ایستاده در حوادث
چگونه کسبوکارها میتوانند خود را در برابر فجایع طبیعی مقاوم کنند؟
تغییرات آبوهوایی، حوادث طبیعی را متداولتر کرده است، روندی که احتمالاً طی دهههای پیشرو تشدید خواهد شد. در حال حاضر نگرانیهای روزافزونی پیرامون پیامدهای فجایع طبیعی روی عملکرد کسبوکارها وجود دارد. در حالی که مطالعات علمی به وفور به پیامدهای منفی اقتصادی حوادث طبیعی پرداختهاند، اما اینکه تا چه حد بنگاهها میتوانند از ظرفیت خود در مقابله با این آثار منفی استفاده کنند تاکنون به خوبی مورد توجه قرار نگرفته است. به علاوه هنوز به خوبی درک نشده است که بنگاهها چگونه در حال سازگار کردن خود با حوادث طبیعی هستند؛ حوادثی که بهطور روزافزون به خاطر تغییرات آبوهوایی وخامت پیدا میکنند. دو اقتصاددان به نامهای جان وان رینن و آگنس نوریس کیلر از مدرسه اقتصاد لندن در مقالهای که به تازگی (ژوئن 2024) در تارنمای «انجمن ملی تحقیقات اقتصادی» آمریکا منتشر شده است با بررسی رابطه میان فجایع طبیعی و اقدامات مدیریتی و عملکرد کسبوکارها، به بررسی دو موضوع مورد اشاره پرداختهاند. این مهم، با ترکیب نظرسنجیهای مربوط به اقدامات مدیریتی بنگاهها (نظیر سری جدید نظرسنجی مدیریت جهانی، WMS) با آمارهای عملکردی آنها و همچنین اطلاعات فجایع طبیعی انجام گرفته است. این مجموعه آماری، دربردارنده اطلاعات 33 کشور برای بازه زمانی 30ساله از 1983 تا 2018 میلادی است. با استفاده از این آمارها، نشان داده میشود فجایع طبیعی موجب کاهش رشد سرمایه، اشتغال و ارزش افزوده بنگاهها و افزایش احتمال ورشکستگی آنها میشود. یافتههای مقاله حاکی از آن است که اقدامات مدیریتی قوی و ساختارمند، بنگاهها را در برابر برخی پیامدهای منفی حوادث طبیعی محافظت میکند. به عبارتی، کسبوکارهایی که اقدامات مدیریتی بهتری دارند، بهطور قابل توجهی آسیبهای کمتری در زمینه اشتغال و خروج سرمایه میبینند. با بهرهگیری از پرسشهای نوینی که در تازهترین نسخه «نظرسنجی مدیریتی جهان» (WMS) آمده است، دو سازوکار بالقوهای که در رابطه میان مدیریت بنگاهها و کاهش مخاطرات حوادث طبیعی میتوانند نقشآفرین باشند مورد توجه قرار میگیرد. نخست، دقت، فهم و ادراک مدیران از ریسک و مخاطرات آبوهوایی است. در اینباره نشان داده میشود کسبوکارهایی که اقدامات مدیریتی بهتر دارند، با احتمال بیشتری فجایع طبیعی را برای کسبوکارهایشان یک تهدید میبینند، بهخصوص زمانی که کسبوکار آنها در جغرافیایی واقع شده باشد که در سالهای اخیر حوادث طبیعی را تجربه کرده باشد. در واقع میتوان گفت این کسبوکارها، ادراک و فهم دقیقتری از مخاطرات طبیعی که با آنها مواجه هستند دارند. دوم، نشان داده میشود کسبوکارهای خوب مدیریتشده، با احتمال بیشتری بر مبنای ادراک شخصی که از مخاطرات آبوهوایی دارند، عمل کرده و اقدامات مناسب را در این زمینه اتخاذ میکنند. این شکاف سازگاری با حوادث طبیعی بیانگر آن است که رابطه میان اقدامات مدیریتی و انعطاف با محیط زیست میتواند با برجستهتر شدن پیامدهای تغییرات آبوهوایی رو به افزایش رود. در ادامه جنبه دیگری از بنگاهها مدنظر قرار میگیرد: تمرکززدایی تصمیمگیری از ساختمان مرکزی به شعب محلی بنگاهها. کسبوکارهایی که رو به تمرکززدایی آوردهاند، مقاومت و انعطاف بیشتری در برابر حوادث طبیعی از خود نشان میدهند. با این حال آنها با احتمال بیشتری تغییرات آبوهوایی را تهدیدی برای خود میبینند، فارغ از اینکه در کدام جغرافیا قرار دارند. در حالی که در بررسیها یک رابطه مثبت میان تمرکززدایی و سازگاری با حوادث طبیعی مشاهده میشود، اما زمانی که ادراک مخاطرات کنترل میشود، این مشاهده ناپدید میشود. این روایت بیانگر آن است که ادراک بالاتر بنگاهها از مخاطرات، اصلیترین دلیلی است که رو به اقدامات مقابلهکننده با پیامدهای حوادث طبیعی و سایر ابعاد تغییرات آبوهوایی میآورند.
ادبیات علمی مرتبط
یافتههای مقاله از سه جنبه به کمک ادبیات این حوزه آمده است. نخست، با نشان دادن اینکه اقدامات مدیریتی یک عامل مهم ایجاد تمایز است، به ادبیات حوزه آثار اقتصادی حوادث طبیعی کمک شد. ادبیات گستردهای پیرامون پیامدهای آبوهوایی شدید روی طیف مختلفی از معیارهای اقتصادی وجود دارد. بر این اساس این مقاله در میان مطالعاتی قرار گرفته است که اثرات محیطزیستی را روی عملکرد سطح بنگاهها ارزیابی میکند. به عنوان مثال، ژانگ و همکارانش (2018) با استفاده از آمارهای جزئی تولیدات بنگاههای تولیدی چین، اثرگذاری دمای هوا را روی خروجی کسبوکارها مطالعه کردهاند. آنها نشان میدهند یک رابطه U معکوسشکل میان دما و بهرهوری وجود دارد، جایی که دمای بالای هوا، اثرات منفی قابل توجهی روی بهرهوری بنگاهها دارد. سوماناتان و همکارانش (2021) با تمرکز روی نوسانات دمای هوا به این نتیجه رسیدند که یک درجه سلسیوس افزایش دما موجب کاهش دودرصدی در تولیدات سالانه بنگاههای تولید هند میشود، یافتهای که به نظر میرسد از اثرگذاری دمای هوا روی عملکرد نیروی کار ناشی میشود. به تازگی نیز کلو و همکارانش (2024) با تجزیه و تحلیل اثرات سیلها و رانشهای زمین روی کسبوکارهای ایتالیایی به این نتیجه رسیدند که در معرض چنین حوادثی قرار داشتن، احتمال ورشکستگی بنگاهها را افزایش داده و در صورت نجات، فروش و اشتغال آنها را کاهش میدهد، بهخصوص برای بنگاههای کوچک و آنهایی که سطح پایین فناوری دارند. برخی مقالات تجزیه و تحلیلهای خود را فراتر از اثرات مستقیم بسط دادهاند. به عنوان مثال، تاناکا در مقاله سال 2015 خود نشان داد آثار حوادث طبیعی در ژاپن فراتر از درون این کشور، شعب شرکتهای چندملیتی این کشور در آمریکا را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. در مقایسه، این مقاله روی آن دسته از آثار حوادث طبیعی تمرکز دارد که بنگاهها خود بهطور مستقیم در معرض حوادث قرار میگیرند: موقعیت جغرافیایی آنها حداکثر در شعاع 60کیلومتری مرکز فاجعه قرار گرفته باشد. البته با توجه به نزدیکی موقعیت مکانی بنگاههای زنجیره عرضه، نتایج مقاله میتواند بهطور ضمنی اثرات غیرمستقیم را نیز دربر داشته باشد. در واقع مقاله درصدد این است که ببیند آیا اثرگذاری متفاوت فجایع طبیعی روی کسبوکارها، به اقدامات مدیریتی آنها مربوط میشود یا خیر (اثرات مستقیم سطح خرد). دوم، به ادبیات علمی که پیرامون نقش اقدامات مدیریتی در عملکرد اقتصادی کسبوکارها وجود دارد کمک میشود. تاکنون مطالعات فراوانی به این نتیجه رسیدهاند که اقدامات مدیریتی عاملی مهم در بهرهوری سطح خرد و کلانها بنگاههاست. با این حال هنوز فهم درستی وجود ندارد که چرا اقدامات مدیریتی تا این حد اهمیت دارد و اینکه کدام نوع اقدامات مهمتر هستند. به عنوان مثال، آغیون و همکارانش در مقاله سال 2021 خود به این نتیجه رسیدند که بنگاههایی که مدیریت آنها غیرمتمرکزتر است، در بحبوحه شوکهای منفی بحرانهای مالی، عملکرد بهتری از خود به نمایش میگذارند. یافتههای این مقاله نیز حاکی از آن است که کسبوکارهایی که اقدامات مدیریتی بهتری دارند، در برابر شوکهای منفی محیط زیستی انعطاف بیشتری از خود نشان میدهند، جایی که آنهایی که مدیریتشان غیرمتمرکز است با احتمال کمتری دچار ورشکستگی میشوند. همچنین تجزیه و تحلیلها پیرامون رابطه این ابعاد مدیریتی با اقدامات مربوط به شوکهای محیط زیستی مشخص میکند که اقدامات مدیریتی با ادراک بهتر ریسکهای مرتبط با آبوهوا و روشهای مقابله با این ریسکها در ارتباط است. در این رابطه شاید بتوان ادعا کرد از آنجا که تغییرات آبوهوایی باعث تشدید فجایع طبیعی میشود، احتمالاً در سالهای پیشرو شکاف عملکرد بنگاههای خوب-مدیریت با بد-مدیریت تشدید خواهد شد. دقت بیشتری که بنگاههای خوب-مدیریتشده در ادراک ریسک دارند با یافتههای مقاله بلوم و همکارانش (2022) نیز سازگار است؛ مقالهای که بیان میدارد اقدامات مدیریتی با پیشبینی دقیقتر عملکرد آینده بنگاه و کل اقتصاد در ارتباط است. در این مقاله شواهدی ارائه میشود مبنی بر اینکه اقدامات مدیریتی ساختارمند از طریق افزایش آگاهی مربوط به ریسکهای محیطزیستی، موجب تقویت ظرفیتهای پویای کسبوکارها میشود.
آمارها
همانطور که اشاره شد هدف مقاله، ارزیابی رابطه میان عملکرد بنگاهها، اقدامات مدیریتی آنها و فجایع طبیعی است. بر این اساس در این بخش در مورد آمارهایی که در اندازهگیری این معیارها مورد استفاده قرار میگیرد و همچنین ویژگیهای نمونه مورد بررسی، توضیحاتی ارائه میشود.
