گامهای ناکام
چرا توسعه در ایران هیچگاه به یک روند تبدیل نشد؟
جنگهای ایران و روس اولین ضربه مهیب دنیای مدرن بر تن خسته ایران بود و در مکتب تبریز، در لوای قائممقام بزرگ زمینهساز این پرسش شد، که چرا ما عقب ماندیم؟ از روزی که اولین کاروان معرفت، در کوچهپسکوچههای پاریس و سنپترزبورگ متحیر و انگشتبهدهان میشدند و حیرتنامهها قلمی میکردند و در خیالشان خیابانهای تهران و اصفهان را شبیه خیابانهای لندن و وین تصور میکردند، میگذرد و در این دو سده، مردانی بودهاند که گام در راه توسعه برداشتهاند، اما راهشان همیشه پرسنگلاخ و پرفرازونشیب بوده و هرکدام به طریقی در این مسیر هم خود فدا شدهاند و هم راهشان ادامه نیافته است. یا همچون امیرکبیر قربانی سعایت و حسادت شدهاند یا همچون داور و عالیخانی، دیکتاتور، بودنشان را تاب نیاورده یا ایدئولوژی، سخت و متصلب در برابرشان قد علم کرده است. در این پرونده، در گفتوگویی با دکتر موسی غنینژاد، این پرسش را مطرح کردیم که چرا توسعه در ایران هیچگاه به یک روند تبدیل نشد؟ و با مروری تاریخی بر چرایی توسعهنیافتگی ما ایرانیان، در تلاش بودهایم تا ادای دین کوچکی کرده باشیم به مردانی که قدم در این راه سنگلاخ گذاشتند و خطر را بر جان خویش پذیرفتند.