راه دراز اطمینان
مرتضی عزتی از دلایل کاهش نسبت چکهای برگشتی به چکهای مبادله شده میگوید
در آخرین ماه پاییز چکهای کمتری برگشت خورد؛ برخی کارشناسان باور داشتند که کاهش چکهای برگشتخورده به معنای آن است که اعتماد به این ابزار مبادلهای افزایش پیدا کرده است؛ مرتضی عزتی استاد دانشگاه تربیت مدرس، اعتقاد دارد مجموع اتفاقات اقتصادی و قوانین جدید دست به دست هم دادند تا میزان چکهای برگشتی کاهش یابد؛ ولی این به معنای آن نیست که مردم اعتماد زیادی برای استفاده از این ابزار پیدا کردهاند. به گفته او «راه زیادی باقی مانده است که مردم مختلف از جنبههای متنوع چک آگاهی پیدا کنند»، ولی با ادامه وضعیت فعلی و آگاهی مردم از آن، اعتماد به چک نیز به مرور بیشتر خواهد شد.
در آخرین ماه پاییز چکهای کمتری برگشت خورد؛ برخی کارشناسان باور داشتند که کاهش چکهای برگشتخورده به معنای آن است که اعتماد به این ابزار مبادلهای افزایش پیدا کرده است؛ مرتضی عزتی استاد دانشگاه تربیت مدرس، اعتقاد دارد مجموع اتفاقات اقتصادی و قوانین جدید دست به دست هم دادند تا میزان چکهای برگشتی کاهش یابد؛ ولی این به معنای آن نیست که مردم اعتماد زیادی برای استفاده از این ابزار پیدا کردهاند. به گفته او «راه زیادی باقی مانده است که مردم مختلف از جنبههای متنوع چک آگاهی پیدا کنند»، ولی با ادامه وضعیت فعلی و آگاهی مردم از آن، اعتماد به چک نیز به مرور بیشتر خواهد شد.
♦♦♦
در آخرین ماه پاییز از هر صد فقره چک، کمی بیشتر از هشت چک برگشت خورد؛ این امر در سه سال گذشته سابقه نداشت و میزان چکهای برگشتی همواره بیشتر بود. به نظر شما چه عواملی باعث شدند که شاهد کاهش برگشت خوردن چکها باشیم؟
اجازه بدهید صحبتهایم را با بحث کلی دلایلی که یک چک برگشت میخورد، آغاز کنم و در ادامه بهطور مشخص رفتار چک را در آذرماه بررسی کنیم.
دلایل زیادی برای برگشت خوردن چک وجود دارد که میتوان آنها را در سه دسته طبقهبندی کرد: اقتصادی، فرهنگی و در نهایت حقوقی، اجرایی و قضایی.
از عوامل اقتصادی که میتواند منجر به برگشت خوردن یک چک شود، میتوان به ورشکستگی صادرکننده چک یا ناتوانی او در انجام فعالیت اقتصادی اشاره کرد. در واقع اگر صادرکننده چک نتواند طبق برنامه از پیش تعیینشده کار خود را پیش ببرد، ممکن است در پرداخت وجه مورد نیاز برای وصول چک خود دچار مشکل شود. خطا در پیشبینی درآمدها دیگر مشکل اقتصادی است که ممکن است گریبان صادرکننده چک را بگیرد. ممکن است او پیشبینی کند که در انتهای این ماه، درآمد مشخصی را به دست خواهد آورد و بر اساس آن چک بکشد؛ در صورتی که درآمد مورد پیشبینی او محقق نشود، امکان برگشت چک وجود دارد. گاهی حتی خود فرد تقصیر مستقیمی در برگشت خوردن چک ندارد. به عنوان مثال، زنجیره شکستها در اقتصاد میتواند منجر به این شود که افرادی نتوانند تعهد چک خود را برآورده کنند. فرض کنید یک معاملهگر بزرگ نتواند بدهی سنگین خود را به سایر طلبکاران بپردازد. در چنین شرایطی خود طلبکاران هم ممکن است نتوانند بدهی خود را به سایرین پاس کنند. برخی افراد نیز از ابزار چک برای به تعویق انداختن بدهی خود استفاده میکنند. در واقع زمانی که فرد در اضطرار مالی قرار میگیرد، از ابزار چک استفاده میکند که طلب خود را مدتی به تعویق بیندازد و از آنجا که در بسیاری از موارد این بدهی را در مهلت بعدی نیز نمیتوانند پرداخت کنند، چکی که در شرایط اضطرار صادر شده نیز برگشت میخورد. همه اینها بخشی از عوامل اقتصادی مرسومی هستند که منجر به برگشت خوردن چک یک فرد میشوند.
