لزوم تنوعسازی در اقتصاد
ایلناز ابراهیمی از راههای تبدیل تهدیدات اقتصادی به فرصت میگوید
ایلناز ابراهیمی معتقد است که در یک سال گذشته شرایط باثباتتری در اقتصاد مشاهده میشود و در این شرایط باید سهمی را برای سیاستگذاری قائل شد. از نگاه او، در شرایط کنونی ثبات در بازار ارز مشاهده میشود و میتوان نگاه رو به جلویی برای اصلاحات اقتصادی داشت. عضو هیات علمی پژوهشکده پولی و بانکی معتقد است که با توجه به وابستگی بالای اقتصاد به درآمدهای نفتی در سالهای گذشته، جدایی اقتصاد به راحتی امکانپذیر نخواهد بود و اصلاحات اقتصادی باید همراه یک چشمانداز روشن در آینده اقتصاد باشد. از سوی دیگر، نیاز است که از سایر ظرفیتهای اقتصادی نظیر گردشگری به ویژه در حوزه سلامت برای تنوعسازی اقتصاد کشور بهره برد.
ایلناز ابراهیمی معتقد است که در یک سال گذشته شرایط باثباتتری در اقتصاد مشاهده میشود و در این شرایط باید سهمی را برای سیاستگذاری قائل شد. از نگاه او، در شرایط کنونی ثبات در بازار ارز مشاهده میشود و میتوان نگاه رو به جلویی برای اصلاحات اقتصادی داشت. عضو هیات علمی پژوهشکده پولی و بانکی معتقد است که با توجه به وابستگی بالای اقتصاد به درآمدهای نفتی در سالهای گذشته، جدایی اقتصاد به راحتی امکانپذیر نخواهد بود و اصلاحات اقتصادی باید همراه یک چشمانداز روشن در آینده اقتصاد باشد. از سوی دیگر، نیاز است که از سایر ظرفیتهای اقتصادی نظیر گردشگری به ویژه در حوزه سلامت برای تنوعسازی اقتصاد کشور بهره برد.
♦♦♦
در حالی که برخی از مسوولان عنوان کردند که اقتصاد کشور سرپا ایستاده است، از نگاه شاخصهای کلان چگونه میتوان این ارزیابی را داشت، آیا شاهدی وجود دارد که این اظهارنظر را تایید کند؟ آیا بحران اقتصادی پشت سر گذاشته شده است؟
باید ابتدا مشخص کرد که هدف اقتصادی چه بوده است و در این خصوص چه تلاشهایی صورت گرفته است؟ در برخی موارد، هدفگذاری ما برای رسیدن به یک رشد هشتدرصدی است و اقتصاد نیز شرایط طبیعی را میگذراند، در نتیجه ما انتظار داریم این هدف محقق شود، اما در برخی مواقع نیز مانند شرایط کنونی، عموماً هدف جلوگیری از آسیب به اقشار کمدرآمد و حفظ جریان دریافتها و پرداختها در اقتصاد است. ما باید با چشمان کاملاً باز اقتصاد کشور را تحلیل کنیم. اقتصاد کشور ما طی پنج دهه گذشته از محل درآمدهای نفتی ارتزاق میکرده است. این درآمدها باعث شده بود که نه بهرهوری معنی پیدا کند، نه به دنبال تکنولوژی تولید باشیم و نه حتی به فکر این باشیم که در تصمیمگیریها از افراد متخصص استفاده کنیم. حال شرایط به گونه دیگری رقم خورده است. درآمدهای نفتی به شدت کاهش پیدا کرده است، اما ما هنوز عادتهای 50ساله را داریم، در این شرایط انتظار تغییر و بهبودی وضعیت کاملاً دور از انتظار است. علاوه بر این، باید به این نکته توجه کرد که علاوه بر درآمدهای نفتی، سایر حوزههای اقتصادی نیز در دایره تحریم قرار گرفته است. یعنی اگر تنها از استفاده از درآمدهای نفتی منع میشدیم، این موضوع تا این حد بر اقتصاد کشور اثرگذار نبود. بنابراین اگر به دنبال راهحل هستیم، باید بدانیم که اول کجا هستیم و در گذشته چه کار کردیم. بنابراین اینکه در حال حاضر به فکر حمایت از دهکهای کمدرآمد و آسیبپذیر باشیم، موضوع درستی است که در دو سال اخیر نیز برخی تلاشهایی صورت گرفته است. از سوی دیگر، بانک مرکزی نیز تلاش کرده در این شرایط ثبات را در بازار ارز برقرار کند. در حال حاضر اقتصاد به یک تعادلی رسیده و این موضوع نشان میدهد که ما به مرور جایگاه خود را پیدا کردهایم.
