فالگیر جادویی
هوش مصنوعی چگونه جریان خلق ثروت را تغییر داد؟
انسانها دیگر نان بازویشان را نمیخورند. اندکی قبل، شاید تا همین 70 سال پیش، آنهایی که به دنبال خلق ثروت بودند، خط تولید راهاندازی میکردند و افرادی را به عنوان اپراتور به خدمت میگرفتند تا کالایی تولید کنند و با خلق ارزش افزوده، نیازی را از مخاطبان برطرف کنند و در مقابل، درآمدزایی کنند و سود بیشتری ببرند. اکنون اما زمانه دیگری است. انسانها با فکرشان کار میکنند، با فکرشان ارزش میآفرینند و مهمتر از همه، با فرآیندهای فکریشان به خلق ثروت میپردازند. داستان یک کارآفرین ساده که با استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی توانست بازارهای مالی دنیا را تحت تاثیر قرار دهد، شنیدنی است. او که علاوه بر تخصص در امور مالی، با الگوریتم نیز آشنایی داشت، نوعی برنامه مبتنی بر هوش مصنوعی تولید کرد که روندهای بازار سهام را با دقت بیسابقهای تحلیل و پیشبینی میکرد. او با استفاده از این سیستم معاملاتی توانست بازدهیهای مستمر و البته قابل توجهی از سرمایهگذاری ایجاد کند و ثروت شخصی خود را به میزان زیادی افزایش دهد. پس از موفقیتهایی که در این زمینه به دست آورد، سیستم تحلیل و پیشبینی بازار خود را توسعه داد و با فروش به سرمایهگذاران دیگر، یک کسبوکار موفق را پایهگذاری کرد که اکنون به خلق ثروت برای افراد مختلف در سراسر جهان میپردازد. موضوع به همینجا ختم نمیشود. یک شرکت کوچک تولیدکننده، سیستمهای اتوماسیون مبتنی بر هوش مصنوعی را در ماشینآلات خط تولید خود اجرایی کرد و باعث افزایش قابل توجه کارایی و کاهش هزینههای عملیاتی شد. این شرکت، با استفاده از هوش مصنوعی برای بهینهسازی فرآیندهای تولید، به حداقل رساندن ضایعات و پیشبینی نیازهای تعمیر و نگهداری، سود خود را چند برابر کرد. زمانی که این اتوماسیون مبتنی بر هوش مصنوعی نتیجه داد، شرکت تصمیم گرفت زیرمجموعهای تاسیس کند که فناوری پیشرفته خود را در اختیار شرکتهای دیگر نیز قرار دهد. این اتفاق سبب شد به تدریج، سبد درآمدزایی زیرمجموعه جدید بیشتر شود و فعالیتهای تولیدی با استفاده از سختافزارها و ماشینآلات صنعتی، جای خود را به نرمافزارها و الگوریتمهای هوش مصنوعی بدهند. این اتفاق، در نهایت به ایجاد جریان درآمدی جدید برای شرکت منجر شد و شرایطی را فراهم آورد تا آن شرکت به عنوان یک رهبر در راهحلهای صنعتی مبتنی بر هوش مصنوعی معرفی شود و جایگاه خود را در این عرصه تثبیت کند. این دو روایت کوتاه، فقط مثالهای کوچکی از شرایطی هستند که این روزها بر عرصه خلق ثروت حاکم شدهاند و جهان را به تسخیر خود درآوردهاند. حاکم جدید خلق ثروت جهان، از چهره خود رونمایی کرده است: هوش مصنوعی.