عملکرد و اقدامات مدیریتی بنگاهها
به منظور ارزیابی رابطه میان اقدامات مدیریتی بنگاهها و پیامدهای فجایع طبیعی، آمارهای مربوط به بنگاهها از آخرین «نظرسنجی مدیریتی جهان» (WMS) جمعآوری شده است. در این نظرسنجی مصاحبهگران حرفهای با مدیران میانی کسبوکارها یک مصاحبه نیمهساختارمند انجام میدهند. این مصاحبهها دربردارنده طیف مختلفی از پرسشها پیرامون اقدامات کسبوکارها در زمینههای عملیات، نظارت، هدفگذاری و سیستم مدیریت نیروی انسانی هستند. در هر یک از این حوزهها، 18 موضوع یا پرسش وجود دارد که از مقیاس یک (اقدامات ضعیف) تا پنج (بهترین و ساختارمندترین اقدامات) مورد ارزیابی قرار میگیرند. این اطلاعات دربردارنده بیش از 17 هزار مشاهده از بیش از 14هزار بنگاه از سراسر جهان است (که اروپا با 52 درصد بیشترین سهم را از نمونه دارد). با استفاده از این آمارهای خرد، شاخصهایی به منظور اندازهگیری نمره اقدامات مدیریتی بنگاهها ساخته میشود. از دیگر آمارهای جمعآوریشده، میزان غیرمتمرکز بودن فرآیند تصمیمگیری بنگاههاست. در بخش دوم، کانالهایی که از طریق آنها مدیریت بنگاهها میتواند در آثار فجایع طبیعی نقش داشته باشد معرفی میشوند. دو کانال اصلی عبارتاند از: آگاهی از ریسکهای مرتبط با آبوهوا و اتخاذ معیارهای رسیدگیکننده به آن ریسکها. بر این اساس در پی نظرسنجی دو پرسش تکمیلی پرسیده میشود: الف- آیا عواملی نظیر افزایش دما، فجایع طبیعی و الگوهای فصلی تغییرات آبوهوا، عملکرد کارخانه تولیدی شما را به خطر میاندازد یا خیر؟ ب- آیا شما در واکنش به آثار بالقوه تغییرات آبوهوایی، اقداماتی در دستور کار دارید؟ آیا میتوانید در مورد برخی از این اقدامات توضیح دهید؟ به منظور ارزیابی عملکرد بنگاهها، آمارهای «نظرسنجی مدیریتی جهان» با اطلاعات مربوط به کسبوکارها از پایگاه آماری هیستوریکال اوربیس (HO) ترکیب میشود تا معیارهای اشتغال، سرمایه (دارایی ثابت) و ارزش افزوده آنها مورد آزمون قرار گیرد. بر این اساس پس از مرتبسازی، یک تابلوی آماری از بیش از 12 هزار بنگاه ایجاد شد که دربردارنده بیش از 141 هزار بنگاه-سال مشاهده است.
فجایع طبیعی و آثار آنها
اطلاعات مربوط به حوادث طبیعی از «پایگاه آماری فجایع کدگذاریشده جغرافیایی» (GDIS) جمعآوری شده است. در این پایگاههای آماری، اطلاعات مربوط به فجایع طبیعی (از قبیل سیل، طوفان، زلزله، فعالیت آتشفشانی، دمای شدید، رانش زمین، خشکی و...) طی سالهای 1960 تا 2018 موجود است، اطلاعاتی نظیر تاریخ، نوع، اثرگذاری، تعداد مرگومیر و... . به منظور اینکه میزان در معرض آسیب بودن بنگاههای حاضر در «نظرسنجی مدیریتی جهان» مورد ارزیابی قرار گیرد، موقعیت مکانی آنها در گوگلمپ شناسایی میشود. سپس فاصله خطی موقعیت دقیق کسبوکارها از مرکز حوادث اندازه گرفته میشود. در اینباره آن دسته از بنگاههایی متاثر از حوادث در نظر گرفته میشوند که فاصله آنها کمتر از 60 کیلومتر از مرکز حادثه باشد.
