تب هیجان
آیا رونق بورس ادامه خواهد داشت؟
بر مبنای تحلیلهای انجامشده بر روی دادههای معاملات بورسی طی موج صعودی اخیر برخلاف موج صعودی منتهی به زمستان 1392 شاهد حضور تعداد زیادی سرمایهگذار حقیقی با سرمایه محدود هستیم در حالی که در رشد قبلی (1392) شاهد ورود تعداد محدودتری سرمایهگذار حقیقی با سرانه سرمایه بالاتر بودیم.
بر مبنای تحلیلهای انجامشده بر روی دادههای معاملات بورسی طی موج صعودی اخیر برخلاف موج صعودی منتهی به زمستان 1392 شاهد حضور تعداد زیادی سرمایهگذار حقیقی با سرمایه محدود هستیم در حالی که در رشد قبلی (1392) شاهد ورود تعداد محدودتری سرمایهگذار حقیقی با سرانه سرمایه بالاتر بودیم.
آشنایی و حضور هرچه بیشتر اقشار جامعه در بازار سرمایه فرصتی است مهم برای هدایت نقدینگی و سرمایههای خرد مردم به سمت حوزههای مولد اقتصادی و همچنین بستری فراهم میکند جهت اعمال بسیاری سیاستهای کلان از طریق بازار سرمایه، موضوعی که البته پیشنیازهای خود را دارد
رشد شرکتکنندگان در عرضه اولیه نماد رشد تعداد فعالان بازار
در نمودار زیر تعداد شرکتکنندگان در عرضههای اولیه انجامشده در سال 1398 ارائه شده است، همانگونه که قابل مشاهده است شاهد یک روند صعودی بسیار قابل توجه هستیم، هرچند قسمتی از این رشد ناشی از فعال شدن کدهای سهامداران حقیقی توسط دوستان و بستگان آنها بوده و لزوماً نمیتوانیم بگوییم بیش از یک میلیون شخص حقیقی مستقیماً در عرضه اولیهها مشارکت داشتهاند، اما قسمت قابل توجهی از آن بهواقع ناشی از افزایش آگاهی جامعه و افزایش اشتیاق در جهت فعالیت در بازار سرمایه است. از این لحاظ رشد تعداد کدهای شرکتکننده در عرضههای اولیه میتواند دیدگاهی در مورد روند افزایش اقبال به بازار سرمایه را نشان دهد، بهویژه رشد اخیر در تعداد افراد حاضر در عرضههای اولیه اخیر و همزمانی آن با موج صعودی اخیر بازار و افزایش حجم نقدینگی در آن، گویای این نکته است که روند تغییر تعداد شرکتکنندگان در عرضه اولیه میتواند شاخصی برای ارزیابی روند حضور آحاد جامعه در بازار سرمایه باشد.
بازار سرمایه و ثبات سیاسی
در تعاملی که با یکی از وزرا که عضو شورای عالی امنیت ملی نیز هست، حدود دو سال پیش داشتم مشخصاً نکات و پیشنهاداتی در رابطه با اثرات بازار سرمایه در افزایش امنیت ملی مطرح شد، در مقدمه آن بحث این نکته تاریخی را خدمت ایشان یادآوری کردم که بریتانیا زمانی از طریق افزایش اعطای تسهیلات مالی به مردم و توسعه مالکیت شخصی ملک مسکونی، جامعه خود را در برابر کمونیسم بیمه کرد، یعنی با استفاده از ابزارهای مالی از یک خطر سیاسی و فرهنگی جلوگیری کرد، وقت آن است که ما نیز با کمک ابزارهای مالی و اقتصادی ثبات سیاسی جامعه را در برابر تهدیدهای بیرونی افزایش دهیم.
هیچ بازاری مانند بازار سرمایه به سرعت به تحولات سیاسی (بهویژه اگر از نوع ناآرامی و بیثباتی سیاسی باشد) واکنش نشان نمیدهد. فعالان واقعی بازار سرمایه در عین اینکه به اهمیت وجود یک نیروی سیاسی سالم، عدم عوامگرایی و دارای دیدگاه بلندمدت معتقد هستند و میدانند چنین نیرویی در بلندمدت باعث توسعه اقتصاد و افزایش بازدهی سرمایه میشود، برای رسیدن به اهداف سیاسی خود راهکارهای غیرمدنی را نمیپسندند چراکه چنین مسیری سرمایه آنها را با خطر مواجه میکند.
