منطق خاکستری
چرا از ظرفیت نخبگان مهاجر بهره نمیبریم؟
دنیای مجازی، دنیای عجیبی است. سرعت انتشار اخبار در این دنیا به قدری زیاد است که به راحتی نمیتوان جلوی آن را گرفت. حال اگر این خبر شایعه باشد انگار سرعت انتشارش چندین برابر میشود.
دنیای مجازی، دنیای عجیبی است. سرعت انتشار اخبار در این دنیا به قدری زیاد است که به راحتی نمیتوان جلوی آن را گرفت. حال اگر این خبر شایعه باشد انگار سرعت انتشارش چندین برابر میشود. چندی پیش خبری مبنی بر درگذشت پروفسور لطفعلی عسگرزاده (که در جامعه آکادمیک با نام لطفیزاده شناخته شده است)، بنیانگذار منطق فازی در رسانههای داخلی منتشر شد، شایعهای که اگرچه بعداً تکذیب شد اما شاید تلنگری بود که به خودمان بیاییم و این واقعیت را بپذیریم که چرا همواره پس از مرگ به یاد نخبگان خود میافتیم و چرا از ظرفیت این همه دانشمند و نخبه مهاجرتکرده خود برای توسعه و پیشبرد اهداف علمی و پژوهشی ایران استفاده نمیکنیم؟
پروفسور لطفیزاده کیست؟
با ظهور منطق فازی (Fuzzy logic) در سال 1965، انقلابی در سطح جهان پدید آمد. این نظریه به کل مفهوم سایبرنتیک را تغییر داده و نقش بسیار مهمی در علوم فضایی، ادراک و شناخت تصاویر، زمین و جهان و پژوهش در خصوص اشیای پروازی ناشناخته ایفا کرد. این نظریه به طور گسترده در تمامی بخشهای صنعت مدرن روباتیک، مهندسی مکانیک، الکترونیک نسل پنجم و ششم ابرکامپیوترها و فناوریهای دفاعی به کار گرفته میشود. نظریه منطق فازی پایههای فناوری فازی را در سراسر جهان بنا نهاد. خالق این نظریه کسی نبود جز لطفیزاده. لطفعلی عسگرزاده معروف به لطفیزاده، یکی از تاثیرگذارترین متفکران عصر حاضر به شمار میآید. لطفیزاده که به واسطه ابداع منطقی به جز منطق صفر و یک همتراز با ارسطو، انیشتین و نوربرت واینر شناخته میشد در سال 1921 (1300 شمسی) در باکو به دنیا آمد. مادرش یک پزشک آذری و پدرش یک خبرنگار ایرانی بود. در زمان تولد او، اتحاد جماهیر شوروی به ساخت کارخانههای جدید روی آورده و مدارس جدید در حال بازگشایی بودند اما از سوی دیگر، نفت به صورت دستی استخراج میشد. در چنین فضایی لطفیزاده پس از گذراندن 10 سال ابتدایی زندگی خود در زادگاهش، به واسطه فرمان استالین مبنی بر عمومیکردن زمینهای کشاورزی در سراسر اتحاد جماهیر شوروی سابق و وخیم شدن اوضاع زندگی خانوادگی آنها به ناچار به سرزمین پدریاش مهاجرت کرد و تحصیلات خود را به زبانهای انگلیسی و فرانسوی در ایران ادامه داد. او برای ادامه تحصیل در مقطع متوسطه وارد دبیرستان البرز تهران و پس از موفقیت در فارغالتحصیلی از این دبیرستان وارد دانشکده برق دانشگاه تهران شد. پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه تهران در سال 1942، او برای دنبال کردن اهداف علمی خود به ایالات متحده رفت. لطفیزاده در توصیف شرایط آن زمان میگوید: «من به عنوان یک مهاجر ایرانی به آمریکا سفر کرده و در دانشگاه MIT مشغول تحصیل شدم. برای مدتی در نیویورک زندگی کرده و شغلی در اتحادیه برق پیدا کردم. در سپتامبر 1944 به بوستون رفتم. پس از سه سال خانوادهام از تهران به آمریکا آمده و در نیویورک ساکن شدند، بنابراین من به عنوان یک مهندس در دانشگاه کلمبیا مشغول به کار شدم. من میخواستم به خانوادهام نزدیکتر باشم و به آنها کمک کنم. در سال 1948 مدرک دکترای خود را در رشته مهندسی برق از دانشگاه کلمبیا گرفتم. چند سال بعد در سال 1957 به عنوان استادی این دانشگاه انتخاب شدم. در آن روزها، نوربرت واینر، پدر علم سایبرنتیک، رئیس دانشکده مهندسی برق دانشگاه کالیفرنیا بود. او نامهای به من نوشت و به من پیشنهاد کار در دانشگاه برکلی کالیفرنیا را داد. من برای مدتی در خصوص این پیشنهاد مردد بودم اما سرانجام آن را پذیرفتم.»