تغییر مسیر خلق ثروت
هوش مصنوعی در امور مالی برای بهبود کارایی، دقت و شفافیت خدمات مالی مورد استفاده قرار میگیرد. شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری، خودکارسازی معاملات، ارائه مشاورههای مالی شخصی، مدیریت ریسک و ایجاد محصولات و خدمات مالی جدید از جمله اصلیترین مباحثی است که با استفاده از هوش مصنوعی، کیفیت بیشتری پیدا میکند. هوش مصنوعی در عین اینکه تحول همهجانبهای را برای حوزههای مختلف اقتصادی و اجتماعی رقم میزند، در تکتک ابعاد نیز تاثیرگذاریهای جذابی دارد. نکته مهمتر این است که هوش مصنوعی اتفاقات شگفتانگیزی را در دنیای پول و خلق ثروت ایجاد میکند. این فناوری، نحوه درآمدزایی و صرفهجویی ما را تغییر میدهد. هوش مصنوعی، ابرقدرتی است که به انسانها کمک میکند در زندگی شخصی و فعالیتهای شغلیشان رشد کنند. کسبوکارها، از هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار جادویی استفاده میکنند و بهرهوری خود را افزایش میدهند و حاشیه امن خود را نیز گستردهتر میکنند. به لطف ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی، برندسازی شخصی جهشی بزرگ به جلو داشته است. ایجاد محتوای جذاب، مدیریت حضور در رسانههای اجتماعی و تعامل با مخاطبان آسانتر و موثرتر از همیشه شده است. هوش مصنوعی به افراد کمک میکند تا روی تخصص خود تمرکز کنند و در عین حال تولید محتوا را به ماشینها بسپارند. از سوی دیگر، هنر سرمایهگذاری نیز با مهارتهای پیشبینی هوش مصنوعی ارتقا یافته است. الگوریتمها، شبیه به فالگیرها، حرکات بازار را به دقت پیشبینی میکنند و توصیههای سرمایهگذاری متناسبی را ارائه میدهند. در نتیجه، تصمیمگیری آگاهانه در دنیای پیچیده مالی، قابل دسترستر و مفیدتر شده است. در حوزه مدیریت پول، ابزارهای هوش مصنوعی مانند Mint و Kesho به عنوان متحدان ضروری جایگاه خود را تثبیت کردهاند. این دو ابزار قدرتمند، دادهها را به دقت تجزیهوتحلیل میکنند، روندها را آشکار میکنند و بینشهایی ارائه میدهند که افراد را ترغیب میکند امور مالی خود را به صورت استراتژیک مدیریت کنند. عصر سواد مالی با توانایی هوش مصنوعی در هدایت کاربران به سمت تصمیمگیریهای پولی بهتر تقویت میشود. هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که سالها تجربه را در بینشهای عملی متراکم کند و منحنی یادگیری را به سرعت ارتقا دهد. پلتفرمهای یادگیری مبتنی بر هوش مصنوعی، چه آنهایی که در راه اکتساب هوش سرمایهگذاری فعالیت میکنند و چه آنها که استراتژیهای مالی را بهبود میبخشند، میانبری برای کسب دانش ارائه میدهند که در غیر این صورت جمعآوری آن سالها طول میکشد. در روی دیگر سکه، چشمانداز صنعتی نیز در حال تغییر است. اتوماسیونهای مبتنی بر هوش مصنوعی فرآیندها را بهینه کردهاند، تجربه مشتری را افزایش دادهاند و جریانهای درآمدی را که پیش از این مورد استفاده قرار نگرفته بود، با جدیت به کار گرفتهاند. کسبوکارهای بزرگ، متوسط و کوچک از قدرت هوش مصنوعی برای سادهسازی عملیات و افزایش بهرهوری بهره برده و در نهایت پاداشی به نام افزایش سودآوری به دست آوردهاند.
تلاقی امور مالی و هوش مصنوعی
تلفیق امور مالی و هوش مصنوعی زمینهای است که سرعت رشد و توسعه بسیاری دارد و روش ارائه خدمات مالی را در سراسر جهان تغییر میدهد. فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای بهبود کارایی، دقت و شفافیت خدمات مالی به روشهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. یکی از جنبههایی که با ظهور و بروز هوش مصنوعی، با تحول بسیاری روبهرو شده، شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری است. هوش مصنوعی میتواند حجم وسیعی از دادهها را برای شناسایی الگوها و روندهایی که ممکن است انسانها قادر به دیدن آنها نباشند، تجزیهوتحلیل کند. از این اطلاعات میتوان برای شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری بالقوهای که سودآور نیز هستند بهره برد. تجارت خودکار، فعالیت دیگری است که با استفاده از هوش مصنوعی به خلق ثروت میپردازد. هوش مصنوعی میتواند برای خودکارسازی معاملات کاربرد داشته باشد. در چنین شرایطی، با کاهش خطای انسانی و بهبود کارایی، زمینههای خلق ارزش بیشتر فراهم میشود که به سودآوریهای بزرگ میانجامد. چنین رویکردی به ویژه در معاملات با فرکانس بالا مفید خواهد بود؛ جایی که تصمیمات ویژه و پر از ریسک، تفاوت بزرگی در میزان سودآوری رقم میزند. هوش مصنوعی همچنین برای تجزیهوتحلیل وضعیت مالی و اهداف افراد به منظور ارائه مشاوره مالی شخصی استفاده میشود. در چنین وضعیتی، به افراد کمک میشود تا درباره پول و دارایی خود، تصمیمات بهتری بگیرند. پس از این چند مرحله، مدیریت ریسک وارد میدان میشود. در این مرحله، هوش مصنوعی برای تجزیهوتحلیل ریسک و شناسایی تهدیدهای بالقوه ثروت افراد مورد استفاده قرار میگیرد. از این اطلاعات میتوان برای تصمیمگیری بهتر در مورد نحوه سرمایهگذاری و مدیریت پول بهره برد. در یک جنبه دیگر، هوش مصنوعی برای توسعه محصولات و خدمات مالی جدید، مانند مشاوران پرداختی و کیف پولهای دیجیتال کاربرد دارد. این محصولات و خدمات به گونهای طراحی شدهاند که مدیریت پول و دستیابی به اهداف مالی را برای افراد آسانتر کنند. همه این موارد نشان میدهند که هوش مصنوعی پتانسیل بالایی دارد که مزایای ویژهای برای بخش مالی به ارمغان بیاورد. هوش مصنوعی میتواند به بهبود کارایی، دقت و شفافیت در خدمات مالی کمک کند. همچنین میتواند به شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری جدید، خودکارسازی معاملات و ارائه مشاوره مالی شخصی یاری رساند. علاوه بر این، هوش مصنوعی میتواند برای ایجاد محصولات و خدمات مالی جدید به کار رود که برای همه در دسترستر و مقرونبهصرفهتر باشد. موضوع اصلی تلاقی امور مالی و هوش مصنوعی این است که چگونه هوش مصنوعی نحوه تولید و مدیریت ثروت را تغییر میدهد.
