مشاهده و دستور
آیا در 100 روز گذشته دولت در سیاستگذاریهای اقتصادی موفق بوده است؟
آیسان تنها: حالا دیگر ماهعسل دولت رو به اتمام است و اندکاندک موعد آن فرا میرسد که مسوولان دولت سیزدهم ناگزیر نه صرفاً در کسوت منتقد سیاستهای دولت قبل بلکه در کسوت پاسخگو ظاهر شوند. تورم دورقمی فزاینده، جهش قیمت ارز، نابسامانی وضعیت بورس تهران، گسترش فقر، رشد اقتصادی منفی برای فصول متوالی از جمله شرایطی بود که اقتصاد ایران در سالهای گذشته تجربه کرد و اتفاقاً مورد توجه رئیس دولت سیزدهم هم قرار گرفته و بابت آن به سیاستهای دولت گذشته نقد میکرد. دولت پیشین هم البته کمتر قصوری گردن گرفت چرا که بروز این وضعیت را تا حدود بسیاری تحت تاثیر عوامل خارج از کنترل دولت از جمله تحریمهای اقتصادی معرفی میکرد. اعضای دولت دوازدهم بارها اعلام کردند که آنچه در وسع خود داشتند به کار بستهاند و با توجه به محدودیتهای عمدتاً سیاسی حاکم بر اقتصاد ایران بیش از آنچه دو دولت گذشته کرد کاری از کسی ساخته نیست.
این عذرها اما برای برخی منتقدان دولت چندان پذیرفتنی نبود از جمله برای تفکر حامی دولت سیزدهم که سخت به رویکردها و سیاستهای دولت قبل میتاخت. بسیاری از دولت سیزدهم میگفتند دولت میتوانسته کارهایی بکند اما کوتاهی کرده است. یکی از نقدهایی که همواره به رئیس دولت یازدهم و دوازدهم وارد میکردند، برج عاجنشینی بود. گویی گروهی اداره کشور را به دست گرفته باشند که کمتر از احوال مردم کوچه و خیابان و بازارهای شهر خبر میگیرند. احتمالاً همین نگاه منجر به آن شده که رئیس دولت سیزدهم و یارانش تصمیم بگیرند حضور خود را در میدان تقویت کنند. اکنون گاهی خبر بازدید رئیس دولت از روستایی محروم منتشر میشود و گاهی خبر حضور معاون وی در سوپرمارکتی در مرکز شهر. اما آیا حضور میدانی مسوولان طراز اول دولت در شهر و روستا میتواند به غنای سیاستگذاری بیفزاید؟ بسیاری از اقتصاددانان معتقدند این حضور صرفاً برای ابراز همدردی با جامعه مفید است و کمکی به بهبود شرایط نخواهد کرد.
اعضای دولت سیزدهم اما در 100 روز گذشته اقدامات دیگری هم کردهاند. از جمله افزایش مداخله در بازارها. رویکردی که دولت نخست حسن روحانی دستکم در مواضع اعلامی خود شدیداً منتقد آن بود و همین نگاه بود که در ابتدا موفق شد اقتصاددانانی را گرد خود جمع کند. این دولت اما مشی متفاوت پیش گرفته است. همچنان که در سه ماه نخست دولت سیزدهم همواره میشنویم که دولت دستورهایی صادر کرده است. دستورهایی برای تثبیت بازار سرمایه، تثبیت قیمت دلار، عدم تعطیلی کارخانهها، تنظیم بازار اقلام خوراکی، عدم افزایش قیمت خودرو... اقداماتی که تاکنون هم البته به نتیجه مشخصی منتهی نشده است همچنان که نوسانات شدید در بازار بورس، روند افزایشی نرخ ارز و تورم دورقمی فزاینده نیز تاکنون برقرار است. هرچند اکنون برای قضاوت در مورد عملکرد دولت زود به نظر میرسد اما به هر حال فرصت چندانی هم برای آزمون و خطا باقی نیست. برای دولتی که با نقد سیاستهای دولت قبل و وعده حل بحرانها با شیوههای ابتکاری خود بر سر کار آمده و در عین حال هم با مشکلاتی از قبیل کسری شدید بودجه و نارضایتی گسترده اجتماعی روبهرو است.