بزرگترین خطر برای برجام
تحلیلی درباره آینده برجام و واکنشهای احتمالی ایران
کنگره آمریکا پس از ضربالاجل 60روزه تعیینشده از جانب رئیسجمهوری آمریکا، تصمیمگیری درباره آینده توافق هستهای را به دونالد ترامپ سپرد. علت اینکه کنگره خود در این زمینه اقدامی نکرد این است که از ابتدای کار اصولاً به دنبال این اقدام نبود. یعنی حتی تندروها در کنگره آمریکا میدانستند تا زمانی که ایران به تعهدات خود در برجام پایبند است، توجیه منطقی برای بازگرداندن تحریمها وجود ندارد و اگر آمریکا چنین اقدامی انجام دهد، خود را در سطح جامعه بینالمللی منزوی و تاثیر تحریمها را بر ایران خنثی کرده است.
کنگره آمریکا پس از ضربالاجل 60روزه تعیینشده از جانب رئیسجمهوری آمریکا، تصمیمگیری درباره آینده توافق هستهای را به دونالد ترامپ سپرد. علت اینکه کنگره خود در این زمینه اقدامی نکرد این است که از ابتدای کار اصولاً به دنبال این اقدام نبود. یعنی حتی تندروها در کنگره آمریکا میدانستند تا زمانی که ایران به تعهدات خود در برجام پایبند است، توجیه منطقی برای بازگرداندن تحریمها وجود ندارد و اگر آمریکا چنین اقدامی انجام دهد، خود را در سطح جامعه بینالمللی منزوی و تاثیر تحریمها را بر ایران خنثی کرده است. گزینهای که سناتورهای جمهوریخواه به دنبال آن بودند، تغییر لایحه بازبینی و نظارت بر برجام موسوم به INARA بود. آنها در پی این بودند که به صورت یکجانبه شرایطی را در قانون جدید بگنجانند که اشکالات برجام از نگاه منتقدان را رفع کند. به عنوان مثال میخواستند محدودیتهای زماندار در برجام را به صورت دائمی برقرار کنند تا در صورتی که ایران بر اساس برجام برنامه هستهای خود را پس از انقضای محدودیتها توسعه دهد منجر به بازگشت خودکار تحریمها شود. اما هم رهبری حزب دموکرات در کنگره و هم رئیس کمیسیون روابط خارجی سنای آمریکا، سناتور باب کورکر، به این نتیجه رسیدند که بدون همراهی اروپاییها چنین اقدامی موثر نخواهد بود. باید به یاد آورد که در دو ماه گذشته هیاتهای مختلفی از اروپا به واشنگتن سفر کردند و لابیگری بسیار موثری در کنگره انجام دادند و آنها کنگره را از دست زدن به اقدامی که به منزله ایجاد تغییر یکجانبه در این توافق چندجانبه است، بازداشتند.
عدم اقدام کنگره هم خبر خوب و هم خبر بدی است. خبر خوبی است از این لحاظ که کنگره برجام را تضعیف نکرده و خبر بدی است چراکه اکنون ممکن است رئیسجمهوری آمریکا احساس کند باید راساً اقدام کند و به وعدهای که قبلاً داده جامه عمل بپوشاند. با توجه به اینکه ترامپ بارها این توافقنامه را نامناسب و مایه شرمساری آمریکا خوانده و در عین حال گفته بود که اگر کنگره نتواند ایرادهای برجام را رفع کند خودش اقدام خواهد کرد، اکنون او در موقعیت دشواری قرار دارد.
موعد بعدی که برای تصمیمگیری آینده برجام مهم به نظر میرسد 13 ژانویه است که در آن روز رئیسجمهوری باید مجدداً در مورد پایبندی ایران به برجام تصمیمگیری کند و در همان روز باید در مورد ادامه تحریمهای هستهای ایران تصمیم بگیرد. این تصمیم نسبت به تصمیم گذشته در ماه اکتبر که فقط عدم صدور گواهی بود تصمیم دشوارتری است چراکه رئیسجمهوری اگر بخواهد رویه قبلی را دنبال کند و گواهی را صادر نکند، در همان روز باید یک عمل متناقض یعنی تمدید تعلیق تحریمها را انجام دهد تا آمریکا را همچنان در برجام نگه دارد.
به نظر میرسد در این مورد سه گزینه محتمل است. یک گزینه این است که ترامپ این گواهی را صادر نکند، اما تحریمها را تمدید کند و بگوید که چون کنگره در چند ماه گذشته گرفتار مسائل دیگری مثل اصلاح قانون مالیاتی آمریکا بوده، فرصت بیشتری به آنها میدهم تا روی این مساله کار و با متحدان هم رایزنی کنند. بنابراین این مساله را برای 90 روز دیگر به تاخیر بیندازد.
گزینه دوم این است که ترامپ میتواند گواهی را صادر نکند و تعلیق تحریمها را هم متوقف کند. اما در عین حال اعلام کند این اقدام فقط به منزله خروج آمریکا از برجام است و آمریکا اجازه خواهد داد که ایران و بقیه اعضای گروه 1+5 اگر میخواهند در برجام باقی بمانند و به اجرای آن بپردازند. این به معنای آن است که آمریکا تحریمها را برمیگرداند، اما اعمال نمیکند.
گزینه سوم این است که ترامپ گواهی را صادر نکند و تحریمها را هم برقرار و هم اعمال کند.
