انعطافپذیری دولت
سینا عضدی از اهمیت اتخاذ تصمیم نهایی در روند بازگشت به برجام و حصول توافق میگوید
توافق برجام یکی از تجارب ارزشمند در تاریخ روابط بینالملل در جهان در نظر گرفته میشود که نقش مولفه قدرت در آن بیش از هر چیز برجسته است. توافقی که تا مرز فروپاشی پیش رفت اما تلاشهای قاطبه اعضای آن مانع از مرگ حتمی این توافق شکننده شد. پس از انتخاب جو بایدن به ریاستجمهوری ایالات متحده، امیدها به احیای برجام زنده شد اما این تازه آغاز کار بود. بایدن و تیم سیاست خارجی او با هوشمندی و زیرکی، از دستاوردهای فشار حداکثری دونالد ترامپ بیشترین بهره را بردند و تا اینجای کار نیز ایران را تحت فشار قرار دادهاند تا کمترین امتیاز ممکن را در قبال بازگشت آمریکا به برجام طلب کند. همین مدت کوتاه در روند بازگشت آمریکا به برجام به وضوح نشان میدهد که مولفه قدرت چه در حوزه اقتصادی و چه از منظر توان سیاسی و دیپلماتیک، در زورآزمایی دو کشور مانند آمریکا و ایران میتواند نقش برجستهای ایفا کند. نقشی که حتی با ارائه تضمین از سوی ایالات متحده نیز نمیتوان به آن اتکا کرد چراکه بنیه آمریکا در برابر وضعیت شکننده ایران، در هر موقعیتی میتواند برتری را به آمریکا تقدیم کند. در این زمینه سینا عضدی پژوهشگر روابط بینالملل در شورای آتلانتیک معتقد است با توجه به شرایطی که پیش آمده دولت آمریکا میخواهد فشار بر روی ایران را افزایش دهد و این پیام را به ایران برساند که اگر برجام احیا نشود آمریکا میتواند تحریمهای بیشتری علیه ایران وضع کند. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
♦♦♦
در این مدت شاهد بودهایم که مذاکرات احیای برجام به صورت سینوسی، گاهی امیدوارانه و گاهی ناامیدکننده به پیش میرود اما در تازهترین تحول دارل عیسی نماینده جمهوریخواه آمریکا به صراحت اعلام کرده است که «دولت دو هفته پیش تصور میکرد که به توافقی دست یافته است، اما اکنون میدانند که معاملهای در کار نیست و کار دیگری هم نمیشود کرد، چرا که تمام راهها را رفتهاند، و ایران قصد ندارد معامله کند» و جوزپ بورل مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تاکید دارد که «نباید در روزهای آینده انتظار پیشرفت خاصی را داشت. نگران این هستم که با وضعیت سیاسی ایالات متحده، در یک حالت بنبست باقی بمانیم». نظر شما در این رابطه چیست؟ آیا مذاکرات به بنبست رسیده است؟
تا هفته پیش این مساله که ممکن است مذاکرات به بنبست بخورد کاملاً درست بود؛ اما اخیراً ایران پذیرفته است که در مورد سایتهای اتمی که آژانس در موردشان سوال دارد همکاری کند. این مساله در ابتدا دغدغه ایران نبود اما زمانی که به احیای برجام نزدیک بود این درخواست را مطرح کرد که تمامی مسائل ایران با آژانس حل شود. اخیراً هم آقای امیرعبداللهیان طی اظهاراتی گفتند که ایران خواهان همکاری با آژانس است و همچنین خواهان این است که تمامی مسائل حل شود. البته باید این نکته را هم در نظر داشت که با توجه به نزدیکی انتخابات میاندورهای آمریکا باید هرچه زودتر یعنی ظرف چند روز آینده مذاکرات به سرانجام برسد. اگر طی چند روز آینده برجام احیا نشود کار بسیار دشوار خواهد شد به این دلیل که تصویب برجام در کنگره خیلی سخت خواهد بود.
