منتقدان جمعه
چرا انتقادات اقتصادی ائمه جمعه محدود به مساله گرانی است؟
«تعداد نمازخوانهای نماز جمعه کم شده است.» این جمله صادق زیباکلام که ناظر بر کاهش تاثیر این تریبون دیرپا است، نهتنها به کرات از سوی همفکرانش به انحای مختلف تکرار شده، بلکه فعالان اصولگرا نیز بارها در اظهاراتی مشابه، گلهگذاری خود را از روند کنونی این نهاد موثر ابراز داشتهاند.
هیرش سعیدیان: «تعداد نمازخوانهای نماز جمعه کم شده است.» این جمله صادق زیباکلام که ناظر بر کاهش تاثیر این تریبون دیرپا است، نهتنها به کرات از سوی همفکرانش به انحای مختلف تکرار شده، بلکه فعالان اصولگرا نیز بارها در اظهاراتی مشابه، گلهگذاری خود را از روند کنونی این نهاد موثر ابراز داشتهاند. محمدصالح مفتاح مدیر مسوول سایت اصولگرای فردا میگوید: «نماز جمعه امروز موجساز و پیشقراول نیست و دیگر متدینین هم رغبتی برای آمدن به نماز جمعه ندارند.» رحیمپورازغدی نیز در نهیبی، هشدار داد که: «نماز جمعه تریبون تکرار و کلیگویی بیفایده نیست.» با این همه مدافعان سیاستهای فعلی نماز جمعه در استدلالی بالنسبه معقول اظهار میدارند که اگر حرف منتقدان مبنی بر کاهش تاثیر تریبون نماز جمعه درست است، پس چرا آنها هر بار چنین واکنشهای گستردهای به خطبههای نماز جمعه اظهار میدارند؟ واقعیت آن است که تریبونهای نماز جمعه هنوز یکی از تاثیرگذارترین و فراگیرترین پیام رسانهای کشور محسوب میشود. هر هفته قریب ۹۰۰ امام جمعه با دسترسی کمنظیر به مخاطبانی (دهکهای پایین درآمدی، طیف مذهبی، اهالی قصبات و شهرهای کوچک،...) که رسانههای سنتی غالباً از همصحبتی با آنها محروماند، سخنرانی توجیهی (Briefing session) برگزار میکنند. اهالی تدبیر و امید هیچگاه نارضایتی خود را از نوع پرداختن به مسائل اقتصادی توسط برخی خطبا پنهان نکردهاند. علیرضا رحیمی، نماینده مردم تهران، میگوید: «اظهارات خطیب نماز جمعه در انتقاد از FATF از جنس موجی است که مخالفان FATF به سوی مجلس در پیامکها و طومارها طی چند ماه گذشته و روزهای اخیر روانه کردهاند.» این در حالی است که در 28 /۲ /۱۳۹۰ زمانی که وزیر امور اقتصادی دولت مهرورز برای تصویب این لایحه به رئیس مجلس نامه نوشت، این تریبون به آن اعتراضی نکرد. در مورد مشابه از عملکرد متفاوت: در برهه شوک تورمی سال ۱۳۹۱ که بر اساس آمار نهچندان قابل اتکای مرکز آمار وقت نرخ رسمی تورم شهری 5 /31 درصد بود، این تریبون مردم را دعوت به «صبر و شکیبایی» میکرد. افزایش نرخ ۲۰۰ تا ۳۰۰درصدی نرخ برخی خودروهای پرتیراژ از سال 84 تا 92 و رشد قابل ملاحظه قیمت تعدادی از اقلام کالاهای اساسی نیز، خللی در این همدلی مشفقانه وارد نکرد. با آنکه دولت حسن روحانی از امتیاز نفت ۱۱۰دلاری سال ۱۳۹۰ برخوردار نیست و درآمدهای نفتیاش از ابتدای استقرار تا سال قبل (۱۳۹۶) «از 273 میلیارد دلار» فراتر نرفته است که در مقایسه با درآمدهای دولت قبل (618 میلیارد دلار بر اساس آمارهای بانک مرکزی) بسیار کمتر است و به لحاظ تحریمی نیز در شرایط سختتری قرار گرفته، اما از نگاه مهربانانه برخی از خطبای سریعالکلام محروم بوده. ربط دادن نرخ «گوشت به برجام» و انداختن تمام تقصیرها به گردن قوه مجریه، اقتصادیهای دولت دوازدهم را آزردهخاطر کرده است. آنها خواستار تبیین ریشهایتر مسائل اقتصادی از این تریبون هستند و انتقاد «بیمحابا» از گرانی را سازنده نمیدانند. تاثیر کلام نماز جمعه بر دولت تا به حدی است که به گزارش ایسنا محمدباقر نوبخت یکبار گفت: «همین تریبون نماز جمعه دولت را مجبور کرد 35 هزار میلیارد تومان به مالباختگان موسسات مالی بدهد.» با این سطح از حساسیت دولت به جانِ کلام نماز جمعه، باید دید که چرا نگاه اهل خطبه در مسائل اقتصادی با دولت چنین سرد است؟