کسادی کسبوکارهای برخط
اختلال در اینترنت چه بر سر اقتصاد و کسبوکار میآورد؟
شاید اندکی مزاح با نام کتاب مشهور پابلو نرودا ما را به یاد کسانی بیندازد که در دام فضای مجازی گرفتار آمدهاند، آنقدر که اینترنت به قدر نفس برایشان عزیز است؛ اما پشت این شوخی واقعیت دیگری پنهان است. شاید اینترنت برای کسانی که بیهدف در شبکهها پرسه میزنند و از سرخوشیهایشان فیلم و عکس به اشتراک میگذارند، آب نباشد، اما برای گروهی که کسبوکارشان به دنیای آنلاین وابسته است، بیتردید نان است! نانی که هر از گاهی با تصمیمات عجولانه و به دور از دوراندیشی مسوولان آجر میشود.
هوا را از من بگیر؛ اینترنت را نه!
شاید اندکی مزاح با نام کتاب مشهور پابلو نرودا ما را به یاد کسانی بیندازد که در دام فضای مجازی گرفتار آمدهاند، آنقدر که اینترنت به قدر نفس برایشان عزیز است؛ اما پشت این شوخی واقعیت دیگری پنهان است. شاید اینترنت برای کسانی که بیهدف در شبکهها پرسه میزنند و از سرخوشیهایشان فیلم و عکس به اشتراک میگذارند، آب نباشد، اما برای گروهی که کسبوکارشان به دنیای آنلاین وابسته است، بیتردید نان است! نانی که هر از گاهی با تصمیمات عجولانه و به دور از دوراندیشی مسوولان آجر میشود.
در دو هفته گذشته خبرها کوتاه اما تاسفبار بود. به دستور شورای امنیت ملی و از سوی وزارت ارتباطات، تلگرام و اینستاگرام فیلتر شدند، سرعت اینترنت پایین آمد و با قطعیهای موقت و مکرر همراه شد تا بلکه آشوبهای خیابانی فرو بنشیند. غافل از اینکه با این مجازات سخت، خشک و تر با هم سوختند! ظاهراً مسوولان از خاطر بردند که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تنها محفل خصوصی اغتشاشگران و مجامع زیرزمینی توطئهچینان نیست. در این فضا بسیاری مطالعه و پژوهش میکنند، اخبار و اطلاعات موردنیازشان را مییابند یا با دیگران به اشتراک میگذارند و از همه مهمتر، گروهی در این فضا به کسبوکار مشغولاند و بی آن دکان مجازیشان تخته میشود.
با فاصله کمی از فیلترینگ شبکههای اجتماعی پرمخاطب، پایین آمدن سرعت اینترنت و از کارافتادن بستههای اینترنتی مسوولان و کارشناسان حوزههای مختلف دستبهقلم بردند و به نقد سیاست نادرست فیلترینگ و پیامدهای نامطلوب آن پرداختند. نایب رئیس کمیسیون کسبوکارهای نوین اتاق بازرگانی ایران شاید نخستین کسی بود که نسبت به عوارض اقتصادی این تصمیم واکنش نشان داد و گفت: بین 10 تا 15 هزار کسبوکار آنلاین در ایران وجود دارد که کاملاً مجازی اداره میشوند و در صورت دائمی شدن فیلترینگ ورشکسته خواهند شد.
وزیر جوان ارتباطات نیز که ابتدا از موقتی بودن این شرایط خبر داده بود با تداوم اختلال و فیلترینگ توپ را به زمین شورای عالی امنیت ملی انداخت و از خود و وزارتخانهاش سلب مسوولیت کرد. موضعگیریها اما ادامه داشت. صرف نظر از استادان و صاحبنظران حوزه ارتباطات که دوباره و صدباره محدود کردن دسترسیها را ناممکن و دور از خرد دانستند، اهالی اقتصاد همچنان نگران کسبوکارهای آنلاین بودند و به دولت هشدار میدادند. دبیر انجمن صنفی کسبوکارهای اینترنتی نیز یک هفته پس از آغاز فیلترینگ یادآور شد: بر اساس آمارهای معتبر بین 200 تا 300 هزار فروشنده اینترنتی در ایران وجود دارد. پنج هزار فروشنده در سایتها مشغول به کار هستند و بیش از 200 هزار فروشنده در شبکههای اجتماعی کالا یا خدمات خود را عرضه میکنند.