الگو و نتایج
هدف اصلی مقاله، ارزیابی اثرگذاری حوادث طبیعی روی عملکرد کسبوکارهاست، و اینکه آیا اقدامات مدیریتی آنها نقشی در خنثیسازی این آثار دارد یا نه. بر این اساس ابتدا اثرگذاری مذکور بدون در نظر گرفتن این نکته که این اثرگذاری برای بنگاههای مختلف متفاوت است، مورد ارزیابی قرار میگیرد. با فرض برونزا بودن وقوع فجایع طبیعی، این اثرگذاری را میتوان از طریق رگرسیونی که در یک طرف آن (در سمت چپ) معیارهای عملکردی بنگاهها به عنوان متغیر وابسته قرار دارد و در طرف راست معیارهای در معرض حوادث بودن (متغیر مجازی)، معیار عملکرد مدیریتی، ویژگی بنگاه (از قبیل سن، تعداد کارکنان) و متغیرهای کنترلی برای اثرات ثابت زمان، مکان و صنعت به عنوان متغیر مستقل یا توضیحدهنده قرار دارند، برآورد کرد. در گام دوم، به منظور ارزیابی نقش اقدامات مدیریتی در خنثیسازی پیامدهای فجایع طبیعی، برهمکنش (ضرب) دو متغیر در معرض حوادث بودن و اقدامات مدیریتی به سمت راست نمودار اضافه میشود. ضریبی که برای این متغیر جدید به دست میآید، نشاندهنده میزان تفاوت اثرگذاری حوادث طبیعی روی بنگاهها بر مبنای اقدامات مدیریتی آنها خواهد بود. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، نتایج این رگرسیونها حاکی از آن است که اقدامات مدیریتی خوب و ساختارمند، بنگاهها را در برابر برخی پیامدهای منفی حوادث طبیعی محافظت میکند.
کلام پایانی
حوادث یا فجایع طبیعی با پیامدهای منفی گوناگونی بر عملکرد کسبوکارها همراه هستند. در این مقاله با تجزیه و تحلیل آماری 33 کشور برای یک دوره 30 ساله، نشان داده شد که در معرض حوادث طبیعی قرار داشتن ممکن است باعث تعطیلی کسبوکارها، یا کاهش سرمایه، اشتغال و تولید آن دسته از بنگاههایی شود که از معرکه نجات مییابند. یافتههای مقاله حاکی از آن است که اقدامات مدیریتی ساختارمند بنگاهها، برخی از پیامدهای منفی حوادث طبیعی را تسکین میدهد. به عبارت دیگر، کسبوکارهایی که اقدامات مدیریتی قدرتمند دارند، کاهش کمتری را در سرمایه و اشتغال خود در پی حوادث طبیعی تجربه میکنند. اطلاعات جدید از مواضع محیطزیستی بنگاهها بیانگر آن است که انعطافپذیری بهتری که کسبوکارهای خوب مدیریتشده در برابر حوادث طبیعی دارند، ممکن است به خاطر درک درستی باشد که آنها از مخاطرات آبوهوایی دارند. همچنین شواهد از سازوکار دیگری خبر میدهند: اقداماتی که بنگاههای مذکور، در جهت رسیدگی به پیامدهای آبوهوایی در دستور کار قرار میدهند، بیشتر حالت درونزا دارد و بر مبنای درک شخصیشان از مخاطرات است. بررسیهای مقاله نشان میدهد بنگاههایی که غیرمتمرکز هستند نیز -همچون بنگاههایی که مدیریت خوب دارند- در واکنش و رسیدگی به پیامدهای منفی حوادث طبیعی موفقترند و در حالت عادی با احتمال بیشتری اقدامات مربوط به تغییرات آبوهوایی را به کار میگیرند. از آنجا که انتظار میرود طی سالهای پیشرو به خاطر تغییرات آبوهوایی، فجایع طبیعی تشدید شوند، تاثیر اقدامات مدیریتی در رسیدگی به چالشهای آبوهوایی بیش از پیش اهمیت مییابد. این موضوع بهخصوص برای بنگاههایی که در حال حاضر مدیریت ضعیف دارند مصداق دارد. در نهایت پرسشهایی در رابطه با یافتههای مقاله مطرح است. نخست، سازوکارهایی که اثرگذاری اقدامات بنگاهها روی پیامدهای حوادث طبیعی در بستر آنها شکل میگیرد، به مطالعه بیشتر نیاز دارد. دوم، خوب است نقش نهادها و سیاستگذاریهای ملی در رابطه میان بنگاهها و حوادث طبیعی مورد مطالعه قرار گیرد. با توجه به محدودیتهایی که در رابطه با نمونه مورد بررسی وجود داشت، امکان این مهم در مقاله فراهم نشد.