ریشه سهامی
شرکتهای سهامی چگونه شکل گرفتند؟
روح غالب حوزه اقتصاد نهادی جدید این است که نوآوری وابسته به ترتیبات پیشین است. شرکت سهامی یکی از این نوآوریهاست. شرکتهای سهامی[عام]، سازمانهای اقتصادی هستند که سهام آنها از سوی عموم مردم در بازارهای سهام خرید و فروش میشود. در واقع سرمایهگذاران با خرید سهام این شرکتها، به ازای هر تعداد سهام خریداریشده بخشی از مالکیت شرکت را در اختیار میگیرند. از جمله ویژگی این شرکتها عبارت است از: شخصیت و هویت قانونی، برخورداری از سرمایه دائمی، تعهدات سهامداران محدود به سهامی است که در اختیار دارند، سهام آنها قابل مبادله و انتقال است، انتخاب مدیریت بهوسیله سهامداران انجام میشود و... .
یکی از معتبرترین گفتمانهایی که در محافل علمی پیرامون منشأ شکلگیری شرکتهای سهامی وجود دارد این است که ظهور آنها در منطقه شمال اروپا به تجارت راه دور دریایی برمیگردد. این گفتمانها بهطور غالب از مباحث نهادی شکلگیری وابسته به ترتیبات گذشته، الهام میگیرند. در این باره دانشمندان سیر تکاملی مدلهای کسبوکار را از دو شرکت هند شرقی انگلیسی و هلندی تا مشارکتهای اقتصادی محدود قرون وسطی تا شرکتهای سهامی دائمی، قانونی و با مسوولیت محدودی که سهام آنها بهطور گسترده امروزه در بازارهای ثانویه معامله میشود مورد ردیابی قرار دادهاند. شرکتهای اوایل قرن 17 میلادی شمال اروپا را میتوان به عنوان نقطه تعادل ایجادشدهای دانست که نیازها برای سرمایهگذاریهای عظیم را مرتفع و میان منافع مشارکتکنندگان بازار توازن ایجاد میکرد. شرکتهای سهامی نیز در سازگاری با تحولات تدریجی مداوم اقتصاد جهانی به اندازه کافی از خود انعطاف و استحکام نشان دادهاند.
یکی از چالشها در زمینه مطالعه و فهم شکلگیری شرکتهای سهام، محدودیت آمار و اطلاعات است. دو شرکتی که به عنوان اولینها بیش از همه از آنها یاد میشود، شرکت انگلیسی هند شرقی شکلگرفته در سال 1600 میلادی و شرکت هند شرقی هلندی شکلگرفته در سال 1602 میلادی است. ارتباط میان اهداف اقتصادی و روند پیشرفت این شرکتها، مشخص کردن اینکه کدام ویژگی محیطی برای شکلگیری شرکتهای سهامی ضروری بوده یا اینکه بهطور ساده با ظهور آن همزمان شده است را دشوار میکند. به عنوان مثال هر دو شرکت هند شرقی در زمینه تجارت دریایی راه دور به آسیا فعالیت داشتند و هر دو با پایبندی به یک منشور مدیریتی و حکمرانی اداره میشدند. حضور شرکتهای سهامی در طیف وسیعی از صنایع و نظامهای قانونی امروز بیانگر آن است که تجارت دریایی لازمه شکلگیری آنها نبوده است. در این رابطه شناسایی عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و قانونی شکلگیری و پیشرفت شرکتهای سهامی مطالعات بیشتری را میطلبد.
سه اقتصاددان به نامهای دیوید لی بریس و سباستین پوگت از مدرسه کسبوکار تولوز فرانسه و ویلیام گوتزمن از مدرسه مدیریت دانشگاه ییل آمریکا در مقالهای که به تازگی (نوامبر 2023) در تارنمای انجمن تحقیقات اقتصادی ایالاتمتحده به چاپ رسیده است، شواهدی در مورد نحوه شکلگیری شرکتهای سهامی ارائه میکنند. آنها در مقاله خود به این نتیجه رسیدند که شرکتهای سهامی به یکباره اختراع نشدند بلکه ظهور آنها بهطور تدریجی و در زمانهای مختلف اتفاق افتاده است. این یافته در راستای نظریه تکامل همگرایانه است، نظریهای که از دو حوزه زیستشناسی تکاملی و انسانشناسی فرهنگی وام گرفته شده است. در زیستشناسی تکاملی، تکامل همگرایانه زمانی اتفاق میافتد که گونههای جانوری در موقعیتهای بومشناختی مشابهی مستقر شوند یا در سختیهای یکسان به روشهای مشابهی سازگاری یابند. به عنوان مثال حشرات، پرندگان و خفاشها تواناییهای پروازی مشابهی را به کار گرفتهاند، اما سیر تکاملی آنها متفاوت و مستقل بوده است، همانگونه که احتمالاً اجداد آنها یکی نبوده است.
