بانکداری باز
وقتی از بانکداری باز صحبت میکنیم، از چه صحبت میکنیم؟
بانکداری باز یا Open Banking یک رویکرد نوین در عرصه خدمات مالی است. این مفهوم به اشتراکگذاری دادهها و اطلاعات بانکی بین بانکها، مشتریان و شرکتهای فناوری مرتبط اشاره دارد و این امکان را به افراد میدهد تا به اطلاعات مالیشان از طریق بستر دیگری به جز بانک مربوطه دسترسی داشته باشند و از خدمات متنوعی برخوردار شوند. این رویکرد به ایجاد رقابت بیشتر، افزایش نوآوری و ارتقای تجربه مشتریان منجر میشود. از سوی دیگر، این موضوع نیازمند بررسی دقیق مسائل امنیتی و حریم خصوصی است تا اطمینان حاصل شود که اطلاعات حساس مشتریان به درستی محافظت میشوند. همچنین، بانکداری باز ممکن است باعث ایجاد فرصتهای جدیدی برای شرکتهای فناوری و استارتآپها شود که بیشترین استفاده را از دادهها و اطلاعات بانکی ببرند و خدمات نوآورانهای را به مشتریان ارائه دهند. این در عین حال ممکن است موجب به وجود آمدن چالشهایی از جمله مسائل قانونی، تنظیمات مرتبط با حفاظت از اطلاعات شخصی و مشکلات امنیتی شود که نیازمند توجه و حلوفصل آنهاست. از طرف دیگر، بانکداری باز میتواند به مشتریان افزایش کنترل بر دادههای خود و گزینههای بیشتری برای انتخاب خدمات مالی مناسب خود بدهد.
سهولت روزافزون جمعآوری، ذخیره و تجزیه و تحلیل دادهها، دادهها را به یک ورودی حیاتی در تصمیمگیریهای اقتصادی تبدیل کرده است. اهمیت اقتصادی فزاینده دادهها به بحثهایی در مورد اینکه چه کسی باید دادههای تولیدشده از طریق فعالیتهای اقتصادی خصوصی را کنترل کند، منجر شده است. این دادهها باید در اختیار شرکت باشد یا مشتریان آن؟ دادههای مفید مشتری درباره سپردههای مستقیم دورهای، اضافهبرداشتها و تاخیر پرداختها به پیشبینی خطرپذیری وامگیرنده کمک میکند. ماندهحسابها و معاملات به شرکتها اجازه میدهد تا در مورد نیازهای مشتری اطلاعات کسب کنند و مشاورههای مالی و سایر محصولات متناسب را ارائه دهند. دادههای تراکنش یک کسبوکار کوچک میتواند وامدهندگان را در مورد سلامت آن آگاه کند و به فینتک در ارائه خدمات مدیریت مالی کمک کند.
فینتک یا (Fintech)، یک عبارت اختصاری برای «تکنولوژی مالی» است که به استفاده از فناوری برای ارائه خدمات مالی سریعتر، کارآمدتر و نوآورانهتر اشاره دارد. شرکتهای فینتک معمولاً از فناوریهایی مانند بلاکچین، هوش مصنوعی، ابر، پردازش تصویر و داده، اینترنت اشیا و... برای بهبود خدمات مالی استفاده میکنند. این شرکتها ممکن است برنامهها و نرمافزارهای موبایل برای مدیریت مالی، ارائه خدمات پرداخت، وامدهی، سرمایهگذاری، بیمه و سایر خدمات مالی فراهم کنند. اغلب هدف اصلی این شرکتها ارائه خدمات مالی راحت، قابل دسترس و کارا به مصرفکنندگان و کسبوکارهاست. اعتماد مشتریان به فینتکها اتخاذ سیاست بانکداری باز را گسترش میدهد و پذیرش سرمایهگذاری در فینتکها را تحریک میکند. در حال حاضر 49 کشور سیاستهای بانکداری باز را اتخاذ کردهاند. با توجه به رواج آن در سطح جهانی، گروهی از محققان اقتصادی به بررسی علل به وجود آمدن و پیامدهای سیاسی دولتها برای ارتقای بانکداری باز پرداختهاند. این محققان یافتههای خود را در مقالهای تحت عنوان «دسترسی به دادههای مشتری و ورود فینتکها» در مجله NBER به چاپ رساندند. برای انجام این کار، این محققان ابتدا مجموعه داده استانداردشده و جامع از سیاستهای بانکداری باز تحت رهبری دولت را جمعآوری میکنند. با استفاده از این دادهها، آنها سیاستهای دولتها درباره بانکداری باز را در سراسر جهان مستند کرده و محرکهای سیاسی و اقتصادی آنها را بررسی میکنند. در ادامه، آنها برخی شواهد اولیه را در مورد اثرات سیاستهای بانکداری باز بر ورود فینتک، مصرفکنندگان، و شرکتهای کوچک و متوسط (SMEs) ارائه میکنند. در نهایت، یک چهارچوب مدلسازی کمی برای به اشتراکگذاری دادههای مشتری ارائه میشود که اثرات کلی و توزیعی بانکداری باز را اندازهگیری میکند. یافتههای این مقاله در بریتانیا نشان میدهد که بانکداری باز، این امکان را به مصرفکنندگان میدهد تا به مشاوره مالی و اعتبار دسترسی داشته باشند. همچنین بانکداری باز به شرکتهای کوچک و متوسط (SMEs) برای ایجاد روابط جدید مرتبط با فینتک کمک میکند. طبق مدل مقاله، بانکداری باز بهطور جهانی رفاه را از طریق بهبود محصول هنگامی که برای مشاوره استفاده میشود، بهبود میبخشد. هنگامی که بانکداری باز در بخش اعتباری استفاده میشود، ورود و رقابت را با کاهش کژگزینی (Adverse selection) افزایش میدهد، اما قیمتهای بالاتر برای مصرفکنندگان آگاه به حریم خصوصی تا حدی این مزایا را از بین میبرد. در ادامه خلاصهای از این مقاله ارائه میشود.
پیشینه نهادی بانکداری باز
از لحاظ تاریخی، دادههای مشتریان تحت کنترل انحصاری بانک بوده و به بانکها مزیت نسبی در قیمتگذاری و سفارشیسازی خدمات مالی داده میشد. در عوض، بانکداری باز روند توانمندسازی مشتریان بانک را برای به اشتراک گذاشتن دادههای تراکنشهای مالی از حسابهای بانکی خود با سایر ارائهدهندگان خدمات مالی در پیش گرفته است. برای مثال بانکداری باز به مشتری بانک اجازه میدهد از یک برنامه موبایل (اپلیکیشن) استفاده کند تا به راحتی تاریخچه حساب بانکی خود را با یک وامدهنده بالقوه (که میتواند درآمد و عادات خرج کردن او را تجزیه و تحلیل کند تا اعتبار فرد را تضمین کند) یا با یک مشاور مالی (برای کمک به او در مدیریت پول) به اشتراک بگذارد. این موضوع گام بزرگی در خدمترسانی به مردم و تسریع روند توسعه مالی در کشور است. برخی از بانکها، بانکداری باز را به میل خود اجرا کردهاند، در حالی که بسیاری از دولتها نقش فعالی در ترویج یا حتی الزام آن بر عهده گرفتهاند. از اکتبر 2021، برنامهریزیکنندگان 80 کشور گامهای بزرگی برداشتهاند-برخی سیاستها اجرایی شده و برخی دیگر هنوز در مرحله آزمایشی هستند، که 49 مورد از آنها قبلاً سیاستهای کلیدی بانکداری باز خود را اتخاذ کردهاند. در اتخاذ این سیاستها، سیاستگذاران میخواهند ورود نوآورانه و رقابت بیشتر را ترویج کنند. سیاستگذاران استدلال میکنند که اجازه دادن به مشتریان بانک برای به اشتراک گذاشتن دادههای تراکنشهای مالی به شرکتهای فینتک و سایر بانکها فرصت میدهد تا برای کسبوکار بهتر رقابت کنند.
مقاله چه میگوید؟
این محققان مقاله را با جمعآوری دقیق دادهها در مورد سیاستهای دولت برای ترویج بانکداری باز در سراسر جهان و جمعآوری مجموعه دادههای جامعی که 168 کشور بزرگ را پوشش میدهد که بیش از 99 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان و 98 درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهد، شروع میکنند. آنها ناهمگونی گستردهای را در انتخاب خطمشی بانکداری باز در بین کشورهای مختلف کشف میکنند. به عنوان مثال، کشورهای اتحادیه اروپا، نظامهای بانکداری باز را با اشتراکگذاری اجباری داده توسط بانکها، اما بدون ارائه استانداردهای فنی توسط قانونگذار، اتخاذ کردهاند. در مقابل، کشورهای آسیای شرقی از مشارکت داوطلبانه بانکها حمایت کردهاند، اما استانداردهای فنی دقیقی را مشخص کردهاند. این محققان متوجه میشوند که اعتماد مشتریان در به اشتراکگذاری دادهها با فینتکها، اتخاذ خطمشی بانکداری باز را پیشبینی میکند: بهطور شهودی، اعتماد مشتریان مزیت بالقوه این سیاستها را افزایش میدهد، زیرا تمایل افراد برای به اشتراک گذاشتن دادههای مالی خود برای عملکرد بانکداری باز بسیار مهم است. سایر خصوصیات کشور از جمله توسعه اقتصادی و مالی، سطوح نوآوری یا کیفیت نهادهای محلی بر روی خطمشی بانکداری باز کمتر اثرگذار هستند.
در ادامه مقاله، شواهدی در مورد اثرات اقتصادی سیاستهای بانکداری باز ارائه شد. این محققان ابتدا بررسی میکنند که آیا سیاستهای بانکداری باز، ورود فینتک را ترویج میکند یا خیر. آنها ورود فینتک را با استفاده از دادههای سرمایهگذاری خطرپذیر (VC) در استارتآپهای فینتک اندازهگیری میکنند. با استفاده از اجرای پلکانی سیاستهای بانکداری باز در سراسر کشورها، نشان داده میشود که تعداد تامینهای مالی فینتک با پشتوانه VC به میزان یکسوم افزایش مییابد و مقدار پول سرمایهگذاریشده پس از اتخاذ سیاست بانکداری باز دو برابر شده است. مطالعات گذشته نیز افزایش ناپیوسته فعالیت فینتک را پس از معرفی سیاستهای بانکداری باز، بدون هیچ پیشروندی نشان میدهند. کشورهایی که ساکنان آنها به اشتراکگذاری دادهها با فینتکها اعتماد بیشتری دارند، سرمایهگذاری خطرپذیر در فینتکها پس از بانکداری باز، بیشتر شده است که نشان میدهد ترجیحات مصرفکننده برای به اشتراکگذاری دادهها نقش مهمی در تاثیر بانکداری باز دارد. نکته مهم این است که با این روند، ما شاهد افزایش فعالیت فینتک در بسیاری از محصولات مالی (مانند برنامههای کاربردی مشاوره مالی، اعتبار، پرداختها) هستیم که با این فرضیه مطابقت دارد که دادههای بانکداری باز برای طیف گستردهای از محصولات مالی فراتر از تعهدنامه اعتباری مفید هستند.
ریزدادههای بریتانیا (اولین پذیرنده بانکداری باز) به این محققان اجازه میدهد تا تحلیلهای بینکشوری خود را با شواهد مستقیم در مورد پذیرش و تاثیر اقتصادی بانکداری باز برای خانوادهها و SMEها تکمیل کنند. برای خانوارها، از نظرسنجی اداره رفتار مالی بریتانیا از مصرفکنندگان استفاده شده است تا دو دلیل متمایز که خانوارها دادهها را به اشتراک میگذارند بررسی شود: استقراض (که در این مقاله، آن را بانکداری باز اعتباری مینامند) و برنامهریزی و مدیریت مالی (مشاوره بانکداری باز). رواج این استفادههای غیرمرتبط با اعتبار با یافتههای این مقاله از افزایش فعالیت فینتک به رهبری بانکداری باز در بسیاری از محصولات مالی مطابقت دارد و بانکداری باز را از ثبت اعتبارات متمایز میکند. همپوشانی کمی بین استفادهکنندگان از اعتبار و مشتریان مشاوره بانکداری باز وجود دارد، اگرچه مصرفکنندگان در صورت تمایل به اشتراکگذاری دادههای خود، شاغل بودن یا عدم پرداخت قبض به احتمال زیاد از هر دو استفاده میکنند. این محققان شواهدی مبنی بر اینکه استفاده از بانکداری باز نتایج مصرفکننده را بهبود میبخشد، پیدا میکنند، بهطوری که توصیه استفاده از بانکداری باز با دانش مالی بیشتر و استفاده از بانکداری باز اعتباری با دسترسی بیشتر به محصولات اعتباری مرتبط است. برای شرکتهای کوچک و متوسط، آنها از دادههای تابلویی از بریتانیا استفاده میکنند تا بررسی کنند که واجد شرایط بودن برای بانکداری باز چگونه بر نتایج SMEها تاثیر میگذارد. این شکافهای تجربی به این محققان امکان میدهد تا یک تفسیر علّی مشخص از تاثیر بانکداری باز بر وامگیرندگان و پیامدهای مالی بانکداری باز ارائه دهند. آنها از این واقعیت استفاده میکنند که سیاست تجاری مرتبط با بانکداری باز فقط برای شرکتهای کوچک و متوسط با گردش مالی سالانه زیر 25 میلیون دلار اعمال میشود. این برش، تغییرات شبهتصادفی را فراهم میکند و به آنها اجازه میدهد تا نتایج را برای SMEهای واجد شرایط و غیرواجد شرایط پس از اجرای سیاست در طرحهای مطالعاتی رویدادها و تفاوتها مقایسه کنند. واجد شرایط بودن برای اشتراکگذاری دادهها، شرکتهای کوچک و متوسط را بیشتر به ایجاد روابط وامدهی جدید با وامدهندگان غیربانکی، مطابق با افزایش ورود فینتک به دنبال سیاستهای بانکداری باز، تشویق میکند. از نظر اثرات توزیعی، مشخص میشود که شرکتها با روابط وامدهی قبلی، احتمال بیشتری برای دریافت وامهای جدید دارند و آن دسته از SMEهایی که روابط وامدهی جدیدی با غیربانکها ایجاد میکنند، بهره کمتری میپردازند. بهطور کلی، معرفی سیاستهای بانکداری باز منجر به افزایش ورود فناوری در طیف گستردهای از محصولات مالی میشود. در بین مصرفکنندگان بریتانیا، بانکداری باز برای مشاوره مالی و محصولات اعتباری استفاده میشود و این استفادهها به ترتیب با دانش مالی بیشتر و دسترسی به اعتبار همراه است. در میان شرکتهای کوچک و متوسط بریتانیا، شرکتهایی که تحت تاثیر بانکداری باز قرار میگیرند، به احتمال زیاد روابط وامدهی جدیدی ایجاد میکنند، بهویژه با غیربانکها. این روابط جدید از سوی شرکتهای کوچک و متوسط با روابط وامدهی قبلی هدایت میشوند؛ یافتهای که با اهداف مشمولیت مالی سیاستهای بانکداری باز مغایرت دارد، اما کاملاً با پیشبینیهای توزیعی مدل این مقاله سازگار است.
یافتههای مقاله
در حالی که نتایج تجربی این مقاله شواهد توصیفی و علّی ارزشمندی را در مورد استفاده از بانکداری باز ارائه میدهند، اما چندین سوال کلیدی اقتصادی و سیاستی مرتبط با بانکداری باز همچنان باقی میماند. مکانیسمهای اقتصادی که از طریق آن، دسترسی به دادههای بانکداری باز باعث افزایش استفاده از آن در بخشهای مختلف میشود، کداماند؟ رفاه، اثرات تعادلی یا پیامدهای توزیعی بانکداری باز چیست؟ چگونه بانکداری باز در کشورهایی با نگرشهای اجتماعی متفاوت نسبت به فینتکها و حریم خصوصی بر روی سیاست بانکداری باز اثر میگذارد؟ این محققان مستقیماً با استفاده از یک مدل کمی به این سوالات میپردازند. باید توجه داشت که در مورد استفاده اعتباری، دادههای مصرفکننده اطلاعاتی درباره ریسک مصرفکننده مهم است. در مورد استفاده از مشاوره مالی، دادههای مصرفکننده در مورد نیازهای مشتری و امکان ارائه محصولات بهتر مناسب است. بانکداری باز در هر دو مورد، اما از طریق کانالهای متفاوت، نوآوری و رقابت را تحریک میکند. در مورد اعتبار بانکداری باز، دسترسی نابرابر به دادهها با ایجاد انتخاب نامطلوب یا کژگزینی (Adverse selection) برای شرکتکنندگان، ورود مشتریان را منع میکند. اجازه به اشتراکگذاری دادهها این انتخاب نامطلوب را کاهش میدهد که به نفع مصرفکنندگان است و در حالت تعادل، ورود مشتریان را افزایش میدهد. در مورد مشاوره بانکداری باز، دسترسی نابرابر به دادهها توانایی فینتکها را برای ارائه محصولات سفارشیشده مختل میکند و امکان به اشتراکگذاری دادههای مشتریان به بهبود محصولات سفارشی، تقاضای مشتریان بیشتر و باز هم افزایش سودآوری و ورود شرکتکنندگان منجر میشود.
در حالی که بانکداری باز بهطور واضح رقابت و ورود نوآورانه را افزایش میدهد، مدل این مقاله نشان میدهد که اثرات توزیعی بانکداری باز به شدت به چگونگی استفاده از دادهها بستگی دارد. همه مشتریان در مورد استفاده از مشاوره بانکداری باز سود میبرند که در آن دادهها برای عرضه محصولات با کیفیت بالاتر استفاده میشود. در مقابل، موارد استفاده از بانکداری باز اعتباری که به غربالگری متکی است میتواند پیامدهای توزیعی منفی داشته باشد. بانکداری باز ورود به چنین شرکتهایی را دقیقاً با امکانپذیر ساختن شرکتکنندگان برای حذف بهتر مشتریان غیرسودده (ریسک بالاتر) افزایش میدهد و مشتریان حذفشده میتوانند ضرر کنند. بنابراین، مطابق با یافتههای بخش قبلی در تجزیه و تحلیل SME، مشتریانی که بیشترین سود را میبرند ممکن است کسانی باشند که قبلاً به اعتبار دسترسی دارند. مدل مقاله نشان میدهد که ترجیحات اجتماعی برای حفظ حریم خصوصی نهتنها تاثیر بانکداری باز را هدایت میکند، بلکه نقش مهمی در توضیح این اثرات توزیعی دارند. دادههای تراکنش مالی به اشتراک گذاشتهشده از طریق بانکداری باز با دادههای ثبت اعتبار تفاوت دارد. این به این دلیل است که این دادهها حساستر است و بسیاری از مشتریان تمایلی به اشتراکگذاری آن ندارند. در مدل مقاله، ترجیحات اجتماعی برای حفظ حریم خصوصی، تاثیر بانکداری باز را کمرنگ میکند، زیرا تعداد کمی از مشتریان اشتراکگذاری داده را انتخاب میکنند و شرکتهای کمی وارد آن میشوند.
بهطور خلاصه، این مقاله نشان میدهد که سیاستهای دولت برای ارتقای بانکداری باز بسیار رایج است، بهطوری که حدود نیمی از کشورها تلاشهایی برای بانکداری باز دارند. تحلیلهای تجربی و مدل کمی مقاله نشان میدهند که دادههای بانکداری باز میتوانند اثرات اقتصادی مفیدی داشته باشند. با دادن توانایی به مشتریان برای به اشتراکگذاری دادههای تراکنشهای مالی خود، بانکداری باز میتواند بخش مالی را ارتقا دهد. با این حال، نتایج رفاهی و توزیعی این امر، همانطور که مدل مقاله نشان میدهد، بهطور اساسی به موارد استفاده از دادههای مشتری بستگی دارد.