درختان و تغییرات اقلیمی
قیمتگذاری کربن جنگلها
شاید رهبران جهان از خاموش کردن نیروگاههای زغالسنگی یا افزایش قیمت بنزین طفره بروند اما حداقل میتوانند در مقابله با تغییرات اقلیمی از خدمات یک متحد استفاده کنند. آن متحد درخت است. حتی دونالد ترامپ که همیشه تغییرات اقلیمی را هیاهو میخواند در دوران ریاستجمهوری طرحی ابتکاری برای کاشت یک تریلیون درخت ارائه داد. بنابراین به دلایلی باید نسبت به موفقیت طرحی که هفته گذشته در اجلاس آبوهوایی گلاسکو معرفی شد بدبین بود. طبق این طرح باید جنگلزدایی تا قبل از پایان این دهه متوقف شود.
جهان در گذشته هم اینگونه اعلامیههای غیرالزامآور را به خود دیده است. در سال 2014 و تحت اعلامیه نیویورک درباره جنگلها، دولتها، شرکتها و سازمانهای غیردولتی متعهد شدند تا سال 2020 میزان جنگلزدایی را نصف و تا سال 2030 آن را متوقف کنند. اولین هدف محقق نشد و به نظر میرسد هدف دوم نیز ناکام بماند. طرح کاشت یک تریلیون درخت نیز فقط گفتاری است که بر زبانها میآید. با این حال، اعلامیه هفته گذشته پیشرفتی چشمگیر در مقایسه با تلاشهای گذشته بهشمار میرود.
اینبار برزیل و اندونزی به جمع امضاکنندگان پیوستند هرچند هند از امضای آن خودداری کرد. دولتها وعده دادند که منابعی را به محافظت و احیای جنگلها به ویژه در حوزه آبی کنگو اختصاص دهند و پذیرفتند افراد بومی بهترین کسانی هستند که میتوانند از جنگلهای محل زندگی خود مراقبت کنند. اقدام دیگری که به همان اندازه اثربخش خواهد بود آن است که بخش خصوصی و موسسات مالی بزرگ متعهد شوند جنگلزدایی را از زنجیرههای عرضه و پورتفوهایشان حذف کنند.
جنگلها در نقش مکندههای کربن ظاهر میشوند و هر سال 6 /7 میلیارد تن دیاکسید کربن را جذب میکنند. بریدن، سوزاندن و قطع شاخ و برگهای درختان و به عبارت دیگر هرگونه آسیب اکوسیستمی افزایش 11درصدی تصاعدها را به همراه دارد. بنابراین، برنامههای کاشت درخت و محافظت از جنگلها برای دستیابی به اهداف توافق پاریس ضروری هستند. طبق آن اهداف افزایش میانگین دمای جهانی باید بین 5 /1 و کمتر از 2 درجه سانتیگراد بالاتر از سطوح قبل از دوران صنعتیسازی باشد. متن توافق پاریس توازنی بین تصاعدهای ناشی از فعالیتهای انسانی و جذب دیاکسید کربن در نیمه دوم این قرن را متصور میشود. این امر به پیدایش تعداد زیادی از راهبردهای ملی و شرکتی برای دستیابی به هدف تصاعد صفر خالص منجر شد. این راهبردها جنگلداری، از احیای زمینهای غنی از کود گیاهی تا توسعه کشت جنگلی را دربر میگیرند.
مشکل آنجاست که جهان یک سامانه مشترک و منطقی برای تعیین ارزش نقش درختان در حذف کربن ندارد. این یک مساله حسابداری با پیچیدگیهای فراوان است. با توجه به اینکه آیا و چگونه این مساله حل خواهد شد درختان میتوانند یا بخشی از راهحل مشکل گرمایش جهانی یا بخشی از خود مشکل باشند.
روشهای حسابداری و استانداردهایی که هماکنون استفاده میشوند به همراه استانداردهای جدیدی که برای بازار کربن و قیمتگذاری با هدف محافظت از درختان و کاشت آنها تدوین میشوند در کنار دیگر اقدامات ابتکاری در دستور کار کنفرانس سازمان ملل در گلاسکو هستند. در زمانی که طرفهای معاهده پاریس چگونگی دستیابی به اهدافی را که خود تنظیم کردهاند شرح میدهند باید شفافیت و پاسخگویی در صدر دستور کار قرار گیرد.
