شناسه خبر : 42656 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

مزیت زنان

حضور زنان در قدرت چه مزایایی دارد؟

 

 سپیده کاوه / تحلیلگر اقتصاد

 سبک رهبری هر سیاستمداری منحصربه‌فرد است، ولی در این میان زنان بیشتر ویژگی‌های رهبران مدرن را نشان می‌دهند؛ از جمله خودآگاهی، هماهنگی عاطفی، فروتنی، قابلیت اعتماد و اصالت. شاید با دیدن نمونه‌های ناب کشورهایی که حکمرانان زن دارند یا شرکت‌های بزرگی که در آن پست‌های مدیریتی زیادتری به زنان تخصیص پیدا کرده است متوجه شویم که وقت آن است تا به جای تشویق زنان به انجام رفتاری شبیه رهبران مرد؛ باید از مردان در قدرت خواسته شود تا به برخی از رفتارهای رهبری موثرتر که بیشتر در زنان رهبر یافت می‌شود توجه کنند و تصمیماتشان را بر آن اساس اتخاذ کنند. با این مقدمه در این نوشتار سعی در برشمردن ویژگی‌های زنان رهبر و مزایای وجود آنان در هرم‌های تعالی شغلی،‌ سازمانی و حکومتی می‌شود. مردان و زنان دیدگاه‌ها، ایده‌ها و بینش‌های مختلفی دارند که حضور هر دو در کنار یکدیگر در محیط‌های کاری حل مشکلات را ممکن می‌کند. مطالعه‌ای توسط موسسه گالوپ انجام شد که نشان می‌دهد استخدام نیروی کار با تنوع جنسیتی می‌تواند عملکرد مالی شرکت‌ها را بهبود ببخشد. ارگان‌هایی که حضور دو جنس را در کلیه سطوح کاری خود دارند از آنها که بیشتر متکی به یک جنس هستند عملکرد بهتری خواهند داشت. حال داشتن همین تنوع در سطوح مدیریت و رهبری نیز همین مزایا را خواهد داشت. زنان رهبر، جهان را متنوع می‌سازند. افزایش رهبران زن در جوامع، مشاغل و موقعیت‌های سیاسی ایده‌های منسوخ‌شده را تغییر داده و زنان معنای رهبری موثر را بازتعریف می‌کنند. اگرچه سال‌هاست که دنیا در جهت عدالت جنسیتی گام برمی‌دارد؛ ولی سوگیری‌ها و چالش‌های سیستماتیک و نهادینه‌شده علیه زنان همچنان در مسیر پیشرفت زنان اثرگذار است. اینکه چگونه سازمان‌ها، سیاستگذاران و افراد می‌توانند به تلاش بیشتری برای ارتقای زنان و فراهم کردن امکانات ترقی آنها بپردازند؛ موضوعی است که باید بسیار مورد توجه قرار گیرد. زمان آن رسیده است که به این حقیقت انکارناپذیر اذعان شود که زنان رهبر برای ساختن اقتصاد قوی و محکم‌تر، الهام بخشیدن به نسل‌های آینده و در یک کلام دنیایی بهتر و زیباتر، لازم و مفید هستند.

در مطالعه‌ای که سال 2019 توسط (Harvard Business Review) HBR چاپ شده است، زنان در بیشتر مهارت‌های رهبری امتیاز بیشتری از مردان کسب می‌کنند. در این مطالعه زنان و مردان در 19 جنبه توانایی رهبری سنجیده شده‌اند و در 17 جنبه زنان امتیاز بالاتری را به خود اختصاص داده‌اند.