استراتژیهای سرمایهگذاری
«روبو ادوایزرها» یا «مشاوران روبو» پلتفرمهای دیجیتالی هستند که خدمات برنامهریزی مالی خودکار بر پایه الگوریتم را با حداقل یا بدون نظارت انسانی ارائه میدهند. مشاوران روبو در بسیاری مواقع، خودکارسازی و بهینهسازی استراتژیهای شاخصگذاری منفعلی را بر عهده دارند که بهینهسازی میانگین واریانس را دنبال میکنند. در واقع، میتوان مشاوران روبو را نوعی مشاور سرمایهگذاری دانست که از الگوریتم و فناوری برای ارائه مشاوره مالی به مشتریان استفاده میکنند. آنها اغلب در مواجهه با مشاوران سرمایهگذاری سنتی، به عنوان یک جایگزین مقرونبهصرفه و در دسترستر معرفی میشوند. شیوه کار این مشاوران دیجیتالی بسیار جذاب است. آنها در بسیاری مواقع کار خود را با پرسیدن چند سوال از مشتریان در مورد اهداف مالی، تحمل ریسک و افق زمانی سرمایهگذاری شروع میکنند. زمانی که این اطلاعات جمعآوری شد، مشاور روبو از نوعی الگوریتم برای ایجاد یک سبد سرمایهگذاری شخصی استفاده میکند. در سالهای اخیر مشاوران روبو بهطور فزایندهای محبوب شدهاند. این موضوع تا حدی مرهون هزینه کم، سهولت استفاده و توانایی آنها در ارائه مشاوره سرمایهگذاری شخصی به طیف گستردهای از مشتریان بوده است. هوش مصنوعی نقشی حیاتی در نوع فعالیت مشاوران روبو دارد. الگوریتمهایی که مشاوران روبو برای ایجاد سبد سرمایهگذاری شخصیسازیشده استفاده میکنند، بهوسیله هوش مصنوعی طراحی شدهاند. هوش مصنوعی همچنین برای نظارت بر عملکرد پورتفوی سرمایهگذاری و انجام تنظیمات در صورت نیاز استفاده میشود. علاوه بر این، هوش مصنوعی برای توسعه ویژگیهای جدید برای مشاوران روبو، مانند توانایی ارائه مشاوره سرمایهگذاری در زمان واقعی و توانایی ادغام با سایر خدمات مالی، مورد استفاده قرار میگیرد. هوش مصنوعی هر روز بیشتر از روز قبل، شیوههای سنتی مدیریت ثروت را زیر سوال میبرد. این فناوری، بسیاری از وظایفی را که بهطور سنتی مدیران مالی انجام میدادند، به صورت خودکار انجام میدهد. متعادل کردن مجدد پورتفولیوها و تولید گزارش عملکردی و کارکردی آنها از جمله فعالیتهایی است که با اتکا به هوش مصنوعی به صورت خودکار انجام میشود. چنین پیشرفتی شرایطی را فراهم آورده تا مدیران مالی فرصت بیشتری داشته باشند بر ارائه مشاورههای مالی تمرکز کنند. هوش مصنوعی همچنین میتواند شخصیسازی مشاوره سرمایهگذاری برای هر مشتری را انجام دهد. چنین اقدامی با در نظر گرفتن اهداف مالی فردی مشتری، تحمل ریسک و افق زمانی سرمایهگذاری انجام میشود. تخصیص دارایی الگوریتمی، روشی برای تخصیص داراییها در پورتفولیو بر اساس یک الگوریتم مشخص است. این الگوریتم، عواملی نظیر تحمل ریسک، اهداف سرمایهگذاری و افق زمانی مشتری را به عنوان عوامل مهم دخیل در سرمایهگذاری در نظر میگیرد. تخصیص دارایی الگوریتمی این پتانسیل را دارد که با اطمینان از تنوع پورتفو و برخورداری از ریسک مناسب برای مشتری، بازده را به حداکثر برساند. با این حال، توجه به این نکته مهم است که تخصیص دارایی الگوریتمی، تضمینی برای موفقیت نیست. عملکرد پورتفو همچنان به شرایط کلی بازار بستگی دارد. البته استفاده از هوش مصنوعی، بدون چالش هم نیست. سیستمهای مدیریت ثروت مبتنی بر هوش مصنوعی دادههای زیادی را در مورد مشتریان جمعآوری و تجزیهوتحلیل میکنند. این دادهها میتوانند برای تبعیض علیه مشتریان یا ردیابی فعالیتهای مالی آنها مورد سوءاستفاده قرار گیرند. همچنین، امکان دارد که الگوریتمهای مورد استفاده در سیستمهای مدیریت ثروت مبتنی بر هوش مصنوعی، سوگیری داشته باشند که در نهایت، به رفتار ناعادلانه با مشتریان میانجامد. از سوی دیگر، هوش مصنوعی میتواند برخی از مدیران مالی را با بیکاری روبهرو کند که تبعات سنگینی برای افراد و کسبوکارها به دنبال خواهد داشت.