بالا رفتن تعداد فعالان بازار سرمایه در موج صعودی اخیر هرچند در کوتاهمدت ممکن است خطراتی به همراه داشته باشد اما در صورت حفظ آنها در بازار، در بلندمدت مزایای کلانی در سطح جامعه به بار میآورد، حتی به جرات میتوان گفت این جماعت (فعالان واقعی بازار و نه صرفاً هر شخصی که دارای کد معاملاتی فعال است، کدهایی که ممکن است در اختیار دوستان و خویشاوندان وی باشد) در صورتی که تعداد آنها به رقمی بیش از پنج درصد جمعیت کشور برسد و برای حداقل 20 درصد دیگر نیز بتوان به صورت غیرمستقیم (از طریق صندوقها و سبدها) وابستگی به بازار سرمایه ایجاد کرد، میتوانند تبدیل به لنگر ثبات کشور شوند.
صحبتهایی که اخیراً توسط برخی مقامات بلندپایه کشور در مورد توسعه بازار سرمایه شده است، ایجاد کد بورسی بر مبنای تبدیل هر کد ملی به کد بورسی و تاسیس صندوقهای سرمایهگذاری غولآسا و چند هزار میلیاردی هرچند ممکن است با اهداف دیگری نظیر فروش داراییهای دولت یا حفظ نقدینگی سرگردان در بازار سرمایه باشد، اما در نهایت میتواند به تحقق هدف فوق کمک کند.
تعدیل شدت رشد و جلوگیری از سرخوردگی تازهواردان
انسان وقتی وارد یک عرصه جدید میشود، اتفاقاتی که در اوایل ورود برای او میافتد میتواند تا همیشه بر ذهنیت و دیدگاه وی تاثیرگذار باشد، شخصاً اعتقاد دارم بزرگانی نظیر وارن بافت و ری دالیو که هر دو در نوجوانی وارد بازار سرمایه شدهاند، اگر اولین تجربه آنها همراه با ضرر بود، هیچگاه در این بازار نمیماندند و به جایگاه فعلی نمیرسیدند. تازهواردانی که اخیراً به بازار پیوستهاند، با توجه به بازدههای سریعی که به دست آوردهاند احتمالاً ناخواسته دچار حالت ذهنی شوند که در آن از یک طرف صبوری برای کسب سود جایی نداشته باشد و از طرف دیگر طاقت دیدن افت قیمت را نیز ندارند، این افراد اگر شاهد کند شدن و حتی معکوس شدن روند سوددهی بازار شوند ممکن است رفتارهای هیجانی از خود بروز دهند که در نهایت منجر به خروج همراه با ضرر آنها از بازار و کسب یک تجربه منفی و احتمالاً عدم ورود مجدد به بازار شود. تجربه مثبت و منفی تازهکارها بسیار در اینجا مهم است و باید این مساله مدنظر مسوولان قرار گیرد.
مسوولیت اجتماعی نهادهای عمومی و خصوصی فعال در بازار
در این فصل جدید بازار که باعث رشد خیرهکننده و رویایی درآمد نهادهای فعال در بازار از جمله شرکتهای بورس و فرابورس و کارگزاریها شده است، این اشخاص حقوقی باید در قبال این توفیقات و سودها ادای دین کافی به جامعه داشته و مسوولیت اجتماعی خود در قبال اشخاص تازهوارد را ایفا کنند، آنچه ما شاهد هستیم حرکاتی خودجوش از سوی این نهادهاست و بحث مسوولیت اجتماعی (آنگونه که طی چند دهه اخیر توسط شرکتهای بزرگ در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفته است) جزئی از سیستم و استراتژی این نهادها قرار نگرفته است و رویکردی شفاف در مورد آن وجود ندارد.
بهمنظور افزایش ماندگاری حضور افراد در بازار سرمایه، جلوگیری از سرخوردگی این افراد و حتی احتمال بروز تنشهای اجتماعی (مشابه موضوع موسسات اعتباری غیرمعتبر) و افزایش سهم بازار سرمایه از سبد سرمایهگذاری آحاد جامعه در طول عمرشان (و در کل افزایش سودآوری پایدار نهادهای مالی فعال در این بازار) لازم است منشور مسوولیت اجتماعی بازار سرمایه تدوین و نقش همه نهادها (از جمله سازمان بورس و شرکتهای کارگزاری) تبیین شده و اجرای واقعی آن مورد توجه مسوولان اقتصادی و حتی سیاسی-امنیتی کشور قرار گیرد.