عوامل فرهنگی نیز در میزان برگشت خوردن چکها نقش داشتند؟
بله؛ در واقع یکسری عوامل فرهنگی هست که بیشتر موجب میشود، از چک به صورت نادرستی استفاده شود. این استفاده نادرست هم میتواند از سمت صادرکننده چک باشد و هم دارنده چک. البته بعضاً بانکها یا همان بخش اجرایی نیز استفاده درستی از چک به عمل نمیآورند و همه اینها را میتوان در دستهبندی فرهنگی قرار داد. به نظر من، عامل مهمی که ممکن است صادرکننده چک از آن به درستی استفاده نکند، ناآگاهی اوست. البته گاهی اوقات صادرکننده چک ممکن است اهدافی داشته باشد که میخواهد به واسطه آن منافعی را برای خود فراهم کند که این موضوع از روی ناآگاهی او نیست.
استفادههای نادرست زیادی از چک صورت میگیرد که میتوانم به عنوان مثال به چکهای سفیدامضا یا چکهایی که بدون تاریخ امضا میشوند، اشاره کنم. البته نمونههای دیگری نیز وجود دارد، مانند چکی که بابت تضمین داده میشود یا چکی که از آن به عنوان جایگزینی برای دفترچه اقساط استفاده میشود. تقسیط کردن بدهی برای دورههای آینده که به صورت چک انجام میشود. همه اینها بیشتر در مسائل حاشیهای و استفاده نادرست از چک طبقهبندی میشوند.
این را هم اشاره کنم که یک استفاده نادرست که بسیار هم در مورد آن میشنویم، استفاده از چک به عنوان ابزار کلاهبرداری است. در واقع کلاهبردار همه نوع آگاهی دارد که چکهایی را که صادر میکند، نمیخواهد پاس کند؛ ولی از این ابزار برای اعمال متقلبانه خود استفاده میکند.
به نظر شما چه عوامل حقوقی، قضایی و اجرایی موجب میشدند که در سالهای گذشته چکهای زیادی عودت داده شوند؟
در یک کلام بخواهم بگویم، پایین بودن هزینه برگشت چک برای صادرکننده آن؛ این موضوع موجب میشد که افراد چکی را صادر کنند که میدانستند احتمال برگشت آن بسیار بالاست یا حتی مطمئن بودند که برگشت میخورد.
وقتی افراد هراسی از برگشت چکهای خود نداشته باشند، طبیعی است که تلاش زیادی نکنند که وجوه لازم را در حسابهایشان فراهم کنند. ببینید بگذارید به زبان سادهتر بیان کنم؛ در گذشته واقعاً تفاوت زیادی در جامعه بین کسی که چک او برگشت میخورد و آن که خوشحساب بود، وجود نداشت. هزینهای برای فرد نداشت که چکی که صادر کرده، برگشت بخورد، چه از نظر جنبههای فرهنگی و چه از لحاظ مالی و خدمات بانکی.
در واقع، قوانین و مقررات در گذشته به گونهای بود که میتوانست زمینهساز افزایش چکهای برگشتی شود.
اخیراً تغییراتی در قانون چک و آییننامههای آن رخ داد و همین موضوع باعث شد که کمی میزان چکهای برگشتی کاهش پیدا کند.
