شناسه خبر : 45181 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

ریشه‌های اعتراض

اعتراض‌ها در چند دهه گذشته چه تغییراتی پیدا کرده‌اند؟

 

حامد وحیدی / نویسنده نشریه 

68همواره شهروندان در مواجهه با مشکلات اساسی جامعه یا یک قانون جنجالی و حتی یک اتفاق یا اظهارنظر ناخوشایند پا به خیابان‌ها می‌گذارند و خواستار تغییر می‌شوند. آنها در اعتراض‌های خود غالباً به دنبال حل مساله یا اصلاح شرایط می‌گردند. بحران آب، اشتغال جوانان، تورم بالا، اعتیاد، فقر، دستمزدهای پایین، تعویق در پرداخت حقوق و مزایای کارمندان، مشکلات زیست‌محیطی، افزایش هزینه‌های زندگی، افزایش مشکلات اقتصادی، خویشاوندسالاری و انتصاب‌های بیجا، اشتباهات مدیران سیاسی و تبعیض و... از جمله مهم‌ترین موضوعاتی است که به بروز اعتراض و ناآرامی‌های اجتماعی در نقاط مختلف جهان منجر می‌شود. در بدترین شرایط، این اعتراضات به شورش خیابانی و درگیری میان تظاهرات‌کنندگان و نیروهای امنیتی منتهی می‌شود. اقدام برای سرکوب کردن اعتراض‌ها در هر نظام سیاسی رخ می‌دهد- چه اعتراض اقلیت‌ها در کشورهای دموکراسی باشد و چه تظاهرات مخالفان در حکومت‌های استبدادی. همین سرکوب‌ها باعث خشم بیشتر مردم و شدیدتر شدن اعتراضات در آینده می‌شود که تغییرات حاصل از آن نیز به نسبت شدیدتر و پرهزینه‌تر خواهد بود. به‌طور کلی، اعتراض‌ها در بسیاری از موارد به تغییرات معناداری در سطح محلی (به عنوان مثال، تعلیق طرح‌های ساخت کارخانه آلاینده)، در سطح ملی (مثلاً لغو گسترش بودجه نظامی کشور) و حتی در سطح جهانی (مثلاً دامن زدن به موج تغییر رژیم در یک کشور) منجر شده است. نکته جالب توجه درباره اعتراض‌های اجتماعی این است که این واکنش اجتماعی در تماشایی‌ترین شکل خود توجه جهانی را به خود جلب کرده است؛ از میدان تیان آن من چین تا میدان تحریر مصر، از بهار پراگ تا بهار عربی و از انقلاب مخملی تا انقلاب چتر هنگ‌کنگ همگی از سوی جامعه جهانی مورد توجه عمومی قرار گرفته‌اند. به همین دلیل است که اعتراض‌ها اهمیت و جایگاه ویژه‌ای در سراسر علوم اجتماعی و در سال‌های اخیر در مطالعات اقتصادی داشته است. یکی از تازه‌ترین پژوهش‌هایی که در این زمینه انجام شده است، مقاله‌ای است که استادان دانشگاه‌هایی همچون هاروارد، آکسفورد و لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ با عنوان «اعتراض» به چاپ رسانده‌اند. دیوید کانتونی، اندرو کائو، دیوید یانگ و نوام یوچتمن، نویسندگان این مقاله، پنج الگوی تجربی جدید را برای توصیف اعتراض‌های اجتماعی بررسی می‌کنند و در انتها، مطالعات اقتصادی مربوط به اعتراض‌های مردمی را مرور می‌کنند. آنها برای این پژوهش از مجموعه داده‌های پروژه GDELT استفاده می‌کنند. GDELT یک پایگاه داده جهانی مبتنی بر رویدادهاست که اعتراض‌ها در سراسر جهان را پوشش می‌دهد. این محققان همه رویدادهایی را که به عنوان اعتراض شناسایی شده‌اند، شامل 2 /1 میلیون رویداد اعتراضی در 218 کشور بین سال‌های 1980 و 2020 در مقاله خود بررسی می‌کنند. سرانجام آنها به نتایج قابل توجهی درباره اعتراض‌ها می‌رسند که آن را در پنج بخش طبقه‌بندی می‌کنند. اول، حکومت‌های خودکامه و دموکراسی‌های ضعیف در جریان بهار عربی، روند اعتراضی‌ جدیدی تجربه کردند. دوم، پس از بهار عربی، جنبش‌های اعتراضی بیشتر شد. سوم، جنبش‌های اعتراضی کمی پس از دوران اوج به شدت فروکش می‌کند. چهارم، عملکرد اقتصادی یک کشور با اعتراضات همبستگی قوی ندارد و مشارکت در اعتراضات بیشتر به ارزش‌های فردی افراد جامعه برمی‌گردد. پنجم، ایالات‌متحده، چین و روسیه از نظر سهم مطالعات آکادمیک در زمینه اعتراض‌ها پرمخاطب‌ترین کشورها هستند. در ادامه خلاصه‌ای از این مقاله ارائه می‌شود.