SMEها بیشتر تلاش کنند
هوش مصنوعی، زمین بازی بنگاههای کوچک و متوسط (SMEs) را نیز تغییر داده است. این شرکتها با استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی میتوانند مزیت رقابتی به دست آورند، کارایی را بهبود بخشند و در نهایت سود خود را افزایش دهند. درست است که یکی از مهمترین راههایی که شرکتهای کوچک و متوسط میتوانند از هوش مصنوعی برای افزایش سود بهره ببرند، ارائه تجربیات شخصیسازیشده برای مشتریان است، اما راهحلهای دیگری نیز وجود دارد تا شرکتها به خلق ثروت برای خود و ذینفعانشان بپردازند. تجزیهوتحلیلهای پیشبینی مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند به شرکتهای کوچک و متوسط کمک کند با پیشبینی روندها و نتایج آینده، تصمیمات تجاری بهتری بگیرند. با تجزیهوتحلیل دادههای تاریخی و شناسایی الگوها، هوش مصنوعی میتواند به شرکتها در پیشبینی تقاضای مشتری، بهینهسازی سطح موجودی و پیشبینی روندهای بازار کمک کند. چنین رخدادی میتواند موجب عملیات کارآمدتر، کاهش هزینهها و سود بیشتر شود. در کنار این موضوع، هوش مصنوعی فعالیتهای تکراری و وقتگیر را خودکار میکند و به کارمندان اجازه میدهد بر فعالیتهای استراتژیک و ارزش افزوده بیشتر تمرکز کنند. برای شرکتهای کوچک و متوسط با منابع محدود، اتوماسیون مبتنی بر هوش مصنوعی صرفهجویی قابل توجهی در هزینه و افزایش بهرهوری به دنبال خواهد داشت. همچنین با سادهسازی گردش کار و کاهش خطاهای دستی، هوش مصنوعی به شرکتها کمک میکند کارآمدتر و سودآورتر فعالیت کنند. AI همچنین توصیههای ارزشمندی برای کمک به شرکتهای کوچک و متوسط در تصمیمگیری بهتر ارائه میدهد. این فناوری، با تجزیهوتحلیل حجم زیادی از دادهها و شناسایی الگوهایی که ممکن است انسانها به آن بیتوجهی کنند، به شرکتها در شناسایی فرصتهای جدید، کاهش خطرات و بهینهسازی استراتژیهای خود کمک میکند. بهینهسازی زنجیره تامین نیز، روش دیگری است که هوش مصنوعی با استفاده از آن، شرکتهای کوچک و متوسط را متحول میکند. در چنین فرآیندی، عملیات زنجیره تامین با پیشبینی تقاضا، شناسایی تنگناها و بهینهسازی لجستیک، بهینه میشوند. بنابراین، هزینهها کاهش مییابند و رضایت مشتری بیشتر میشود. قابل توجهترین موضوع این است که سیستمهای تشخیص کلاهبرداری مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند به شرکتهای کوچک و متوسط کمک کنند فعالیتهای متقلبانه مانند تقلب در پرداخت یا سرقت هویت را شناسایی کرده و از آن جلوگیری کنند. با تجزیهوتحلیل حجم زیادی از دادهها از سوی هوش مصنوعی، الگوها و ناهنجاریهای مشکوکی که تحلیلگران انسانی ممکن است نادیده بگیرند، شناسایی میشود. بر همین اساس، شرکتها زیان ناشی از تقلب را کاهش میدهند و از درآمدهای خود محافظت میکنند.
