اعتیاد به یارانه
سیاستهای حمایتی صادرات را به چه روزی انداخته است؟
معین حسینپور: اقتصاد ایران در بسیاری از بخشها با یارانههای پنهان عجین شده است. اگرچه در طول ماهها و هفتههای اخیر بخشی از یارانه پنهانی که به مصرفکننده نهایی میرسد، پررنگ شده است، اما بخشهای تولیدی و صادراتی نیز از یارانههای پنهان حجیمی برخوردارند. محاسبات پژوهشی نشان میدهد برخی از بخشهای صادراتی به دلیل مشوقهای دولت یا انرژی ارزان به صادرات روی میآورند و اگر روزی این مشوقها و یارانهها قطع شود، صادرات آنها صرفه ندارد و قابلیت رقابت با کالاهای خارجی را نخواهند داشت. البته در دل این صادرات، انرژی تولیدشده در داخل نیز به کشورهای واردکننده صادر میشود. در کشوری که انرژی گران است و تولید یک کالا نمیصرفد، آن کالا را از کشوری که انرژی به هر دلیلی ارزان است، خریداری میکنند تا هم در انرژیاش صرفهجویی شود و هم کالای مورد نیازش تامین. البته تجارب کشورها نشان میدهد که مشوقهای صادراتی در مراحل اولیه صنعتی شدن حاکم بوده است. این گزاره در مورد تمامی کشورهای پیشرو از جمله انگلستان، آمریکا، ژاپن، فرانسه و چین صادق است. سیاستهای حمایتی از جمله وضع تعرفههای سنگین بر واردات، حمایت از تولیدات داخلی به شیوههای گوناگون و پرداخت یارانه به صادرکنندگان، ایجاد موانع غیرتعرفهای از طریق محدود کردن واردات و مصرف داخلی از سیاستهایی بوده که معمولاً دولتها برای توسعه صادرات خود بهکار گرفتهاند. اما در این کشورها، اکنون اقتصاد آزاد و تجارت آزاد حاکم است و دیگر خبری از سیاستهای قبلی حمایتی به شکل حجیم نیست (به استثنای آمریکا در زمان ترامپ). چراکه صنایع در این کشورها رشد کرده و توان ایستادگی و رقابت پیدا کردهاند. در حقیقت یارانههای دولت تا جایی پیش نرفته که فرصت نوآوری را از صنایع بگیرد و آنها را تنپرور کند. در حالی که در ایران ظرف پنج دهه، سیاستهای حمایتی همچنان بدون هیچ تغییر رویهای پابرجا بوده است. تداوم آنها، یک نوع اعتیاد را در صادرات ایران به وجود آورده است، به گونهای که تولیدکنندگان، بدون یارانه و مشوقهای دولتی، عاجز از حرکت میشوند. اقتصاددانان معتقدند حمایت از صنایع نوپا ضرورتی اجتنابناپذیر است، اما این حمایت باید هدفمند و در چارچوب یک سیاست صنعتی مشخص باشد و نه چک سفیدامضایی که تولیدکنندگان داخلی را از نوآوری و افزایش بهرهوری باز دارد. اما در ایران، یارانههای بیحساب و کتاب، عملاً انگیزه نوآوری و افزایش بهرهوری را در بسیاری از صنایع کشور از جمله خودروسازی کشت. البته از آن طرف، تولیدکنندگان و صادرکنندگان نیز حقی برای دریافت این یارانهها برای خود قائل هستند. چراکه در ایران، دولت به انگیزه راضی نگه داشتن اذهان عمومی، سیاستهایی را اجرا میکند که کاملاً بر ضد تولید و صادرات عمل میکند. واضحترین آنها ارز یارانهای برای واردات و سیاست ارزی میخکوبشده است که کاملاً برخلاف جهت منافع صادرکنندگان است. همچنین دولتها در ایران، هر زمان که اراده کنند، تصمیم به ممنوعیت برخی کالاهای صادراتی میگیرند. از این منظر برخی معتقدند، دولت ناچار به باجدهی در قالب یارانه به بخش تولید و صادرات است تا این ضررها را جبران کند. در این پرونده، کارشناسان بررسی میکنند که صادرات یارانهای از چه زمانی و در اثر چه سیاستهایی باب شده است و اگر این سیاست متوقف شود، چه اتفاقی در کشور رخ خواهد داد.