بهبود کوتاهمدت
اشتغال به چه نقطهای رسید؟
بازار کار ایران پس از حدود یک دهه عدم افزایش تعداد شاغلان، طی سه سال گذشته افزایش نسبتاً قابل توجهی از نظر میزان اشتغال داشته است و با افزایش بیش از سالانه 600 هزار نفر، تعداد کل شاغلان کشور از 21 میلیون و 300 هزار نفر در سال 1393 به 23 میلیون و 400 هزار نفر در سال 1396 رسیده است.
بازار کار ایران پس از حدود یک دهه عدم افزایش تعداد شاغلان، طی سه سال گذشته افزایش نسبتاً قابل توجهی از نظر میزان اشتغال داشته است و با افزایش بیش از سالانه 600 هزار نفر، تعداد کل شاغلان کشور از 21 میلیون و 300 هزار نفر در سال 1393 به 23 میلیون و 400 هزار نفر در سال 1396 رسیده است. این در حالی است که بنابر اعلام بانک مرکزی رشد تولید ناخالص داخلی به قیمتهای ثابت در سال 1394، منفی 6 /1 درصد و در سال 1395 با توجه به رشد قابل توجه صادرات بخش نفت 5 /12 درصد بوده است. رشد ارزش افزوده بخشهای صنایع و معادن و خدمات نیز در سال 1395 به ترتیب 2 /2 و 6 /3 درصد گزارش شده که هر دو شاخص فوق در سال 1394 رشد منفی داشتهاند. اگرچه رشد ارزش افزوده بخشهای اشتغالزای اقتصاد ایران مقادیر بالایی نداشته و حتی در سال 94 رشدهای منفی نیز داشته است، اما مشاهده میشود اشتغال کل کشور افزایش یافته است. آمار ارائهشده از سوی مرکز آمار نشان میدهد روند افزایش اشتغال تجربهشده در سالهای 1394 تا 1396، در فصل اول سال 1397 نیز ادامه پیدا کرده و اشتغال کل در بهار 1397 نسبت به بهار 1396 افزایش تقریباً 750 هزارنفری را نشان میدهد. بنابراین با توجه به وضعیت آماری اشتغال به نظر میرسد بهرغم پایین بودن رشد اقتصادی در بخشهای صنعت و خدمات میزان اشتغال در این بخشها افزایشی است. از سوی دیگر با وجود افزایش تعداد شاغلان کل کشور با توجه به افزایش نرخ مشارکت، نرخ بیکاری نیز افزایش یافته است. میزان نرخ بیکاری در بین جوانان 15 تا 29ساله دارای تحصیلات دانشگاهی نیز به ارقام بسیار بالایی رسیده است. نرخ بیکاری زنان و مردان جوان دارای تحصیلات دانشگاهی در سال 1396 به ترتیب حدود 45 و 25 درصد بوده است. در نتیجه به نظر میرسد سوال مهمی که اقتصاد ایران با آن روبهروست این است که آیا افزایش اشتغال با روند ایجادشده میتواند در مهار مشکلات کلیدی بازار کار ایران مانند نرخهای بالای بیکاری جوانان و زنان تحصیلکرده موثر باشد.
بنابراین شرایط موجود بازار کار در ایران نشان میدهد بهرغم عدم تغییرات زیاد در متغیرهایی مانند رشد اقتصادی، بازار کار و اشتغال طی سه سال گذشته روند رو به رشدی را داشته است. نمودار یک روند اشتغال فصلی کشور طی سال 1392 تا فصل اول 1397 را نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود تاکنون اشتغال کشور از روندی صعودی برخوردار بوده است.
