حمایت از کالای ایرانی ممکن اما مشروط
چرا درباره تولیدات داخلی قضاوت منفی داریم؟
کشور ما از دوگانههای متعددی رنج میبرد. از جمله آنهاست دوگانه کالای ایرانی یا کالای خارجی. گرچه قطعاً از دوره جنگهای ایران و روس و تا اکنون، این دوگانه کالای ایرانی یا خارجی تشدید شده است، لیکن شواهد تاریخی نشان میدهد حدود نیمقرن پیش از آن این موضوع ذهن ایرانیان را مشغول کرده بود.
کشور ما از دوگانههای متعددی رنج میبرد. از جمله آنهاست دوگانه کالای ایرانی یا کالای خارجی. گرچه قطعاً از دوره جنگهای ایران و روس و تا اکنون، این دوگانه کالای ایرانی یا خارجی تشدید شده است، لیکن شواهد تاریخی نشان میدهد حدود نیمقرن پیش از آن این موضوع ذهن ایرانیان را مشغول کرده بود. شواهد نشان میدهد کریمخان زند نخستین کسی است که در این عرصه کوششهایی کرده است. به روایت رستمالتواریخ کریمخان زند به فرستاده کمپانی هند شرقی گفته بود: «دانستم که به لطایفالحیل پادشاهی ایران را مالک و متصرف شوند. چنانکه ممالک هندوستان را به خدعه و مکر و تزویر و نیرنگ و حیله به چنگ آوردند... اهل ایران را احتیاجی به امتعه و اقمشه و اشیاء فرنگی نیست. زیرا در ایران پنبه پشم، کرک، ابریشم و کتان زیاد است. اهل ایران هرچه میخواهند ببافند و بپوشند. اگر چنانچه شکر لاهوری نباشد، شکر مازندرانی و عسل و شیره انگوری و شیره خرما اهل ایران را کافیست.» با این حال، کریمخان زند با انگیزه توسعه تجارت ایران، قراردادی را با کمپانی هند شرقی انگلیس در سال 1176 ه.ق منعقد کرد و در آن تسهیلاتی را برای بازرگانان انگلیس در نظر گرفت. این قرارداد در دو بخش تنظیم شد و ایران و کمپانی تعهدات متقابلی را پذیرفتند. یکی از نکات مهم قرارداد، تعهد کمپانی هند شرقی در مقابل ایران بود. بر اساس یک بند قرارداد، کمپانی متعهد میشد به ازای پول و ثروتهایی که از فروش کالا در ایران به دست میآورد، از اجناس ایرانی خریداری کرده و صادر کند. در واقع، کریمخان زند بهزعم خود میخواست جلوی خروج ارز از کشور را بگیرد و با مقدم داشتن مصرف صنایع داخلی بر کالاهای خارجی، از تهیدستی کشور جلوگیری کند.
پس از کوشش ناموفق کریمخان در حمایت از مصنوعات ایرانی، امیرکبیر نیز سعی وافری در این زمینه کرد و شاید سرمنشأ تحولی در تاریخ اقتصادی ایران شد. وی ابتدا با تاسیس کارخانههای متعدد پارچهبافی و مصنوعات دیگر توانست بخشی از احتیاجات داخلی را تامین کند، سپس با تشویق صنعتگران به تولید اجناس مشابه خارجی، اعزام صنعتگر به خارج و آموزش فنون مختلف سعی در بینیازی کشور از کالای غیرایرانی کرد. به کوشش امیرکبیر تولیدات ایران در نمایشگاه بینالمللی لندن با هدف معرفی کالاهای ساخت ایران، شرکت داده شد. حاصل اقدامات امیرکبیر بهرغم دوران کوتاه صدارتش آن بود که شال کرمان(امیری) جای شال کشمیر را گرفت و همچنین واردات کالا در این دوره به نصف دوران محمدشاه تقلیل یافت. بهرغم این موضوع بعد از روزگار امیر موضوع به شکل دیگری شد و عملاً بازار کالای ایرانی کساد شد و بازار کالای خارجی رونقی روزافزون یافت.
یکی از درخشانترین اقدامات مردمی برای حمایت از کالاهای ایرانی، تاسیس شرکت اسلامیه بوده است. شرکت اسلامیه به ریاست محمدحسین تاجرکازرونی، از مهمترین شرکتهای تجاری اصفهان بود که شعبههایی در شهرهای مختلف کشور داشت. در نظامنامه شرکت اعلام شده بود که این شرکت تجارت کالاهای خارجی نخواهد کرد مگر در مورد بعضی ادوات کارخانهها، حمل کالاهای داخلی به خارج، مشارکت در راهآهن و راهسازی. تدارک لباس تمام اهالی ایران نیز یکی از جمله این اهداف بود. در فصلی از نظامنامه شرکت آمده است، تمام اعضای شرکت موظف هستند لباس خود را از منسوجات شرکت و کالاهای داخلی تهیه کنند. بنیانگذاران این شرکت در اساسنامه آن، با رویکردی آرمانی فواید و کارایی آن را اینگونه بیان کردند:
«[شرکت] آب رفته را به جوی آورد و رشته گسیخته تجارت داخله ما را محکم خواهد کرد. ملک و وطن ما را آباد و احیای صنایع منقرضشده ما را حیات میدهد. ما را از ذلت احتیاج به امتعه خارجی میرهاند. قماشهای قلب فسادشده خارج که در عوضش روح و ثروت مملکت ما میرود موقوف دارد، و صنایع استادان خودمان را، که فعلاً جاذب انظار تمام صنعتگران عالم است و در تماشاخانههای خارجه به یادگار در کمال احترام نگه میدارند، به حال اولین عود میدهد. راههای مملکت را شوسه و آهن کرده، حمل و نقل ما را سهل خواهد کرد. از قحطسالی و تعدی محتکرین بیانصاف نجاتمان میدهد. اطفال ما را تربیت میکند. در سال، که هزارها از نفوس و برادران دینی ما به خارجه مسافرت کرده، در کمال ذلت به مزدوری غیر مذهب ما، جان شیرین میسپارند، به کار و شغل داخله مملکت باز خواهد داشت.»