شکست روند

نمودار 1 نشان‌دهنده تعداد نسبی اعتراض‌ها در سال‌های مختلف بین 1980 تا 2020 در سراسر جهان است. همان‌طور که در نمودار مشاهده می‌شود تعداد نسبی اعتراض‌های اجتماعی در حکومت‌های با دموکراسی بالغ، در اوایل دهه 1980 به اوج خود رسید. پس از آن، اعتراض‌ها در حکومت‌های استبدادی و دموکراسی‌های ضعیف در سال‌های پس از فروپاشی دیوار برلین و انحلال اتحاد جماهیر شوروی به طرز چشمگیری افزایش یافت. در دهه‌های بعدی، در دهه آخر قرن بیستم و دهه اول بیست و یکم، تعداد اعتراضات در این دو نوع حکومت، خودکامه‌ها و دموکراسی‌های بالغ، وضعیتی بسیار مشابه داشت: 95 /9 برای خودکامه‌ها و دموکراسی‌های ضعیف و 96 /9 برای دموکراسی‌های بالغ، تقریباً 10 اعتراض؛ یعنی به ازای هر هزار رویداد در سراسر جهان ده تای آن اعتراض بود. با این حال، تغییر قابل توجهی پس از سال 2011 رخ داد، زیرا حکومت‌های استبدادی و دموکراسی‌های ضعیف به‌طور پیوسته شاهد وقایع اعتراضی بیشتری نسبت به دموکراسی‌های بالغ بودند (30 درصد بیشتر) که نشان‌دهنده از بین رفتن روند گذشته در الگوهای اعتراضی است. پس از انقلاب‌های مربوط به بهار عربی در سال 2011، کشورهای با حکومت خودکامه و دموکراسی ضعیف رشد انفجاری در تعداد اعتراضات را تجربه کردند. نویسندگان این مقاله بیان می‌کنند که این تغییر در روند و کیفیت اعتراضات -به ویژه در رژیم‌هایی با سطح پایین‌تر از حقوق سیاسی و آزادی‌های مدنی- تا حدی ناشی از گسترش رسانه‌های اجتماعی است. به‌طور کلی‌تر، ادبیات اخیر نشان می‌دهد که فناوری در شکل دادن به اعتراضات نقش مهمی را ایفا می‌کند: گسترش اینترنت، جهان امروز را با سرعت بیشتری به سمت تحول در عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی سوق داده و جوامع بشری را به یک جامعه اطلاعاتی تبدیل کرده است. در چنین جامعه‌ای دسترسی به اطلاعات و استفاده از آن نقش مهمی در پیشرفت آنها ایفا می‌کند. رسانه نیز ابزاری برای نقل‌وانتقال اطلاعات، دانش، افکار و ایده محسوب می‌شود و نقش و جایگاه آن به گونه‌ای است که نمی‌توان آن را از زندگی حذف کرد و کسب موفقیت در هر حوزه‌ای بدون حضور آن امکان‌پذیر نیست. همان‌طور که رسانه در زندگی عادی ما نقش پررنگی دارد، می‌توان گفت که تاثیر آن بر سازماندهی حرکت‌های اجتماعی و اعتراضات خیابانی قابل توجه است. حتی می‌توان گفت که رسانه‌های اجتماعی در موج انقلابی تظاهرات و اعتراضات خاورمیانه و شمال آفریقا در بین سال‌های 2010 تا 2012 و بروز انقلاب در کشورهای این منطقه تاثیر بسزایی داشته است. معترضان از رسانه‌های اجتماعی برای سازماندهی تظاهرات (اعم از موافق و مخالف با دولت)‌، انتشار اطلاعات در مورد فعالیت‌های خود و افزایش آگاهی محلی و جهانی از وقایع در حال رخ‌دادن استفاده می‌کردند. در برخی از این کشورها، دولت‌ها بر ترافیک اینترنت نظارت داشتند یا دسترسی به وب‌سایت‌ها را برای جلوگیری از قیام مسدود می‌کردند. بنابراین از آنجا که تکنولوژی‌های جدید آستانه نارضایتی‌های جمعی را برای برانگیختن اعتراضات کاهش می‌دهد، نقش آن در تغییرات سیاسی پایدار پررنگ است که می‌تواند به عنوان زمینه‌ای مهم برای تحقیقات آینده مورد بحث قرار گیرد. نمودار 1 نشان‌دهنده اعتراض‌ها در سراسر جهان از سال 1980 تا 2020 است که به‌وسیله GDELT اندازه‌گیری شده است. تعداد اعتراضات به ازای هزار رویداد اتفاق‌افتاده در مجموعه داده GDELT است. این نمودار مجموعه زمانی اعتراض‌ها را برای کشورهای با دموکراسی قوی (نمره سیاسی > 7) و کشورهای خودکامه و دموکراسی ضعیف (نمره سیاسی < 7) ترسیم می‌کند.

