبال جمعآوری نقدینگی هستند نیز حرف نسنجیدهای است. شرکت که حلقه آخر نقدینگی نیست که بخواهد آن را جمع کند، باید آن را دوباره برای تولید استفاده کند.
واقعیت این است که نهایت کاری که خودروسازان با این طرحهای فروش میتوانند انجام دهند، تغییر سرعت چرخش پول است که این موضوع نیز به دلیل زیانده بودن این شرکتها نهتنها محقق نمیشود که با کسری تراز قیمت تمامشده و فروش، خود منبع تورم هستند.
در ماههای اخیر، گمانهزنیهایی در خصوص لغو ممنوعیت واردات خودرو به گوش میرسد، و طرحی نیز در مجلس با این موضوع به بحث گذاشته شده است، به نظر شما احتمال لغو ممنوعیت واردات خودرو چه تاثیری بر بازار داشته است؟
این اخبار قطعاً در کاهش قیمتها بیتاثیر نبوده است. تلاش مجلس برای لغو ممنوعیت واردات خودرو در کاهش حباب قیمتی خودروهای وارداتی بسیار تاثیرگذار بوده است. در حال حاضر کف قیمت دلار برای خودروهای وارداتی حدود 60 هزار تومان است. حتی برخی خودروها با حجم بالای 2500 سیسی نیز با دلار 200 یا 300 هزارتومانی در بازار قیمتگذاری میشود.
این نرخهایی که به آنها اشاره کردید با احتساب تعرفههای گمرکی است؟
در حال حاضر گمرک بر اساس دلار 4200تومانی سنجیده میشود و حتی اگر 90 درصد تعرفه گمرکی را هم در نظر بگیرید، با احتساب نرخ دلار 24، 25 هزارتومانی فعلی کل بهای تمامشده خودروهای وارداتی باید معادل دلار 30 هزارتومانی محاسبه شود. در صورتی که در حال حاضر برای برخی خودروها این نرخ بالای 150 هزار تومان است. یعنی بیش از پنج برابر آن چیزی است که باید باشد که تنها دلیل آن ممنوعیت و عدم عرضه خودروهای وارداتی است. انبساط قیمت خودرو وارداتی سبب سوءاستفاده گسترده شرکتهایی شده است که خودرو چینی مونتاژ میکنند و حتی آنها نیز به خود اجازه دادهاند خودروها را با دلار 50، 60 هزار تومان محاسبه کنند. تلاش برای راهاندازی مجدد واردات سبب تشدید رکود این بازار شده و فشار بر تعدیل قیمت آنها را بسیار زیاد خواهد کرد.
اخیراً ایرانخودرو از طراحی خودرو جدید خود با نام تارا رونمایی کرده است، همچنین سایپا نیز پیشفروش خودرو شاهین را در دستور کار خود قرار داده است. به نظر شما تولیدات جدید ایرانخودرو و سایپا از نظر کیفیتی در چه سطحی هستند و آیا با توجه به قیمتهایی که برای آنها برآورد میشود، قابل رقابت با خودروهای همرده قیمتی خود هستند؟
حقیقت این است که ابتدا باید این خودروها روانه بازار شوند تا بتوان نسبت به کیفیت آنها اظهار نظر کرد. در حال حاضر تنها یکسری اطلاعات کلی و فنی در مورد آنها روی کاغذ آمده است. با توجه به اطلاعات منتشرشده، این خودروها در مقایسه با خودروهای روز دنیا، محصولات قابل توجهی نیستند. با توجه به عکسهایی که از آنها منتشر شده نیز، تارا و شاهین در حد مدلهای اوایل دهه 2010 هستند. در واقع سطح ظاهری و طراحی داخلی آنها به نسبت خودروهای امروز حدود 8، 9 سال عقب است. البته این موضوع چیز عجیبی هم نیست، به عنوان مثال خودرو تارا یا همان 301، در واقع پژو 206 صندوقدار نسل 2 است که کمپانی پژو با نام سیتروئن الیز یا پژو 301 در برخی از بازارهای دنیا به فروش رساند. پلتفورم این خودرو نیز سال 1996 آمده و حدود 25 سال از معرفی آن به بازار میگذرد.
پلتفورم خودرو شاهین نیز به گفته سایپا از یاریس سال 2000 اقتباس شده است که بیش از 20 سال از عمر آن میگذرد. چه از نظر پلتفورم و چه از نظر مشخصات فنی نظیر موتور و گیربکس، این خودروها، ماشینهای بهروزی نیستند. به عنوان مثال موتور شاهین، توربو، هشتسوپاپه و 108 اسب بخار است. تقریباً هیچ نمونهای در دنیا وجود ندارد که توربو و هشتسوپاپه باشد.
اگر موتور تارا را در نظر بگیرید نیز 115 اسب بخار و 1600 سیسی است. این در حالی است که در دنیا موتورهایی با حجم پایینتر تولید میشوند که قدرت بسیار بالاتری دارند.
به نظر من این محصولات، خودروهای قابل توجهی نیستند و تنها جنبه حفظ پروپاگاندای خودروساز دولتی را دارد وگرنه از باب اقتصادی تولید نکردن این خودروها شاید از تولیدشان بهتر باشد.
با توجه به روند افت قیمتی که اکنون شاهد آن هستیم، به نظر شما این کاهش قیمتها در بازار خودرو تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
به طور کلی، روند کاهش قیمت در خودروهای مختلف، متفاوت خواهد بود. همانطور که سرعت بالا رفتن قیمتها با یکدیگر برابر نبوده، سرعت پایینآمدن آنها نیز یکسان نخواهد بود. معمولاً ماشینی که ارزانتر است و تیراژ تولید بالایی دارد، کندتر گران شده و معمولاً زودتر نیز به کف قیمتی خود میرسد. در واقع افرادی که روی ماشینهای ارزانقیمت سرمایهگذاری میکنند همیشه نسبت به سرمایهگذاران ماشینهای گرانقیمتتر کمتر سود میکنند.
تصور من این است که از اواخر آذر و اوایل دیماه احتمالاً شاهد تثبیت قیمتها در بازار خودرو باشیم. البته این موضوع شامل همه خودروها نخواهد شد. احتمالاً این زنجیره تثبیت قیمت تا خردادماه ادامه پیدا کند. ولی از تابستان سال آینده احتمالاً تمامی محصولات با یک شیب ملایم مجدداً روندی صعودی به خود خواهند گرفت و تا پایان سال 1400 قیمت خودرو حداقل 30 تا 40 درصد (معادل نرخ تورم پیشبینیشده سال آینده) افزایش خواهد داشت.