موج در موج
آیا جامعه ایران به سمت پیر شدن حرکت خواهد کرد؟
در گذشته تعداد کمی از افراد به سنین کهولت و پیری میرسیدند، اما در جهان کنونی پیشرفتهای تکنولوژی و بهداشتی باعث شده افراد سالهای بیشتری عمر کنند و مرگ آنها در سنین بالاتری اتفاق بیفتد، در نتیجه در حال حاضر افراد بیشتری میتوانند سنین پیری را تجربه کنند. از طرف دیگر از آنجایی که تقریباً تمامی کشورهای دنیا دورهای را با باروری و زادوولد بالا پشت سر گذاشته یا در حال گذار از آن هستند، طبیعتاً تعداد افراد بیشتری نسبت به گذشته همزمان به مرحله پیری میرسند. در سطح جهانی بعد از کاهش میزان مرگومیر و احتمال زنده ماندن کودکان تا سنین بزرگسالی، میزان باروری کل رو به کاهش گذاشت. در نتیجه تعداد افراد سالخورده جوامع رو به افزایش گذاشت و در حال حاضر جمعیت برخی کشورها رو به سالمندی رفته و در سایر کشورها نیز انتظار میرود در آینده این پدیده را تجربه کند. ایران نیز از چنین شرایطی مستثنی نیست. مطالعات نشان میدهد که جمعیت ایران نیز همگام با جمعیت جهان به سمت سالمندی میرود. قبل از پرداختن به وضعیت سالمندی در ایران در ابتدا باید مفهوم سالمندی تعریف شود. سالمندی را میتوان به اشکال مختلفی تعریف کرد. در اینجا سالمندی به شرح زیر تعریف میشود:
الف- سالمندی فرد: این دیدگاه از نظر فردی، بهداشتی و پزشکی مطرح است. سالمندی بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی عبور از مرز 60 یا 65سالگی است.
ب- سالمندی جمعیت: این تعریف از دیدگاه جمعیتشناسی مطرح است و عبارت است از افزایش نسبت سالمندان در جمعیت و به بیانی دیگر، عبارت است از کاهش نسبت افراد صفر تا 14ساله و افزایش نسبت افراد 60 یا 65 سال و بالاتر، مفهومی برای نشان دادن تغییرات توزیع سنی (ساختار سنی) جمعیت به سمت سنین بالاتر است و انتظار میرود که مهمترین پدیده جمعیتی جهان در قرن بیستویکم به بعد باشد. در مطالعات جمعیتشناختی، سالمندی جمعیت به این معناست که نسبت افراد سالخورده بهکل جمعیت در حال افزایش باشد. به عبارت دقیقتر، جمعیت رو به سوی سالمندی، جمعیتی است که بین 7 تا 14 درصد آن جمعیت را گروههای سنی 65ساله و بیشتر تشکیل دهند. این نسبت در جامعه سالمند بین 14 تا 20 درصد و در جامعه سالخورده 20 درصد و بیشتر است.
آمار و ارقام حاصل از سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن نشان میدهد که تعداد جمعیت سالمند ایران طی دهههای اخیر در حال افزایش بوده است.
نسبت جمعیت سالمند کشور پس از کاهش طی سالهای 1345 تا 1365 از سال 1375 به بعد افزایش یافت. با وجود این تعداد جمعیت سالمند ایران (سنین 60 سال و بیشتر) از 1173679 نفر در سال 1335 به 7414091 نفر در سال 1395 رسید. به عبارتی جمعیت سالمند60ساله و بیشتر طی نیمقرن اخیر 3 /6 برابر شد، به همین ترتیب در همین دوره زمانی جمعیت 65ساله و بیشتر 4 /6 برابر شد در حالی که جمعیت کل کشور طی همین دوره 2 /4 برابر شد. در پدیده سالمندی جمعیت کاهش میزان باروری و تداوم طولانی آن باعث میشود که سهم جمعیت سنین کمسنوسال و جوان کاهش یابد. مطالعات انجامشده در مورد روند باروری ایران بیانگر این است که باروری کل در کشور از سالهای 1364 به بعد شروع به کاهش کرده و از اواخر دهه 1360 به بعد سرعت چشمگیری گرفت. در حال حاضر ایران در مرحله گذار ساختار سنی قرار گرفته است و انتظار میرود در چند دهه بعد، پدیده سالخوردگی جمعیت را تجربه کند. در ایران متولدین دهه 1360 که اکنون در سنین جوانی و بزرگسالی قرار گرفتهاند با پشت سر گذاشتن سه تا چهار دهه به تدریج وارد گروههای سنی 60 سال و بیشتر میشوند. از آنجا که سهم این گروه از جمعیت قابل ملاحظه است به دنبال خود پدیده سالمندی جمعیت و در دهههای بعدی سالخوردگی جمعیت را شکل خواهد داد. افزایش سن و فرآیند سالخوردگی به خودی خود میتواند مسائل و چالشهای مهمی را به دنبال داشته باشد، هرچند نمیتوان سنین پیری را الزاماً مترادف با کاهش سلامتی یا افزایش ناتوانی دانست (تصوری که عموماً وجود دارد). اما روند رو به افزایش سالخوردگی مسائلی را در جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی، روانشناختی و ... ایجاد میکند.