اعتراض به عنوان جنبش

در حالی که رویدادهای اعتراضی به عنوان یک تصویر دراماتیک ممکن است توجه عموم را به خود جلب کند، تغییرات سیاسی و اجتماعی در طول تاریخ، اغلب از جنبش‌های طولانی‌مدت ناشی شده‌اند. جنبش‌های اعتراضی همچون جنبش‌های حق رای زنان در سراسر جهان، جنبش حقوق مدنی ایالات‌متحده، جنبش‌های ضد استعماری و جنبش ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی از جمله مهم‌ترین آنها هستند. بررسی‌های این مقاله نشان می‌دهد که سهم قابل توجهی از رویدادهای اعتراضی در واقع بخشی از یک جنبش بوده‌اند. این محققان، جنبش‌ها را به‌عنوان اعتراض‌های بادوام -که بیش از 10 روز متوالی در یک کشور اتفاق می‌افتد- یا اعتراض‌های تکراری که به‌طور مکرر در یک تاریخ مشخص سالانه رخ می‌دهند، دسته‌بندی می‌کنند. طبق این تعریف، نمی‌توان هر نوع اعتراضی را به عنوان جنبش در نظر گرفت. با وجود این بررسی داده‌های مربوط به اعتراضات نشان می‌دهد که سهم اعتراضاتی از جنبش‌ها از ابتدای دوره نمونه تا سال 2010 به تدریج افزایش یافته است. همچنین جهش‌های قابل توجهی در جنبش‌های اعتراضی در حکومت‌های خودکامه و دموکراسی‌های ضعیف وجود دارد، از جمله در زمان انحلال اتحاد جماهیر شوروی و در طول بهار عربی. از سوی دیگر، دموکراسی‌های بالغ، جنبش‌های اعتراضی کمتری را پس از سال 2010 تجربه کرده‌اند که نشان‌دهنده شرایط اعتراضی متفاوت در این کشورهاست. در مجموع، در مقایسه با دموکراسی‌های بالغ، اعتراضات در حکومت‌های خودکامه و دموکراسی‌های ضعیف بیشتر به عنوان بخشی از یک جنبش اعتراضی رخ می‌دهد، به‌طوری که 1 /5 درصد از اعتراض‌ها در حکومت‌های خودکامه و دموکراسی‌های ضعیف جنبش محسوب می‌شود، در حالی که 4 /3 درصد از اعتراضات در دموکراسی‌های بالغ جنبش هستند.

مدت و گستردگی جغرافیایی جنبش‌های اعتراضی

جنبش‌های اعتراضی پس از شروع، تا چه زمانی ادامه می‌یابند؟ جنبش‌های اعتراضی با فرازونشیب‌هایی که در طول زمان داشتند، به صورت جغرافیایی گسترش یافتند. اما چیزی که در این مقاله به بررسی آن پرداختند، گستره زمانی یک جنبش است. طبق یافته‌های مقاله، یک جنبش اعتراضی پس از گذشت روز اوجش، در کمتر از یک هفته به اندازه ‌40 درصد از شدتش کم می‌شود. با این حال، تعدادی از جنبش‌ها وجود دارد که در آن حتی پس از گذشت یک ماه، اعتراضات در حد قابل توجهی (20 درصد نسبت به زمان اوج) باقی می‌ماند. نکته جالب اینجاست که در حالی که تداوم اعتراضات در حکومت‌های خودکامه و دموکراسی‌های ضعیف مشاهده می‌شود، در هفته اول پس از اوج جنبش، نسبت اعتراضات در حکومت‌های خودکامه و دموکراسی‌های ضعیف در مقایسه با دموکراسی‌های بالغ کاهش بیشتری پیدا می‌کند. علت این موضوع می‌تواند الگوی واکنش دولت به اعتراضات، به ویژه در حکومت‌های خودکامه و دموکراسی‌های ضعیف باشد. همان‌طور که مشخص است، حکومت‌های استبدادی تلاش بیشتری برای سرکوب معترضان می‌کنند. در این حکومت‌ها غالباً تلاش‌های پیشگیرانه برای بازدارندگی، شناسایی، بازداشت افراد قبل از اینکه اعتراض‌ها به جنبش‌های بزرگ تبدیل شوند، انجام می‌شود. علاوه بر این تاکتیک‌هایی برای سرکوب تظاهرات و کاهش احتمال تکرار اعتراضات در سراسر محلات و جلوگیری از تبدیل شدن آن به جنبش‌های پایدار و گسترده اعمال می‌شود. نویسندگان این مقاله با اشاره به این اطلاعات، همچنان اظهار می‌کنند که در مورد چگونگی و چرایی پایان اعتراضات اطلاعات کمی وجود دارد و نیازمند توجه و بررسی بیشتر است.

