دیپلماسی هوشمندانه راه فرار از بحران
ایران به اجرای احتمالی دور جدید تحریمها چگونه واکنش نشان دهد؟
لایحه سنای آمریکا موسوم به «مقابله با فعالیتهای ثباتزدای ایران» یا S722 در چند قدمی تصویب نهایی قرار گرفته است. این تحریم جدید، برنامه موشکی، سیاستهای منطقهای و نقض ادعای حقوق بشر در ایران را هدف قرار داده است و با رای بالای 98 موافق به 2 مخالف روز 15 ژوئن در مجلس سنا به تصویب رسید.
لایحه سنای آمریکا موسوم به «مقابله با فعالیتهای ثباتزدای ایران» یا S722 در چند قدمی تصویب نهایی قرار گرفته است. این تحریم جدید، برنامه موشکی، سیاستهای منطقهای و نقض ادعای حقوق بشر در ایران را هدف قرار داده است و با رای بالای 98 موافق به 2 مخالف روز 15 ژوئن در مجلس سنا به تصویب رسید. از آنجاکه نمایندگان دموکرات کنگره در آخرین لحظه تحریمهایی علیه روسیه را در این لایحه گنجاندند که چندان موردپسند کاخ سفید نبود، مسیر این مصوبه در مجلس نمایندگان آمریکا به مانع برخورد کرد. نمایندگان جمهوریخواه با اشاره دولت ترامپ که نمیخواست پیش از برنامه ملاقات تنظیمشده بین روسای جمهوری آمریکا و روسیه در حاشیه اجلاس سران گروه 20 در آلمان تنش جدیدی بین دو کشور اتفاق بیفتد، با یک بهانه اداری این لایحه را ناقض قانون اساسی آمریکا دانستند. آنها ادعا کردند که چون بخشی از این مصوبه منجر به درآمدزایی خواهد شد، باید ابتکار انشای آن بر اساس قانون از مجلس نمایندگان آغاز شود، نه سنا. این بهانه منجر به تاخیر در تصویب لایحه شد. مجلس سنا به ناچار آن را پس گرفت و پارهای تغییرات را در آن اعمال کرد تا نظر مجلس نمایندگان تامین شود. از اینرو میتوان انتظار داشت که پیش از آغاز به کار دولت دوازدهم در ایران این قانون در مجلس نمایندگان تصویب شود و به امضای ترامپ برسد.
حال دو پرسش اصلی مطرح است: پرسش نخست این است که آیا این طرح ناقض برجام است و پرسش دوم به این صورت است که دولت ایران باید چگونه واکنش نشان دهد؟ پاسخ به هر دو پرسش دارای پیچیدگیهای خاصی است.
پیشنویس اولیه این قانون شامل بندهایی بود که نقض فاحش برجام به حساب میآمدند. تلاش فراوان موافقان برجام در آمریکا و اروپا نهایتاً منجر به رفع اکثر ایرادات شد. نمایندگان دموکرات سنا با وجود آنکه چشم به انتخابات 2018 دوختهاند و مایل نیستند طرفدار ایران شناخته شوند، تمایلی به از بین بردن برجام هم ندارند و از اینرو در تصحیح لایحه تلاش وافری کردند. اما بند 5 این طرح که عملاً سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را سازمانی تروریستی قلمداد میکند همچنان مشکلآفرین است. این بند میتواند با ایجاد هراس برای شرکتهای خارجی روند عادیسازی تجارت با ایران را مختل کند. اما موافقان این تحریم، که شامل بسیاری از موافقان دموکرات برجام هم میشوند، ادعا میکنند که برجام دست آمریکا را نبسته که هیچ ابزاری برای مقابله با آنچه سیاستهای بیثباتکننده ایران میداند، نداشته باشد. آنها تنها وضع مجدد تحریمهای هستهای را مغایر با برجام میدانند و همچنین مدعی هستند که بسیاری از شخصیتها و سازمانهای مرتبط با سپاه در حال حاضر هم در لیست سیاه آمریکا و حتی سازمان ملل قرار دارند و از اینرو این تحریمها جدید محسوب نمیشوند. از سوی دیگر، بر اساس بند 26 برجام ایالات متحده به «پیشگیری از ایجاد تداخل در متمتعشدن ایران از لغو تحریمهای مشخصشده در پیوست 2» و امتناع از «بازگرداندن یا تحمیل مجدد تحریمهای مشخصشده در پیوست 2» متعهد شده است. همچنین بند 29 آمریکا را متعهد کرده که از هر اقدامی که «تاثیرگذاری خصمانه و مستقیم بر عادیسازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران» داشته باشد، خودداری کند.
شوربختانه، این لایحه در فضای خاکستری میان این دو برداشت قرار گرفته است و به احتمال زیاد هر دو این تفاسیر پس از تصویب آن مورد استفاده موافقان و مخالفان برجام در واشنگتن و تهران قرار خواهند گرفت. اما نظر اتحادیه اروپا بر اساس آنچه اینجانب از مقامات این اتحادیه شنیدهام این است که در شکل فعلی این مصوبه را ناقض برجام نمیدانند.
