الفبای محیطزیست
تدریس کتاب «انسان و محیط زیست» در مدارس چه فایدهای دارد؟
برای نجات به آنان امید بستهاند؛ گویی بار دیگر همه راهها به کودکان ختم شده شاید مرهمی بر تن تبدار و تفتیده زمین انسانها شوند.
برای نجات به آنان امید بستهاند؛ گویی بار دیگر همه راهها به کودکان ختم شده شاید مرهمی بر تن تبدار و تفتیده زمین انسانها شوند. وخامت وضعیت محیط زیست در ایران -که از آن به عنوان «ابربحران» دهه آینده کشور یاد میشود- زنگ خطر را بلندتر از همیشه برای جامعه ایران و متولیان امور به صدا درآورده. برای همین، قرار است تدریس کتاب «انسان و محیط زیست» از سال تحصیلی جاری در مدارس هر هفته به مدت دو ساعت برای دانشآموزان پایه یازدهم سراسر کشور آغاز شود تا شاید نسل بعد، محیط زیست را یک ثروت در معرض نابودی بشناسد که باید با جان و دل از
آن حفاظت و صیانت کرد. دهها استان تنش آبی، خشکسالی و بحران کمآبی را تجربه میکنند. سدسازیهای غیراصولی تا آنجا پیش رفته که وزیر نیروی دولت اصلاحات که برای تصدی همان پست در دولت دوم حسن روحانی به مجلس معرفی شده بود، نتوانست نظر مساعد بهارستاننشینان را جلب کند. روزنامهها دوشنبه 30 مرداد نوشتند که این بار صدای آب در مجلس هم پیچید. چه اینکه نگاه به سدسازی در دو دولت گذشته و سوءمدیریت دوران احمدینژاد در افزایش کمیت اراضی زیر کشت کشاورزی آن هم بدون رشد بهرهوری منابع آب، از بین رفتن مراتع و هجوم کشاورزان برای حفر چاههای غیرمجاز را در پی داشته است. برداشت بیرویه از آبهای سطحی و زیرسطحی، خشک شدن گیاهان و از بین رفتن جنگلها را به ارمغان آورده است. تالابها به عنوان گنجینههای کشور، خشک شدهاند و ریزگردهای برخاسته از آن، نفس مردم چندین استان جنوبی را به شماره انداخته و حیات آنان را تهدید میکند.
وضعیت آلودگیهای شهری و تولید خودروهای نامهربان با طبیعت در کنار آلودگیهای صنعتی، پسابها و مشعلهای پالایشگاهها و کارخانههای پتروشیمی، هوا و آسمان آبی را نشانه گرفته است. آلودگیهای شهری و زبالههای خانگی، صنعتی و بیمارستانی، تهدیدی روزافزون به شمار میروند! دمای ایران افزایش یافته و بارش باران و برف در زمستان را کاهش داده است. به همه اینها، قرار داشتن ایران در منطقه خشک و نیمهخشک زمین را هم باید اضافه کرد. حالا که مشخص شده منشأ بخشی از ریزگردها، سدهایی است که ترکیه و افغانستان بر روی رودهای مشترک با ایران زدهاند، همه باید بدانند جنگ آب اتفاقی قریبالوقوع است، اگر همچنان ایرانیان نسبت به محیط زیست خود، بیتفاوت و کرخت باشند و هیچ اهمیتی به روزهای ترسناک دهه آینده ندهند. نوشتهاند، همیشه گفتهاند و شنیدهایم که برای اصلاح روندهای نادرست در یک کشور، باید صلاحیتهای لازم را در تکتک آحاد جامعه ایجاد کرد. کودکان همچون الواح سفید، آماده ترسیم هر نقشی بر ذهن خود هستند. اما این همه راه نیست. آیا این آموزشها با رفتار غلط والدین، خنثی میشود. یا این بچهها هستند که به آموزگاران پدران و مادران خود، در مهربانی با محیط زیست، تبدیل میشوند؟