اگرچه روند افزایش اشتغال نسبت به دورههای گذشته وضعیت مطلوبتری را نشان میدهد، اما باید توجه شود که این روند افزایشی لزوماً متاثر از بهبود شرایط اقتصادی کشور نیست و برآمده از افزایش مشارکت اقتصادی جمعیت در سن کار کشور است. برای بررسی دقیقتر وضعیت بازار کار در نمودار 2 روند بیکاری کل کشور طی سالهای 1393 تا 1397 ترسیم شده است. همانطور که مشاهده میشود طی سه سال گذشته روند جمعیت بیکار نیز افزایشی بوده است و از ابتدای سال 1395 تاکنون در تمام فصول همواره بالای سه میلیون نفر از جمعیت فعال کشور را بیکاران تشکیل میدهند که نشان میدهد سطح جمعیت بیکار در کشور همواره در سطوح بالاتری از گذشته قرار گرفته است.
در نمودار 3 نیز تعداد بیکاران به تفکیک زنان و مردان ترسیم شده است. همانطور که قابل مشاهده است میزان بیکاران مرد و زن کشور در سال 1395 به ترتیب بالای دو و یک میلیون نفر بوده است که نشان میدهد ساختار جمعیت بیکار کشور افزایش با دامنه کوچک اما باثباتی را داشته است.
شرایط ایجادشده در مورد بیکاری کل کشور بیشترین اثر خود را بر نرخ بیکاری جوانان داشته است. همانطور که در نمودار 4 مشاهده میشود، نرخ بیکاری کل و جوانان طی سالهای گذشته روند افزایشی نسبتاً کندی داشته است. بنابراین افزایش اشتغال چندان اثری بر نرخ بیکاری کل و بالاخص جوانان نداشته است و نرخ بیکاری جوانان طی دو سال اخیر در حدود 30 درصد همواره در نوسان بوده است.
برای بررسی دقیقتر عملکرد بازار کار ایران از نظر موفقیت در ایجاد شغل برای جوانان در نمودارهای 5 و 6 ترکیب سنی نرخ بیکاری و تعداد شاغلان افزوده شده طی دو سال 1394 و 1395 ترسیم شده است. بخش عمدهای از افزایش اشتغال در بین زنان و مردان شهری را که بیشترین سهم را در افزایش اشتغال داشتهاند افراد گروه سنی بیش از 35 سال تشکیل میدهند و حتی در بین مردان شهری گروه سنی 20 تا 29ساله طی دو سال گذشته تعداد شاغلان کاهش یافته است. در مورد زنان شهری نیز همین پدیده مشاهده میشود. اگرچه در سال 1395 بیش از 300 هزار نفر بر تعداد شاغلان زن در مناطق شهری کشور افزوده شده است، اما تنها 30 درصد این افزایش شامل افراد 20 تا 34 ساله میشود و حدود 70 درصد افزایش اشتغال در گروههای سنی بالای 35 سال اتفاق افتاده است.
بنابراین افزایش اشتغال طی دو سال گذشته در هماهنگی با وضعیت بیکاری در کل کشور نبوده است و اتفاقاً در گروههای سنی بالاتر از 34 سال این افزایش رخ داده است که از نرخ بیکاری پایینتری برخوردار هستند. نرخ بیکاری مردان شهری در گروههای سنی 15 تا 29ساله از 19 درصد در سال 1393 به 6 /22 درصد در سال 1395 رسیده است و همین نرخ برای زنان شهری در زمان مشابه از 5 /45 درصد به 47 درصد رسیده است. این پدیده نشان میدهد اگرچه تعداد شاغلان کشور افزایش یافته است اما گروههای جوان که اتفاقاً بار اصلی بیکاری را در اقتصاد ایران به دوش میکشند از این تغییر بینصیب ماندهاند و اشتغال زنان شهری 15 تا 29ساله تنها 50 هزار نفر افزایش یافته در حالی که تعداد بیکاران همین گروه سنی در سال 1395، 548 هزار نفر بوده است. در مورد مردان وضعیت بغرنجتری وجود دارد و بهرغم وجود 902 هزار نفر جوان شهری بیکار در سال 95، میزان اشتغال آنها در سال 1395، 130 هزار نفر کاهش یافته است. بنابراین بهرغم افزایش قابل توجه اشتغال طی دو سال گذشته بهبودی در وضعیت بیکاری زنان و مردان جوان مشاهده نمیشود.