بنابراین آیا سیاستهایی که از سمت سیاستگذار اتخاذ شده باعث نشده که رفاه خانوارها بیش از حد ضعیف شود؟
ببینید در حال حاضر ما یک تورم بالا داریم که این تورم بر دهکهای کمدرآمد اثر بیشتری دارد و باعث کاهش رفاه آنها شده است. زیرا سبد مصرفی دهکهای درآمدی با یکدیگر متفاوت است. طبیعی است که برخی از کالاهای اساسی در سالهای گذشته با افزایش قابل توجه قیمتی روبهرو بوده و در نتیجه این فشار بر اقشار نیازمند بیشتر احساس شده است. اینکه شرایط به حالت تعادل بازگشته است، به نظر میرسد که برخی حاصل نیروهای بازار بوده و البته سیاستگذاریهایی نیز صورت گرفته است. به عنوان مثال، نمیتوان انتظار داشت که نرخ ارز بر سطح 18 هزار تومان پایدار باشد، زیرا در این نرخ عرضه افزایش پیدا میکند و نرخ را پایینتر میآورد. از سوی دیگر، بانک مرکزی و دولت نیز در برخی سیاستها این اطمینان را ایجاد کردند که میتوان در شرایط تحریمی نیز نرخ ارز را در یک بازه مشخص نگه داشت. این موضوع کمک میکند که اعتباری برای سیاستگذار ایجاد شود. البته در این شرایط برخی موضوعات نیز باید به مردم آموزش داده شود. به عنوان مثال بسیاری این پرسش را دارند که چرا با وجود ثبات نرخ ارز هنوز نرخ تورم وجود دارد و قیمتها کاهش پیدا نمیکند. در حقیقت باید به این نکته توجه کرد که گذر نرخ ارز از روی شاخص قیمتها نیاز به زمان دارد. بنابراین مشاهده میشود که تورم هنوز وجود دارد، اما از سطح نرخ آن در ماههای گذشته کاسته شده است. این اتفاق منحصربهفرد نیست و در تمام دنیا نیز این موضوع وجود دارد.