زنان در ویژگی‌ها و توانایی‌های زیر سرآمدتر بودند:

 پیشگامی و آغازگری 

تاب‌آوری 

تلاش جهت توسعه فردی 

 دستیابی به نتیجه

 درستی و صداقت 

تلاش برای توسعه دیگران 

الهام‌بخشی و انگیزه دادن 

رهبری جسورانه

 ساختن ارتباطات 

تغییرات قهرمانانه 

تعریف اهداف توانمندسازی 

همکاری و کار تیمی

 ارتباط با دنیای خارج 

توانایی حل مساله و تحلیل

 سرعت رهبری

 نوآوری

در دو شاخص زیر مردان برتری داشتند:

 تخصص فنی یا حرفه‌ای 

توسعه دیدگاه استراتژیک

زنان آغازگری و پیش‌قدمی بیشتری از خود نشان می‌دهند

پیشگامی به معنای توانایی تصمیم‌گیری و عمل به صورت مستقل و بدون هدایت خارجی است. تمایل بیشتر به داشتن تحصیلات دانشگاهی از تمایل به پیشگامی بیشتر زنان نشأت می‌گیرد. زنانی که برای آموزش بیشتر خود سرمایه‌گذاری می‌کنند، علاقه‌مندی بیشتری به رشد و توسعه مهارت‌ها جهت تبدیل شدن به رهبران آینده از خود نشان می‌دهند.

زنان تاب‌آوری بیشتری در رهبری دارند

تاب‌آوری شامل توانایی فرد برای مقابله در برابر موقعیت‌های چالش‌برانگیز و بازیابی سریع از مشکلات و بحران‌هاست. رهبرانِ زن معمولاً بیشتر دارای روابط و ارتباطات فراگیر هستند و این سبب افزایش تاب‌آوری آنان می‌شود. به عنوان نمونه در دوران همه‌گیری کووید سبک رهبری مردانه کنترل‌گر و فرمانده‌وار پاسخگو نبود و کشورهای تحت رهبری زنان عملکرد بهتری را نشان دادند.

زنان تلاش جهت توسعه فردی را در اولویت قرار می‌دهند

خودسازی و توسعه فردی فرآیندی مستمر است که شامل رشد فیزیکی، عاطفی، آموزشی، فکری و شغلی می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهد که دانش‌آموزانی که معتقد هستند می‌توانند توانایی‌های فکری خود را بهبود ببخشند، نسبت به کسانی که فکر می‌کنند توانایی‌هایشان یک ویژگی ثابت است، سخت‌تر کار می‌کنند و عملکرد بهتری دارند. زنان در نقش رهبری از این طرز تفکر استفاده می‌کنند تا بیشتر بیاموزند، کنجکاو بمانند، مهارت‌های جدید کسب کنند و در یک کلام توسعه فردی خود را درمی‌یابند.

دستیابی به نتیجه توسط زنان مدیر

تحقیقات نشان داده که مدیران زن نه‌تنها مشتاق، باانگیزه، انعطاف‌پذیر و خودانگیخته هستند؛ بلکه بیشتر نتیجه‌گرا هستند. این سبب کسب نتایج کسب‌وکار چشمگیرتری برای آنان می‌شود. شرکت‌هایی که مدیرانِ زن بیشتری دارند افزایش قیمت سهام، رشدِ درآمد و سود بیشتر هم دارند. از جمله مزایای حضور پررنگ‌تر زنان در رهبری می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

زنان دیدگاه‌های تازه‌ای را به ارمغان می‌آورند: زنان قادر به مطالعه و بررسی جزئیات بیشتری هستند و درک بهتری از آنچه در زیرپوسته سازمان‌ها می‌گذرند، دارند. این سبب ایجاد دیدگاه‌های متنوع‌تر می‌شوند و این دیدگاه‌های متنوع و تجارب متفاوت نقش مهمی در پرورش نوآوری دارند. با وجود دیدگاه‌های متنوع تصمیم‌گیری‌ها بهتر می‌شود.

زنان به صورت موثرتری رهبری می‌کنند: تحقیقات اخیر توسط موسسه Business insider نشان داد که زنان در مقایسه با همتایان مرد، رهبران بهتر و توانمندتری می‌توانند باشند. مدیران زن با تلفیق سه عامل استعداد، زاویه دید متفاوت و ایده‌های خاص می‌توانند با ایجاد دیدگاه‌های جدید تصمیم‌سازی‌های بهتری انجام دهند.

