شعلههای سبز
تاراج منابع طبیعی چگونه به اعتراض منجر میشود؟
جواد حیدریان: یکی از دلایلی که در ذهن مردم نگرانی ایجاد کرده و به عقیده اقتصاددانان توانسته نقش پیشران در تخریب اعتماد جامعه ایفا کند، مصرف بیرویه منابع کشور و تخریب محیط زیست است. اهمیت محیط زیست و منابع طبیعی به اندازهای است که میتوان آن را یکی از ارکان امنیت ملی و یکی از پایههای تعادل ژئوپولیتیک کشورها دانست. به هم خوردن چرخه طبیعی از جمله از دست رفتن منابع آب، خاک، جنگل و مرتع و... میتواند منجر به فروپاشی سرزمینی شود، جمعیت را بکوچاند و تنشهای منطقهای و حتی بینالمللی را دامن بزند. در دل این آشوب، مردم معمولاً بهآسانی با واقعیت سخت محیطی کنار نمیآیند. آنها در مقام واکنش دست به شورش، اعتراض و خشونت میزنند. گاهی این تنش میان مردم با هم و گاهی میان دولتها و مردم و معترض شکل میگیرد. سیمون دالبی استاد مطالعات جغرافیایی و محیطی در دانشگاه کانادا معتقد است؛ «باید مفهوم امنیت را با عنایت به ابعاد سیاسی محیط آن تعریف کرد، به عبارت دیگر مطالعه بعد زیستمحیطی برای طراحی یک تعریف جامع از امنیت ضروری است. او در تحلیل دیگری معتقد است؛ امنیت اقتصادی ساکنان جنگل، با بقای جنگل تضمین میشود و نه با تقسیم جنگل به زمینی شخصی و دقیقاً مرزبندیشده. به همین ترتیب امنیت بقیه ما نیز پیش از آنکه به تعرضناپذیری مرزهای کشور بستگی داشته باشد، بهطور فزایندهای به بقای یک اکوسیستم سالم جهانی بستگی دارد.» ایران به دلیل تخریب منابع و تاراج محیط زیست و منابع طبیعیاش در آستانه چنین وضع نگرانکنندهای است. ماههای پیش در چند شهر تنش شدید بر سر نبود و کمبود آب منجر به بروز اعتراضهای خیابانی شد. بعید نیست در صورت عدم مدیریت بهتر و تغییر روش مدیریت سرزمین باز هم شاهد بروز تنشهای اجتماعی در سراسر ایران باشیم. این مشکلات شوربختانه در مرزهای ما با همسایگان نیز وجود دارد. با این حال از آب تا خاک و جنگل، از هوا و پسماند تا مسائل مرتبط با سلامت ایرانیان به مدیریت منابع محیط زیست پیوسته است. جامعه ملتهب ایران از کمبودهای اقتصادی و نبود آزادیهای سیاسی و اجتماعی در رنج است و بعید نیست بار دیگر شعله اعتراض با مسالهای محیط زیستی دوباره افروخته شود. علائم هشدار را میتوان بهراحتی در محیط پیرامونی مشاهده کرد. امروز وقتی انباشت مشکلات آب، خاک، پیشروی بیابانها، تخریب جنگلها و مراتع، آلودگی گسترده هوا، ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، مشکلات عمیق نظام بانکی، کسری بودجه بزرگ ساختاری را در کنار چالشهای جدی سیاست خارجی که محدودیتهای مالی و اقتصادی زیادی را برای کشور به وجود آورده و خود را در رشد اقتصادی پایین و تورم بالا منعکس کرده مشاهده میکنیم، متحیر میشویم که چگونه سیاستمداران نسبت به این اتفاقات بیتفاوت بودند و منابع طبیعی کشور به این روز گرفتار آمد. در این پرونده به این پرسش پاسخ میدهیم که تخریب محیط زیست چگونه منجر به بیاعتمادی و در نهایت بروز اعتراضهای اجتماعی خواهد شد؟