اگر در حال حاضر به تعادلی رسیدیم، آیا میتوان یک برنامهریزی برای دو سال آینده انجام داد و با توجه به این شرایط اصلاحات اساسی را در بخش بانکی، بودجهای و همچنین قیمت انرژی داشت؟
در حال حاضر کاهش درآمدهای نفتی فشار قابل توجهی بر اقتصاد آورده است و این موضوع قابل مشاهده است. اصلاحات اقتصادی، حتی در شرایط غیرتحریمی نیز موضوع دشواری بود، به نحوی که بسیاری از سیاستمداران آن را به آینده موکول میکردند، حال که از روی ناچاری قرار است به سمت اصلاحات اقتصادی حرکت کنیم، باید همه جوانب کار در نظر گرفته شود و باید در این شرایط مردم نیز همراه شوند. اصلاحات اقتصادی باید همراه با یک چشمانداز امیدوارکننده باشد، در غیر این صورت چرا باید مردم در درد این اصلاحات شریک شوند. باید از تجربه کشورها درسآموزی کنیم که چطور توانستند دوره گذار اصلاحات اقتصادی را مدیریت کنند. یکی از مهمترین نگرانیهایی که وجود دارد، این است که مردم ما در شرایط کنونی نمیتوانند یک چشمانداز بلندمدت و حتی کوتاهمدت را برای خود ترسیم کنند. این موضوع حتی محدود به یک قشر نیست و یک حالت بلاتکلیفی در وضعیت اقتصادی کشور وجود دارد. بنابراین اگر فکر میکنیم که به شرایط اصلاحات اقتصادی رسیدیم، باید ابزارهای لازم را فراهم کنیم. این جراحی اقتصادی، بسیار سخت است و اتفاقاً درد فراوانی نیز دارد. آیا ما به بیمار خود این امیدواری را دادیم که پس از این عمل سخت، روبهراه خواهی شد؟ ببینید در حال حاضر، این اجبار در بودجه به وجود آمده که درآمدهای نفتی کاهش یابد و این موضوعی است که باید از سالهای قبل اتفاق میافتاد. اما با توجه به سهلالوصول بودن درآمدهای نفتی، امکان این چشمپوشی وجود نداشت. در حال حاضر، در هزینههای جاری از درآمدهای نفتی استفاده نمیشود، اما نکته این است که درآمدهای نفتی به پرداختهای عمرانی محدود شده، که البته این درآمدها امکان دارد با توجه به این پیشبینی محقق نشود. در حال حاضر، حتی باید هزینههای عمرانی نیز از محل درآمدهای نفتی محقق شود، زیرا این پرداختهای عمرانی باعث میشود که شرایط اقتصادی بهبود یابد. اما همانطور که مشاهده میشود، در حال حاضر ما هزینههای زیادی داریم که جزو هزینههای جاری ما محسوب میشود. در این شرایط باید به فکر این باشیم که بتوانیم درآمدهای پایدار برای این هزینهها ایجاد کنیم. اگر بتوانیم بودجه را با توجه به شرایط جدید تنظیم کنیم و دچار کسری بودجه ساختاری نشویم، خب این موضوع بخشی از اصلاحاتی بوده که در سالهای گذشته به آرزو تبدیل شده بود. از سوی دیگر، میتوان شرایطی را ایجاد کرد که به جای اینکه به خامفروشی نفت گرایش پیدا کنیم، ارزش افزوده برای این منابع ایجاد و در نتیجه این منابع را صادر کنیم.
موضوع دیگری که وجود دارد این است که اگر به یک تعادل در بازارها رسیدیم، بعضاً مشاهده میشود که هنوز در برخی بازارها نظیر ارز افزایش 500تومانی در یک روز مشاهده میشود، آیا این موضوع تایید نمیکند که هنوز امکان نوسانات گسترده در بازارها وجود دارد؟