در همین قسمت اشاره کنم که در بخش اجرایی نیز ضعفهایی وجود داشت که موجب میشد چک در همان مرحله اول بدون بررسی لازم در دست افرادی قرار بگیرد که صلاحیت استفاده آنها از چک به عنوان یک ابزار مالی به خوبی بررسی نشده بود. در زمینه مسائل اجرایی، بانکها در گذشته از دادن دستهچک و افتتاح حساب جاری به عنوان ابزار تبلیغی بانکی یا دادن امتیاز به مشتری، برای جلب نظر او استفاده میکردند.
در واقع بانکها زمانی که مشاهده میکردند میتوانند با استفاده از ابزار چک، مشتری جذب کنند و وجوه آنها را در بانک خود سپردهگذاری کنند، بعضاً از این کار دریغ نمیکردند و برای آنها به تعبیری حساب جاری با دستهچک افتتاح میکردند.
این موضوع موجب میشد که چک از مسیر اصلی که استفاده آن دارد، خارج شود و بانکها برای منافع خود به افراد دستهچک بدهند. در صورتی که بنا بر این بود که فعالان اقتصادی که تعدد پرداخت دارند و مبادلاتشان زیاد است، از ابزار چک استفاده کنند.
اگر بخواهم جمعبندی کنم، باید بگویم در گذشته، از لحاظ اقتصادی، مسائل فرهنگی و مسائل حقوقی-قضایی شرایطی وجود داشت که موجب میشد چکهای زیادی برگشت بخورد. بسیاری از این عوامل تنها در کشور ایران وجود داشت و در کشورهای دیگر این نقصها برطرف شده است. اگر بهطور ساده هزینه برگشت چک برای صادرکننده آن و بانک افزایش پیدا کند، حتی تعداد چکهای برگشتی میتواند کاهش بیشتری پیدا کند.
اشاره کردید که در گذشته عوامل زیادی در تعداد بالای چکهای برگشتی نقش داشت؛ اجازه بدهید به سوال اول بازگردیم؛ چه متغیرهایی باعث شدند، در آذرماه نسبت میزان چکهای برگشتی به چکهای مبادلهشده به کمترین میزان در سه سال اخیر برسد. این اتفاق از آن جهت جالب توجهتر به نظر میآید که در همین ماه آخر پاییز، میزان چکهای مبادلهشده به بیشترین حد در سال 98 رسید. یعنی بهرغم افزایش تعداد چکهای مبادلاتی، چکهای برگشتی کاهش پیدا کرد. تفسیر شما از این اتفاق چیست؟
بله، میزان چکهای برگشتی در دوره اخیر کاهش پیدا کرده است؛ در این اتفاق، هم عوامل اقتصادی نقش داشتهاند و هم عوامل اجرایی و هم عوامل قضایی.
در بحث اقتصادی، باید اذعان کرد که در دوره اخیر تعدادی از فعالان از بازار خارج شدهاند؛ در واقع شرایط به گونهای شد که فعالان اقتصادی که ناتوانتر بودند، از بازار بیرون رفتند، چراکه مشکل اقتصادی داشتند و نمیتوانستند در شرایط سخت به کار خود ادامه دهند و درآمد خوب کسب کنند؛ در نتیجه، تحت فشاری که به آنها وارد شد، از چرخه بازار خارج شدند.
این موضوع به آن معناست که فعالان قویتر در بازار باقی ماندند؛ طبیعی است که افراد توانمندتر زمانی که چک بکشند، کمتر چکهایشان برگشت میخورد. پس نکته اول در بحث اقتصادی چکهای برگشتی، خروج دستهای از معاملهگران و باقی ماندن دسته قویتر بود. نکته دوم در بحث اقتصادی، کاهش معاملات چکی مدتدار نسبت به معاملات چکی بهروز و نقدی است. خیلی از فروشندگان به علت نوسانات قیمتی که در بازار هست، تمایل دارند که قراردادشان را به سرعت قطعی کنند. حتی خریداران نیز چنین تمایلی دارند. از آنجا که چنین گرایشی وجود دارد، با سرعت زیادی پول پرداخت و قرارداد قطعی میشود.
