گردنه انتخاب
عواقب قهر جامعه با حکومت چیست؟
آیسان تنها: هنوز رویکرد مجموعه نظام تصمیمگیری درباره نحوه مواجهه با اعتراضات اخیر مشخص نیست. هم از یکسو صداهایی شنیده میشود که امیدوارکننده بوده و نشان میدهد که دستکم بخشهایی از نظام حکمرانی صدای گروههای مختلف جامعه را شنیده و در افق پیشرو اصلاحاتی را در دستور کار دارد. از سوی دیگر برخی صداها هم وجود دارد که حاکی از تلاش برخی از اهالی سیاست برای نادیدهگرفتن و انکار اعتراضات است. این صدایی است که اگر غالب شود خبر از روزهای تاریکتری میدهد. روزهایی که یا استمرار اعتراضات را به دنبال خواهد داشت یا قهر جامعه را با حکومت.
آن سوی بیتوجهی به خواستههای جامعه
استمرار اعتراضات قادر است جامعه را به سمت فرسایش ببرد. این هزینهای است که فارغ از هزینههای دلخراش جانی به افراد جامعه تحمیل میشود. همانگونه که اکنون نیز میبینیم بسیاری از دانشگاهها و مدارس از ابتدای سال تحصیلی درگیر اعتراضات گسترده بوده و قطعی اینترنت به کسبوکارهای اینترنتی بسیاری آسیب وارد کرده است. در ادامه این روند قوه خلاقه اعتراضات میتواند با دست بردن به روشهای متنوع دست به از بین بردن آنچه مقابل خود تشخیص میدهد ببرد. نمونه چنین اقداماتی را در هفتههای گذشته با تحریم و منزوی کردن برندهای اقتصادی مشهور داخلی شاهد بودیم. اما سناریوی دیگری هم وجود دارد و آن، قهر جامعه با حکومت است. در دهه گذشته شاهد آن بودیم که بارها کارشناسان اقتصادی، محیطزیستی و اجتماعی نسبت به وجود چالشهای اساسی در کشور به دولت هشدار دادند. هشدارها حاوی یادآوری محدودیت زمانی بوده است. به طور خاص در حوزه محیطزیست قاطبه کارشناسان بر این باورند که برای برخی اصلاحات و برخی سیاستگذاریها همین حالا هم دیر است و اگر تلاشی آغاز شود صرفاً جهت جلوگیری از ویرانی بیشتر به کار میآید. سیاستگذاریهایی که باید با همکاری و همراهی گروههای مختلف جامعه همراه باشد، در غیر اینصورت به سرانجام نخواهد رسید. همچنین در حوزه اقتصاد به طور مثال دولت در سالهای پیشرو باید دست به اصلاح ساختار بودجه بزند. در عین حال موضوع اصلاح قیمت بنزین هم پیشروی دولت است. درحالیکه مطابق با تجربیات گذشته موضوع اصلاح قیمت بنزین همواره در ایران با حساسیتهایی روبهرو بوده است و با توجه به التهاب کنونی جامعه ایران مشخص نیست که دست بردن به اصلاحاتی از این دست با چه واکنشی از سوی جامعه روبهرو شود. با توجه به این شرایط به نظر میرسد گزینههای چندانی پیشروی مجموعه نظام تصمیمگیری نباشد و ناگزیر به انتخاب است. انتخابی سرنوشتساز که شاید مسیر چند دهه آینده را تعیین کند.