پرسش مهمتر اما این است که ایران باید چگونه واکنش نشان دهد؟ مقامات کشور از پیش اعلام کردهاند که این قانون را برخلاف روح و متن برجام میدانند. از آنجا که این نخستین قانون تحریمی است که در دوره ترامپ تصویب میشود، نحوه واکنش ایران به آن تعیینکننده خواهد بود. واکنشی قاطع و در عین حال مدبرانه میتواند نقش بازدارندگی در مقابل تحریمهای بعدی را داشته باشد، در حالی که واکنشی نمایشی راه را برای اعمال فشار بیشتر در آینده باز خواهد کرد. در حال حاضر مخالفان برجام در حال زمینهسازی برای اعمال مجدد تحریمها بر شرکت هواپیمایی ایرانایر به بهانه حمل سلاح به سوریه هستند. اگر در این امر موفق شوند، به احتمال قریب به یقین قرارداد ایران با بوئینگ و بهتبع آن ایرباس هم ملغی خواهد شد و ضربهای کاری بر برجام وارد خواهد آمد.
اما در تصمیمگیری برای نحوه مقابله به مثل باید این مهم را در نظر داشت که برخلاف تحریمهای آمریکا که در فضای خاکستری تفسیر برجام قرار میگیرند، هرگونه اقدام هستهای ایران برخلاف تعهداتش تحت برجام به طور قطع ناقض توافق خواهد بود. چنین واکنشی بازی در زمین دشمنان برجام در آمریکاست که آرزو دارند ایران دست به اقدامی بزند که به آنها اجازه احیای انزوای کشور را بدهد. هر اقدامی که به نحوی نگرانیهای هستهای جامعه جهانی را احیا کند، امکان ایجاد شکاف میان آمریکا و دیگر متحدانش را از ایران سلب خواهد کرد. پس راهحل چیست؟
به گمان من، اولاً ایران حتماً باید فرای اعتراض کلامی دست به اقدامی متقابل و متناسب بزند. پیشنهادی که از سوی برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی مطرح شده در مورد در لیست سیاه قرار دادن نیروهای ویژه آمریکا و استفاده از ابزار قدرت منطقهای ایران شاید اقدامی متناسب محسوب شود. از آنسو، افزایش بودجه برنامه موشکی و سپاه قدس اقدامی نمایشی محسوب خواهد شد. البته نباید احتمال تصویب قانونی در مجلس شورای اسلامی را که بالقوه ناقض برجام است از نظر دور داشت که میتواند متعاقباً از سوی شورای عالی امنیت ملی یا نهاد بالادستی دیگری حتی با واسطهگری کشور قدرتمندی چون روسیه یا چین به طور موقت یا مشروط معلق شود.
ثانیاً، با استفاده از دیپلماسی هوشمندانه باید اتحادیه اروپا، روسیه و چین را راضی کرد که هر اقدامی را که حتی با روح برجام مغایرت داشته باشد محکوم کنند و به آمریکا در مورد چنین اقداماتی به شدت هشدار دهند. همه این کشورها محاسبات جداگانه خود را در برخورد با دولت جدید آمریکا دارند، ولی در حال حاضر اکثر آنها از رفتارهای غیرقابل پیشبینی و گاه غیرمنطقی دولت ترامپ ناراضیاند و این فرصت مناسبی را در اختیار دیپلماسی ایران قرار داده است. ماه گذشته، در دیداری در اسلو، خانم فدریکا موگرینی مسوول روابط خارجی اتحادیه اروپا اذعان کرد اروپا ضامن اجرا و بقای برجام خواهد بود جدای از آنکه آمریکا چه رویکردی را پیش بگیرد. باید مسوولان و دیپلماتهای ایران از ایشان بخواهند مصداقهای عملی این تضمین را مشخصاً بیان کنند تا لااقل هشداری برای کنگره آمریکا محسوب شود. به عنوان مثال آیا اتحادیه اروپا حاضر است که قوانین مسدودکننده (Blocking regulations) خود را، که در اواخر دهه 90 میلادی استفاده کرد تا شرکتهای اروپایی را از تبعیت از تحریمهای یکجانبه آمریکا منع میکردند، احیا کند یا منافع اقتصادی تجارت با آمریکا را ترجیح خواهد داد؟ آیا حاضر است از سازمان تجارت جهانی برای مهار تحریمهای یکجانبه آمریکا استفاده کند؟ در نهایت، مقامات مسوول در وزارتخانههای نفت و تجارت با ارائه شرایط جذاب باید به جذب سرمایه و فناوریهای خارجی به عنوان یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی سرعت بخشند. هرچه تعداد توافقهای بلندمدت نظیر آنچه با شرکت فرانسوی توتال امضا شد بیشتر باشد، ضمانت بیشتری برای بقای برجام ایجاد خواهد شد.
در نهایت اما اگر دولت ترامپ و متحدان منطقهای بر همین مسیر حرکت کنند، به سمت درگیری محدود با ایران پیش خواهند رفت. چنین درگیری پیامدهای منفی بسیاری برای اقتصاد و سیاست ایران در پی خواهد داشت. لازم است مسوولان کشور برای تمام سناریوهای احتمالی برنامههایی بر اساس تدبیر اندیشه کنند که بیآنکه از طرف مقابل حمل بر ضعف و محافظهکاری شود، اجازه عبور بااقتدار از یک گردنه خطرناک دیگر را برای کشور فراهم سازد.