در علم انسانشناسی، نظریه تکامل همگرایانه در نقطه مقابل نظریه اشاعه فرهنگی قرار داشته است. نظریه اشاعه فرهنگی در افراطیترین شکل خود بیان میکند که نوآوریهای بهبوددهنده زندگی انسان در تاریخ بشر کمیاب هستند، با این حال پس از تحقق، از طریق تعاملات فرهنگی در جغرافیاهای مختلف گسترش مییابند. در علم انسانشناسی، نظریه اشاعه در توضیح تشابهات فرهنگ مادی نظیر ابزارهای سنگی، اهلیسازی گیاهان و جانوران و حتی ظهور برنامههای اجتماعی پیچیده (همچون طراحیهای هرمی مقیاس بزرگ) مورد استفاده قرار میگیرد. در رابطه با مورد آخر، ابتکار مستقل عبادتگاههای هرمی در مناطق اوراسیا و آمریکا -دو منطقهای که بهوسیله اقیانوسها از هم جدا شدهاند- نشان میدهد مردمان مختلف و دور از هم به یک نقطه تعادل اجتماعی پیچیده و مشابه همگرا شدهاند، اتفاقی که در راستای نظریه تحول همگرایانه است.
در مطالعات حوزه علم اقتصاد و حقوق، نظریه تحول همگرایانه مشابه وضعیتی است که در آن یک قانون به مجموعه مشترکی از موضوعات اقتصادی همگرا شده است. بر این اساس در این مقاله، این موضوع مورد بررسی قرار میگیرد که ظهور شرکتهای سهامی در مکانها و زمانهای مختلف اروپا احتمالاً ناشی از سازوکارهای نظریه تحول همگرایانه بوده است. توسعه مدل مشارکت محدود که عملکرد اقتصادی مشابه با شرکتهای سهامی دارند اما سلسله تکامل مستقلی را دنبال کردهاند نیز موردی دیگر است که با دیدگاه مذکور سازگار است. در اینباره در مقاله نشان داده میشود ریشه شرکتهای سهامی که در قرون وسطای جنوب اروپا ظهور یافتند، با آنهایی که در اوایل عصر مدرن در شمال اروپا پدید آمدند تفاوتهای اساسی دارد. بهعلاوه شواهدی یافت نمیشود که مدل شرکتهای سهامی اولیه جنوب اروپا به شمال اروپا مهاجرت کرده باشند.
در تایید نظریه سیر تکاملی همگرایانه، در مقاله نشان داده میشود موارد متعدد و متفاوتی از شرکتهای سهامی که در گذشته در نقاط مختلف ظهور یافتند، شجرهنامه قانونی آنها نیز متفاوت بوده است. شجرهنامه دو شرکت تجاری هند شرقی انگلیسی و هلندی، شناختهشده است. ورای تقارن کسبوکاری و موقت آنها، شواهد حاکی از آن است که شرکت هند شرقی انگلیسی در اصناف و اتحادیههای سنتی بنا نهاده شد در حالی که شرکت هند شرقی هلندی نتیجه انبوهی از قراردادهای تجاری بود. این دو مسیر متفاوت بر نظریه تکامل همگرایانه مقاله منطبق است. بهعلاوه شواهد بیشتری از شجرهنامههای قانونی کمترشناختهشده ارائه میشود. شرکتهای آسیاب شهر تولوز فرانسه بر اساس پیمانهای فئودالی (ارباب-رعیتی) که در آنها مالکیت مشترک بر اراضی و داراییها تعیین میشد شکل گرفتند. طبق شواهد احتمالاً شکلگیری مشابه دیگری در صنعت معدن رخ داده باشد.
پس از ارائه شواهدی از نظریه تکامل همگرایانه، فرضیه مهاجرت مورد ارزیابی قرار میگیرد. برخلاف آنچه در زیستشناسی تکاملی مطرح است، در قلمرو علم اقتصاد و حقوق، فعالان اقتصادی پیش از اجرای شرکتهای سهامی در نظام قانونی میتوانند از طریق مشاهده ابداعات معاصر و پیشین از مفهوم آن اطلاع یابند. در این مورد، تنها ابزارهای قانونی میتوانند تکامل همگرایانه داشته باشند در حالی که مفهوم شرکتهای سهامی حالت مهاجرت به خود میگیرد. بر این اساس در مقاله شواهدی از انتقال مفهوم شرکتهای سهامی در مسیرهای مختلف مورد جستوجو قرار میگیرد. باید گفت که اغلب، تمایز میان اثرات محتوای مشترک و اشاعه واقعی دشوار است. با این حال، شواهد تاریخی اغلب بر این دیدگاه که مسیرهای مختلف شکلگیری شرکتها از هم مستقل بوده است مهر تایید میزنند (بهخصوص در رابطه با شرکتهای تجاری قرون وسطای دو منطقه جنوب و شمال اروپا). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که روند تکامل همگرایانه به سوی شرکتهای سهامی نهتنها در رابطه با چهارچوب قانونی بلکه در مورد چهارچوب مفهومی نیز مطرح است.
تکامل همگرایانه در تبیین ظهور و استفاده گسترده از سازمانهای اقتصادی (بهخصوص شرکتهای سهامی) یک جایگزین نسبت به فرضیه مهاجرت پیشنهاد میکند (همانگونه که در مقالات 2009 و 2020 هاریس مطرح شد). بر این اساس در این مقاله این کار با اقداماتی کامل میشود، از قبیل افزودن ظهور شرکتهای قرون وسطای جنوب اروپا و با تاکید بر سازگاری این مسیر تکاملی اضافی با نظریه تکامل همگرایانه. با این حال دو فرضیه تحول همگرایانه و مهاجرت را نمیتوان با هم داشت. تحول همگرایانه در زمان ظهور شرکتهای سهامی شناسایی شد، در حالی که مهاجرت نهادهای ظهوریافته در مراحل بعدی اتفاق افتاد (اوایل قرن 18 میلادی). بنابراین به سادگی میتوان نتیجه گرفت که فرضیه مهاجرت نمیتواند علت ظهور شرکتهای سهامی در زمانها و مکانهای مختلف اروپا باشد.
کلام پایانی
در مرور پژوهشی این هفته، مقالهای مورد بررسی قرار گرفت که سعی داشت ریشههای ظهور و پیدایش شرکتهای سهامی را جستوجو کند. طبق شواهد مقاله، برای همگان پذیرفته شده است که نخستین شرکتهای سهامی در منطقه شمال اروپا ظهور یافتند، جایی که شرکتهای هند شرقی انگلیس و هلند نیز در آنجا حضور داشتند. بر این اساس در مقاله مسیرهای مختلفی که به ظهور شرکتهای سهامی منجر شدند توضیح داده شده است. این مسیرها موجب شکلگیری برخی کسبوکارهای مقیاس بزرگ نظیر کارخانههای آسیاب تولوز شد. این مسیرهای مختلف و متفاوت به سوی شرکتهای سهامی همراستا با نظریه تحول همگرایانه است: ویژگیهای سازمانی و نهادی مشابه میتوانند از مسیرهای قانونی مختلفی ظهور یابند.
تجزیه و تحلیل ظهور و شکلگیری شرکتهای سهامی از منظر نظریه تکامل همگرایانه، زوایای جدیدی را از ویژگیهای محیطی که به شکلگیری این سازمانهای اقتصادی کمک کردند روشن میکند. علاوه بر نیرویهای اقتصادی که در مقاله هانسمن و همکارانش (2009) مورد مطالعه قرار گرفت، در مقاله نشان داده میشود که تمایلات سیاستمداران و قانونگذاران نیز در این زمینه اثرگذار بود.
پرسش چگونگی ظهور و شکلگیری شرکتهای سهامی تنها یک مساله تاریخی نیست، بلکه پیامدهای گستردهای برای موضوعات مهم امروزی دارد، از قبیل نقش نهادها و سازمانها در توسعه اقتصادی. در اینباره بهطور خلاصه بحث شد که در رابطه میان نهادها و توسعه اقتصادی چه نتیجهای میتوان از نقشآفرینی نظریه تکامل همگرایانه در حرکت به سوی شرکتهای سهامی گرفت.
ظهور شرکتهای حرفهای در جنوب اروپا پیش از شرکتهای تجارت دریایی شمال این قاره، نظریه نقشآفرینی مبدأهای قانونی را تا حدی رد میکند. تحت قوانین روم باستان، برخی الگوها از سازمانهای اقتصادی همانند شرکتهای سهامی شکل گرفتند، قرنها پیش از آنچه در انگلستان اتفاق افتاد. هاریس در مقاله 2009 خود به نتایج مشابهی دست یافت. او مشاهده کرد که جامعه هلند زودتر از انگلیس به بازارهای سهام و اوراق قرضه دست یافت. همچنین این یافتهها مطابق با نتیجهگیری مقاله مالمندیر (2009) پیرامون ظهور و افول شرکتهای عمومی تحت قوانین رومیهاست.
از لحاظ روششناسی، مقاله مورد بررسی با مطالعه راجان و زینگلاس (2003) بیشتر سازگار است. آنها در مقاله خود به اهمیت نهادهای سیاسی در پیشرفتهای مالی و اقتصادی اشاره میکنند. در حقیقت، در مواردی مانند شرکتهای آسیاب تولوز فرانسه قدرت سیاسی تجار موجب رونق فعالیتهای اقتصادی شد. همچنین در مورد جنوب اروپا، اثرات خارجی مثبت نظام اجتماعی و تعاونی به نظر میرسد نقشآفرین بوده است.
یکی دیگر از کاربردهای اصلی مقاله این است که تجدد موسسات و نهادهای اقتصادی جنوب اروپا، برای خیز اقتصادی که بعدها در شمال این قاره اتفاق افتاد کافی نبود. و در نهایت اینکه هیچ یک از موسسات اقتصادی جنوب اروپا و نه شمال اروپا در ظهور و شکلگیری شرکتهای سهامی نقشی حیاتی نداشتند. در عوض به نظر میرسد این الگوها از سازمانهای اقتصادی از چنان منطق و ساختار داخلی قدرتمندی برخوردار بودند که در انگیزه شکلگیری آنها چندان الگوی نهادی پیشین نیاز نبود (البته به استثنای حقوق مالکیت معنوی متقن و مشخص). با توجه به نقش همگرایی ریشههای قانونی مختلف در شکلگیری شرکتهای سهامی، این الگوهای اقتصادی با برخورداری از سهمهای قابل مبادله ممکن است نقطه تعادل باثباتی باشند که برای تامین مالی و مدیریت پروژههای اقتصادی عظیمی که نیاز به سرمایهگذاری دائمی دارند راهحلی کارآمد ارائه میکنند.
از طرفی موارد ظهور و شکلگیری شرکتهای سهامی نادر است، به این معنی که به شرایط دیگری نیاز است. عدم ظهور شرکتهای سهامی در خارج از منطقه غرب اروپا ممکن است حکایت از جایگاه مهم سازمانهای خانوادگی داشته باشد. در مورد خانوادههای ساده افراد اغلب از طریق سازمانهایی نظیر شرکتهای سهامی با یکدیگر همکاری میکنند، در حالی که در خانوادههای پیچیدهتر بدون نیاز به چنین سازمانهایی، زمینه همکاری میان بستگان فراهم میشود. طبق بررسیها در چین، سازمانهای اقتصادی که بیشترین قرابت را با شرکتهای سهامی داشتند ریشه آنها خانوادگی بود.
بهعلاوه گرچه الگوی شرکتهای سهامی در زمانهای مختلف ظهور یافت اما به ندرت پای آن به طیف وسیعی از کسبوکارها باز شد. این تناقض آشکار همان چیزی است که پس از موفقیت این مدل برای تجارت آسیایی مشاهده شد. در هلند، تنها یک شرکت سهامی در تمامی قرن 17 میلادی شکل گرفت (شرکت هند شرقی هلندی). در فرانسه کمتر از 9 شرکت سهامی در هر یک سالهای 1817 تا 1830 تشکیل شد. در مورد شرکتهایی که سهام آنها در بازارهای سهام عرضه شد، بررسی قیمت سهام بازارهای آمستردام، لندن و پاری س در اوایل قرن نوزدهم نشان میدهد تنها سهمهای بسیار محدودی مورد مبادله قرار گرفتند. در اینباره پیشرفت واقعی شرکتهای سهامی در زمان انقلاب حملونقل و آزادسازیهای مالی (اواسط قرن 19) اتفاق افتاد؛ شکلگیری جدیدی که بهرهمندی از سایر الگوهای کسبوکار را کاهش نداد.