بسیاری از کشورها جنگلداری را برای تحقق هدف کربن صفر خالص ضروری میدانند. چین و هند برنامههای گستردهای برای کاشت درخت دارند. روسیه قصد دارد از این مزیت که 20 درصد از جنگلهای جهان را دارد برای تحقق هدف کاهش تصاعد گازهای گلخانهای بهرهبرداری کند. بوتان یکی از معدود کشورهایی است که میتواند بهطور منطقی ادعا کند به هدف صفر خالص رسیده است. این موفقیت صرفاً به خاطر محافظت جدی از جنگلها در این کشور حاصل میشود. میانمار نیز وضعیتی مشابه دارد.
در کانون مشکل این واقعیت قرار دارد که چرخه طبیعی کربن که در آن درختان و دیگر گیاهان نقشی قدیمی دارند به خاطر فعالیتهای انسانی نادیده گرفته میشود. این چرخه معمولاً کند است و خودبهخود تنظیم میشود. درختان دیاکسید کربن جو را میگیرند و در زمان تجزیه یا سوختهشدن در آتشسوزیهای طبیعی جنگلی بخشی از آن را آزاد میکنند. با گذشت زمان، چرخه دیاکسید کربن به گیاهان جدید بازمیگردد. اگر مداخلههای انسانی نباشد تولید و جذب کربن به توازن میرسند.
انسانها به دو روش اختلال ایجاد میکنند. جنگلزدایی و تخریب جنگلها تصاعد گازهای گلخانهای را بالا میبرند چون بازگشت کربن ذخیرهشده را تسریع میکنند و هرگونه توازن طبیعی را برهم میزنند. گرمایش 1 /1 تا 3 /1درجهای کره زمین افزایش 5 /2 تریلیون دیاکسید کربن به جو را به همراه آورد و باز هم تصاعد کربن را بیشتر خواهد کرد. گرمایش بیشتر فساد و پوسیدگی بیشتر درختان و آتشسوزیهای متناوب جنگلی را به همراه میآورد.
همزمان افزایش دیاکسید کربن جو به خاطر مصرف سوختهای فسیلی به کارایی بهتر درختان و اثربخشی بیشتر برخی مناطق جنگلی میانجامد اما این منفعت بدون هزینه نیست. افزایش دیاکسید کربن و رشد بیشتر درختان باعث میشود تراکم درختان در مناطق نزدیک به قطب شمال بیشتر شود. این تراکم رنگ زمین در مناطقی را که قبلاً سفید و پوشیده از برف بود تیره میسازد. زمین تیرهرنگ انرژی بیشتری را از خورشید جذب و گرمایش منطقه قطبی را تشدید میکند.
تمام روشهای تاثیرگذاری انسان بر جنگلها و بهتبع آن بر آبوهوا بهگونهای پیچیده و درهمتنیدهاند که نمیتوان آنها را از یکدیگر تفکیک و مشخص کرد در صورت حذف آنها چه تحولاتی اتفاق میافتد. استانداردها و روشهایی برای حل این معما وجود دارند. دانشمندان مستقل و متخصصان کنوانسیون چارچوب تغییرات اقلیمی سازمان ملل راههایی میانبر پیدا کردهاند تا به کشورها در اندازهگیری دم و بازدم کربن کمک کنند. در گزارشهای سالانه میزان گازهای گلخانهای که کشورها به سازمان ملل ارائه میدهند آن دسته از تغییرات تصاعد که برچسب «مدیریتشده» میخورند محصول فعالیتهای انسانی قلمداد میشوند. این دسته از تغییرات از یک کشور به کشور دیگر متفاوت هستند. انواع موضوعات از مراتع تا زمینهای جنگلزداییشده و جنگلهای محافظتشده در این فهرست قرار میگیرند که ممکن است به شکل فعالانهای مدیریتشده نباشند اما در صورت آتشسوزی دولت و آتشنشانی وارد عمل میشوند. بنابراین تغییرات در میزان تصاعد از زمینهای مدیریتشده شامل چرخه طبیعی کربن میشود هرچند مستقیماً متاثر از فعالیتهای انسانی نباشد.
این سیستم حسابداری ابهاماتی درباره آنچه تصاعد و جذب از سوی انسان بهشمار میرود دارد اما به کشورها امکان میدهد تصاعد ناشی از فعالیتهای صنعتی را با میزان جنگلهای موجود کسر کنند. به عنوان مثال، تازهترین گزارش از میزان گازهای گلخانهای در میانمار نشان میدهد این کشور هر سال هشت میلیون تن گاز گلخانهای را به خاطر صنعت و سوزاندن سوختهای فسیلی تولید میکند و در مقابل جنگلهای مدیریتشده آن 96 میلیون تن را جذب میکنند. تحت قوانین پذیرفتهشده حسابداری، اگرچه میانمار هنوز از سوختهای فسیلی استفاده میکند اما میتواند ادعا کند تولید کربن در آنجا خنثی میشود.
تصاعد صنعتی میانمار کسر کوچکی از 52 میلیارد تن تصاعد سالانه جهانی است بنابراین نمیتوان ارزش زیادی برای آن در نظر گرفت. این موضوع در مورد روسیه مصداق پیدا نمیکند. روسیه چهارمین کشور بزرگ متصاعدکننده گازهای گلخانهای است و سالهاست که جنگلهای وسیع خود را عاملی کلیدی در مقابله با تغییرات اقلیمی میداند. روسیه در تعهد خود در معاهده پاریس بیان میکند که تا سال 2030 میزان تصاعد گازهای گلخانهای را تا 70 درصد سطوح سال 1990 پایین میآورد. روسیه این تعهد را با توجه به حداکثر ظرفیت ممکن جذب کربن به وسیله جنگلها و دیگر اکوسیستمها مطرح میسازد. این کشور در سال 2019 ادعا کرد که جنگلهایش معادل 25 درصد از تصاعد صنعتی را جذب کردهاند.
این اثر رو به کاهش گذاشته است چراکه درختان کهنسال مقادیر کمتر و کمتر دیاکسید کربن را جذب میکنند. طبق گزارش وزارت محیط زیست و منابع طبیعی روسیه، ظرف چهار دهه میزان تصاعد و جذب کربن برابر میشوند و تولید کربن به صفر میرسد. این وعده در آن زمان بسیار خوشایند بود چراکه ارزیابی از میزان جنگلهای روسیه که سال گذشته برای اولینبار از اواسط دهه 1990 انجام گرفت نشان داد حجم جنگلها تا 25 درصد بیشتر شده است. اما مطالعه مستقلی که اوایل امسال در نشریه نیچر (Nature) انتشار یافت بیان میکند میزان حوزه جنگلی 47 درصد بیشتر از مقداری است که قبلاً تصور میشد. بخشی از این افزایش به خاطر رشد طبیعی جنگلهاست چراکه زمینهای کشاورزی رهاشده را بازپس میگیرند و به سمت شمال نیز پیشروی میکنند. این بازبینیها صدها میلیون تن تصاعد کربن را پایین میآورد و خود را در گزارش آینده روسیه نشان خواهد داد.
در واکنش به این موهبت بادآورده، دولت روسیه به تازگی اعلام کرد در گزارش میزان گازهای گلخانهای خود علاوه بر جنگلهای مدیریتشده، جنگلهای ذخیره غیرمدیریتشده را لحاظ خواهد کرد. این اقدام بلافاصله وضعیت گزارش سالانه روسیه را بهبود میبخشد هرچند کمکی به اقلیم نمیکند. صدها میلیون تن دیاکسید کربن به ستون جذب توسط جنگلها انتقال مییابند.
استانداردهای مشترک و قابل اعمال برای اندازهگیری نقش درختان در تصاعد کشورها راه را برای مقایسه پیشرفت تکتک کشورها در مسیر دستیابی به اهداف اقلیمی هموار میسازد. اما اکولوژیستها هشدار میدهند که قطع ارتباط بین گزارش ذخایر گازهای گلخانهای کشورها و برآوردهای دانشمندان مستقل این مقایسه را غیرممکن میسازد. از آنجا که گزارشهای رسمی مقادیر گازهای گلخانهای تصاعد از اکوسیستمهای «مدیریتشده» را لحاظ میکنند و الگوهای اقلیمی جهانی روش دیگری را بهکار میگیرند نتایج دو سیستم با یکدیگر متفاوت خواهند بود. طبق الگوی اقلیمی تصاعد سالانه دیاکسید کربن از خشکیهای زمین 5 /5 میلیارد تن از آنچه گزارش کشورها نشان میدهد بیشتر است. پژوهشگران میگویند هیچ یک از این دو روش بهتر از دیگری نیست اما از آنجا که الگوهای اقلیمی برای تهیه نقشه راه به سمت اقلیم پایدار به کار میروند و گزارش مقادیر کشورها پیشرفت در طول این مسیرها را رهگیری میکنند مقایسه آنها همانند مقایسه سیب با پرتقال خواهد بود.
استانداردهای بهبودیافته مبنای محکمتری برای بازار رو به رشد کاهش کربن خواهد بود و عاملی کلیدی برای هدایت بخش خصوصی به سمت مقابله با تغییرات اقلیمی بهشمار میرود. به عنوان مثال، فعالان محیط زیست در برزیل تجارت جهانی اعتبارات کربنی را که در ماده 6 معاهده پاریس آمده است عنصری موثر در کاهش جنگلزدایی میدانند که خود عامل نیمی از تصاعدها در برزیل است. به عقیده آنها بازار جهانی کربن جنگلها را به یک کالای تجاری قابل مبادله تبدیل میکند و باعث میشود ارزش زمینهای پوشیده از درخت در آمازون از زمینهای فاقد درخت پیشی گیرد.
اما به منظور اثربخشی در تثبیت اقلیم، لازم است پروژههایی که با هدف توقف جنگلزدایی یا تقویت احیای جنگلها مشمول دریافت اعتبارات کربنی میشوند بتوانند ثابت کنند تصاعدها را کاهش میدهند. به عنوان مثال، این امکان وجود دارد که منابع حاصل از کاهش کربن برای حمایت از جنگلهای آمازون در ایالت پارا (Para) بهکار روند. اما هماکنون بخش وسیعی از زمینهای آنجا تحت حمایت دولت فدرال قرار دارند و نمیتوان آن را مبنایی برای اعتبارات کربنی دانست.
وقتی نوبت به جنگلها میرسد، بازار کربن نمیتواند آن چیزی را که به «دوام» (Permanance) شهرت یافته، تامین کند. به عنوان مثال، جایگزینسازی یک اتوبوس گازوئیلی با یک اتوبوس برقی برای همیشه تصاعد آن را متوقف میسازد چراکه وقتی اتوبوس برقی به پایان عمرش برسد دیگر اتوبوس گازوئیلی وجود نخواهد داشت اما جنگلی که احیا میشود ممکن است ظرف یک دهه یا حتی هفته بعد نابود یا سوزانده شود. چگونه بازار میتواند تضمین دهد که اعتبارات کربنی اثرات پایدار داشته باشند؟ علاوه بر این، در برزیل و دیگر نقاط مشابه برنامههای احیای جنگلها یا کاشت درختان میتوانند فسادآور باشند. بدان معنا که محافظت از یک قطعه جنگل میتواند عامل مشوق جنگلزدایی در منطقهای دیگر شود.
همه این مشکلات در بازارهای کنونی کربن روی میدهند که ماهیتی داوطلبانه دارند. یک پرواز اقتصادی از لندن به نیویورک بهطور تقریبی 600 کیلوگرم گاز دیاکسید کربن به ازای هر بلیت تولید میکند. اعتبار کربنی این بلیت را میتوان از طریق طرحهای تجاری کاشت درخت با چند دلار خریداری کرد. این کار وجدان مسافران را آسوده میکند اما نمیتوان اثر محافظتی آن از اقلیم را قطعی دانست. نمایندگان حاضر در اجلاس اقلیمی COP26 تلاش میکنند پیرامون رهنمودها و دستورالعملها به توافق برسند با این امید که الگویی بسازند که بتوان از آن در بازارهای داوطلبانه استفاده کرد.
همه اینها خوب هستند. هیچ چیز نمیتواند به اندازه یک درخت، اعتبار کربنی و جنگلهایی که با آن کاشته یا محافظت میشوند روند تغییرات اقلیمی را آهسته یا حتی متوقف سازد. اما برای این هدف لازم است رهبران جهان در پی اقداماتی مانند کاهش استفاده از سوختهای فسیلی یا تغییرات در کشاورزی باشند. اقداماتی که ممکن است نارضایتی به بار آورند. الگوهای اقلیمی نشان میدهند که اکوسیستم در صورتی در جذب دیاکسید کربن موفق خواهد بود که گرمایش زمین در همان دامنه توافق پاریس باقی بماند. اگر آنگونه که محتمل به نظر میرسد دما بالا برود اکوسیستمهای پرکربن استوایی خشک یا سوزانده میشوند و به جای جذب کربن منابع تولید آن خواهند بود. درختان نمیتوانند بحران اقلیمی را حل کنند. این کار فقط از انسانها ساخته است.