خرج از کیسه مهمان
چرا سیاستمداران در حوزه آب سخاوت نابخردانه به خرج میدهند؟
سیاستهای نابخردانه در مدیریت آب و بذل و بخشش بیحساب این منبع حیاتی طی چند دهه گذشته، حالا ایران را به کشوری ورشکسته بدل کرده است. تصمیمات غلط در انتقال آب حوضه به حوضه، سدسازیهای بیامان و ناپایدار، پایین نگه داشتن قیمت آب و... نشان میدهد آب به عنوان یک عنصر حیاتی نقش اساسی در سیاستهای بازدارنده دولتها داشته است.
خرج چو از کیسه مهمان بود / حاتم طایی شدن آسان بود
سیاستهای نابخردانه در مدیریت آب و بذل و بخشش بیحساب این منبع حیاتی طی چند دهه گذشته، حالا ایران را به کشوری ورشکسته بدل کرده است. تصمیمات غلط در انتقال آب حوضه به حوضه، سدسازیهای بیامان و ناپایدار، پایین نگه داشتن قیمت آب و... نشان میدهد آب به عنوان یک عنصر حیاتی نقش اساسی در سیاستهای بازدارنده دولتها داشته است. هرگاه لازم بوده از آب به عنوان ابزاری برای ساکت نگه داشتن اعتراضهای محلی و منطقهای و حتی ملی استفاده شده است. سیاست هولناک و غیرعقلانی که حالا به «بدهبستانهای سیاسی» معروف شده است. معامله بر سر آب به نحوی صورت گرفته که از ذرهای سیاستگذاری در افق چشمانداز بهرهمند نیست. شرایط نامطلوب فعلی محصول چنین بلندپروازیهای سیاسی بوده است. استانهای برخورداری مثل خوزستان و آذربایجانها به همان نسبت در فقر آب به سر میبرند که استانهای نادارایی مثل کرمان و یزد و اصفهان! مقایسه چنین تناسبی بیاندازه به خلأ تصمیمگیری صحیح در مدیریت منابع آبی مهر تایید میزند.
ایران اکنون کشوری با بحران حاد آبی است. خشکسالی، بر اساس اظهارات مقامات سازمان هواشناسی، 97 درصد خاک کشور را فراگرفته است. دیگر نه سدسازی پاسخگوی نیازهاست و نه انتقال آب حوضه به حوضه میتواند مرهمی بر این زخم چرکین باشد. زخمی که حالا دارد اثرات عفونی خود را در شکلی از نارضایتی محلی نشان میدهد. این در حالی است که ایران سرزمینی با تمدن باستانی، در طول تاریخ خود سرزمینی خشک و کمآب بوده است. شکلگیری تمدنهای ایران در طول تاریخ دقیقاً بر مبنای مهندسی متناسب و سازگار با اقلیم خشک پدید آمده و از بین رفتهاند اما امروز دیگر سیاست منطبق با الگوهای پایدار را در کشور شاهد نیستیم و به وضوح میتوان نبود دانش آبی را در سیاستگذاری و قانونگذاری کشور مشاهده کرد.
حالا زیانهای معامله بر سر آب دارد بر گرده تمامی مردم سرزمین تحمیل میشود. کشاورزی پرمصرف ایرانی دیگر توان پاسخگویی به نیازهای پروردهشده را ندارد. صنایع در مکانهایی استقرار یافتهاند که اغلب با چالش تامین آب مواجهاند و کشور در شرایط بد اقلیمی دچار خشکسالی شدید شده است. بنا به همین شرایط باید منتظر کاهش میزان تولیدات ناشی از کاهش حجم اشتغال نیز بود.
سیاستهای کوتهنگرانه در نهاد قانونگذاری در کنار سیاستهای بیخردانه اجرایی نهادها و همینطور نبود سیستم نظارتی دقیق و شفاف، وضعیت بحران آب در ایران را وارد مرحله بسیار حساسی کرده است که به نظر میرسد نیازمند نوعی بازنگری در نحوه حکمرانی آب باشد.
در این پرونده با بررسی وضعیت آب و چالشهای حال و آینده کشور به این ابهامات پاسخ میدهیم که آیا شرایط فعلی کشور در مدیریت منابع آبی ناشی از بدهبستانهای سیاسی و بلندپروازی سیاستمداران در سالهای گذشته است؟ اگر این وضعیت ادامه پیدا کند سرنوشت ما چه خواهد شد؟