چندصدایی
چرا صدای واحد در بخش خصوصی وجود ندارد؟
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری، اخیراً از نبود صدای واحد در بخش خصوصی گلایه کرده است. او در نشست مشترک اعضای شورای ملی گفتوگوی دولت و بخش خصوصی عنوان کرده است: «آیا بخش خصوصی گفتوگوی مناسبی در درون خود برای شناسایی مسائل اصلی انجام داده است یا نه و آیا وقتی موضوعی از سوی اتاق به دولت ارائه میشود، واقعاً دغدغههای بخش خصوصی مطرح شده است یا خیر؟» جهانگیری سپس بر این موضوع تاکید کرده که راهکارهایی که اتاقها پیشنهاد میدهند باید با بخش خصوصی تفاهم شده باشد.
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری، اخیراً از نبود صدای واحد در بخش خصوصی گلایه کرده است. او در نشست مشترک اعضای شورای ملی گفتوگوی دولت و بخش خصوصی عنوان کرده است: «آیا بخش خصوصی گفتوگوی مناسبی در درون خود برای شناسایی مسائل اصلی انجام داده است یا نه و آیا وقتی موضوعی از سوی اتاق به دولت ارائه میشود، واقعاً دغدغههای بخش خصوصی مطرح شده است یا خیر؟» جهانگیری سپس بر این موضوع تاکید کرده که راهکارهایی که اتاقها پیشنهاد میدهند باید با بخش خصوصی تفاهم شده باشد. «دنیای اقتصاد» درباره این اظهارات معاون اول رئیسجمهوری نوشته است: «ارزیابی اظهارات مطرحشده از سوی معاون اول رئیسجمهوری این سوال را به ذهن متبادر میکند که دولت در چه زمینهای توقع شنیدن صدای واحد از بخش خصوصی را دارد؟ مطالبات فعالان اقتصادی در سالهای اخیر نشان میدهد که در مواردی چون نرخ ارز یا نرخ سود بانکی صدای واحدی از بخش خصوصی تاکنون شنیده نشده است؛ چراکه منفعت صادرکنندگان، واردکنندگان، تولیدکنندگان و... در مورد این متغیرهای اقتصادی متفاوت است. این در حالی است که درباره مولفههایی مانند بهبود محیط کسبوکار، تامین اجتماعی و مالیات میتوان انتظار شنیدن صدای واحد از بخش خصوصی را داشت.»
اما آیا بخش خصوصی اتهام واردشده از جانب معاون اول رئیسجمهوری را میپذیرد؟ غلامحسین شافعی که بهعنوان رئیس اتاق بازرگانی ایران، قاعدتاً مخاطب گلایه اخیر معاون اول رئیسجمهوری است، خود نیز اخیراً از نبود صدای واحد در بخش خصوصی ابراز گلایه کرده و در پی اظهارات جهانگیری، در گفتوگویی با «دنیای اقتصاد»، اظهار کرده است: «در حال حاضر قسمتهای مختلف بخش خصوصی، مطالبات مختلفی از دولت دارند که گاهی ممکن است حتی با یکدیگر متضاد باشد. در واقع یک خواسته یکسان و یکپارچه از دولت وجود ندارد. در اینجا تصمیمگیران سرگردان میشوند که کدام یک از این خواستهها، خواستههای درستتری است. اگر این ائتلاف انجام شود و صدای واحد بهوجود آید، در تصمیمگیریها، تصمیمسازیها و سیاستگذاریها، دولتمردان دچار تردید نمیشوند و این میتواند نتایج بسیار مثبتی داشته باشد.»
همانگونه که شافعی از لزوم شکلگیری ائتلاف بین بخش خصوصی سخن گفته، جهانگیری نیز بر ضرورت گفتوگوی مناسب در درون بخش خصوصی برای شناسایی مسائل اصلی تاکید کرده، اما آیا در حال حاضر چنین ائتلاف یا گفتوگویی وجود ندارد؟ اگر گفتوگوی مناسب و اثربخشی بین فعالان بخش خصوصی هست، چرا نتیجه نهایی این گفتوگوها بهدرستی به دولت و مسوولان منتقل نمیشود؟ آیا بخش خصوصی نمیتواند مطالباتش را بهدرستی به دولت منتقل کند یا اساساً در تفاهم بر سر این مطالبات دچار اشکال است؟
جهانگیری اظهار کرده است: «راهکارهایی که اتاقها پیشنهاد میدهند باید با بخش خصوصی تفاهم شده باشد.» آیا در حال حاضر راهکارهایی که اتاقها به دولت ارائه میکنند، مورد تفاهم بخش خصوصی نیست؟ چنین تفاهمی با وجود منافع بعضاً متضاد، چگونه باید شکل بگیرد؟