اما مشکل این است که عدهای گمان میکنند اگر مذاکرات در شرایط فعلی به نتیجه نرسد، میشود در شرایط دیگری مذاکرات را از سر گرفت و آن را به نتیجه رساند. اما واقعیت این است که اگر تا چند روز آینده بنبست فعلی در مذاکرات شکسته نشود انگیزه سیاسی آقای بایدن برای نهایی کردن توافق بهشدت کاهش پیدا خواهد کرد. در واقع اگر توافق انجام نشود رفع تحریمهای اساسی با انتخابات میاندورهای کنگره همزمان خواهد شد. این مساله اهرمی به دست جمهوریخواهان خواهد داد که دموکراتها را به فراهم کردن امکانات مادی و مالی برای دولت ایران متهم کنند و این از لحاظ سیاسی به نفع دموکراتها نیست. بنابراین اگر گشایشی صورت نگیرد احیای برجام با مشکل روبهرو خواهد شد. قطع به یقین دموکراتها کنترل کنگره را از دست خواهند داد. علاوه بر این، به این دلیل که برجام و مسائل مربوط به ایران در صحنه داخلی آمریکا پرتنش است دفاع از آن را برای دموکراتها سخت خواهد کرد. همین امر احتمال اینکه آنها بخواهند از به تصویب رساندن برجام حمایت کنند را بسیار کم میکند.
خبرگزاری رویترز گزارش داده که وزارت خزانهداری تحریمهایی علیه یکسری از شرکتها وضع کرده که به گفته این وزارتخانه در فروش صدها میلیون دلار فرآوردههای پتروشیمی و نفتی ایران به جنوب و شرق آسیا دخیل بودند. در این میان آنتونی بلینکن وزیر امورخارجه آمریکا نیز گفت که واشنگتن دو شرکت مستقر در چین را به علت دور زدن تحریمهای فروش نفت و محصولات پتروشیمی ایران، تحریم کرده است. تشدید این تحریمها چه عواقبی برای اقتصاد ایران دارد؟
اینکه دقیقاً چه تاثیری دارد را من نمیدانم چون من اقتصاددان نیستم. اما باید این نکته را عرض کنم که این تحریمها در ادامه فشار آمریکا بر اقتصاد ایران است که میخواهد راههای فروش نفت ایران را سختتر کند. از نظر من این تحریمهای جدید ورژن دوم کارزار فشار حداکثری است که در واقع در ادامه همان تحریمهایی است که دولت ترامپ وضع کرد. البته ظرف چندماه گذشته به دلایل مختلف از جمله نیازی که جهان به بازار انرژی داشت، آمریکا از فروش نفت ایران و دور زدن تحریمها توسط ایران چشمپوشی کرد. اما با توجه به شرایطی که پیش آمده دولت آمریکا میخواهد فشار بر روی ایران را افزایش دهد و این پیام را به ایران برساند که اگر برجام احیا نشود آمریکا میتواند تحریمهای بیشتری علیه ایران وضع کند. از طرف دیگر آمریکا میخواهد با اعمال تحریم علیه ایران پاسخی به گروههای فشار در آمریکا اعم از کنگره و لابیها بدهد و آنها را قانع کند که آمریکا فشار بر ایران را کاهش نداده است. باید این نکته را هم اضافه کنم که اقتصاد ایران شوک اصلی تحریمها را یکی دو سال است که گذرانده و اقتصادش با تحریمها تطبیق پیدا کرده است و اعمال این تحریمهای جدید فقط برای این است که تنها روزنههایی را که در اقتصاد ایران باقی مانده ببندد. بنابراین بحث این نیست که این توافق امروز انجام شود یا شش ماه دیگر، اگر امروز انجام نشود ممکن است تا چند سال دیگر هم انجام نشود. به این معنا که نهتنها تحریمها باقی خواهد ماند بلکه شاهد افزایش تحریمها خواهیم بود. این اتفاق علاوه بر اینکه اثر روانی منفی بر بازارهای مالی ایران خواهد داشت، یک جو بسیار منفی را برای اقتصاد و بازارهای سرمایه ایران ایجاد خواهد کرد که درواقع فائق آمدن بر مشکلات فعلی اقتصاد ایران را ناممکن خواهد کرد. البته این به این معنا نیست که اقتصاد ایران متلاشی خواهد شد یا اینکه حفظ شرایط موجود غیرممکن خواهد بود اما به این معنی است که فرصتهای بسیاری از دست خواهد رفت و هزینه بسیار هنگفتی بر مردم و اقتصاد کشور تحمیل خواهد شد.
