شناسه خبر : 29496 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دست‌به‌عصا

چقدر از مشکلات اقتصاد ایران محصول ترس سیاستمداران از تغییر است؟

فرقی نمی‌کند بحث بر سر یارانه انرژی باشد یا نظام بانکی یا قیمت ارز؛ پای اصلاحات جدی که به میان بیاید، دست و دل سیاستمداران برای هر کاری می‌لرزد. اصلاحات جدی که هیچ، کار به جایی می‌رسد که به عنوان مثال در شرایطی که پس از جهش‌های ارزی، قیمت خودرو در بازار آزاد به دو برابر قیمت رسمی کارخانه‌ای آن رسیده و رانت‌های فراوانی را باعث شده، نه‌تنها حرف‌های اقتصاددانان برای آزادسازی بازار و قیمت خودرو شنیده نمی‌شود، خبر می‌رسد که «رئیس‌جمهور با افزایش قیمت خودرو مخالف است».

هادی چاوشی: فرقی نمی‌کند بحث بر سر یارانه انرژی باشد یا نظام بانکی یا قیمت ارز؛ پای اصلاحات جدی که به میان بیاید، دست و دل سیاستمداران برای هر کاری می‌لرزد. اصلاحات جدی که هیچ، کار به جایی می‌رسد که به عنوان مثال در شرایطی که پس از جهش‌های ارزی، قیمت خودرو در بازار آزاد به دو برابر قیمت رسمی کارخانه‌ای آن رسیده و رانت‌های فراوانی را باعث شده، نه‌تنها حرف‌های اقتصاددانان برای آزادسازی بازار و قیمت خودرو شنیده نمی‌شود، خبر می‌رسد که «رئیس‌جمهور با افزایش قیمت خودرو مخالف است».1

گویی سیاستمداران ما فوبیای اصلاحات اقتصادی دارند. مسعود نیلی در گفت‌وگوی اخیر خود با «تجارت فردا» خاطره جالبی درباره نگاه دولتمردان ایرانی به نرخ ارز تعریف می‌کند: «همه روسای دولتی که با آنها کار کرده‌ام دنبال این بودند که نرخ ارز کاهش پیدا کند یا حداقل اینکه مقدار اسمی آن ثابت بماند... یادم هست در نشست شورای اقتصاد در آبان‌ماه 1367 زمانی که اولین گزارش برنامه اول را ارائه می‌کردم، وقتی به نرخ ارز رسید، نخست‌وزیر محترم گفتند شما باز هم می‌خواهید درباره نرخ ارز همان حرف‌ها را بزنید؟ گفتم طبیعتاً بله. من دارم درباره متغیرهای کلان صحبت می‌کنم که یکی از آنها ارز است. ایشان گفتند: من از جلسه خارج می‌شوم و آقای زنجانی جلسه را اداره کنند. هر وقت تمام شد من برمی‌گردم. شبیه به این ادبیات را من می‌توانم از دولت‌های بعدی هم برای شما بگویم.»2 روایت نیلی نشان می‌دهد سیاستمداران ایرانی هم نسبت به مقوله‌های اقتصاد کلان ناآگاهند و اصلاً اقتصاد را به عنوان علم نمی‌شناسند و هم نسبت به «جراحی اقتصاد» فوبیا دارند.

می‌گویند «ترس برادر مرگ است». در شرایطی که به اعتقاد بسیاری از ناظران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، دوره چهارساله دولت دوازدهم یکی از آخرین فرصت‌ها برای اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران است، این ترس نگران‌کننده‌تر هم می‌شود. نیلی می‌گوید: «بدون شک دولت دوازدهم فرصتی دست‌نیافتنی برای چند اصلاح ساختار بود و تحلیل من این است که شاید بعد از این دولت دیگر مجال اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران فراهم نشود.»3 معضلات امروز اقتصاد ایران البته محصول یک دوره و یک دولت خاص نیستند، اما انباشت آنها در طول دهه‌های متمادی و ترس سیاستمداران از وارد شدن به پروسه اصلاحات اقتصادی باعث شده وخامت اوضاع روزبه‌روز بیشتر شود. در انجام هرگونه اصلاحات، سه پیش‌شرط «دانستن، خواستن و توانستن» سیاستگذار مطرح است. اگر فرض را بر این بگذاریم که با وجود هشدارهای اقتصاددانان، شرط «دانستن» فراهم آمده و با مفروض گرفتن حسن‌نیت سیاستمداران، شرط «خواستن» نیز تامین‌شده است، مساله اصلی داشتن ظرفیت انجام اصلاحات بزرگ اقتصادی است. اینجاست که می‌توان سوال کرد آیا فوبیای سیاستمداران نسبت به هرگونه جراحی اقتصادی ناشی از آگاهی آنها از «نتوانستن»هایشان است؟

پی‌نوشت‌ها:
1- خبر شماره 1889798 خبرگزاری تسنیم.
2- «کلوزآپ»؛ میزگرد مسعود نیلی و محسن جلال‌پور، شماره 295 «تجارت فردا»، 3 آذر 97.
3- همان.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها