تنگنای ناآزمودگی
الزامات جوانگرایی در کابینه دوازدهم چیست؟
«ما باید سن مدیریت را در کشور پایین بیاوریم.» این عبارت را حسن روحانی نخستینبار، پس از آنکه در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نامنویسی کرد، در برابر خبرنگاران و فلاشهای پیدرپی عکاسان بر زبان آورد. او در خلال سخنانش، به این نکته نیز اشاره کرد که دولت برای حضور جوانان در سطوح بالای مدیریتی، در سال 1393 تصمیم گرفت که دو هزار جوان نخبه را به عنوان دستیار در کنار مدیران ارشد، به کار بگیرد. روحانی در طول چهار سال گذشته، در معرض این انتقاد قرار داشت که مسنترین کابینه پس از انقلاب را در دولت یازدهم تشکیل داده است. او، اگرچه دیر، اما در جریان تشریح برنامههای انتخاباتی خود برای دولت آینده، به این انتقادها پاسخ داد و چنین استدلال کرد که در آغاز فعالیت دولتش، شاخصهای کلان اقتصادی و اجتماعی در وضعیت شبهبحرانی قرار داشته و جز به کارگرفتن مدیران باتجربه در چنین شرایطی، چاره دیگری نداشته است. روحانی این را هم گفت که اکنون که این شاخصها با بهبود نسبی همراه شدهاند، لازم است سن مدیریتی کشور حداقل پنج سال کاهش پیدا کند.
«ما باید سن مدیریت را در کشور پایین بیاوریم.» این عبارت را حسن روحانی نخستینبار، پس از آنکه در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نامنویسی کرد، در برابر خبرنگاران و فلاشهای پیدرپی عکاسان بر زبان آورد. او در خلال سخنانش، به این نکته نیز اشاره کرد که دولت برای حضور جوانان در سطوح بالای مدیریتی، در سال 1393 تصمیم گرفت که دو هزار جوان نخبه را به عنوان دستیار در کنار مدیران ارشد، به کار بگیرد. روحانی در طول چهار سال گذشته، در معرض این انتقاد قرار داشت که مسنترین کابینه پس از انقلاب را در دولت یازدهم تشکیل داده است. او، اگرچه دیر، اما در جریان تشریح برنامههای انتخاباتی خود برای دولت آینده، به این انتقادها پاسخ داد و چنین استدلال کرد که در آغاز فعالیت دولتش، شاخصهای کلان اقتصادی و اجتماعی در وضعیت شبهبحرانی قرار داشته و جز به کارگرفتن مدیران باتجربه در چنین شرایطی، چاره دیگری نداشته است. روحانی این را هم گفت که اکنون که این شاخصها با بهبود نسبی همراه شدهاند، لازم است سن مدیریتی کشور حداقل پنج سال کاهش پیدا کند.
جوانگرایی در چینش کابینه دوازدهم، این روزها به یکی از مطالبات جدی صاحبنظران حوزههای مختلف و حتی مردم عادی تبدیل شده است؛ بررسی مصاحبههایی که در ماههای اخیر با کارشناسان و اندیشمندان در حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در تجارت فردا صورت گرفته است، نشان میدهد که اغلب آنان، انتخاب تیمی جوان و هماهنگ را به عنوان یکی از اولویتهای حسن روحانی در دولت جدید برشمردهاند. چندی پیش، ناهید خداکرمی، یکی از برگزیدگان پنجمین دوره شورای شهر تهران در توئیتی نوشت: «در حالی که هنوز افرادی که در سن 20 تا 40سالگی در دهه 1360، مدیر و وزیر بودند، بازنشسته نشدهاند، اکنون از زنان و جوانان رزومه سنگین میخواهیم. از کجا و با کدام فرصت؟» این توئیت شاید بتواند به مثابه یک تلنگر، ما و کسانی را که نسبت به جوانگرایی در دولت تاکید میکنند، به تامل وادارد که آیا جوانگرایی صرف در کابینه کفایت میکند؟ و مهمتر اینکه، الزامات جوانگرایی کارآمد در هرم مدیریتی کشور چیست؟
اکنون این مساله نزد افکار عمومی به اثبات رسیده است که بروز ابرچالشهای کنونی اقتصاد و جامعه، ثمره سوءمدیریت در دولتهای پیشین بوده و یقیناً بخشی از آن متوجه تصمیمگیری مدیران جوان در مناصب مدیریتی است. بنابراین به نظر میرسد، جوانگرایی الزامات خاص خود را میطلبد و اساساً موضوع حساس و سرنوشتسازی است. از طرفی اثر نامطلوب کهولت سن برخی مدیران نیز در عملکرد آنها قابل مشاهده بوده و جای خالی نوگرایی، ریسکپذیری، شادابی و پویایی در بدنه مدیریت کشور احساس میشود. در این پرونده به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی هستیم که چگونه میتوان از مزایای تغییر نسل در مدیریت بهره برد، بیآنکه از ریسکهای آن بر حذر ماند؟