از نظر وضعیت تحصیلی نیز افزایش اشتغال ایجاد شده طی سه سال گذشته کمکی به حل معضل بیکاری جوانان تحصیلکرده نکرده است. در سال 95 حدود 70 درصد از افراد بیکار دارای فوقدیپلم و لیسانس را جوانان کمتر از 30 سال تشکیل دادهاند در صورتی که در میان شاغلان تنها حدود 25 درصد افراد زیر 30 سال هستند. به همین ترتیب سهم جوانانی که دارای مدرک تحصیلی فوقلیسانس و دکترا هستند از اشتغال پایین و از بیکاری بالاست. بنابراین چرخه ایجاد اشتغال در کشور تناسبی با سطح تحصیلی افراد بیکار و در آستانه ورود به بازار کار جوان ندارد و همچنان بیشترین سهم از بیکاران کشور متعلق به افراد جوان تحصیلکرده است.
نمودار 6 مساله بغرنج بیکاری جوانان تحصیلکرده را نشان میدهد. در سال 96 نرخ بیکاری مردان جوان دارای تحصیلات فوقدیپلم و لیسانس به بیش از 30 درصد و برای زنان جوانان به بیش از 50 درصد رسیده است و سطوح عالی تحصیلی فوقلیسانس و دکترا نیز از وضعیت مشابهی برخوردار هستند در حالی که نرخ بیکاری جوانانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند به مراتب پایینتر است. بنابراین اشتغالزایی سالهای گذشته در حل معضل بیکاری افراد دارای تحصیلات دانشگاهی ناموفق بوده است.
مشاغل ایجادشده در کشور در رشتهفعالیتهایی که بتواند معضل بیکاری افراد تحصیلکرده را سامان بدهد ایجاد نشده و در کسبوکارهای خرد و کوچک که متقاضی سطح تحصیلات بالایی نیستند شاهد افزایش اشتغال هستیم. برای شناسایی ساختار رشتهفعالیتهای موجود در بازار کار ایران بر اساس سطح تحصیلات، در نمودارهای 8 و9 سهم رشتهفعالیتهای مختلف در جمعیت شاغل به تفکیک گروههای تحصیلی و مردان و زنان در سال 1396 گزارش شده است. ساختار موجود اشتغال کشور نشان میدهد بخش اداری عمومی، بهداشت و آموزش بیشترین متقاضی نیروی کار دارای تحصیلات عالی را دارد و در سال 1396، 37 درصد مردان و 64 درصد زنان دارای تحصیلات عالی در این بخش شاغل بودهاند. در نتیجه این رشتهفعالیت یکی از کاندیداهای جذب جوانان تحصیلکرده بیکار است اما باید توجه شود که سهم بالایی از تقاضای نیروی کار در این رشتهفعالیت به بخش دولتی اقتصاد ایران تعلق دارد که با توجه به محدودیتهای بخش دولتی امکان توسعه و افزایش اشتغال از سوی دولت در آن مهیا نیست. بخش صنعت ساخت پس از بخش اداری عمومی، بهداشت و آموزش عمدهترین رشتهفعالیتی است که افراد تحصیلکرده در آن شاغل هستند، اما همانطور که مشاهده میشود سهم بسیار کمی از اشتغال افراد تحصیلکرده را شامل میشود. در سال 1396 در بین زنان و مردان تحصیلکرده شاغل تنها 9 و 14 درصد آنها در بخش صنعت شاغل بودهاند. در کشورهای توسعهیافته بخش صنعت در ایجاد مشاغل مورد نیاز افراد تحصیلکرده از اهمیت کلیدی برخوردار است و بخشهای تحقیق و توسعه صنعتی در زمره متقاضیان اصلی تحصیلات عالی دانشگاهی هستند.