آخرین اخبار حتی مایوسکنندهتر بود. بر اساس آمار مرکز رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 9 هزار کسبوکار خرد اینترنتی در تلگرام وجود دارد که تخمین زده میشود در مدت فیلترینگ 15 درصد از آنها از بین رفتهاند. سرانجام نگرانیها از کارشناسان به اهالی کسبوکار آنلاین تسری پیدا کرد. برخی از آنان با راهاندازی کمپین اعتراضآمیز «حمایت از شاغلان تلگرام» از مردم خواستند به این جنبش بپیوندند و از دولت بخواهند از تلگرام رفع فیلتر کند. تا زمان نگارش این متن اما، تلگرام هنوز در حصار فیلترهاست.
این تصویر ناخوشایند با وعدههای دولت روحانی ناهمخوان است. سیاستهای دولت یازدهم در حوزه ارتباطات همواره با وعده افزایش دسترسی مردم به اینترنت و مقابله با هر اقدامی در فیلتر کردن شبکهها همراه بوده و هست. آذریجهرمی، مردادماه امسال در جمع فعالان بخش خصوصی یادآور شد دولت وعده داده سالانه 900 هزار شغل ایجاد کند و طبق برنامه ششم 100 هزار از این تعداد در حوزه ICT خواهد بود. ضمن آنکه قرار بود متوسط سرعت سرویسهای خانگی اینترنت به 20 مگابایت برسد.
اتفاقات اخیر اما تمامی این وعدهها را زیر سوال برده است. در سایه تامین امنیت ملی یک واقعیت مهم از خاطرها رفته است. اختلال در اینترنت (چه به طور کلی و چه در بخشی از خدمات آن نظیر شبکهها) فراتر از اختلال در چت و بارگذاری تصاویر اعتراضات، اقتصاد را متضرر میکند. ضرری که در کوتاهمدت گرچه ناملموس است اما عواقبش به زودی گریبان توسعه کشور را خواهد گرفت.
اختلال در اینترنت؛ اختلال در اقتصاد
اینترنت در تمام کارهای روزانه مردم جهان رخنه کرده است. از کسب اطلاعات بازارها و اخبار پزشکی و بهداشتی گرفته تا پرداختهای موبایلی و خریدوفروش کالاها، اینترنت همه کارها را تسهیل کرده است. اما همزمان با این رهاوردهای مسرتبخش، اختلال در خدمات اینترنتی و زیرساختهای آن هم بیش از پیش رایج شده است. مطالعات نشان میدهد این اختلالات، تاثیر گستردهای بر زندگی مردم و مهمتر از آن بر اقتصاد دارد. بینظمیهای بخشی که بر بهرهوری اثر میگذارد، کاهش اعتماد کسبوکار و از دست رفتن فرصتها، حداقل پیامدهای اختلال در اینترنت است.
حتی اختلال موقت نیز با کاهش بهرهوری و افت سرمایهگذاری در بخشهای مختلف به ضرر اقتصادی سنگینی میانجامد که نهفقط اهالی کسبوکار که افراد معمولی جامعه را نیز متاثر میسازد. برای مردم، تاثیرات ملموس قطع اینترنت افت خریدوفروش، کاهش پرداختهای آنلاین، انتشار اطلاعات نادرست و در نهایت تعطیل شدن برخی مشاغل خرد است. اما در دورنمایی وسیعتر، وقتی اینترنت کند یا قطع میشود معاملات حساس به زمان مختل و معاملات و فعالیتهای روزانه صنایع مهم متوقف میشود. این اختلال از سوی دیگر زمان لازم برای ارتباط افراد (شهروندان، کارکنان و مشتریان) با یکدیگر و تبادل اطلاعات ضروری را طولانی میکند و سبب محدود شدن دسترسی آنان به اطلاعات به روز میشود. در نهایت تاخیر در ارتباطات و ناتوانی در انجام امور روزمره که مبتنی بر سرویسهای اینترنتی است، هزینه معامله را افزایش و ستادهها را کاهش میدهد.
در برخی موارد، اختلال اینترنتی بر خدمات خاص مانند شبکههای اجتماعی، اپهای پیامرسان یا موتورهای جستوجو اعمال میشود. بلاک کردن این خدمات که شهروندان و اهالی کسبوکار به طور روزانه از آن استفاده میکنند پیامدهای آنی و ملموستری دارد. در چنین شرایطی کسبوکارهای آنلاین از دید مشتریان محو میشوند، و فرصت تعامل با آنان و امکان دریافت بازخورد یا سفارش را از دست میدهند. مردم نیز نهفقط از ارتباط با دوستان و اقوام بازمیمانند بلکه برای دسترسی به اطلاعات و پیدا کردن کالاها و خدمات مورد نیاز خود و سفارش یا خرید آن با دشواری روبهرو میشوند.
