تهدید یا فرصت؟
تحریم کامل نفت ایران چه اثری بر اقتصاد میگذارد؟
مرضیه محمودی: دوم اردیبهشتماه، آمریکا رسماً پایان معافیت نفتی ایران را اعلام کرد تا وعده خود برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران را وارد فاز تازهای کند. وعدهای که هم قیمت جهانی نفت را تحت تاثیر قرار میدهد، هم برخی از هزینههای شهروندان آمریکایی را و هم از همه مهمتر اقتصاد ایران را. قیمت جهانی نفت، چند روزی است روند صعودی گرفته، عربستان و امارات متحده عربی متعهد شدهاند جای خالی ایران در بازار جهانی نفت را پر کنند و اجازه افزایش قیمت جهانی نفت را ندهند. برخی از خریداران نفت ایران مانند هند و چین در تلاشند تا معافیتهای جدیدی برای خرید نفت از ایران بگیرند و هزینه تامین نفت خود را به حداقل برسانند. آمریکا اما در تلاش برای فشار حداکثری بر اقتصاد ایران است و به همین دلیل تاکید دارد که هیچ معافیتی برای هیچ کشوری وجود ندارد. اما اقتصاد ایران چقدر از این تحریم نفتی تاثیر میپذیرد؟ با مروری بر آمارها میتوان به این سوال جواب داد. 30 درصد بودجه سال 98 ایران به صادرات نفت وابسته است. یعنی از کل هزینه 407 هزار میلیاردتومانی سالانه دولت، 148 هزار میلیارد تومان باید از محل فروش نفت تامین شود. آمار میگوید ایران برای دستیابی به این میزان از درآمد نفتی باید روزانه بین 5 /1 تا 2 /1 میلیون بشکه نفت صادر کند. آن هم با فرض اینکه تحریمهای بانکی مانع از ورود ارز حاصل از فروش نفت به ایران نشود و ایران کل این درآمد را به صورت ارزی وارد کشور کند و نه به شکل کالا. فرضی که ناشدنی است. در تحریمهای دور اول سه کشور یونان، تایوان و ایتالیا، صادرات نفت خود از ایران را به صفر رساندند. در چند ماه گذشته ترکیه، هند، کره جنوبی، چین و ژاپن تنها خریداران رسمی نفت ایران بودهاند که به طور میانگین حدود 5 /1 میلیون بشکه نفت از ایران خریدهاند. تحریمهای جدید، احتمالاً این رقم را به نصف میرساند؛ حدود 700 تا 800 هزار بشکه در روز که میتواند نهایتاً بین 10 تا 15 میلیارد دلار برای ایران درآمد سالانه داشته باشد. رقمی معادل یکپنجم درآمد نفتی ایران در سال 1395، یکششم درآمد نفتی سال 96 و یک دوازدهم درآمد نفتی ایران در سال 1390.
حاصل این شرایط کسری بودجه بیسابقه دولت خواهد بود. کارشناسان میگویند با افت درآمد نفتی، دولت حتی در تامین نیازهای ضروری خود هم با مشکل مواجه میشود. احتمالاً آسانترین راه تامین کسری بودجه برای دولت استقراض از بانک مرکزی است. اشتباهترین کاری که میتواند تورم تاریخی در اقتصاد ایران ثبت کند. در این شرایط اما تنها درآمدهای نفتی مورد تهدید نیست. اقتصاد ایران در دو فصل پیاپی نرخ رشد منفی را تجربه کرده و همه پیشبینیها حاکی از تداوم نرخ رشد منفی اقتصادی در دو سال آینده است. تعمیق رکود قطعاً بر مالیاتدهی واحدهای مختلف اثر سوء میگذارد و مالیات هم به نحوی تامین بودجه جاری دولت را با مشکل مواجه میکند. افت درآمد نفت و کاهش درآمدهای نفتی، مخمصه بزرگی برای دولت است و تبعات بیشماری دارد اگر نتواند کاری کند.