برخی از تحلیلگران سیاسی معتقدند آزادسازی نمازیها نشانهای از ضرورت همکاری مبتنی بر مبادله در سیاست بینالملل است. انجام این فرآیند از طریق سازوکارهای مبتنی بر میانجیگری شکل گرفت. واقعیت آن است که برخی مهرههای ارزشمند، بر اساس ارزش امنیتی آنان مبادله نمیشوند، بلکه باید شرایطی را در نظر گرفت که ضرورتهای راهبردی، زمینه انجام اینگونه اقدامات را امکانپذیر میسازد. در چنین فرآیندی میتوان نتیجه گرفت که گام جدید همکاریها در زمینه برجام در راه است. نظر شما در این رابطه چیست؟
حسین امیرعبداللهیان اخیراً طی اظهاراتی گفته است رویکرد ایران همکاری با آژانس است و ما میخواهیم که این مسائل حل شوند و اگر این اتفاق بیفتد، چه به صورت مستقیم چه با میانجیگری، مسلماً احتمال احیای برجام خیلی بیشتر میشود. از نظر من در شرایط فعلی احیای برجام برای اقتصاد ایران لازم است و یک مقدار از فشار اقتصادی و روانی بر روی بازار کم میکند.
در حالی که مذاکرات احیای برجام از مدتی پیش عملاً متوقف شده و اختلافات دو طرف، از ماه گذشته، رسیدن به توافق برای لغو تحریم را دشوار کرده بود، برخی معتقدند اعتراضات اخیر در ایران مهمترین عامل عدم احیای برجام هستند. نظر شما در این رابطه چیست؟ اعتراضات مردمی در ایران چه تاثیری بر مذاکرات احیای برجام گذاشته است؟
میتوان از دو منظر به این قضیه نگاه کرد؛ اول اینکه اعتراضات دولت ایران را وادار میکند که زودتر برجام را احیا کند و اقتصاد ایران بتواند نفسی بگیرد و شرایط اقتصادی را بهبود بخشد و حداقل مردم به لحاظ معیشتی در شرایط بهتری قرار بگیرند. دوم اینکه تظاهرات در خیابان دست دولت ایران را در مانور دادن در مذاکرات خارجی میبندد. دولت ایران نمیخواهد بر سر میز مذاکره در موضع ضعف قرار بگیرد برای همین هم در حال حاضر خواهان مذاکره و احیای برجام است. باید این نکته را در نظر داشته باشیم که تظاهرات داخلی بر انعطافپذیری دولت در سیاست خارجی تاثیر میگذارد. من نمیدانم چه شرایطی پیش خواهد آمد اما امیدوارم حرفهایی که آقای امیرعبداللهیان گفتند درست باشد و مسائل ایران با آژانس زودتر حل شود.
