بازگشت لژیونرها
چرا جلب سرمایه ایرانیهای خارجنشین مهم است؟
«سرمایه ایرانیان خارج از کشور بالغ بر ۲۴ هزار میلیارد دلار برآورد میشود که اگر حتی یک درصد آن وارد ایران شده و در عرصههای مختلف به کار گرفته شود میتواند تحول خوبی در اقتصاد ایجاد کند.» این را مجید حلاجزاده رئیس مرکز خدمات مشاوره ایرانیان خارج از کشور گفته است.
مجیدرضا منصورخاکی: «سرمایه ایرانیان خارج از کشور بالغ بر ۲۴ هزار میلیارد دلار برآورد میشود که اگر حتی یک درصد آن وارد ایران شده و در عرصههای مختلف به کار گرفته شود میتواند تحول خوبی در اقتصاد ایجاد کند.» این را مجید حلاجزاده رئیس مرکز خدمات مشاوره ایرانیان خارج از کشور گفته است. اگرچه، رقم اعلامشده در مورد کمیت سرمایه ایرانیان خارج از کشور، رویایی و دور از ذهن به نظر میرسد اما اگر این سرمایه که در مورد رقم واقعی آن برآورد دقیقی صورت نگرفته است، وارد اقتصاد ایران شود، چه دستاوردهایی را حاصل خواهد کرد؟ به گفته حلاجزاده، در میان هفت میلیون ایرانی که در خارج کشور ساکن هستند، بیش از 370 هزار پروفسور، نخبه و کارشناس وجود دارد که ناگفته پیداست، ایران چه منافعی را میتواند از وجود آنان کسب کند. اما به چه دلیل مسوولان ایرانی در جذب این سرمایههای مادی و انسانی ناتوان بودهاند؟ آیا نهادهای دولتی تاکنون تسهیلاتی برای جذب این سرمایه فراهم کردهاند؟ البته آنگونه که از اظهارنظر مسوولان پیداست، آنان حتی فاقد ابتداییترین اطلاعات از جمله تعداد دقیق ایرانیان خارجنشین هستند. شاهد این مدعا، ارقام اعلامشده از شمار ایرانیان در دیگر کشورهاست که از چهار تا هفت میلیون متغیر است. فارغ از تعداد دقیق ایرانیان مقیم خارج و میزان سرمایه آنان، موضوع حائز اهمیت، سرمایهگذاری آنان در اقتصاد ایران است. به نظر میرسد، ایران امروز همانقدر به سرمایهگذاری اتباع خود نیاز دارد که چین در اوایل دهه 1980 به سرمایهگذاری چینیها نیاز داشت. پس از جنگ جهانی دوم و انقلاب کمونیستی که چین از شرایط نامساعد اقتصادی و نااطمینانی فضای سیاسی رنج میبرد، سازمانی توانمند با ساماندهی چشمبادامیهای خارجنشین و طی فرآیند مهندسی معکوس، به جذب سرمایههای آنان پرداخت. چنانکه طی سالهای 1990 تا 2015 سرمایهگذاری چینیهای خارج از کشور، حدود نیمی از سهم سرمایهگذاری مستقیم خارجی این کشور را به خود اختصاص میداد. مردمانی که روزی شهروند چین بودند و عمده آنها پس از به قدرت رسیدن حزب کمونیست فرار را بر قرار ترجیح دادند، نهتنها سرمایه خود را به سرزمین مادری تزریق کردند، بلکه به جهانیان نشان دادند که چین مقصد امنی برای سرمایهگذاری بلندمدت و سودآور است. با این وصف در شرایطی که سرمایه ایرانیان خارج از کشور نیز ظرفیتی بالقوه برای ایران محسوب میشود، آیا دولتمردان به صرافت جذب آن خواهند افتاد؟ البته اکنون که شواهدی دال بر تشدید خروج سرمایه از کشور منتشر شده است، احتمالاً جذب سرمایه ایرانیان با دشواریهای بسیاری روبهرو باشد. اما در دولت یازدهم که ثبات نسبی سیاسی بر کشور حاکم بود و عدم قطعیتهای سیاسی و اقتصادی تا حدودی کاهش یافته بود نیز تلاش قابل ملاحظهای برای ترغیب ایرانیان نسبت به سرمایهگذاری در ایران صورت نگرفت. این در حالی است که حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس از تکاپوی سعودیها برای جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور خبر میدهد.1 اما پرسش قابل تامل این است که چرا ایرانیان خارجنشین کمتر به سرمایهگذاری در کشور خود علاقه نشان میدهند و معمولاً پس از مهاجرت بازگشتی ندارند و سرمایه خود را به کشور باز نمیگردانند؟