پروفسور لطفیزاده از سال 1959 در دانشگاه برکلی کالیفرنیا تدریس کرده و ریاست دانشکده مهندسی برق و مدیریت مرکز محاسبات این دانشگاه را بر عهده داشته است. در این مدت او به عنوان استاد مدعو در دانشگاههای امآیتی، پرینستون، مرکز تحقیقاتی IBM، مرکز بینالمللی SRI و مرکز مطالعات زبان و اطلاعات دانشگاه استنفورد تدریس کرد. زمینههای تحقیقاتی او شامل فیلترینگ دیجیتال، تبدیل زد (Z-Transform)، فیلترینگ غیرخطی، بهسازی تصویر و فیلترینگ بر مبنای قوانین اگر-آنگاه فازی بوده است. پروفسور لطفعلی عسگرزاده که در سانفرانسیسکو او را با نام دکتر «زاده» میشناسند در سال 1991 به طور رسمی بازنشسته شد، اما همچنان فعالیتهای علمی خود را در دانشگاه کالیفرنیا ادامه میدهد و به صورت مستمر در کنفرانسها و سمینارها در شهرهای مختلف جهان شرکت کرده و سخنرانی میکند.
در سالهای استادی او در دانشگاه برکلی، دانشمندان نظریه منطق فازی او را توسعه دادند. اما این توسعه به راحتی به دست نیامد. در 20 سال ابتدایی معرفی این مفهوم، منطق فازی مورد پذیرش انجمن علمی آمریکا قرار نگرفت، اما در دهه 1980 این مفهوم به یکباره به موضوع مورد علاقه دانشمندان ژاپنی تبدیل شد. با مقبولیت گسترده، این تئوری دوره تازهای را در توسعه ریاضیات، سایبرنتیک و فناوری اطلاعات و علوم کامپیوتر آغاز کرد و به صورت عمیقی در عرصههای دیگر ریشه دواند. منطق فازی هماکنون در هزاران محصول و سیستم مختلف از ماشینهای لباسشویی گرفته تا سیستمهای خلبانی اتوماتیک مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع با گذشت زمان،کاربرد عملی منطق فازی به تدریج از ذات انتزاعی خود فراتر رفت.
نظریه منطق فازی لطفیزاده نقش مهمی در برنامههای فضایی آمریکا ایفا میکند. در ژاپن، دوربینها و تجهیزات ویدئویی بر اساس منطق فازی تولید میشود در حالی که در دانمارک این مفهوم به عنوان مبنای عملیات کورههای بتونی به کار گرفته میشود. در اروپا، تنوع سیستمهای هوشمندی که با منطق فازی کار میکنند بسیار زیاد است. منطق فازی هماکنون از سوی شرکتهای بزرگ ژاپنی نظیر میتسوبیشی، توشیبا، سونی، کنون، ریکو، سانیو، نیسان، هوندا و انایسی و همچنین کمپانیهای آمریکایی نظیر جنرالموتورز، جنرال الکتریک، موتورلا و کداک استفاده شده و سودهای هنگفتی را برای این غولهای صنعتی به ارمغان آورده است. برای مثال، برآورد شده شرکت ماتسوشیتا، که کالاهای مصرفی را تحت برندهای پاناسونیک تولید میکند، میلیاردها دلار به واسطه استفاده از منطق فازی در محصولات خود سودآوری داشته است. نظریه فازی هماکنون در علوم اقتصاد، روانشناسی، سیاست، فلسفه، جامعهشناسی، زبانشناسی، الهیات و حل مناقشات مورد استفاده قرار میگیرد.