آنها که خلق ثروت کردهاند
در سالهای اخیر، برگ برنده در دست کسبوکارها و شرکتهایی بوده که از هوش مصنوعی بهتر استفاده کردهاند. شرکتهای مختلفی در جهان با استفاده از فناوری و هوش مصنوعی برای حل مشکلات پیچیده صنایع به میدان آمدهاند و در نهایت، علاوه بر رفع این مشکلات، به مرحله خلق ثروت رسیدهاند. شرکتهای فعال در حوزههای مختلف از کشاورزی و بیوتکنولوژی گرفته تا تحقیقات حقوقی، مراقبتهای بهداشتی و درمانی و همچنین تجزیهوتحلیل تجربه مشتری، این امکان را داشتهاند تا از قدرت تحولآفرین هوش مصنوعی در ایجاد نوآوری، کارایی و سودآوری بهره ببرند. اکنون شرایط به گونهای پیش رفته که همزمان با پیشرفت هوش مصنوعی، شرکتهای پیشگام نیز ثروت بیشتری را به سمت خود جذب میکنند.
Indigo Agriculture شرکتی است که از هوش مصنوعی برای بهبود کارایی و پایداری کشاورزی استفاده میکند. این شرکت یک پلتفرم هوش مصنوعی ایجاد کرده که دادههای ماهوارهها، ایستگاههای آبوهوا و حسگرهای خاک را تجزیهوتحلیل میکند تا به کشاورزان بینش و توصیههایی در مورد چگونگی بهینهسازی محصولشان ارائه دهد.
Indigo Agriculture با استفاده از هوش مصنوعی برای شناسایی الگوها و پیشبینی رشد محصول، توانسته به کشاورزان کمک کند تا بهرهوری و سودآوری خود را افزایش و در عین حال اثرات زیستمحیطی فعالیتهای خود را کاهش دهند. این موضوع، هم برای شرکت و هم برای کشاورزانی که به آنها خدمات میدهد، ثروت ایجاد کرده است. Casetext نیز یک شرکت فناوری حقوقی است که از هوش مصنوعی برای ایجاد انقلابی در روش انجام تحقیقات قانونی استفاده میکند. پلتفرم مبتنی بر هوش مصنوعی این شرکت که «CARA» نام دارد، میتواند اسناد حقوقی را تجزیهوتحلیل کند و قوانین موردی، اساسنامهها و سایر مواد قانونی مرتبط را برای حمایت از تحقیقات و استدلالهایشان به وکلا ارائه دهد. Casetext با استفاده از هوش مصنوعی برای سادهسازی فرآیند تحقیق و کارآمدتر کردن آن، به وکلا کمک کرده که در زمان و منابع صرفهجویی کنند و در نهایت افزایش بهرهوری و سودآوری فعالیتهایشان را شاهد باشند.
Zymergen هم یک شرکت بیوتکنولوژی است که از هوش مصنوعی برای مهندسی میکروبها به منظور کاربردهای مختلف صنعتی مانند تولید مواد پایدار و مواد شیمیایی استفاده میکند. پلتفرم هوش مصنوعی این شرکت، دادههای ژنتیکی و سایر اطلاعات بیولوژیک را برای طراحی میکروبهای سفارشی که میتوانند عملکردهای خاصی مانند تولید مواد با کارایی بالا یا بهبود فرآیندهای تولید را انجام دهند، تجزیهوتحلیل میکند. Zymergen با بهرهگیری از قدرت هوش مصنوعی برای تسریع توسعه محصولات جدید بیوتکنولوژی، توانسته است با ارائه راهحلهای نوآورانه برای صنایعی که به دنبال جایگزینهای پایدارتر و مقرونبهصرفهتر هستند، ثروت خلق کند. در ادامه کسبوکارهایی که با استفاده از هوش مصنوعی به خلق ثروت پرداختهاند، به نام Viz.ai برمیخوریم که یک شرکت فناوری ارائه مراقبتهای بهداشتی و درمانی است. این شرکت یک پلتفرم مبتنی بر هوش مصنوعی به منظور تجزیهوتحلیل دادههای تصویربرداری پزشکی، به ویژه برای تشخیص و درمان سکته مغزی ایجاد کرده است. الگوریتمهای هوش مصنوعی Viz.ai میتوانند به سرعت علائم سکته مغزی را در تصاویر پزشکی شناسایی کنند و به ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی اجازه میدهند تشخیصهای سریعتر و دقیقتری داشته باشند. فناوری Viz.ai با امکان مداخله و درمان بهموقع برای بیماران سکته مغزی، نهتنها نتایج بیماران را بهبود بخشیده، بلکه هزینههای مراقبتهای بهداشتی مرتبط با مراقبت از سکته مغزی را نیز کاهش داده و باعث ایجاد ثروت برای شرکت و کل سیستم مراقبتهای بهداشتی شده است.
Gridspace نیز شرکتی است که از هوش مصنوعی برای تغییر نحوه تجزیهوتحلیل و درک تعاملات مشتری استفاده میکند. پلتفرم هوش مصنوعی این شرکت قادر به پردازش و تجزیهوتحلیل حجم زیادی از دادههای صوتی از تماسهای مشتریان است و به کسبوکارها بینش ارزشمندی در مورد رفتار، احساسات و ترجیحات مشتری ارائه میدهد.