آیا چشمانداز تحریمها به سمت تحریمهای حقوق بشری میرود؟ در این صورت واکنش ایران چه خواهد بود؟
تحریمهای حقوق بشری همیشه بوده و در آینده هم خواهد بود بالاخره غرب یعنی اتحادیه اروپا و آمریکا همیشه تحریمهای حقوق بشری علیه ایران اعمال کردند اما من فکر میکنم با ادامه تظاهرات در ایران تحریمهای بیشتری در زمینه حقوق بشر در راه است. به گمان من حتی اگر برجام هم احیا شود نمیتواند مانع دولتهای غربی برای وضع تحریمهای حقوق بشر بر اشخاص حقیقی و حقوقی شود. باید این نکته مهم را یادآور شوم که غرب بهطور کل در زمینه حقوق بشری با ایران مشکل دارد اما اینکه ایران چه واکنشی به این تحریمها نشان خواهد داد طبیعتاً وزارت خارجه این تحریمها را محکوم میکند اما گمان نمیکنم این موضوع در اجرای برجام و مذاکرات برجام تاثیری بگذارد.
اگر مذاکرات احیای برجام به هر دلیلی به سرانجام مطلوب نرسد باید منتظر چه واکنشی از سوی آمریکا باشیم؟
دوره ترامپ به سر آمده است و بایدن رهبری آمریکا را بر عهده دارد و شکاف بین آمریکا و اروپا رفتهرفته در حال کمتر شدن است و نفوذ آمریکا بر اتحادیه اروپا نیز افزایش یافته. آمریکا به شکل راحتتری میتواند با اروپا فرآیند حل اختلاف برجام را آغاز کند و اگر نتیجهای حاصل نشد، پرونده ایران را به سازمان ملل ارسال کنند. از طرف دیگر، آمریکا میتواند با چین نیز وارد معامله شود و این کشور را قانع کند که از خرید همین میزان نفتی که چین از ایران میخرد، خودداری کند. در واقع آمریکا احتمالاً به سوی جدیتر کردن و سختتر اجرا کردن تحریمهای پیشین خواهد رفت و اگرچه قبلاً در برخی تحریمها سختگیری چندانی به خرج نمیداد اما اینبار احتمالاً تمامی روزنههای تحریمها را خواهد بست و ایران را در گوشه رینگ قرار خواهد داد. در این وضعیت، مساله دوستانِ ایران نیز قابل توجه است. پیچیدگی مسائل اخیر بینالمللی، باعث شده است که آمریکا با چین و روسیه نیز دچار تنش شود به شکلی که در مساله اوکراین، آمریکا به روسیه هشدار داده است که تحریمهای شدیدی علیه این کشور اعمال خواهد کرد. آمریکا با چین نیز در حوزه مسلمانان اویغور، هنگکنگ، دریای چین جنوبی و... دچار چالش است و باید دید که آمریکا در قبال همکاری چین و روسیه حاضر است به آنها چه امتیازاتی بدهد. نباید فراموش کرد که بهطور تاریخی، چین در رابطهاش با ایالات متحده غالباً از ایران به عنوان یک «کارت بازی» استفاده کرده است. این دوره، دوره نوینی است و باید دید که چین و آمریکا تا چه حد در این مساله منافع خود را در نظر میگیرند. چین در دهه ۹۰ میلادی یک قرارداد اتمی با ایران امضا کرده بود اما در اثر فشارهای آمریکا در دوره بیل کلینتون به چین و معاملهای که بین این دو کشور صورت گرفت و قرارداد فروش جنگندههای اف-۱۶ به تایوان توسط آمریکا لغو شد، چین نیز از پروژه ایران کنار کشید و ایران را تنها گذاشت. چینیها غالباً حرفهای زیبایی در مورد لزوم همکاریهای دوجانبه به ایران میزنند اما در عمل نشان دادهاند که هرگاه منافعشان اقتضا کند، ایران را در راه رسیدن به منافع ملی خود رها میکنند. در مثالی دیگر، هرگاه پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شده، چین به خاطر حفظ روابط خود با آمریکا به تحریمهای سازمان ملل علیه ایران رای مثبت داده و تنها لطفی که به ایران کرده تغییر لحن بیانیهها و آرام کردن آنها بوده است.