تداوم این اختلالات، پیامدهای قطعی موقت اینترنت را تشدید و چند برابر میکند. سبب بیثباتی و عدم قطعیت در محیط کسبوکار میشود و شرکتها را وا میدارد به سمت مدلهای کمتر مطلوب کسبوکار یا عرضهکنندگان گرانقیمتتر (که اختلال اینترنت بر آنها تاثیر نگذاشته) بروند. به این ترتیب کسبوکارها با هزینههای بیشتری روبهرو میشوند و در پاسخ به عدم قطعیت، ناچار سرمایهگذاری را کاهش میدهند.
بازوی آنلاین رشد اقتصادی
در سال 2016 یک موسسه پژوهشی به نام Deloitte از سوی فیسبوک ماموریت پیدا کرد تا مشخص کند اختلال در اتصال به اینترنت که به دستور مقامات ذیربط صورت میگیرد چگونه بر اقتصاد اثر میگذارد. در گزارش نهایی این موسسه آمده است حتی در کشورهایی که ضریب نفوذ اینترنت متوسط است (یعنی بین 49 تا 79 درصد) بین 69 تا 95 درصد از کسبوکارها آنلاین هستند و تعداد آنها نیز رو به افزایش است. در کشورهایی با ضریب نفوذ کم یا متوسطِ اینترنت، به ترتیب بین 2 /5 تا 3 /2 درصد از تولید ناخالص داخلی سهم تجارت الکترونیک است. رقمی که در کشورهای توسعهیافته به 5 /7 درصد میرسد. محققان دیلوت میگویند هر قدر کشوری توسعهیافتهتر باشد و اکوسیستم آنلاین نیز در آن به بلوغ بیشتری برسد عوارض اختلال یا قطعی موقت اینترنت در آن کشور بزرگتر و گستردهتر خواهد بود. بر مبنای یافتههای این پژوهش در کشورهایی که دسترسی گستردهای به اینترنت دارند (ضریب نفوذ بیش از 79 درصد) هزینه قطع موقت اینترنت و تمامی سرویسهای آن به طور متوسط روزانه 6 /23 میلیون دلار (به ازای هر 10 میلیون نفر جمعیت) از GDP است. در کشورهایی که ضریب نفوذ اینترنت متوسط یا کم است تاثیر قطع شدن اینترنت بر تولید ناخالص داخلی به ترتیب 6 /6 میلیون دلار و 6 /0 میلیون دلار به ازای هر 10 میلیون نفر خواهد بود.1 شاید به همین دلیل است که بانک جهانی دسترسی به اینترنت پرسرعت را ابزاری برای بهبود اقتصادهای خاورمیانه و آمریکای شمالی معرفی کرده و آن را «پیشران کلیدی رشد اقتصادی، اشتغالزایی و شمول اجتماعی» خوانده است.
از سال 2012 میلادی که اتحادیه بینالمللی مخابرات (ITU) گزارشی در باب تاثیر مثبت اتصال به باند پهن بر اقتصاد جهانی منتشر کرد تاکنون، اتاقهای فکر اقتصاددانان در سراسر جهان با پژوهشها و مطالعات متعدد بر این واقعیت صحه گذاشتهاند. برای مثال شورای مشاوران اقتصادی کاخ سفید در گزارشی تاکید کرده است که دسترسی به اینترنت میتواند آمریکا را در بستن شکاف دیجیتالی یاری دهد. در این گزارش علاوه بر فواید مستقیم اینترنت مانند بهبود بازار کار، مزایای غیرمستقیم آن مانند بهبود وضعیت سلامتی و بهداشت عمومی و افزایش مشارکت مدنی نیز از نظر دور نمانده است.