بنابراین در کشورهای توسعهیافته رشتهفعالیتهای مرتبط با صنعت ساخت به علت ویژگیهایی مانند سطح بالاتر تخصصی بودن و تنوع تقسیم کار در آنها از سطح بالای بهرهوری برخوردار هستند و تناسب زیادی با ویژگیهای نیروی کار جوان تحصیلکرده دارند. متاسفانه در ایران بخش صنعت این ویژگی را ندارد به همین دلیل سهم بیشتری از افراد دارای تحصیلات دیپلم و پایینتر نسبت به افراد دارای تحصیلات دانشگاهی جذب این رشتهفعالیت میشوند. همچنین در بخش خدمات نیز رشتهفعالیتهایی مانند واسطهگری مالی به علت ارتباط با بازارهای مالی مانند بانکها و بیمه از پتانسیل بالایی در جذب جوانان تحصیلکرده برخوردار است، اما همانطور که مشاهده میشود سهم بسیار کمی در اشتغال افراد دارای تحصیلات دانشگاهی دارد.
در نتیجه همانطور که توضیح داده شد، اگرچه افزایش اشتغال کشور طی سه سال اخیر و فصل اول سال 1397 بیسابقه بوده است، اما دامنه آن هنوز به بخشها و رشتهفعالیتهای دارای بهرهوری بالا که امکان ایجاد فرصت شغلی برای افراد تحصیلکرده را دارند، گسترش نیافته است. به نظر میرسد بخش عمدهای از افزایش اشتغال سالهای اخیر نیز بیشتر به دلیل ثبات نسبی اقتصادی و کاهش سطح تورم است که باعث میشود مشاغل خرد و کوچک امکان تشکیل و ادامه حیات داشته باشند که متاسفانه تحولات چند ماه گذشته این مشاغل را نیز در آستانه بحران قرار داده است. در نمودار 10 این مساله کاملاً قابل مشاهده است. تقریباً تمامی افزایش اشتغال طی دو سال گذشته در بنگاههای کوچک با یک تا چهار نفر کارکن ایجاد شده است که بیشتر مرتبط با اشتغال کارکنان مستقل و مشاغل خانوادگی است. اینگونه مشاغل در صورتی که شرایط باثبات اقتصادی فراهم نشوند در کوتاهمدت از بین میروند و ممکن است مجدداً وضعیت سالهای 1384 تا 1391 که میزان اشتغال تغییری نداشت، تکرار شود.
جمعبندی
اقتصاد ایران طی دو سال گذشته حداقل از نظر شاخصهایی مانند نرخ تورم، نرخ ارز و ثبات نسبی اقتصاد کلان دوره کمتلاطمی را تجربه کرده بود که همین تغییرات نیز اثر مثبت بر بازار کار گذاشته و باعث شده بود روند ایجاد شغل سیر صعودی پیدا کند که متاسفانه از ابتدای تابستان سال 1397 این شرایط باثبات با سرعت رو به وخامت گذاشته است. بررسیهای دقیقتر وضعیت اشتغال در بازار کار ایران نشان میدهد که مشاغل ایجادشده به تنهایی قادر به حل مساله بحرانی بازار کار ایران یعنی نرخهای بالای بیکاری جوانان تحصیلکرده نیست و ایجاد اشتغال هنوز در سطح مشاغل خرد که متقاضی نیروی کار کممهارت هستند، باقیمانده است. تجربیات جهانی نیز نشان میدهد تا زمانی که برخی اصلاحات نهادی، مانند تسهیل قوانین و مقررات، بهبود فضای کسبوکار و کاهش موانع برای اتصال به بازارهای مالی و تجاری جهانی انجام نگیرد و بنگاهای بسیار کوچک به بنگاههایی با اندازه و بهرهوری بالاتر تبدیل نشوند، مشکل بیکاری باقی خواهد ماند. در نهایت لازم است اشاره شود اصلاحات مورد نیاز مذکور به هیچ وجه با طرحهایی که از طریق مداخله دولت سعی در تزریق پول و منابع بانکی برای ایجاد اشتغال دارند قابل جمع نیست و چنین طرحهایی به جز آنکه همین مشاغل خرد و کوچک ایجادشده را در بلندمدت دچار مشکل کنند اثری نخواهد داشت.