بنابراین اگر چکی هم صادر شود، چک بهروز است و معامله حالت نقدی دارد و فوری برداشت انجام میگیرد؛ استفاده از چک مدتدار که خاصیت پیشبینی در پس استفاده از آن وجود داشت، دیگر کمتر بهکار میرود و معاملات غیرنقدی با چک کاهش پیدا کرده است. این اتفاق میتواند پاسخ سوال شما را نیز دربر داشته باشد. در واقع وقتی شما معامله بهروز بیشتری انجام میدهید، از یک طرف میتوانید چک برگشتی کمتری داشته باشید، و همزمان مبادلات چکی افزایش پیدا کند.
در واقع واضح است که تحقق قراردادها منوط به دریافت مبلغ چک است؛ زمانی قرارداد منعقد میشود که چک دادهشده، وصول شود. در نتیجه چک صادرکننده به سرعت دریافت میشود تا قرارداد قطعی شود و همین موضوع از عوامل اقتصادی است که میتواند زمینهساز کاهش چکهای برگشتی باشد. شما چک را دریافت میکنید، به سرعت به بانک میروید، از پاس شدن آن اطمینان کسب میکنید و قرارداد منعقد میشود. احتمال برگشت چکهای روزانه بسیار کمتر از چکهای مدتدار است، چراکه انجام معامله وابسته به پاس شدن آنهاست. از طرف دیگر زمانی که فروشها به صورت نقدی و بهروز شود، احتمال دارد که چکهای بیشتری صادر شود. چون معاملات حالت نقدی و کوتاهمدت دارد، بدهبستان به صورت چک نیز بیشتر میشود، چراکه معاملات مدتدار و سنگین به بخشهای خرد تقسیم میشوند؛ البته این تنها دلیل برای افزایش چکهای صادره نیست و عامل مهم دیگری نیز وجود دارد که باید به آن بپردازیم. در دورههای اخیر، تراکنشهای مالی با کارت محدود شده است و این یکی از موضوعاتی است که بهطور قطع میتواند صدور چک را افزایش دهد. پرداختهای نقدی بانکها نیز محدود شده است و بانکها پول کمتری به افراد میدهند. چنین مسائلی موجب میشود که افراد از ابزار چک برای کارهای خود بیشتر استفاده کنند که در افزایش تعداد چکهای صادرشده نقش دارد.
در گذشته افراد در برخی موارد پول نقد از بانک دریافت و به دیگری پرداخت میکردند؛ در حال حاضر بانکها بسیار کمتر پول نقد به افراد میدهند. در چنین شرایطی چارهای برای فرد نیست که حتی برای پرداخت پول به دیگران بعضاً حتی پولهای کم، از چک استفاده کند. زمانی که درصد این پرداختیهای نقدی افزایش پیدا کند، درصد چکهای برگشتی نیز کاهش پیدا میکند. به عنوان مثال، فرض بگیرید کارفرمایی بخواهد به کارگر خود دو میلیون تومان پول پرداخت کند؛ او در شرایط فعلی از چک نسبت به پول نقد بیشتر استفاده میکند. تعداد چکهای مبادلهای در دوره اخیر به دلیل همین محدود شدن تراکنشهای مالی بعضاً افزایش پیدا کرده است و از طرف دیگر، برای اینکه وصول این چک معمولاً انجام میگیرد، درصد چکهای برگشتی نیز کاهش پیدا میکند. از طرف دیگر، چکهای مدتدار کمتری صادر شود که تعداد زیادی از چکهای برگشتی نیز مربوط به همین نوع چک بوده است. در نتیجه میتوانیم بگوییم کاهش صدور چکهای مدتدار خود میتواند دلیلی بر کاهش تعداد چکهای برگشتی باشد.
بر اساس صحبتهای شما، در گذشته هزینه زیادی برای فردی که چک او برگشت میخورد، وجود نداشت و این موضوع در افزایش چکهای برگشتی اثر داشت؛ آیا در دوره اخیر از لحاظ قانونی و اجرایی نیز اتفاقی رخ داده است که منجر به کاهش تعداد چکهای برگشتی شده باشد؟
بله، مسلماً در دوره اخیر، اتفاقهای حقوقی و اجرایی رخ داده که باعث شده است چکهای کمتری برگشت بخورد. مهمترین اتفاق این بوده است که هزینه برگشت چک برای صادرکننده آن بالا رفته است.