موضوع این است که شدت نوسان بسیار کاهش یافته و نوسان 500تومانی در زمانی که قیمت ارز به سطح 13 هزار تومان رسیده است، خیلی دور از انتظار نیست. این در حالی است که در سال گذشته امکان داشت که در یک روز دو هزار تومان به قیمت ارز افزوده شود. نکته دیگر اینکه این نوسانات نیز عمدتاً افزایشی نیست و در برخی موارد امکان کاهش قیمت ارز نیز وجود خواهد داشت. اما نکتهای که وجود دارد این است که نوسانات قیمتی در این بازارها یا سایر بازارهای دارایی منجر به ایجاد یک موج تقاضا نشود. در حقیقت نرخ ارز نیز مانند سایر کالاها باید متناسب با نرخ تورم تغییر یابد. اما نکته قابل توجه این است که باید دامنه مشخصی از این نوسانات برای ارز محدود شود. چهبسا که این دامنه طی یک سال اخیر ایجاد شده و اعتبار بانک مرکزی در سیاستگذاری ارزی افزایش یافته است. در حال حاضر بازار نسبت به سیاستهای بانک مرکزی واکنش افزایشی یا کاهشی نشان میدهد و در واقع اعتبار سیاستگذاری افزایش یافته است. از سوی دیگر، بانک مرکزی دست بالا را در بازار ارز دارد و اجازه نمیدهد این بازار محل جولان سفتهبازان باشد. از سوی دیگر، این سفتهبازان نیز نمیتوانند به راحتی مردم را وارد بازار ارز کنند و از راه کاهش یا افزایش ناگهانی، از این سرمایهها کسب سود کنند. در حال حاضر، این شرایط غالب شده و به دستاورد مهمی برای بانک مرکزی تبدیل شده است. بانک مرکزی نیز باید از این دستاورد محافظت کند. باید دوباره تاکید کنم که کشور در حال حاضر در بدترین شرایط از لحاظ تحریمهای ظالمانه به سر میبرد. در این شرایط، لازم است که سیاستها نیز متناسب با این شرایط تنظیم شود. به نظر میرسد یکی از مهمترین تصمیمات گرفتهشده از سوی بانک مرکزی، جلوگیری از خروج سرمایه بوده است. اینکه صادرکنندگان بتوانند ارز خود را وارد بازار کنند باعث میشود که جریان عرضه و تقاضای بازار تا حدود قابل توجهی تعدیل شود. باید توجه داشت با توجه به تحریمها و ابزارهای موجود بانک مرکزی، شرایط سختی در بازار ارز حکمفرماست و باید ثبات کنونی نرخ ارز را به فال نیک گرفت. از سوی دیگر، مشاهده میشود که در دنیا شرایط تحریمها تغییر یافته و ادامه استفاده از تحریمها باعث میشود که کشورها علیه این ابزار مخرب متحد شوند. اما این موضوعی است که احتمالاً در بلندمدت روی خواهد داد و باید در شرایط کنونی در کوتاهمدت تدابیر لازم را اتخاذ کرد.
بنابراین ثبات بازارها محصول عملکرد سیاستگذاران در یک سال گذشته بوده است؟
به هر حال تلاش دولت و بانک مرکزی این است که نوسانات و تلاطمات را در بازارهای مختلف تغییر داده و کنترل کند. اما موضوع این است که یکسری اصلاحات در کل اقتصاد اتفاق خواهد افتاد مبنی بر اینکه وابستگی اقتصاد به نفت کاهش پیدا کند که به واسطه این تغییر، کل اقتصاد باید به دنبال منابع جایگزین برای درآمدهای نفتی باشد. به عنوان مثال سالهای سال برای درآمدهای ارزی به گردشگری فکر نشده بود. در حالی که در یک سال گذشته بسیاری از شهرهای ما متوجه شدند که درآمد قابل توجهی از توریستهای درمانی میتوان به دست آورد. شهرهایی مانند تهران، تبریز، شیراز و... در سال گذشته میزبان مسافرانی از شهرهایی مانند عراق و جمهوری آذربایجان بودند که برای کارهای درمانی خود به این شهرها سفر کردهاند. زیرا پتانسیل قوی در زمینه نیروی انسانی در بخش بهداشت داریم که میتوانیم از درآمد حاصل به عنوان درآمد جایگزین درآمدهای نفتی استفاده کنیم. به همین ترتیب رویههای مختلف دیگر نیز اصلاح خواهند شد. اما اینکه همه این اتفاقات در عرض یک ماه رخ دهد امکانش نیست. در واقع در اقتصاد پدیدهای وجود ندارد که در کوتاهمدت اصلاح ساختار داشته باشد. زیرا در تمام فعالیتهای اقتصادی در تمام کشورها کمی لختی وجود دارد.