Gridspace با استفاده از هوش مصنوعی برای استخراج اطلاعات معنادار از تعاملات مشتری، به کسبوکارها کمک کرده تا خدمات مشتری، فروش و استراتژیهای بازاریابی خود را بهبود بخشند و در نهایت به افزایش رضایت مشتری و درآمدزایی منجر میشود. نمونههای چنین شرکتهایی بسیار زیاد است. بسیاری از ما شرکتهایی مانند آیبیام، گوگل و تسلا را به عنوان شرکتهایی میشناسیم که به هوش مصنوعی تکیه کرده و به خلق ثروت میپردازند، اما تعداد شرکتهای فعال در حوزههای مختلف که با استفاده از هوش مصنوعی، کسبوکار خود را با تحول روبهرو کردهاند، هر روز بیشتر میشود. این موضوع سبب شده تا کشورها به عنوان ابزارهای خلق ثروت و ثروتآفرینی، شرکتهای میزبان هوش مصنوعی را در صدر توجهات خود قرار دهند.
AI و شکاف کشورهای فقیر و ثروتمند
انتظار میرود فناوریهای جدیدی مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی، روباتیک، کلانداده و شبکهها، فرآیندهای تولید را متحول کنند. این فناوریها، تاثیر زیادی بر اقتصادهای در حال توسعه نیز خواهند داشت. فرصتها و منابع بالقوه رشدی که به عنوان مثال ایالاتمتحده و چین در مراحل اولیه توسعه اقتصادی خود از آن برخوردار بودند، بهطور قابل توجهی با آنچه کامبوج و تانزانیا در دنیای امروز با آن روبهرو هستند متفاوت است. تحقیقات اخیر نشان میدهد فناوری جدید با انتقال سرمایهگذاری بیشتر به اقتصادهای پیشرفته که در سالهای پیش به فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی دست یافتهاند، شکاف بین کشورهای غنی و فقیر را افزایش میدهد. این امر در جایگاه خود میتواند پیامدهای منفی برای مشاغل کشورهای در حال توسعه داشته باشد، زیرا کسبوکارها را ترغیب میکند به جای بهکارگیری نیروی کار، هوش مصنوعی را به کار بگیرند و نرخ بیکاری افزایش یابد. سیاستگذاران و برنامهریزان اقتصادهای در حال توسعه برای جلوگیری از این واگرایی فزاینده، باید اقداماتی را به منظور افزایش بهرهوری و بهبود مهارتهای کارگران انجام دهند. IMFBlog که انجمنی برای تجمیع نظرات کارکنان و مقامات صندوق بینالمللی پول (IMF) در مورد مسائل اقتصادی و سیاسی فوری روز است پژوهشی انجام داده که الگوهای توسعه کشورها بر اساس استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی را بررسی کرده و به نتایج قابل ملاحظهای دست یافته است. در این پژوهش، سه عامل دخیل در تولید کالا شامل نیروی کار، سرمایهگذاری و روباتها در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه مورد بررسی قرار گرفتهاند. تعریف روباتها در این پژوهش، تعریفی گسترده است تا طیف وسیعی از فناوریهای جدید را دربر بگیرد. فرض اصلی پژوهش این بوده که روباتها جایگزین کارگران میشوند و «انقلاب هوش مصنوعی» در چهارچوب افزایش بهرهوری روباتها رخ میدهد. نتایج این پژوهش نشان داد که واگرایی میان اقتصادهای پیشرفته و در حال توسعه، در سه کانال متمایز رخ میدهد: «سهم در تولید، جریان سرمایهگذاری و شرایط تجارت.» در این پژوهش تاکید شده که اقتصادهای پیشرفته دستمزد بیشتری دارند، زیرا بهرهوری کل عوامل تولید بیشتر است. این دستمزدهای بالاتر، شرکتها را در اقتصادهای پیشرفته ترغیب میکند که از روباتها بیشتر استفاده کنند؛ بهویژه زمانی که روباتها به راحتی جایگزین کارگران میشوند. سپس، زمانی که بهرهوری روبات افزایش یابد، اقتصاد پیشرفته در درازمدت سود بیشتری خواهد برد. این واگرایی بزرگتر میشود و روباتهای بیشتری جایگزین کارگران میشوند. افزایش بهرهوری روباتها باعث افزایش تقاضا برای سرمایهگذاری در روباتها و سرمایه سنتی (که فرض میشود مکمل روباتها و نیروی کار است) میشود. این تقاضا در اقتصادهای پیشرفته بیشتر است، زیرا روباتها در این کشورها با گستردگی بیشتری استفاده میشوند. در نتیجه، سرمایهگذاری از کشورهای در حال توسعه برای تامین مالی این سرمایه و انباشت روبات در اقتصادهای پیشرفته منحرف میشود و به کاهش انتقالی در تولید ناخالص داخلی کشورهای در حال توسعه منجر میشود. از سوی دیگر، یک اقتصاد در حال توسعه، در بخشهایی متخصص خواهد شد که بیشتر به نیروی کار غیرماهر متکی است و در مقایسه با اقتصادهای پیشرفته، بیشتر از آن برخوردار است. با فرض اینکه روباتها جایگزین نیروی کار غیرماهر شوند، اما مکمل کارگران ماهر باشند، ممکن است پس از انقلاب روباتها، کاهش دائمی شرایط تجارت در منطقه در حال توسعه ایجاد شود. زیرا روباتها کارگران غیرماهر را به شیوه نامتناسب جابهجا میکنند و دستمزد نسبی آنها را کاهش میدهند و قیمت کالاهایی را که از نیروی کار غیرماهر گستردهتری استفاده میکنند، پایین میآورند. کاهش قیمت نسبی تولید اصلی، به نوبه خود، به عنوان یک شوک منفی عمل میکند، انگیزه سرمایهگذاری را کاهش میدهد و بهطور بالقوه نهتنها به کاهش تولید ناخالص داخلی نسبی منجر میشود، بلکه تولید ناخالص داخلی مطلق را نیز کاهش میدهد.