من فکر میکنم از بین این سه گزینه، گزینه اول محتملتر است اما اتفاقی که امکان دارد گزینههای دوم و سوم را پیش بکشد مسائل خارج از چارچوب برجام مثل تنشهای منطقه است. در واقع امکان دارد برجام قربانی اصطکاک آمریکا و متحدان منطقهایاش با ایران و متحدانش شود. به عنوان مثال اگر حوثیهای یمن موشکی را به سمت عربستان یا امارات شلیک کنند و این موشک به هدف برخورد کند و عده زیادی کشته و زخمی شوند، با توجه به اینکه هم آمریکا و هم عربستان ادعا دارند که ایران پشت قابلیت موشکی حوثیها است، ایران را متهم اعلام خواهند کرد.
در این صورت ممکن است دونالد ترامپ از این بهانه استفاده کند و از تعلیق تحریمها پرهیز و آمریکا را از برجام خارج کند.
به هر حال حتی اگر گزینه نخست هم انتخاب شود و ترامپ این مساله را به تعویق بیندازد، تعویق این موضوع در طولانیمدت گزینه پایداری نیست. به این علت که منتقدان برجام و موافقان ترامپ بر ایشان فشار خواهند آورد که به وعده انتخاباتی خود عمل کند و این میراث باراک اوباما را از بین ببرد. بنابراین نمیتوان چندان بلندمدت به آینده برجام در شرایط فعلی امیدوار بود.
واکنشهای احتمالی ایران
به گمان من، تصمیمی راهبردی در ایران نسبت به برجام گرفته شده و آن این است که در هر شرایطی بهترین گزینه برای ایران این است که آمریکا مسبب و مقصر نقض برجام در سطح بینالمللی شناخته شود و این بهترین راه است برای اینکه ایران به جای اینکه دوباره در شرایط انزوای بینالملی قرار بگیرد، آمریکا را منزوی کند. بنابراین گمان من بر این است تا زمانی که منافع اقتصادی برجام حتی کمتر از حد فعلی برای ایران تامین شود، ایران در برجام باقی خواهد ماند و مقابله به مثلی را که ممکن است با آمریکا انجام دهد، در صحنههای دیگری در سطح منطقه انجام خواهد داد. هر کدام از گزینههای ذکرشده برای اقتصاد ایران نتایج منفی به بار خواهد آورد، اما درجات این نتایج متفاوت است. مسلماً حتی اگر آمریکا همچنان در برجام باقی بماند، جو عدم اطمینان نسبت به آینده برجام که هر سه ماه یک بار این موضوع دوباره به روی صحنه میآید باعث میشود محاسبات شرکتهایی که میخواهند در ایران سرمایهگذاری کنند بهشدت تحت تاثیر قرار بگیرد. اگر آمریکا از برجام خارج شود، مسلماً بسیاری از شرکتها و موسسههای مالی که تاکنون برای ورود به بازار ایران مردد بودند، پا پس خواهند کشید اما در عین حال ممکن است برخی شرکتها که یا از حمایتهای دولتهای خود برخوردار هستند یا مراودات مالی زیادی با آمریکا ندارند، مثلاً شرکتهای روسی و چینی همچنان به تجارت با ایران ادامه دهند.
اما گزینه سوم بدترین گزینه است. به این دلیل که اگر آمریکا شمشیر را از رو ببندد و تحریمها را برگرداند و اعمال کند، با توجه به اینکه حتی این قدرت را دارد که به صورت یکجانبه تحریمهای سازمان ملل را هم مجدداً اعمال کند، میتواند کار را برای اروپاییها بسیار دشوار کند. چون میتوان تصور کرد تا زمانی که ایران پایبند به برجام بماند، اروپاییها از تحریمهای ثانویه آمریکا تبعیت نکنند، همانطور که در اواخر دهه 90 چنین اتفاقی افتاد. اما اگر آمریکا تحریمهای سازمان ملل را برگرداند، اروپاییها را در شرایط دشواری قرار خواهد داد که برای حمایت از برجام و ادامه مراودات با ایران لازم است قوانین بینالمللی را زیر پا بگذارند و این هزینه سنگینتری برای آنها دارد. بنابراین این مساله به شرایط بستگی دارد اما گمان من این است که مقامات در تهران این درک را دارند که دوره آقای ترامپ یک دوره گذراست و اگر ایران با تدبیر و شکیبایی در این مورد عمل کند، این توفان خواهد گذشت؛ احتمالاً دولت بعدی آمریکا چنین رویکردی را دنبال نخواهد کرد و دست به اقداماتی که منجر به کاهش اعتبار بینالمللی آمریکا شود نخواهد زد و ممکن است در سال 2020 کسانی که به قدرت میرسند درباره برجام نظر متفاوتی داشته باشند. به همین دلیل شاید واکنش تند و سریع ایران در این شرایط اشتباه بزرگی باشد. متاسفانه خاصیت اصلی دولت ترامپ غیرقابل پیشبینی بودن آن است و نمیتوان به طور حتم گفت که ترامپ کدام گزینه را دنبال میکند اما به گمان من بزرگترین خطر برای برجام خارج از چارچوب توافق است و مربوط به مسائلی مثل برنامه موشکی بالستیک ایران و مسائل منطقهای میشود. ممکن است تنش در این زمینهها باعث قربانی شدن برجام شود.