با توجه به اظهارنظرهای عنوانشده، از نگاه شما چه سیاستهایی باید بهکار گرفته شود که ایستادگی اقتصاد در برابر شوکهای احتمالی بیشتر باشد و در نتیجه بتوان شرایط مطمئنتری را در فضای اقتصاد کلان رقم زد؟
هرچقدر اقتصاد کمتر وابسته به عوامل خارجی باشد، طبیعتاً تابآوری بیشتری در مقابل شوکهای خارجی خواهد داشت. اگر بودجه کشور کمتر به درآمدهای نفتی وابسته بود، کمتر از ناحیه شوکهای منفی به درآمدهای نفتی متاثر میشد. همانطور که در سالهای گذشته، فارغ از اینکه میتوانیم صادرات انجام بدهیم یا خیر، در دورههایی که قیمت نفت افت میکرد همین اتفاقات میافتاد و بودجه دولت تحت تاثیر قرار میگرفت. اگر در همان سالها نیز وابستگی به درآمدهای نفتی کمتر بود، درجه تابآوری اقتصاد کشور بیشتر میشد.
یعنی در بلندمدت چارهای نداریم جز اینکه مانند کشورهای دیگر به این سمت حرکت کنیم که سهم نفت را در بودجه کمتر کرده و درآمدهای مالیاتی را در بودجه بیشتر کنیم و این نیازمند این است که نظام مالیاتی کارآمدی داشته باشیم و پایههای مالیاتی را افزایش دهیم. از سوی دیگر برای بسیاری از فعالیتهای اقتصادی که در نظام مالیاتی مالیات آنها بخشیده میشود مانند مالیات بر عایدی سرمایه و... مالیات در نظر بگیریم و اصلاحات لازم برای نظام مالیاتی در نظر گرفته شود. در پایان این نکته را تاکید میکنم که برای حرکت در هر مسیری باید ابتدا گامهایی برداشته شود. این گامها را نمیتوان همیشه به سرعت برداشت. بلکه بعضی اوقات باید گامهای کوچک ولی موثر برداشت. شرایط کنونی اقتصاد یکی از بهترین فرصتهاست که گامهای کوچک به سمت اقتصاد بدون نفت برداریم. یعنی یاد بگیریم که بدون درآمدهای نفتی هم میشود سرپا ایستاد و حرکت کرد.
شاید مهمترین سوال اقتصاد باید این باشد که از کجا میتوان درآمدهای ارزی غیرنفتی کسب کرد یا اینکه چطور صنایع ما بتواند از مونتاژکاری صرف به سمت تولید کالا با استفاده از مواد اولیه و واسطهای داخلی حرکت کند. حتی کارخانههایی شروع به فعالیت کنند که کالاهای واسطهای مورد نیاز بسیاری از صنایع ما را تولید کنند. در حال حاضر صدها صنعت در کشور وجود دارد که برای هرکدام میتوانیم گامهای کوچکی برداریم تا در میانمدت بتوانیم وابستگی خود را به درآمدهای نفتی کمتر کنیم و در نتیجه اثر شوکهای نفتی در اقتصاد را بیشتر از بین ببریم. این موضوع در مجموع کمک میکند که شرایط پایدارتری را برای اقتصاد ایجاد کنیم.
آیا میتوان عنوان کرد که خطر ونزوئلایی شدن از سر اقتصاد کشور ما گذشته است؟
ببینید شاخصهای سنجش اقتصاد ما با اقتصاد ونزوئلا متفاوت است. رویه انتشار پول در آن کشور غیرقابل ملاحظه بوده، این در حالی است که در اینجا چارچوبی برای رشد پایه پولی وجود دارد. از سوی دیگر، اقتصاد ما در شرایط کنونی تلاش میکند از اقتصاد تکمحصولی فاصله بگیرد. در این خصوص ظرفیتهای ویژهای در کشور ما وجود دارد که میتوان از این ظرفیتها استفاده کرد. مطمئناً شرایط پیش روی کشور به نحوی خواهد شد که به سمت شرایط بهتری حرکت کنیم، اگر که سیاستگذاریهای مناسبی در اقتصاد کشور صورت گیرد.