عوامل مرتبط با وقوع اعتراض

به‌طور کلی بسیاری از صاحب‌نظران اقتصادی اظهار می‌کنند که سطح متوسط و رشد درآمد، بیکاری در میان جوانان و میزان نابرابری می‌تواند پیش‌بینی کند که آیا اعتراضات در یک کشور خاص در طول یک سال خاص اتفاق می‌افتد یا خیر. به عبارت دیگر، بسیاری از مطالعات انجام‌شده در این زمینه، نقش نارضایتی‌های اقتصادی را در برانگیختن اعتراضات سیاسی برجسته می‌کند. با این حال، یافته‌های این محققان نشان می‌دهد که عملکرد اقتصادی یک جامعه ارتباط محدودی با وقوع اعتراضات در سطح کشور دارد؛ در عوض نگرش‌ها، ترجیحات، ویژگی‌های شخصیتی و عوامل اجتماعی به شدت با مشارکت اعتراضی افراد مرتبط است. نگرش‌های متفاوت همچون ارزش‌گذاری بسیار زیاد برای آزادی و دموکراسی، علاقه شدید به سیاست، ویژگی‌های شخصیتی همچون ارزش پایین اطاعت و اجتماعی بودن بالا و عوامل اجتماعی همچون به اشتراک گذاشتن اخبار سیاسی با دوستان و اعضای خانواده به‌طور معناداری با مشارکت اعتراضی فردی ارتباط دارند و این موضوع در همه انواع حکومت‌ها برقرار است. در حالی که این الگوها تاثیرات علی ایجاد نمی‌کنند، اما با شواهد مستندشده در زمینه‌های مختلف سازگار هستند. از این‌رو، یافته‌های این مقاله ارزش بررسی جامع‌تر عوامل تبیین‌کننده وقوع اعتراض در سطح کشور و همچنین مشارکت در سطح فردی را بیشتر می‌کند.

اعتراضات در جهان و در علوم اجتماعی

در بخش نهایی مقاله، این محققان، سهم اعتراضات در کشورهای سراسر جهان را با سهم اقتصاددانان و دانشمندان علوم سیاسی از مطالعات اعتراضات مقایسه می‌کنند. برای این موضوع آنها بر روی مقالات منتشرشده در مجلات برتر و مجلات حوزه مرتبط در اقتصاد، مقالات تجربی در اقتصاد و همچنین مجلات برتر در علوم سیاسی از سال 1990 تمرکز می‌کنند. در نهایت متوجه می‌شوند که ایالات‌متحده، چین و روسیه در میان کشورهایی هستند که از نظر مطالعات (نسبت به وقوع اعتراضات مشاهده‌شده) پیشگام هستند و کشورهای فلسطین، انگلیس و ایران به نسبت مطالعات کمتری در این باره دارند.

69

پرده پایانی

اعتراضات که اغلب ریشه تغییرات گسترده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است، توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه‌های علوم اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را به خود جلب کرده است. در این مقاله نیز که گروهی از پژوهشگران اقتصادی به چاپ رسانده‌اند، پنج نتیجه قابل تامل از اعتراضات در سراسر جهان ارائه شده است. اول، پس از بهار عربی، حکومت‌های خودکامه و دموکراسی‌های ضعیف اعتراضات شدیدتری را نسبت به قبل تجربه کردند. دوم، سهم معناداری از رویدادهای اعتراضی مربوط به جنبش‌هاست. سوم، جنبش‌های اعتراضی به صورت جغرافیایی گسترش یافتند و پس از پایان دوره اوجشان به تدریج فروکش کردند. چهارم، در حالی که عملکرد اقتصادی ضعیف وقوع اعتراض را پیش‌بینی می‌کند، مشارکت در اعتراضات بیشتر به نگرش‌ها، ترجیحات، شخصیت‌ها و عوامل اجتماعی افراد جامعه بستگی دارد. پنجم، ایالات‌متحده، چین و روسیه از نظر سهم مطالعات آکادمیک در زمینه اعتراضات پرمخاطب‌ترین کشورها هستند. 

دراین پرونده بخوانید ...