اشباح متقلب
شرکتهای خیالی چگونه به فرار مالیاتی کمک میکنند؟
مالیات، به تعبیری منشأ حیات دولتهاست. دولتها برای ارائه کالاهای عمومی و پیشبرد برنامههای خود بهطور اجتنابناپذیر به مالیات وابسته هستند. در اینباره یکی از چالشها، فرار مالیاتی است. از جمله مهمترین اَشکال و ترفندهای فرار مالیاتی هم «شرکتهای خیالی» است. شرکتهای خیالی که از آنها زیر عنوان «شرکتهای شَبحناک» هم یاد میشود، شرکتهای ساختگی هستند که به واسطه تراکنشهای غیرواقعی و صوری اقدام به ارائه رسیدهای ساختگی به مشتریان خود میکنند. مشتریان نیز با کمک این رسیدها و با ثبت هزینههای غیرواقعی، سود گزارششده خود را کاهش داده و تخفیفهای مالیاتی بیشتری را به جیب میزنند. مقابله با شرکتهای خیالی دشوار و چالشبرانگیز است به این خاطر که این نهادها به آسانی و به سرعت ناپدید شده و در اَشکال جدید دوباره ظاهر میشوند.
در اینباره چهار اقتصاددان به نامهای پائول کاریلو از دانشگاه جرج واشنگتن، داو دونالدسون از دانشگاه امآیتی، دینا پومرنز از دانشگاه زوریخ و مونیکا سینگال از دانشگاه کالیفرنیا-دیویس در مقالهای که به تازگی (دسامبر 2023) به چاپ رساندهاند به بررسی «شرکتهای خیالی» و راهکارهای مقابله با آنها به منظور بازیابی درآمدهای مالیاتی ازدسترفته پرداختهاند. مطالعه موردی هم کشور اکوادور است، جایی که با ترکیب آمارهای مالیاتی مبادلات میان بنگاههای یک نمونه بیش از 800 شرکت خیالی، مشتریان آنها و مبادلاتی که انجام میدهند مورد شناسایی قرار گیرند. شناسایی این نمونه از شرکتهای خیالی پس از طی فرآیندهای پیچیده توسط متولی مالیاتی صورت گرفت. آمارهای مربوط به مبادلات خیالی -که شرکتهای خیالی به عنوان فروشنده در یک طرف آن قرار دارند- امکان فهم چگونگی فرار مالیاتی بهخصوص در رابطه با مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر درآمد شرکتها را فراهم میکند. تجزیه و تحلیلهای مقاله سپس با آمارهای رسمی مالکیت شرکتهای اکوادوری تکمیل میشود تا سهم مبادلات و تراکنشهای خیالی در فرار مالیاتی و توانایی دولت در مقابله با آن مورد ارزیابی قرار گیرد. باید خاطرنشان شود پدیده «شرکتهای خیالی» تنها منحصر به اکوادور نیست بلکه در سراسر جهان رایج است.
آمارهای ساختگی و استفاده از اظهارنامههای غیرواقعی یک قانونشکنی مالیاتی عمدی است که جزئیات فعالیتهای مجرمانه به حساب میآید. بنابراین این نوع فرار مالیاتی بسیار موهنتر از یک اقدام ساده نظیر کمتر گزارش کردن درآمدها در اظهارنامه مالیاتی است.
همانطور که اشاره شد، آمارهایی که از این اقدامات در مقاله مورد استفاده قرار گرفته، مربوط به یک طرح مبتکرانه در کشور اکوادور برای مقابله با شرکتهای خیالی است. در حالی که جزئیات این طرح عمدتاً محرمانه است، اما گفتهها حاکی از آن است که چهار مرحله دارد. نخست، شرکتهای خیالی بر اساس اطلاعاتی بهدستآمده از حسابرسان، سوتزنان فساد و ثبتکنندگان اطلاعات مالیاتی شناسایی شدند. در این رابطه بهخصوص شرکتهایی مورد توجه قرار گرفتند که هیچ سودی گزارش نکرده بودند یا درآمد بسیار پایینی گزارش کردند، در حالی که در فهرست عرضهکنندگان اصلی شرکتهای دیگر قرار دارند. دوم، سازمان «خدمات درآمد داخلی اکوادور» تلاش کرد با شرکتهای خیالی مظنون ارتباط برقرار کند. در اینباره شرکتها نه در آدرس به ثبت رسیده واقع بودند و نه به ایمیل ارسالی پاسخ دادند. سوم، فهرست اسامی شرکتهای خیالی مظنون در تارنمای سازمان منتشر شد. و در نهایت چهارم، شرکتهایی که به اشتباه در فهرست قرار گرفتند این فرصت به آنها داده شد تا با اثبات موجودیت خود از فهرست مذکور حذف شوند. پس از این چهار مرحله، یک فهرست متشکل از 811 شرکت خیالی مظنون باقی ماند.