طبق قانون چک که سال گذشته تصویب شد و تعدادی از آییننامههای آن هم ابلاغ شد و در حال اجراست، افرادی که چک برگشتی دارند، نسبت به قبل متحمل هزینههای بیشتری میشوند. بهطور مثال از برخی خدمات بانکی محروم میشوند که اهمیت زیادی دارد. کسی که چک برگشتی دارد، از دریافت تسهیلات بانکی محروم میشود و بانکها به او وام نمیدهند. کسی که چک برگشتی دارد، از افتتاح حساب محروم میشود و نمیتواند دستهچک بگیرد. از برخی عملیات خدمات مانند گشایش اعتبارات اسنادی نیز محروم میشود و نمیتواند ضمانتنامه بانکی صادر کند. حتی ممکن است از برخی خدمات الکترونیکی بانکی نیز محروم شود یا اگر قبلتر چنین امکانی به فرد داده شده، دیگر برای او تمدید نشود. هراس از چنین هزینههایی، طبیعی است که برخی از صادرکنندگان چک را به این تکاپو بیندازد که هر کاری بکنند تا چکهایشان برگشت نخورد.
در کنار این، بانکها هم در درون خود مقرراتی ایجاد کردند و برای شعب خود گذاشتهاند که دیگر به راحتی به افراد دستهچک ندهند. با این حال تصور میکنم، اگر بانکها هم در زمینه برگشت چک، دامنه محرومیتی بیشتری را مانند صادرکنندگان چک متحمل میشدند، چکهای برگشتی کاهش بیشتری پیدا میکرد. در واقع دامنه محرومیت هم برای بانک و هم برای مشتری باید زیاد باشد که هراس از هزینه موجب شود که دو طرف تلاش کنند، چکهای کمتری برگشت بخورد.
یکی از دلایل قانونی دیگری که موجب شده است چکهای کمتری برگشت بخورد، امکاناتی است که در اختیار دارنده چک قرار گرفته است. در واقع دارنده چک میتواند از حسابهای دیگر فرد در آن بانک، وجهی را که به او تعهد داده شده است دریافت کند یا در صورت برگشت چک او، حسابهای صادرکننده چک در دیگر بانکها بلوکه شود. وقتی فرد میبیند که امکان مسدود شدن حساب او وجود دارد، ترجیح میدهد چک خود را پرداخت کند.
در کنار این، اگر تنها بخشی از وجه در حساب صادرکننده چک باشد، دارنده چک میتواند آن را برداشت کند و باقی چک را قضایی کند. سیستم نیز پیگیریهای قضایی برای دریافت وجه را راحتتر کرده است.
به نظر شما آیا افزایش هزینه برگشت چک و کاهش تعداد چکهای برگشتی میتواند این نوید را بدهد که مردم نیز به چک اعتماد بیشتری پیدا کردهاند؟
از نظر من راه و دوره زیادی باقی مانده است که مردم از جنبههای متنوع چک آگاهی پیدا کنند. افراد کمی هستند که با شرایط جدید آشنا هستند و قطعاً اگر این شرایط جدید که در آییننامههای کنونی وجود دارد، برای مدتی اجرایی شود، مردم نیز بیشتر به ابزار چک اعتماد خواهند کرد. وقتی مردم مشاهده کنند، امکان کلاهبرداری از طریق چک کاهش پیدا کرده است، زمانی که ببینند، چکهای برگشتخورده کمتر و کمتر میشود، و هنگامی که متوجه شوند، در صورتی که چکی که دریافت کردهاند، وصول نمیشود، با سهولت زیادی میتوانند از لحاظ قضایی اقدام کنند، قطعاً اعتماد به چک به عنوان یک ابزار مبادله برای آنها بیشتر خواهد شد. تصور میکنم اعتبار چک افزایش پیدا کرده است و در مسیر اعتماد بیشتر قرار داریم، ولی بیشتر مردم همچنان نسبت به بسیاری از مسائل مربوط به چک آگاه نشدهاند و همچنان راه زیادی برای طی این مسیر اعتماد باقی مانده است.