منطق فازی چه میگوید؟
منطق فازی در واقع در تضاد با منطق ارسطویی توضیح داده میشود. ارسطو دنیا را از لحاظ منطق مطلق (سیاه و سفید) درک میکرد در حالی که منطق فازی لطفیزاده دنیا را طیفی از سایهها میداند. اگر در ریاضی، دو رنگ سیاه و سفید را صفر و یک تصور کنیم، منطق ریاضی، طیفی به جز این دو رنگ سفید و سیاه نمیبیند و نمیشناسد. ولی در مجموعههای نامعین منطق فازی، میان سیاه و سفید مجموعهای از طیفهای خاکستری هم لحاظ میشود و به این طریق فصل مشترک سادهای میان انسان و کامپیوتر به وجود میآید. از نظر علمی، دنیای حقیقی گسسته نیست بلکه به هم متصل است. در این جهان از نظر ریاضی هیچ چیز مطلقی وجود ندارد و همه چیز دارای درجه مشخصی از مقیاس صفر و یک در خود دارند. در نتیجه میان صفر و یک (سیاه و سفید)، دهها، صدها و هزاران سایه دیگر (با مقادیر متفاوت سیاه و سفیدی) وجود دارد. واضح است که مرزهای رنگ سفید و رنگهای نزدیک به سفید و همچنین رنگ قرمز و قرمزنارنجی مشخص نیست و انتقالی پیوسته از یک رنگ به رنگ دیگر وجود دارد.
نظریههای جدید معمولاً در بخشهایی که مورد استفاده قرار میگیرند، تغییرات بنیادین ایجاد میکنند. در این خصوص منطق فازی لطفیزاده یک مثال درخشان به حساب میآید. منطق فازی منجر به بازنگری کامل علم ریاضیات شد. بر اساس یک تفکر کاملاً جدید، کاربردهای این مفهوم در حوزههای مختلف توسعه یافت، نظریه معادلات دیفرانسیل فازی و نظریه هندسه فازی مفاهیم جدیدی بودند که در علم ریاضیات خلق شدند. البته بهکارگیری نظریه منطق فازی تنها به علم ریاضیات خلاصه نمیشود. روششناسی کامپیوتر عمومی او برای پژوهش نیز مورد توجه علم انسانشناسی قرار گرفته است. این روششناسی اجازه میدهد توانایی یا ناتوانی اندامهای حسی را برای انتقال اطلاعات به مغز مورد بررسی قرار دهد. یافتههای لطفیزاده شرایط مناسبی را برای درک بهتر جهان ایجاد میکند. سیستم فازی به محققان اجازه میدهد مشکلات موجود در تمام زمینههای فعالیتهای بشری را به عنوان یک سیستم پویا و پیچیده مورد بررسی قرار دهند. این روششناسی مبتنی بر محاسبات منعطف اهمیت بسیار زیادی در تمام حوزههای علمی داشته و به طور گستردهای در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد.
لطفیزاده در این خصوص میگوید: «ما در تقاطع دو انقلاب قرار داریم؛ اولی انقلاب اطلاعات است. این انقلاب منجر به خلق شبکه کامپیوتری بینالمللی یا همان اینترنت شد. انقلاب دوم، انقلاب سیستمهای هوشمند و اطلاعاتی است. این انقلاب موجب خلق روباتهای هوشمند، سیستمهای کنترل هوشمند و سیستمهای فازی شده است. همه اینها میوههای منطق فازی هستند.»
با اینکه نظریه منطق فازی در سراسر جهان شناخته شده است اما همچنان در بسیاری از زمینهها محل بحث باقی مانده است. لطفیزاده نظر خود را در رابطه با منطق فازی دارد. او معتقد است امکان ندارد یک نظر واحد درباره این نظریه وجود داشته باشد چراکه این مفهوم منعکسکننده ارزشهای متفاوتی است. این نظریه سایههایی دارد که محدود و قدیمیاند. منطق فازی میتواند به عنوان یک سیستم منطقی نظیر منطق هیدرولیز در نظر گرفته شود. لطفیزاده چنین نگاهی به این موضوع داشت. دیدگاه دیگر نظریه مجموعههاست. نظریه مجموعهها مقادیر زیادی دارد و در برخی موارد همراستا با نظریه همارزی است.