اولین کمک مقاله به ادبیات حوزه این است که شواهد و واقعیات جدیدی از اقتصاد خیالی ارائه میشود. در گام نخست ماهیت کلی این نوع کلاهبرداری مالیاتی مورد ارزیابی قرار میگیرد. در اینباره شواهد نشان میدهد فرار مالیاتی به واسطه شرکتهای خیالی، بسیار فراگیر و از لحاظ اندازه قابل توجه است: مشتریان شرکتهای خیالی، محدود به کسبوکارهای کوچک و غیررسمی نیستند. منافع ناشی از این فرار مالیاتی اغلب نصیب آنهایی میشود که در بالای توزیع درآمدی قرار دارند. در سال 2015، بیش از هفت هزار شرکت از طریق شرکتهای خیالی شناساییشده، تخفیف مالیاتی برای خود دستوپا کردند. در میان این مشتریان شرکتهای خیالی، میانگین تخفیف مالیاتی سالانه معادل 1 /14 درصد ارزش تخفیف مالیاتی خرید آنها بود. شرکتهای بزرگ با احتمال بیشتری رو به تراکنشهای خیالی میآورند و سهم بیشتری در انجام این تراکنشها دارند.
در گام بعد با استفاده از آمار دادوستدهای میان شرکتها سعی شد جعبه سیاه رفتار مشتریان شرکتهای خیالی رمزگشایی شود. طبق مشاهدات، به نظر میرسد فعالیتها و تراکنشهای جعلی و غیرواقعی با شرکتهای خیالی کاملاً عمدی و با هدف دور زدن نظام مالی رسمی و فرار از پرداخت مالیات صورت میگیرد. این مبادلات جعلی اغلب در انتهای سال مالیاتی متمرکز هستند، زمانی که شرکتها راحتتر میتوانند سطحی از هزینه غیرواقعی را که درآمد را به گونهای پوشش میدهد تا سود گزارششده کاهش یابد تعیین کنند. تراکنشهای غیرواقعی اغلب حول اعداد رُند جمع هستند که با جریان دادوستد کالاهایی که وجود خارجی ندارند سازگارتر است. همچنین این تراکنشها معمولاً زیر آستانه پنج هزار دلار هستند، آستانهای که بالاتر از آن، شرکتها ملزم هستند در نظام مالی رسمی انجام دهند. این ویژگیها، شرکتهای خیالی را بینیاز از داشتن حساب بانکی قابل ردیابی کرده و شرایطی برای آنها فراهم میکند تا بدون اینکه پولی ردوبدل شود، رسید فروش جعلی صادر کنند.
از منظر سیاستگذار، اطلاعات پیرامون مشتریان و تراکنشهای شرکتهای خیالی میتواند به شناسایی این نوع شرکتها کمک کند. با این حال چالش اصلی اینجاست که پس از شناسایی شرکتهای خیالی، چطور میتوان درآمد مالیاتی از دسترفته را احیا کرد.
در اینباره ویژگی دوم مقاله این است که ارزیابیهای منحصربهفردی از اقدامات سیاستی مقابلهکننده با شرکتهای خیالی ارائه میکند. تلاشهای سیاستی که مستقیم شرکتهای خیالی را هدف قرار میدهند با یک مانع جدی روبهرو هستند. شرکتهای خیالی اغلب بخشی از تشکیلات مجرمانه هستند و مالکان ممکن است شرکتهای پوششی، افراد متوفی یا قربانیان سرقتهای هویتی باشند. شرکتهای خیالی اغلب موقت هستند، زود ناپدید شده و با عنوان شرکت جدید مجدد ظاهر میشوند. به منظور رسیدگی به این چالشها، سازمان «خدمات درآمد داخلی اکوادور»، از سال 2016 برنامهای را به اجرا درآورد که به جای ردیابی شرکتهای خیالی، مشتریان آن را مدنظر قرار میداد. بر این اساس اطلاعیههایی برای بیش از یک هزار و 500 شرکت ارسال و به آنها اطلاع داده شد که سازمان مذکور، تراکنشهای غیرواقعی در اظهارنامههای مالیاتی پیشین را شناسایی کرده است که آنها باید با حذف این تراکنشهای غیرواقعی، سود گزارششده خود را اصلاح کنند. شرکتهایی برای این اطلاعرسانی انتخاب شدند که بین سالهای 2010 تا 2015 بیشترین تخفیف مالیاتی را به واسطه تراکنشهای غیرواقعی به جیب زدند.
در ادامه با استفاده از آمارهای رسمی پیرامون اصلاحات اظهارنامه مالیات بر درآمد شرکتها، سعی شد عملکرد این برنامه در مقابله با فعالیت شرکت خیالی مورد ارزیابی قرار گیرد. بر این اساس اصلاحات اظهارنامهها 90 روز پس از ارسال اطلاعیههای هشداردهنده بررسی شد. فرض هم این است که در غیاب اطلاعیهها، شرکتها اصلاحات را در اظهارنامههای خود اعمال نمیکردند. در واقع احتمال اینکه اصلاحات اظهارنامه مالیاتی توسط شرکتهایی که هشدار را دریافت نکردند اعمال شده باشد پایین است.
نتایج بررسیها حاکی از آن است که این سیاست بسیار کارآمد بود و منجر شد طی یک بازه سهماهه مالیات بر درآمد گزارششده شرکتها در مجموع 6 /20 میلیون دلار افزایش یابد، البته بهرغم این واقعیت که بسیاری از شرکتها به اطلاعیههای هشداردهنده اعتنایی نکردند. شرکتهایی که پاسخگو بودند اغلب اندازه کوچکتر داشتند: بهطور میانگین درآمد گزارششده آنها 4 /15 درصد و تعهدات مالیاتی آنها 1 /30 درصد کمتر بود. در میان شرکتهای پاسخگو و اعمالکننده اصلاحات، میانگین افزایش مالیات 44 هزار دلار بود (معادل 81 درصد اظهارنامه اصلی آنها) در حالی که هزینه ارسال اطلاعیه هشداردهنده به آنها تقریباً صفر بود. افزایش مالیات عمدتاً از جانب شرکتهایی بود که تحت مالکیت افراد ثروتمند بودند. میزان افزایش مالیات گزارششده به عنوان سهمی از درآمد مالکان شرکتها در میان یک درصد بالایی توزیع درآمد در مقایسه با 80 درصد پایین توزیع، 170 درصد بیشتر است. بهرغم این افزایش مالیات که ناشی از اصلاحات اظهارنامه بود، شواهدی وجود ندارد که بنگاههایی که مشتری شرکتهایی خیالی بودند از کسبوکار خود خارج شده یا به شکل غیررسمی درآمده باشند.
پیرامون اقدامات سیاستی
یک پرسش مهم که البته تلویحاً در بخش قبل به پاسخ آن اشاره شد این است که دولتها (بهطور خاصتر متولیان مالیاتی) برای مقابله با فرار مالیاتی که از طریق شرکتهای خیالی انجام میگیرد چه راهکارهایی پیشرو دارند؟ اطمینان از اینکه همه تخفیفات مالیاتی یک شرکت همزمان به عنوان درآمد شرکت دیگر گزارش میشود در عمل چالشبرانگیز است، حتی برای کشورهایی که نظام مالیاتی کارآمد و پیشرفته دارند. بسیاری از کشورها -شامل اکوادور- مدیرعامل و حسابداران شرکتها را شخصاً در برابر تقلبهای مالیاتی نظیر آنچه در برابر شرکتهای خیالی رخ میدهد مسوولیتپذیر کردهاند. با این حال اثبات چنین تخلفاتی در دادگاه بسیار دشوار است. نامعلوم بودن مالکیت و موقعیت مکانی شرکتهای خیالی و همچنین زود ناپدید شدن و ظهور یافتن در قالب جدید، از دیگر چالشهایی است که در این زمینه وجود دارد.