کشورها کلاهشان را بالاتر بگذارند
هوش مصنوعی (AI) به ابزاری قدرتمند تبدیل شده تا کشورها به خلق ثروت بپردازند و رشد اقتصادی خود را افزایش دهند. کشورها میتوانند با استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی بهرهوری را بهبود بخشند و با هدایت نوآوری، فرصتهای جدیدی برای مشاغل و افراد ایجاد کنند. هوش مصنوعی با ایجاد امکان توسعه محصولات، خدمات و الگوهای تجاری جدید، نوآوری را هدایت میکند. از سوی دیگر، در حالی که هوش مصنوعی پتانسیل خودکارسازی برخی وظایف و مشاغل را دارد، میتواند فرصتهای شغلی جدید در صنایع نوظهور را نیز فراهم آورد. همانطور که فناوریهای هوش مصنوعی به پیشرفت خود ادامه میدهند، نقشهای جدیدی مانند مهندسان هوش مصنوعی، دانشمندان دادهها و متخصصان یادگیری ماشینی تقاضای زیادی پیدا میکنند. همچنین، هوش مصنوعی به دولتها کمک میکند تا خدمات و زیرساختهای عمومی را بهبود بخشند و به نتایج بهتری برای شهروندان و مشاغل دست یابند. با استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی، دولتها میتوانند سیستمهای حملونقل عمومی را بهینه کنند، مراقبتهای بهداشتی و درمانی را گسترش دهند و سیستمهای آموزشی و اداری را سادهتر کنند. چنین دستاوردهایی کیفیت زندگی شهروندان را افزایش میدهد و با افزایش کارایی خدمات عمومی، رشد اقتصادی را ایجاد میکند. نکته مهمتر، جذب سرمایهگذاری خارجی است. کشورهایی که در تحقیق و توسعه هوش مصنوعی سرمایهگذاری میکنند میتوانند استعدادهای خارجی را جذب کنند که در نهایت به رشد اقتصادی و ایجاد ثروت ختم میشود. کشورها میتوانند با ایجاد یک محیط حمایتی برای نوآوری هوش مصنوعی، خود را به عنوان رهبران بازار جهانی هوش مصنوعی قرار دهند و کسبوکارها و سرمایهگذاران بینالمللی را جذب کنند. این موضوع به ایجاد صنایع جدید، توسعه فناوریهای روز و گسترش اقتصاد کشور منتهی میشود. و در پایان، هوش مصنوعی با کمک به شناسایی تهدیدات، جلوگیری از حملات سایبری و حفاظت از زیرساختهای حیاتی، امنیت ملی را افزایش میدهد. کشورها با تکیه بر هوش مصنوعی میتوانند قابلیتهای دفاعی خود را بهبود بخشند که موجب افزایش امنیت و ثبات میشود. این امر با جذب کسبوکارها و سرمایهگذارانی که به دنبال ثبات و امنیت هستند، فضای مساعدی برای رشد اقتصادی و تولید ثروت ایجاد میکند.