این روزها گرچه در بسیاری از کشورها دسترسی به باندپهن پرسرعت بدون هیچ محدودیتی برای بخشهای زیادی از مناطق شهری فراهم شده است اما جهان، سرعت و دسترسی به دنیای آنلاین را کافی نمیداند. حتی در آمریکا که به لحاظ کاربری، مصرف و اشتغال پیشرفتهترین بازار دیجیتال جهان را دارد گفته میشود دسترسی به اینترنت هنوز ناکافی است. از اینرو فراهمکنندگان خدمات اینترنتی در دنیا تلاش میکنند دسترسی به این خدمات را نهفقط برای شهرها که برای دورافتادهترین مناطق روستایی فراهم کنند. در همین راستا گوگل در سال 2014 پروژه خدمات Gigabite Fiber خود را راهاندازی کرد. اقتصاد جهانی البته به اپراتورهای کوچک محلی نیز نیاز دارد از اینرو Bigpipe در نیوزیلند راهاندازی شده تا امکان دسترسی به اینترنت را برای دورافتادهترین منطقه جغرافیایی جهان فراهم کند. همه این تلاشها صورت گرفته و میگیرد چراکه دنیا یقین دارد دسترسی به اینترنت پرسرعت بهرهوری جهانی را افزایش میدهد، بازارهای کار را بهبود میبخشد و به رشد اقتصاد کمک میکند.
مطالعات در کشورهای مختلف نشان میدهد دسترسی به اینترنت میتواند به اشتغالزایی کمک کند. US Telecom که در آمریکا آمارهای مربوط به اشتغالزایی اینترنتی را گردآوری و دنبال میکند، میگوید در سال 2016، 10 میلیون شغل جدید فقط در آمریکا ایجاد شده است. پژوهشی که از سوی فدرالرزرو این کشور صورت گرفته نیز نشان میدهد با دسترسی به اینترنت پرسرعت، مشارکت زنان متاهل در بازار کار 1 /4 درصد افزایش پیدا کرده است. بنا بر گزارشهای اتحادیه بینالمللی مخابرات، آمریکا، آلمان، نیوزیلند، پرتغال، سنگاپور و ایرلند از جمله کشورهایی هستند که با هدف اشتغالزایی در زیرساختهای اینترنتی خود سرمایهگذاری کرده و آن را تا حد امکان توسعه بخشیدهاند.
این همه نشان میدهد دسترسی به اینترنت میتواند به اشتغالزایی و بهبود بازار کار کمک کند. جوامعی که این امکان را برای شهروندان و کارآفرینان خود فراهم کردهاند میتوانند از نیروی کار ماهری بهره ببرند که بدون دسترسی به اینترنت از کار بازمیماندند. با این خدمات آنلاین، حتی برای کسانی که تا پیش از این به دلایلی نظیر مسائل خانوادگی، مشکلات جسمی یا بیماری و دیگر ملاحظات، امکان تحرک نداشتند یا جابهجایی آنان محدود بود فرصت مشارکت در اقتصاد فراهم شده است.
کندی اینترنت؛ کاهش بهرهوری
در گزارش سال 2012 اتحادیه بینالمللی مخابرات آمده بود که میزان تاثیر اتصال به اینترنت پرسرعت بر بهرهوری کاری دشوار است. بیتردید افزایش دسترسی به باندپهن ارتباط مستقیمی با بهرهوری بیشتر دارد اما آیا سبب بهبود بهرهوری نیز میشود؟ یا دسترسی به اینترنت سبب بهبود دیگر عواملی میشود که میتوانند بر بهرهوری اثر بگذارند؟ به نظر میرسد هر دو این فرضیات صحیح هستند. پژوهش ITU اشاره میکند که به ازای هر یک درصد افزایش ضریب نفوذ باندپهن در کشورهای OECD بهرهوری 13 /0 درصد افزایش پیدا کرده است. گرچه این افزایش چندان بزرگ به نظر نمیرسد اما تاثیرات همافزا خواهند بود؛ افزایش قابل توجه در دسترسی و سرعت اینترنت میتواند تاثیر چشمگیر متقابلی بر بهرهوری داشته باشد.2
این گزارش تاکید میکند که تقریباً در همه کشورها، مناطق روستایی از دسترسی به اینترنت پرسرعت و نامحدود محروماند. بهبود اتصال در این بازارها میتواند بسیار فراتر از صنایع سنتی اشغال ایجاد کند. به این ترتیب جوامع کوچک و دوردست نیز از فرصتهای شغلی بیشتر و خدمات بهتر بهرهمند میشوند و کل کشور میتواند از مزایای خودکفایی این مناطق منتفع شود.