به منظور رسیدگی به این چالشها، سازمان «خدمات درآمد داخلی اکوادور» در سال 2016 سیاست نوآورانهای را به اجرا درآورد که به جای شرکتهای خیالی، شرکتهای مشتری آنها را هدف قرار میداد. یکی از مزیتهای این روش این است که مشتریان شرکتهای خیالی در مقایسه با آنها، شرکتهایی هستند که حضور واقعی در اقتصاد دارند و به راحتی نمیتوانند ناپدید شده و در شکل جدید ظاهر شوند. همچنین بهطور بالقوه احیای فرار مالیاتی این شرکتها امکانپذیر است. در این باره سازمان «خدمات درآمد داخلی اکوادور» به مشتریان شرکتهای خیالی یک ایمیل اطلاعرسانی ارسال کرد. در این ایمیل، تخفیفات مالیاتی که کسبوکارها بر مبنای دادوستد با شرکتهای خیالی بین سالهای 2010 تا 2015 به دست آوردند به چالش کشیده شد. بخش عمده این ایمیلهای اطلاعرسانی را میتوان به صورت زیر توصیف کرد:
بر این اساس تمرکز مقاله روی اطلاعیهای است که به شرکتها پیرامون اظهارنامه مالیات بر درآمد آنها ایمیل شد، چرا که اطلاعات پیرامون آن در دسترس است. طبق آمارها، در مجموع دو هزار و 382 ایمیل به یک هزار و 589 مشتری شرکتهای خیالی (معادل 8 /10 درصد از کل شرکتهای شناساییشده که بین سالهای 2010 تا 2015 با سوءاستفاده از تراکنشهای غیرواقعی، فرار مالیاتی داشتند) ارسال شد. سازمان «خدمات درآمد داخلی اکوادور» این شرکتها را بر اساس بیشترین فرار مالیاتی که بین سالهای 2010 تا 2015 داشتند انتخاب کرد.
طبق بررسیها، شرکتهایی که برایشان ایمیل ارسال شد بهطور معمول اندازهای بزرگتر در میان کسبوکارهای مشتری شرکتهای خیالی دارند: میانگین تعهدات مالیاتی آنها 4 /2 برابر بیشتر است. این واقعیت با معیار انتخاب شرکتها برای ارسال ایمیل (داشتن بیشترین فرار مالیاتی) نیز سازگار است. مقدار میانه تخفیف مالیاتی که در ایمیل ارسالی به آن اشاره شده، حدود 181 هزار دلار است (با میانگین 338 هزار دلار).
همانطور که انتظار میرفت، بسیاری از شرکتها به ایمیل پاسخ ندادند. البته ممکن است پاسخ ندادنها به خاطر خطا در ارسال ایمیل یا رسیدن به دست فرد غیرمرتبط در شرکت باشد. هر چند احتمال میرود شرکتها به عمد اصلاحیه را ارسال نکرده باشند، با این تصور که سازمان مالیاتی توانایی لازم را برای اجرای تهدیدات خود ندارد. با این حال در یک بازه 90روزه، 4 /25 درصد از ایمیلها منجر به گزارشدهی اصلاح هزینهها شد. شرکتهایی که اقدام به اصلاح اظهارنامه مالیاتی کردند به نسبت اندازه کوچکتری در مقایسه با میانگین شرکتهای دریافتکننده ایمیل داشتند.
کلام آخر
در این نوشتار، یکی از جنبههای کمترشناختهشده فرار مالیاتی مورد ارزیابی قرار گرفت: فرار مالیاتی از طریق «شرکتهای خیالی». شرکتهای خیالی، شرکتهایی هستند که وجود خارجی ندارند و کسبوکارها با ثبت تراکنشهای غیرواقعی و جعلی با آنها، هزینههای خود را بیشتر جلوه میدهند. افزایش هزینهها نیز به معنی سود کمتر و مالیات پرداختی کمتر است. در این مقاله سازوکارهای جدیدی به منظور شناسایی شرکتهای خیالی، نحوه عملکرد آنها و نوع شرکتهای مشتری آنها ارائه شد.
بهطور خلاصه طبق بررسیها شش واقعیت جدید قابل رویت است: 1- تخفیف مالیاتی که از طریق تراکنشهای جعلی با شرکتهای خیالی انجام میشود، فراگیر و چشمگیر است: حدود 10 درصد از شرکتها از این طریق سعی در دریافت تخفیف مالیاتی داشتهاند؛ 2- فرار مالیاتی از طریق شرکتهای خیالی بیشتر در میان کسبوکارهای بزرگ شایع است؛ 3- این تخلف عمدتاً توسط شرکتهایی انجام میگیرد که تحت مالکیت افراد ثروتمند هستند؛ 4- تراکنشهای جعلی با شرکتهای خیالی اغلب در انتهای سال مالیاتی متمرکز است؛ 5- تراکنش با شرکتهای خیالی اغلب با اعداد و ارقام رُند صورت میگیرد؛ و در نهایت 6- مبلغ این تراکنشها اغلب پایینتر از آستانه نظام مالی رسمی است.