نقطه اوج هوش مصنوعی مولد
موسسه مورگان استنلی که از جمله موسسههای معتبر جهان در حوزه مالی محسوب میشود، مدتی پیش گزارش مدیریت ثروت و دارایی جهان در سال 2023 را منتشر کرد و نشان داد هوش مصنوعی در روند خلق ثروت جهانی جایگاه ویژهای پیدا کرده است. این گزارش موضوعات خاصی را مدنظر قرار داده که در نوع خود جالب توجه است. هوش مصنوعی نحوه عملکرد مدیران دارایی و سرمایهگذاری را تغییر داده و رویکردی استراتژیک برای هدایت جریان مالی اتخاذ کرده است. گزارش مورگان استنلی نشان میدهد مدیران پیشرو، چالشهای موجود بر سر راه خلق ثروت را پذیرفتهاند و حساب ویژهای روی هوش مصنوعی باز کردهاند تا علاوه بر ایجاد ارزش، بر انعطافپذیری بیشتر در کسبوکارشان تمرکز کنند. هوش مصنوعی به سرعت از قلمرو محدود آکادمیک، به سمت آزمایشهای عملی هدایت شده و با استقرار در طیف گستردهای از صنایع از جمله مدیریت دارایی و ثروت، به دستاوردهای ویژهای رسیده است. نقطه اوج هوش مصنوعی در این گزارش، سه ویژگی مشخص را به خود اختصاص داده است: «میزان دقت بالاتر در اجرای فعالیتها»، «طیف گستردهتر کاربرد در صنعت و تجارت»، و «دسترسی بهتر با استفاده از رابطهای کاربرپسند به منظور استفاده در حیطههای کاری مختلف بدون برخورداری از پیشزمینه تخصصی». این سه عامل سبب شدهاند تا شرکتها، کسبوکارها و افراد، گرایش قابل توجهی به سوی استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی در فعالیتهای خود داشته باشند که در نهایت به خلق ثروت منجر میشود. در این گزارش تاکید شده شرکتهایی که پیش از این راهحلهای هوش مصنوعی را با موفقیت در کسبوکار خود پیادهسازی کردهاند، روی حوزههایی متمرکز شدهاند که بیشترین پتانسیل «مناسب» برای سودآوری را در اختیار دارد. این حوزهها، بخشهایی هستند که اطلاعات فراوانی برای تفسیر و ترکیب در اختیار دارند، نیازمند تولید محتوای سفارشیسازیشده یا خلاقانه هستند و نقطه تلاقی جذابی میان فعالیتهای روتین و فرآیندهای اجرایی ایجاد میکنند. زمانی که هوش مصنوعی به درستی به کار گرفته شود، بهرهوری در ابعاد چشمگیری افزایش مییابد و زنجیره ارزش را بیش از پیش قدرتمند میکند. بر اساس یافتههای موسسه مورگان استنلی، هوش مصنوعی در حوزه فروش و خدمات مشتری میتواند توانایی فروش یا مشاوره را برای تعامل با مشتریان فعلی افزایش دهد و امکان شناسایی و تبدیل بهتر مشتریان احتمالی را فراهم آورد. تخمین زده شده که هوش مصنوعی با کاهش زمان صرفشده برای فعالیتهای اداری، کمک به آمادهسازی محصولات سفارشی از سوی مشتریان و پاسخهای متناسب به سوالات آنان، افزایش بهرهوری بالقوه ۳۰ تا ۴۰درصدی برای شبکههای فروش محصول ایجاد کند و بهتبع آن، سودآوری را افزایش دهد. در توسعه محصول، هوش مصنوعی میتواند فعالیتهای معمولی مانند تهیه گزارش و تحقیقات بازار را سریعتر انجام دهد؛ به ویژه اینکه با استفاده از این فناوری میتوان بهرهوری مدیران دارایی را 25 تا 35 درصد افزایش داد و زمان سریعتری را برای بازاریابی با محصولاتی که متناسب با تقاضای بازار هستند، فراهم آورد. هوش مصنوعی در سرمایهگذاری و تحقیق میتواند مدیران پورتفولیو را در تحقیقات سرمایهگذاری و تجزیهوتحلیل ریسک با جایگزینی وظایف جمعآوری اطلاعات، خلاصهسازی و پاکسازی دادهها با فعالیتهای اعتبارسنجی و ایدهپردازی با ارزش بالاتر، که به افزایش بهرهوری تا 30 درصد منجر میشود، توانمندتر کند. تمرکز اولیه هوش مصنوعی در تجارت، بهطور عمده بر افزایش بهرهوری در مقابل گسترش مستقیم جریانهای درآمد جدید قرار گرفته و با تکیه بر آن، بهرهوری زمان و منابع افزایش مییابد و پیرو چنین رخدادی، فعالیتهای با ارزش بالاتر برای حمایت از اقدامات درآمدزا، تصمیمهای سرمایهگذاری بهتر، بهبود تعامل و تجربه مشتری اختصاص مییابد. همچنین نوعی چرخه شکل میگیرد که به موجب آن، کارایی ناشی از استقرار موفقیتآمیز هوش مصنوعی افزایش مییابد و بودجه و منابع لازم برای تامین مالی سرمایهگذاریهای مبتنی بر هوش مصنوعی به منظور افزایش بهرهوری تامین میشود.