روانشناسی سود
صفهای مردم در شعب بانکی چه پیامهایی دارد؟
بانک مرکزی در آخرین روز مردادماه با ابلاغ بخشنامهای به شبکه بانکی، با تاکید بر اجتناب از آنچه «رقابتهای ناموجه بین بانکها و موسسات اعتباری در جذب سپردهها به شبکه بانکی» توصیف کرد، بانکها و موسسات اعتباری را به محاسبه و رعایت نرخ سود علیالحساب سپردههای سرمایهگذاری مدتدار یکساله حداکثر ۱۵ درصد و سپردههای کوتاهمدت حداکثر ۱۰ درصد موظف کرد.
بانک مرکزی در آخرین روز مردادماه با ابلاغ بخشنامهای به شبکه بانکی، با تاکید بر اجتناب از آنچه «رقابتهای ناموجه بین بانکها و موسسات اعتباری در جذب سپردهها به شبکه بانکی» توصیف کرد، بانکها و موسسات اعتباری را به محاسبه و رعایت نرخ سود علیالحساب سپردههای سرمایهگذاری مدتدار یکساله حداکثر ۱۵ درصد و سپردههای کوتاهمدت حداکثر ۱۰ درصد موظف کرد. بخشنامه بانک مرکزی تغییری در قانون فعلی ایجاد نکرد؛ حداکثر سود مجاز سپردههای بانکی پیش از 31 مردادماه نیز همین درصدی بود که در بخشنامه اخیر اعلام شد، اما آنچه به ایجاد موجی از نگرانی و تغییر رفتار مردم منجر شد، مهلت 11روزهای بود که بانک مرکزی برای اجرای بخشنامه در نظر گرفت. بانک مرکزی اعلام کرده بود این بخشنامه از ۱۱ شهریورماه لازمالاجراست. بانکها و سپردهگذاران نیز در مواجهه با این بخشنامه، برای بیشینهسازی سود خود در مهلت 11روزه باقیمانده تلاش کردند. بانکها و موسسات مالی و اعتباری که پیشتر سودهایی بیش از حد مجاز اعلامشده پرداخت میکردند، با ارسال پیام و پیامک، از مردم خواستند در مهلت باقیمانده، برای جلوگیری از کاهش نرخ سود فعلی خود، سپردههای روزشمارشان را به سپرده یکساله تبدیل کنند. با این استدلال که طبق بخشنامه بانک مرکزی پس از 11 شهریور، بانکها و موسسات اعتباری موظف به محاسبه و رعایت نرخ سود علیالحساب هستند و نمیتوانند در قراردادهای جدید، نرخ سود بیشتری تعیین کنند.
مردم نیز که پیامکهایی از بانکها و موسسات مالی دریافت کردند و خبر بخشنامه الزامات سود بانکی را شنیدند، در روزهای منتهی به فرصت باقیمانده برای انعقاد قراردادهای جدید و تبدیل حسابهای بانکی خود از کوتاهمدت به بلندمدت راهی بانکها و موسسات شدند. هجوم مراجعهکنندگان خصوصاً در دو سه روز نهایی به شکلگیری صفهای طویل در بعضی موسسات مالی و اعتباری و بانکها منجر شد. ماجرا بهسادگی این بود که مردم به دنبال بیشینه کردن سود خود بودند، اما این صف کشیدن در برخی رسانهها و فضای مجازی مورد انتقاد قرار گرفت. برخی این رفتار را درخور سرزنش و ناپسند دانستند. خبرگزاری مهر در تحلیل رفتار بانکها و مردم نوشت: «بسیاری از بانکها بداخلاقی در نظام بانکی را به اوج رساندند و با رفتارهای غیرمحترمانه با مشتریان خود، فقط به پول فکر کردند و اینکه بتوانند از این فرصت، حداکثر بهرهبرداری را داشته باشند؛ البته روی دیگر داستان، خود مردم هستند که رفتار آنها بهطور قطع، سازنده شیوه رفتار هر بخشی از کشور از جمله نظام بانکی است. برخی مشتریان هر نوع توهینی را پذیرفتند تا بلکه دو درصد سود بیشتر آن هم حداکثر در یک سال، نصیبشان شود.»
اما آیا واقعاً رفتار بانکها بداخلاقی و رفتار مردم باعث بداخلاقی نظام بانکی بود؟ آیا بیشینهیابی مردم که گاه به قیمت وارد شدن ضرر درازمدت به نظام بانکی تمام میشود، باید مورد انتقاد قرار گیرد؟ مسبب اصلی این وضعیت رفتار مردم و بانکها بود یا سیاستگذاریهای نادرست اقتصادی که بیشینهیابی مردم را با مصالح نظام بانکی در تقابل قرار داد؟ این نحوه واکنش نشان دادن بانکها و مردم به تصمیمات اقتصادی چه پیامهایی برای سیاستگذار دارد؟