برای پیشبینی جمعیت سالمند ایران از روش معتبر و معروف پیشبینی ترکیبی جمعیت بهره گرفته شد. نتایج نشان داد جمعیت 65ساله و بیشتر ایران از تعداد 4871518 نفر در سال 1395 به 18987445 نفر در سال 1430 خواهد رسید. بدین ترتیب در یک دوره 35ساله جمعیت سالمند حدود چهار برابر خواهد شد. علاوه بر این، ایران با هر سناریویی در آینده با پدیده سالمندی جمعیت روبهرو خواهد شد و این امر اجتنابناپذیر است. این وضعیت به دلیل حضور متولدین دهه 1360 است که مانند موجی بر روی ساختمان سنی جمعیت ایران در حال حرکت هستند و در دهههای آتی به سنین 65 سال و بیشتر میرسند. نسل بزرگ دهه 1360 در آغاز ورود به جمعیت، تقاضا برای خدمات و کالاهای بهداشتی و مصرفی دوران بارداری، هزینههای تولد نوزاد و سایر نیازمندیهای گروه سنی کودکان نظیر واکسیناسیون، پوشاک، شیرخشک و... را بهشدت افزایش دادند. سپس با ورود به مدرسه (جمعیت لازمالتعلیم) موج بزرگی در ثبتنام در مقطع دبستان آغاز شده و فشار این جمعیت و عدم برنامهریزی آموزشی قبلی باعث چندشیفته شدن مدارس شد و به این ترتیب شوک بزرگی بر نظام آموزشی و خدمات آموزشی کشور وارد کرد. این گروه از جمعیت هنگامی که در سن ورود به دانشگاه قرار گرفت، فشار مضاعفی بر تعداد متقاضیان کنکور و در نتیجه نظام آموزش عالی و خدمات مرتبط با آن وارد کرد. در همین زمان در حالی که کشور خود را برای بسترسازی فرصتهای شغلی برای این گروه از جمعیت آماده نکرده بود، شوک بزرگ دیگری بر بازار کار وارد شد و نرخ بیکاری مخصوصاً نرخ بیکاری جوانان با شتاب رو به افزایش گذاشت. در این فرصت کوتاه ایران نتوانست نیاز این گروه بزرگ از جمعیت (پنجره جمعیتی فرصتها) را برای ورود به بازار کار آماده کند و تاکنون نیز از این سود جمعیتی بهره لازم را نبرده است. در حالی که میتوانست با برنامهریزی و ایجاد بسترهای مناسب از این نیروی عظیم انسانی بهره گرفته و رشد و توسعه اقتصادی خود را بهبود ببخشد. در کنار این چالش، این گروه از جمعیت به سن ازدواج رسید و آمار جمعیت در معرض ازدواج را بالا برد و در نتیجه تقاضا برای مسکن و سایر کالاها و خدمات مرتبط با آن افزایش یافت. سپس فرزندآوری دهه شصتیها تاثیر خود را بر روی قاعده هرم سنی یعنی متولدین دهه 1390 گذاشت و پدیده گشتاوری جمعیت را به وجود آورد (موج دیگری بر روی ساختمان سنی جمعیت اما نه به بزرگی متولدین دهه 1360). بنابراین حتی اگر اکنون میزان باروری بالا رود، متولدین دهه 60 تا سه یا چهار دهه دیگر وارد سن سالمندی خواهند شد که موج دیگری بر جمعیت سالمند (60 یا 65ساله و بیشتر) کشور وارد خواهند کرد. این موضوع در حالی است که سالمندی هشدار و یا بحران جمعیتی نیست، بلکه اغلب ساختارهای جمعیتی طی گذار و انتقال جمعیتی با سالمندی روبهرو میشوند که امری کاملاً طبیعی است، آنچه برای آینده ضرورت مییابد، بهکارگیری سیاست و شیوه «سالمندی سالم» است. دولت بهتر است برنامهها و سیاستهایی را در مواجهه با مشکلات سالمندی جمعیت ایران که در دهههای آتی به وقوع خواهد پیوست، مورد توجه قرار دهد. از جمله بهرهگیری مفید و سودمند از پنجره جمعیتی فرصتها در اولویت برنامهها قرار گیرد، زیرا جمعیت بزرگسال امروز در 30 تا 40 سال آینده جمعیت سالمند فردا خواهند بود. چنانچه جمعیت جوان امروزی، اکنون بتواند مفید و موثر واقع شود، از شغل و درآمد مناسب برخوردار باشد و تشکیل خانواده دهد، در سالمندی نیز مفید و مثمرثمر خواهد بود؛ تدوین برنامهها و سیاستهای حمایتی برای تشویق جوانان به ازدواج و تشکیل خانواده و حمایت از زوجهای جوان به منظور فرزندآوری و تدوین برنامههایی برای جلوگیری از مرگ زودهنگام در اثر سوانح و حوادث ترافیکی بهویژه در مورد جوانان از جمله مواردی است که میتواند این اهداف را محقق کند. اگرچه سالمندی جمعیت نگرانیهایی را در رابطه با کاهش جمعیت در سن کار با خود به همراه دارد اما انتظار میرود با افزایش طول عمر بهطور بالقوه طول عمر کاری افراد نیز افزایش یابد. به عبارتی پیشبینی میشود با بهبود خدمات بهداشتی و پزشکی و امکانات بیشتر در آینده سالمندان به انجام کار مولد قادر خواهند بود، از اینرو میتوان سن بازنشستگی را در صورت تمایل آنان به تاخیر انداخت و قوانین و مقرراتی برای بهرهمندی از توانایی آنها به کار بست.