همزمان با فعال شدن شرکت اسلامیه، روشنفکران و علما در شهرهای مشهد، شیراز، بوشهر و...، از فعالیتهای شرکت حمایت کردند. آقانجفی اقدام شرکت را به «منزله جهاد» تلقی کرد و یکی از فواید آن را این دانست که منسوجات شرکت «ملت و امت ناجیه را از احتیاج به کفار مانع بزرگی است». وی طی نامه دیگری خطاب به مدیر روزنامه حبلالمتین، عمل شرکت را موجب قطع نفوذ خارجی در بین مسلمانان دانست. حاجآقا نورالله اصفهانی طی نامه به مدیر روزنامه حبلالمتین، رونق شرکت اسلامیه را موجب خیر دنیا و آخرت و ترویج دین و شریعت دانست. وی ابراز کرد که حتی اگر کیفیت کالاهای داخلی به میزان کالاهای خارجی نباشد، نباید کالاهای خارجی بخریم تا سرمایه و نفوذ را به خارجه نسپاریم. علاوه بر روحانیون بانفوذ اصفهان، علمای بزرگ دیگری نیز برای حمایت از شرکت اسلامیه فتوا صادر کردند یا اعلانهایی منتشر کردند. ملامحمدکاظم خراسانی، عبدالله مازندرانی، سیدمحمدکاظم یزدی، سیداسماعیل صدرالدین موسویاصفهانی، حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل، محمد غرویشربیانی، محمدحسن مامقانی، میرزا حسین نوری و میرزا فتحالله شیرازی از جمله روحانیونی بودند که از شرکت اسلامیه پشتیبانی و مردم را به استفاده از محصولات آن تشویق کردند. این شرکت حوزه فعالیت خود را به بیرون از مرزهای کشور، از جمله قفقاز و روسیه کشاند و اهداف خود را طی گزارشهایی در روزنامهها منتشر کرد. با وجود همه این فعالیتها، این شرکت و شرکتهای مشابه آن از موفقیت چندانی برخوردار نبودند.
با وقوع انقلاب مشروطه و قدرت یافتن نیروهای مشروطهخواه، مجدداً موضوع کالاهای ایرانی که از سوابق پیشگفته نیز بهره میبرد، مطرح شد. با تشکیل مجلس شورای ملی نمایندگان به سال 1201 قانونی مفصل در این باب با عنوان قانون استعمال البسه وطنی در 14 ماده به تصویب مجلس رساندند. بر اساس ماده یک این قانون دولت مکلف بود کلیه لباسهایی که برای کارکنان لشکری و کشوری تهیه میکند از مصنوعات و منسوجات ایران باشد. ماده 2 مقرر میکرد، همه وزرا و نمایندگان مجلس شورای ملی و معاونان وزرا، قضات، کلیه کارکنانی که مشمول قانون استخدام هستند و نیز کارکنانی که از طرف دولت به ایشان لباس دادهاند، هنگام کار باید از مصنوعات ایرانی استفاده میکردند (جنبش تحریم امتعه خارجی در تاریخ معاصر، منیژه ربیعیرودسری).
نهضت ملی شدن نفت نیز به توجه به کالای ایرانی پیوند خورده است. به دنبال تحریم نفت ایران از سوی انگلیسیها و اجرای سیاستهای اقتصادی دکتر مصدق در برابر تحریم نفت ایران، چرخش و توجه به کالای ایران مجدد قوت گرفت. در این فرآیند آیتالله کاشانی نیز نقشآفرین بود. او در حمایت از کالای ایرانی کوشش کرد و با صدور حکم تحریم اجناس خارجی در تقویت سیاست حمایت از کالای ایرانی نقشی جدی داشت. این کوششها ثمربخش بود و آمارهای موجود در زمینه تجارت خارجی نشان میدهد طی سالهای 1331 تا 1333 تراز تجارت خارجی بدون نفت مثبت بوده است.
در جریان انقلاب اسلامی نیز امام خمینی(ره) در همه برههها به این موضوع توجه کردند. این مرور گذرا بر چند مرحله توجه به حمایت از کالای ایرانی گویای یک چیز است؛ هنگامی که عزم ملی موجود باشد و در مناسبات دولت-ملت اختلال نباشد، سیاستهای حمایت از کالای ایرانی با توفیق قرین است. به گواه تجربیات تاریخی، حمایت از کالای ایرانی آرمانی تاریخی است و از جمله موارد مورد اتفاق همه نیروهایی است که در فرآیند تحولات سیاسی ایران اثرگذار بودهاند. همسویی دولت و ملت (منظور حاکمیت و مردم) اجرای سیاست حمایت از کالای ایرانی را به توفیق نزدیک کرده و اختلال در آن عامل اصلی ناکامی بوده است.