ضرورت مطالعات شادکامی
چگونه میتوان برای گسترش شادی در جامعه چارهاندیشی کرد؟
به بهانه صحبت اخیر رئیس شورای شهر تهران در این نوشتار سعی میشود به ضرورت بررسی مساله شادکامی در سطح ملی، لزوم جهتبخشی به سیاستهای کلان کشور با هدف افزایش شادکامی عمومی و ضرورت علاقهمندی و توجه سیاستگذاران به موضوع شادکامی و علل و عوامل اثرگذار بر شادکامی پرداخته شود.
به بهانه صحبت اخیر رئیس شورای شهر تهران در این نوشتار سعی میشود به ضرورت بررسی مساله شادکامی در سطح ملی، لزوم جهتبخشی به سیاستهای کلان کشور با هدف افزایش شادکامی عمومی و ضرورت علاقهمندی و توجه سیاستگذاران به موضوع شادکامی و علل و عوامل اثرگذار بر شادکامی پرداخته شود. گزارشهای سالانه موسسات مختلف بینالمللی حکایت از ناشاد بودن مردم کشور دارد. در تمامی سالهای مورد بررسی در گزارشهای موسسه گالوپ، ایران در زمره 15 کشور دارای تجربه ناشاد بوده و در سه دوره آخر، رتبه اول یا دومین ناشادترین کشور را به خود اختصاص داده است. در گزارش شادکامی (Happiness Report) سال 2016 نیز ایران رتبه صد و پنجمین کشور شاد را در میان 157 کشور دارد. در سنجشهای صورتگرفته توسط هر موسسه بینالمللی با توجه به ابعاد مختلف شادکامی و با استفاده از سوالات مختلف به سنجش رضایتمندی از زندگی افراد یا رفاه ذهنی افراد پرداخته میشود. با مطالعه گزارشهای بینالمللی و بررسی نتایج آن در مورد ایران باید به دو نکته مهم توجه کرد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
1- لزوم سنجش ملی شادکامی به صورت مستمر و از سوی مرکز ملی آمار: به دلیل این باور که رفاه ذهنی افراد در مجموع بیانگر میزان رفاه کشور است، سنجش دقیق این شاخص اهمیت پیدا میکند. در تمامی کشورهای توسعهیافته و در بسیاری از کشورهای در حال توسعه سنجش میزان شادکامی افراد به همان اندازه سنجش میزان سایر شاخصهای خرد و کلان اقتصادی-اجتماعی کشور اهمیت دارد. به عنوان نمونه در اینجا وضعیت شاخصها در کشور انگلیس مورد بررسی قرار میگیرد. در ارتباط با سنجش رفاه و شادکامی در این کشور این شعار وجود دارد که باید ببینیم واقعاً چه چیزی علاوه بر GDP برای مردم اهمیت دارد. با این هدف از سال 2010 برنامه سنجش ملی رفاه و شادکامی با هدف داشتن دادههای قابل اتکای ملی در این مورد اجرا میشود. در برنامه سنجش رفاه ذهنی انگلیس از چهار سوال که حول محور سنجش رضایتمندی و شادی است استفاده میشود. داشتن شاخص ملی و قابل اعتماد، گام اولیه در جهت حرکت به سوی بهبود شادکامی و رفاه ذهنی افراد است. در ادامه، در انگلیس بعد از سال 2010، بیش از 22 پژوهش ملی به صورت مرتبط از سوی نهادهای مختلف دولتی با استفاده از شاخص رفاه ذهنی تعریف شده و به صورت ادواری تکرار میشوند. از جمله این پژوهشها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: پژوهش سالانه جمعیت، پژوهشهای مرتبط به ثروتها و داراییها، پژوهشهای مرتبط با هزینههای زندگی و سایر هزینهها، پژوهشهای مرتبط با جرم و جنایت، پژوهش سنجش و تخمین کارایی سرویسها و خدمات ملی، پژوهش در مورد جوانان، پژوهشهای مرتبط با نیروی کار و... .همانگونه که سعی شد نشان داده شود، یکی از مهمترین شاخصهایی که برای سنجش رفاه مردم استفاده میشود شاخص شادکامی است و نیاز به سنجش آن در کنار سایر سنجهها در سطح ملی و توسط معتبرترین موسسه سنجش آمارهای ملی وجود دارد. با داشتن آمارهای معتبر و تاییدشده در سطح ملی، پژوهشها با استفاده از دادههای قابل اتکاتری قابل انجام است.