اما کاهش سرعت اینترنت یا قطع آن چگونه بهرهوری را پایین میآورد؟ اکثر کسبوکارها حتی آنها که بر بستر فضای مجازی شکل نگرفتهاند برای انجام امور روزانه خود از دسترسی به ایمیل گرفته تا انتقال فایلها یا پرداختهای بانکی به اینترنت نیاز دارند. فرقی نمیکند که اندازه یک کسبوکار چقدر باشد. حتی وابستگی مشاغل خرد به اینترنت برای پاگرفتن و توسعه غیرقابل انکار است. صرف نظر از اندازه هر کسبوکار، اگر در آن از تکنولوژیهایی نظیر ویدئوکنفرانس، پرداخت آنلاین، بازاریابی آنلاین یا شبکههای اجتماعی استفاده شود اتصال به اینترنت پرسرعت حیاتی است. به این فرآیندها موبایلهای هوشمند، تبلتها و دیگر ابزارهای متحرک را نیز اضافه کنید. هر قدر حجم دادههای مورد استفاده در تبادلات کسبوکار بیشتر باشد به پهنای باند بیشتری نیاز خواهد بود تا بهرهوری کاهش پیدا نکند.
وقتی پای بهرهوری در میان باشد سرعت آپلود و دانلود محتوا در اینترنت اولین چیزی است که اهمیت پیدا میکند. در نبود اینترنت پرسرعت، ارسال ایمیل، ضمایم فایلها و تصاویر و انجام تراکنشهای حساس به زمان همگی به تعویق میافتد. ساعتهای زیادی از وقت کاری برای لودشدن یک صفحه یا ارتباط گرفتن با سایتهای دیگر هدر میرود. این ساعتها را در تعداد کارکنان بخشهای مختلف و در روزهای سال ضرب کنید تا دریابید افت بهرهوری چه اندازه بزرگ خواهد بود. برای درک اهمیت این مساله کافی است بدانید در سال 2016 رسانههای جهان از ضرر 6 /1 میلیارددلاری در فروش آمازون به دلیل یک ثانیه تاخیر در زمان لودشدن صفحاتش خبر دادند. به نظر میرسد پیامد اختلال در شبکه به اندازه یک توفان سهمگین میتواند خسارت به بار آورد. سرعت پایین اینترنت در این شرایط نهفقط بهرهوری را کاهش میدهد که به نارضایتی مشتریان، کندی اپها و کاهش سودآوری منجر میشود.
صرف نظر از استارتآپها که اساساً بر پایه اینترنت شکل میگیرند یا صنایع سنتی که بخشی از فعالیتهایشان مبتنی بر اینترنت است، کسبوکارهای بسیاری در کشور برای درآمدزایی و توسعه به دنیای برخط متکی هستند. برخی از این مشاغل حتی دفتر و محل کار یا تیم و تشکیلاتی ندارند. تنها امید آنها این است که با بازاریابی و فروش آنلاین به ویژه در فضای شبکههای اجتماعی بتوانند کسبوکار کوچکشان را بگردانند. بسیاری از این مشاغل خرد برای صرفهجویی در هزینهها حتی از اینترنت پرسرعت استفاده نمیکنند. مشاغل خانگی که توسط زنان یا روستاییان اداره میشود معمولاً از این جملهاند. استفاده از اینترنت محدود با سرعت پایین به ویژه در ساعات پرترافیک روز به قدر کافی بهرهوری این مشاغل را پایین آورده است. به این وضعیت اختلال در اینترنت و فیلترینگ شبکههای اجتماعی را هم اضافه کنید. پیامد این چوبهای لایِ چرخ میتواند ورشکستگی یا تعطیلی یک کسبوکار باشد.
علاوه بر این، وجهه جهانی بسیاری از شرکتهای بزرگ بسته به حضور دائمی آنها در دنیای آنلاین است. اغلب شرکتها که به اهمیت حضور قوی در فضای مجازی پی بردهاند زمان و منابع بسیاری را برای طراحی و بهروز نگهداشتن وبسایتها یا صفحاتشان در شبکههای اجتماعی صرف میکنند. کندی سرعت اینترنت اما به سادگی میتواند اینگونه کسبوکارها را نیز از استیج آنلاین پایین بکشاند و وجهه و پروفایلشان را به خطر بیندازد.
این واقعیتی است که ظاهراً از دید آنها که هر از گاهی فرمان دنیای مجازی کشور را به راست و چپ میپیچانند یا ناگهانی ترمزدستیاش را میکشند پنهان مانده است. این جاده پرپیچوخم اما به رانندگان ماهر و دوراندیشتری نیاز دارد.