زنان همدلی ‌بیشتری دارند: توانایی همدلی غالباً بزرگ‌ترین توانایی زنان در نظر گرفته می‌شود. یک رهبر همدل می‌تواند بپذیرد که همه بدون قضاوت کردن، دنیا را متفاوت ببینند. یک رهبر همدل می‌تواند به جای اصلاح و دستور دادن، به صحبت‌های تیم خود بهتر گوش کند و آنها را در مسیر موفقیت همراه‌تر سازد. این امر زنان را در تاثیرگذاری بر دیگران موفق‌تر می‌کند.

زنان ارتباطات بهتری دارند: زنان عمدتاً با صمیمیت بیشتری ارتباط برقرار می‌کنند. در حالی که رهبران مرد با اقتدار بیشتری صحبت می‌کنند و بیشتر ذهنیت تک‌روی دارند. رهبران زن از ظرفیت گفت‌وگوهای معنادار با رؤسا،‌ همکاران و شرکای خود استفاده می‌کنند و خط ارتباطی واضح‌تری را ایجاد می‌کنند.

زنان بهتر با بحران‌ها کنار می‌آیند: ویژگی‌های زنانه رهبری، که توام با دلسوزی و صبر بیشتری است، در مواقع اضطراری و بحران‌ها، عملکردِ کاراتری را نتیجه می‌دهد. ظرفیت بیشتر برای تصمیم‌گیری‌های مشارکتی، توانایی الهام بخشیدن و نیز ارائه تعاریف مشخص، درک استانداردها، ارائه راهکارها و پاداش‌های رسیدن به اهداف از ویژگی‌هایی است که زنان رهبر بیشتر از آن برخوردار هستند تا به نسبت مردان.

رهبران زن نقش موثری در از بین بردن شکاف‌های جنسیتی دستمزدها دارند: شکاف جنسیتی دستمزد در سازمان‌ها و ارگان‌ها با وجود دهه‌ها تاکید بر آن در سطح جهان وجود دارد. نابرابری حقوق زنان و مردان برای مشاغل مشابه با وجود رهبران زن سریع‌تر از بین می‌رود و به زنان هم‌پایه مردان فرصت‌های پیشرفت و تعالی یکسان داده خواهد شد.

زنان، مربیان و آموزشگران بهتری هستند: همه افراد،‌ صرف نظر از جنسیت، نیاز دارند تا افرادی در زمان پیشرفت‌های شغلی و شخصی به آنها کمک کنند و ناظر و مربی آنها باشند. زنانِ رهبر به صورت خاص مربیان و آموزش‌دهندگان بهتری نسبت به مردان هستند و درک و اراده قوی‌تری در این زمینه دارند.

زنان گروه‌های متنوع را بهتر متحد می‌کنند: زنان از آنجا که ذاتاً محور بقای خانواده هستند، نمادی از اتحاد و همکاری را در محیط‌های کاری به نمایش می‌گذارند. توانایی یکپارچه‌سازی ذهن‌های متنوع از ویژگی‌های یک رهبر موفق است. مفهوم تنوع، به وجود افراد مختلف با عقاید مختلف، ویژگی‌ها و نگرش‌های متفاوت اشاره دارند؛ یک رهبر زن این تنوع را به عنوان مزیت دیده و با داشتن ویژگی‌های شفقت و صبر برای گوش دادن به نظرات مختلف رویکردهای دموکراتیک‌تری برای حل مشکلات پیدا کرده و کمک می‌کند تا گروه‌های مختلف برای منابع بزرگ‌تر و تحقق اهداف نهایی به هم پیوند داده شوند.

زنان روابط بین‌فردی را بهبود می‌بخشند: اگر یک سازمان، ارتباط بین‌فردی، بین‌بخشی و بیرونی موثر داشته باشد با سهولت و روانی بیشتری اداره می‌شود. در موضوع ایجاد ارتباط رهبرانِ زن به صورت معناداری بالاتر از همتایان مردِ خود رتبه‌بندی می‌شوند. 