2- لزوم جهتبخشی به سیاستهای کلان کشور با هدف افزایش شادکامی عمومی: با مطالعه وضعیت ایران در شاخصهای مرتبط با شادکامی این مطلب ضروری است که در این زمینه چارهای اندیشید. شناسایی علل و عوامل اثرگذار بر رفاه ذهنی افراد، ابزارهای لازم برای بهبود وضعیت شادکامی مردم را در اختیار سیاستگذار قرار میدهد. لزوم انجام پژوهشهای علمی در سطح ملی برای سنجش عوامل درونکشوری و موثر در شادمانی افراد از ضروریات است. در پژوهش علمی صورتگرفته در سایر کشورها و نیز در سطح بینالملل این مساله به اثبات رسیده که به جز عوامل جمعیتشناختی که تقریباً در اکثر پژوهشها به صورت مشترک اثرگذار بر شادکامی افراد است (مثل جنسیت، سن، وضعیت تاهل و...) بیش از 50 متغیر دیگر که اثرگذار بر شادکامی افراد هستند شناسایی شده است و اثرگذاری این متغیرها، بسیاری به صورت کشوری و منطقهای است. به عنوان نمونه در کشورهای نوردیک متغیرهای توضیحدهنده شادکامی میزان دموکراسی حاکم بر کشور، نبود انواع تبعیض، حکمرانی خوب و مبارزه با فساد است در حالی که در کشورهای با درآمد سرانه کمتر،GDP سرانه اثرگذارتر بر میزان شادکامی است. اثرگذاری این متغیرها هم از یک کشور به کشور دیگر متفاوت است. نتیجه اینکه، تخصیص بودجه و انجام پژوهشهای ملی در رابطه با تعیین عوامل موثر بر شادکامی آحاد جامعه در کشور بسیار ضروری است. با شناسایی و معرفی عوامل اثرگذار بر شادکامی افراد، سیاستگذار با تکیه بر این عوامل و تلاش در جهت ایجاد بهبود در آنها میتواند شادی بیشتری را در جامعه رقم بزند. در ادامه به دلایل علاقهمندی اقتصاددانان به مطالعات شادکامی و ضرورت علاقهمندی و توجه سیاستگذاران به موضوع شادکامی پرداخته میشود.
علاقهمندی اقتصاددانان به موضوع شادکامی
علاوه بر علاقهمندی ذاتی راجع به موضوع شادی در بین همه انسانها، به چند دلیل این موضوع بیشتر مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته است؛ دلیل اول به لزوم شناسایی روابط بین متغیرها و بدهبستانهای اثرگذار بر سیاستگذاریهای اقتصادی برمیگردد. برای انجام سیاستگذاری باید به عنوان مثال مضرات نداشتن شغل و متغیرهای جبرانکننده آن برای رسیدن به سطح بیشینه مطلوبیت فردی شناخته شود. دلیل دوم توجه اقتصاددانان این است که شرایط نهادها مانند کیفیت حکمرانی و میزان سرمایه اجتماعی بر روی شادمانی افراد اثرگذاراست. شناخت اینکه بهبود مسوولیتپذیری دولت، مبارزه با فساد، ثبات سیاسی و اقتصادی دولت، میزان دموکراسی و آزادی عمل افراد تا چه اندازه بر رفاه ذهنی افراد اثرگذار است، سبب ایجاد علاقهمندی اقتصاددانان به این حوزه جدیدالورود به اقتصاد شده است. دلیل دیگر اهمیت مطالعات شادکامی در اقتصاد، کمک به فهم بهتر رفاه است. این مطالعات سبب روشن شدن زوایای جدید در مورد فروض و مفاهیم اولیه تئوریهای اقتصاد میشود و افراد را قادر به پیشبینی مطلوبیت آینده خود میسازد و باید توجه داشت در مطالعات اقتصادی مفهوم «رضایتمندی از زندگی» و «شادکامی» و «رفاه ذهنی» که همگی به نوعی سنجش فرد را از وضعیت خود نشان میدهد به صورت جایگزین استفاده میشوند.
ضرورت علاقهمندی و توجه سیاستگذاران به موضوع شادکامی
مطالعات شادکامی هم برای طراحی سیاستهای عمومی جدید با هدف افزایش رفاه افراد کاربرد دارد و هم از جنبه تصمیمگیریهای سیاسی در محدوده قوانین بازی کنونی دارای اهمیت است. تصمیمگیریهای مرتبط با رفاه ذهنی افراد جامعه و اهمیتی که احزاب مختلف سیاسی به موضوع شادکامی افراد جامعه میدهند سبب افزایش رقابتهای سیاسی میان احزاب میشود و سبب میشود که مردم ارزیابی بهتری از خدمات دولتی و کالای عمومی داشته باشند. سیاستگذار با کسب دانش از خلال عوامل اثرگذار بر رفاه ذهنی و شادکامی افراد جامعه قادر به فراهم کردن شرایط زندگی اجتماعی بهتر و شادتر برای مردم در کشور میشود. بانک اطلاعات جهانی مرتبط با شادکامی (World Database Of Happiness) که مطالعات گستردهای را در کشورها در زمینه شادکامی راهبری میکند، عوامل بسیار مختلفی را موثر بر شادکامی میداند که از میان این عوامل، بسیاری مرتبط با سیاستهای حاکمه بر کشورهاست و از سوی دولتها تعیین میشوند. دانستن اینکه این سیاستها بر سطح عمومی شادی مردم چه اثری میگذارد برای سیاستگذار امری بسیار ضروری است. از جمله این عوامل به چند نمونه اشاره میشود: مبارزه با فساد، دموکراسی، آزادی اقتصادی، تعریف دقیق حق مالکیت، حاکمیت قانون، عدالت در سیستمهای قضایی، درجه نظامی بودن قدرت در کشور، پایداری و ثبات سیاسی، الگوی ارزشگذاری تخصصها و شایستهسالاری و... .
در سطح نهادی با داشتن این باور که کیفیت حکمرانی و فرآیندهای سیاسی کشور کلید شادمانی شهروندان بوده و در نهایت، بر حق بودن هر حکومتی برخاسته از تایید و حمایت مردم است، استفاده از نتایج تحقیقات شادکامی در کشور منطقی میشود و افراد، جامعه و حکومت را قادر به پیشبرد آنچه سبب زندگی خوب برای مردم میشود خواهد کرد. در این راستا پژوهشها در سطح ملی باید تبیین و انجام شوند و یکی از پیشنیازها هم داشتن آمارهای معتبر در سطح ملی در این زمینه است..