قربانی بزرگان
آیا ایران در تله رقابتهای بینالمللی گرفتار شده است؟
مرضیه محمودی: آیا آنچه بیش از چند دهه است منجر به کشمکش ایران و آمریکا با هم شده، صرفاً موضوع فعالیتهای هستهای است یا آنکه ممکن است این همه کشمش دلیل دیگری داشته باشد؟ مثلاً اینکه ایران در تله رقابتهای اقتصادی و بینالمللی آمریکا و چین گرفتار شده باشد؟
این گمانه تازهای است که محمد بهکیش، در سرمقاله 5 تیرماه در روزنامه دنیای اقتصاد به آن اشاره کرد. این اقتصاددان در این سرمقاله عنوان کرده «موج جدیدی از اتفاقات در جهان، در راه است که سبب میشود روابط اقتصادی و اجتماعی و در نتیجه روابط سیاسی دنیای چند دهه گذشته تغییر کند.» تغییری که گویا قرار است بیش از همه زندگی ما در ایران را تحت تاثیر قرار دهد. تغییری که گویا چند سال است آغاز شده بیآنکه ما بدانیم.
دکتر بهکیش در این سرمقاله به روند رشد چین و تبدیل شدن این کشور، به یکی از ابرقدرتهای اقتصادی در جهان اشاره میکند. ابرقدرتی که هم سرمایه بسیار در اختیار دارد و هم آخرین تکنولوژی روز را. اما به دو چیز نیاز مبرم دارد، بازاری جدید برای سرمایهگذاری و انرژی بسیار برای چرخاندن اقتصاد خود.
اما آنچه چین در این سالها به دست آورده، برای آمریکا که سالها اولین و مهمترین قدرت اقتصادی جهان بوده چندان خوشایند نیست. اگرچه آمریکا همچنان با قدرت میتازد و همچنان 24 درصد GDP دنیا را تولید میکند، اما نگران موقعیت و هژمونی خود بر جهان است. بهخصوص اکنون که متحدان چین مدام در حال رشد هستند و شرق آسیا به قدرتی عظیم بدل شده، اما در غرب، آمریکا تنها کشور قدری است که مقابل رقیب شرقی خود ایستاده و اروپا، بهعنوان متحد مهم آمریکا، توان گذشته را ندارد. اما آمریکا پیش از این رقبای دیگری را هم به زمین زده. مانند اتحاد جماهیر شوروی که آمریکا آن را با ابزار اقتصادی و تکنولوژیک به نابودی کشید و حالا در پی راهی است برای کنترل چین و چه چیزی بهتر از دست گذاشتن روی دو نیاز اصلی این کشور، بازار و انرژی خاورمیانه.
چین روزانه نزدیک ۱۰ میلیون بشکه نفت در سال ۲۰۱۸ وارد کرده و به شدت نیازمند تجهیز گاز برای گردش چرخ صنایع خود است. 30 درصد نفت جهان از خاورمیانه صادر میشود و ایران دارای ذخایر نفت و انرژی مهمی در دنیاست. نیاز چین به انرژی در حدی است که این کشور میخواهد نفت و گاز را با خط لوله به کشور خود منتقل کند تا ریسک حملونقل دریایی و عبور از آبراههها را کاهش دهد. اما آمریکا سناریوی دیگری در ذهن دارد. او در پی تسلط بر خلیج فارس است. سالها در این منطقه هزینه داده و کشورهایی را تحت نفوذ خود آورده و اگر بتواند ایران را هم به لیست خود اضافه کند، آنوقت است که شریان انرژی خاورمیانه دست آمریکا خواهد بود و چین باید بر اساس مناسباتی عمل کند که آمریکا میخواهد. مخلص کلام دکتر بهکیش آن است که چین انرژی میخواهد و آمریکا، حفظ مقام اولی اقتصاد جهانی را. این دو خواسته در صورتی محقق میشود که یکی نبض بازار انرژی خاورمیانه را به دست بگیرد و بر آن یکی غلبه کند. اینجاست که گمانه جدیدی مطرح میشود. اینکه آیا ممکن است کشمکش موجود میان ایران و آمریکا فقط مرتبط با مسائل نوشتهشده فعلی، از جمله مسائل اتمی نباشد بلکه، این همه تنها یک دلیل داشته باشد و آن اینکه ایران در تله رقابتهای بینالمللی گرفتار آمده باشد؟