منطق فازی تنها نظریه پروفسور لطفیزاده محسوب نمیشود. او نظریههای سیستم و فیلترهای بهینه را توسعه داد. نظریه فیلتراسیون بهینه گامی جدید در ریاضیات مدرن، سایبرنتیک و محاسبات به حساب میآید و نهتنها از نظر علمی بلکه به واسطه نتایج عملی از ارزش بسیار بالایی برخوردار است. نظریههای بهینهسازی چندمقداره و اثرات آن در سیستمهای دینامیک نیز از سوی لطفیزاده توسعه یافته است. با وجود اینکه منطق فازی حدود 40 سال پیش در آمریکا توسط لطفیزاده پایهریزی شد برای اولین بار در سال 1974 در اروپا برای تنظیم دستگاه تولید بخار، در یک نیروگاه کاربرد عملی پیدا کرد. با پیشرفت چشمگیر ژاپن در عرصه وسایل الکترونیکی، در سال 1990 لغت fuzzy در آن کشور به عنوان لغت سال شناخته شد.
آثار و افتخارات
پروفسور لطفیزاده افتخارات بسیاری کسب کرده است. ژاپن یکی از بالاترین جوایز خود (جایزه هوندا) را به او اعطا کرده؛ جایزهای که تنها به دانشمندانی داده میشود که اکتشافات انقلابی داشتهاند. او همچنین جایزه استناد دانشگاه برکلی را دریافت کرده، افتخاری که دانشمندان معدودی موفق به کسب آن شدهاند. لطفیزاده همچنین در دوران زندگی خود به عنوان عضو افتخاری بسیاری از آکادمیها بوده و به عنوان استاد افتخاری بسیاری از دانشگاهها فعالیت کرده است. در کنار اینها مدال آموزش IEEE، مدال ریچارد هامینگ IEEE، مدال افتخار IEEE، جایزه پیشگام IFSA در سیستمهای فازی و جوایز متعدد دیگر را نیز باید به افتخارات این دانشمند بزرگ اضافه کرد.
از لطفیزاده بیش از 200 مقاله و کتاب در حوزههای مختلف علمی منتشر شده و یافتههای او بارها در مقالات پژوهشگران دیگر استفاده شده است. مقاله مجموعههای فازی او که در سال 1965 منتشر شد، بیش از 70 هزار بار مورد استناد مقالات دیگر قرار گرفته است. از دیگر مقالات مطرح او میتوان به «طراحی یک رویکرد جدید در خصوص تحلیل سیستمهای پیچیده و فرآیندهای تصمیمگیری» و همچنین «مفهوم متغیر کلامی و کاربرد آن در استدلال تقریبی» اشاره کرد.
با وجود این افتخارات به تنهایی قادر به توصیف شخصیت و منحصر بهفرد بودن پروفسور لطفیزاده نیست. لطفیزاده علاقه بسیار زیادی به عکاسی و صداهای HI FI داشت به طوری که در اتاق نشیمن خود چندین بلندگوی حساس قرار داده تا به موسیقی کلاسیک با کیفیت بالا گوش کند. خواندن بیوگرافی از دیگر تفریحات لطفیزاده است. زمانی که در یکی از گفتوگوهایش از او درباره بهترین راه برای اجتماعی شدن پرسیده شد، او اقرار کرد هنگامی که در کنفرانسها شرکت میکند و با حضار در این کنفرانسها به بحث مینشیند، حسی مشابه «ماهی در آب» به او دست میدهد.
او بنیانگذار پنج نظریه علمی بوده که دنیای علم را دگرگون ساخته و دیدگاه عمومی نسبت به جهان را تغییر داده است. این دلیلی است که لطفیزاده را به عنوان یک نابغه میشناسند. نام او همواره در تاریخ و ذهن مردم در کنار نامهای دیگری چون خوارزمی بنیانگذار جبر، اینشتین و فیثاغورث زنده خواهد ماند.