زنان برای مسوولیت‌پذیری ارزش بیشتری قائل هستند: زنان به‌ندرت مسوولیت خود را نادیده می‌گیرند و پاسخگوتر از مردان هستند. رهبری که ارزش مسوولیت‌پذیری را درک می‌کند، هرگز مسوولیت هیچ ضرر یا اشتباهی را بر دوش اعضای تیم نمی‌گذارد و خود بر دوش می‌کشد. همان‌گونه که برای زنان در خانواده وحدت و انسجام و حفظ پیوند خانواده مهم است، این کیفیت در زمانی که در منصبِ رهبری و هدایت سازمان یا جامعه باشند، به صورت معجزه‌آسایی عمل می‌کنند. این ویژگی سبب می‌شود که رهبرانِ زن معمولاً هنگام ترک منصب طرفداران بیشتری نسبت به آغاز کار خود داشته باشند.

زنان استقبال بیشتری از همکاری دارند: همکاری یا مشارکتی بودن بیشتر ویژگی زنانه است. زنانِ رهبر این توانایی را دارند که با همکاران جامعه، همکاری هم‌ذاتی بیشتری داشته باشند. مرکز ملی تحقیقات اقتصادی در آمریکا در مطالعه‌ای این را بیان کرده که زنان بیشتر از مردان به همکاری اهمیت می‌دهند. مردان توانایی‌های خود را دست بالا می‌گیرند؛ اما زنان قضاوت‌کننده‌های بهتری در مورد توانایی‌های خود هستند و توانایی همکاران خود را کم‌اهمیت جلوه نمی‌دهند و این سبب می‌شود که زنان بازیکنان تیمی بهتری باشند. زنان به‌ طور کلی رهبران تحول‌آفرینی هستند. این رویکرد شخصیِ رهبران زن، اعضای تیم را قوی‌تر به هم پیوند می‌دهند و آنها با فداکاری در جهت تحقق هدف تلاش می‌کنند.

زنان بر جنبه‌های مثبت رویدادها و شرایط تاکید بیشتری دارند: خوش‌بینی ذاتی رهبرانِ زن، بسیاری از مواقع نتایج مطلوب به دست می‌دهد. خوش‌بینی منجر به رشد اعتمادبه‌نفس می‌شود. هسته اصلی اعتمادبه‌نفس از اعتماد به دیگران می‌آید. زنان به پیروان خود ایمان و اعتماد دارند. این امر ممکن می‌نماید که حمایت‌های مشتاقانه بیشتری را دریافت کنند تا به نوع خود از آنها جهت رسیدن به هدف و موفقیت بهره ببرند.

جمع‌بندی

پیشرفت‌های بیشتر و سهل‌تر شغلی برای زنان، حضور گسترده‌تر در پست‌های بالای مدیریتی، وزارتی و پارلمانی ضرورتی است که باید در سیاستگذاری‌های کلان کشور گنجانده شود. در بازار رهبری منحنی عرضه برای زنان به سبب افزایش سرمایه انسانی و آموزشِ مهارت و تجربه کسب‌شده زنان به سطحی بالاتر از پیش منتقل شده است. بخش تقاضا در این بازار به تبعیض‌های جنسیتی نهادینه‌شده، سنت، فرهنگ، تعصب و عدم حمایت نخبگانِ مرد بستگی دارد. در جایی که با جابه‌جایی منحنی عرضه و بالا رفتن آموزش، تجربه و تخصص زنان نقطه تعادل سیستم برهم خورده است، منحنی تقاضا برای رسیدن به نقطه تعادلی مجدد باید به بالا انتقال یابد و شاهد تعداد بیشتر زنان در پست‌های بالاتر مدیریتی بود. با توجه به مزایایی که وجود رهبران زن برای جامعه و اقتصاد خواهند داشت، باید با داشتن برنامه‌ریزی آینده‌نگر این پتانسیل عظیم تحصیل‌کردگان دختر دانشگاهی را به رشد و توسعه بالفعل برای کشور تبدیل کرد. 

دراین پرونده بخوانید ...