خانه ناپدری
ایرانیها چگونه موفق شدند یونیکورنهای بینالمللی را پایهگذاری کنند؟
یونیکورنها جهان را تغییر دادهاند و سرعت این تغییرات هر روز بیشتر میشود. رویکردهای سنتی به سرعت از چرخه فعالیت خارج میشوند؛ جذابیت نوآوریها هر روز مرزهای جدیدی را فتح میکند؛ خدمات جدید، بازارهای جدیدی ایجاد میکنند؛ و در نهایت مردم، تجربه جدیدی از زندگی در دنیای پر از تنوع جهانی به دست میآورند. دنیای جدید را یونیکورنها میسازند. استارتآپهایی که ارزش آنها به بیش از یک میلیارد دلار رسیده، قابلیت این را دارند که هر روز، تجربه جدیدی از زندگی را برای مردم فراهم کنند. این شرکتها بازارهای جدیدی ایجاد کردهاند و جهان را به گونهای تغییر دادهاند که زمانی غیرقابل تصور بود. یونیکورنها با شناسایی نیازهای برآوردهنشده و توسعه راهحلهای نوآورانه، بازارهای جدیدی ایجاد کردهاند؛ همچنین با معرفی فناوریها و فرآیندهای جدید، کارایی را در جنبههای مختلف زندگی اجتماعی و اقتصادی انسانها تزریق کردهاند و دسترسی به خدمات را به صورت گسترده برای مخاطبان خود فراهم آوردهاند؛ این شرکتها با استخدام افراد بااستعداد و کمک به رشد اقتصادی کشورها، اشتغالزایی کردهاند و با تعیین مسیر جدید نوآوری، مرزهای تغییرات اجتماعی و اقتصادی را به گسترهای وسیعتر هدایت کردهاند. یونیکورنها ایدههایی را معرفی کردهاند که سبب شده وضعیت موجود را به چالش بکشند و با الهام بخشیدن به مردم برای دنبال کردن رویاهای خود و راهاندازی کسبوکارهای جدید، نوعی فرهنگ کارآفرینی را در سطح جوامع تثبیت کردهاند. همه این عوامل سبب شده تا یونیکورنها، جهان را برای تغییرات جدید آماده کنند و تجربه جدیدی از زندگی را برای مردم فراهم آورند.
نخبههای اقتصاد جهانی
یونیکورنها، استارتآپهای متعلق به بخش خصوصی هستند که ارزش آنها به بیش از یک میلیارد دلار میرسد. این اصطلاح در سال 2013 و از سوی آیلین لی، سرمایهگذار خطرپذیری که به کاشف یونیکورنهای سیلیکونولی مشهور است به کار برده شد. یونیکورن در اصطلاح معناشناسی، به «اسب تکشاخ» اشاره دارد. اسبهای تکشاخ موجودات افسانهای هستند که علاوه بر نادر بودن، ویژگیهایی دارند که آنها را از دیگران مستثنی میکند؛ ویژگیهایی نظیر توانایی انجام فعالیتهای خارقالعاده، یا ایجاد تغییراتی در شرایط موجود و همچنین پیش بردن فعالیتها با توانمندیهای ماورایی که سبب برجسته کردن جوامعی میشود که تکشاخها را در اختیار دارند. تکشاخهای دنیای تجارت هم، شرکتهای برجسته و منحصربهفردی هستند که ارزش ویژهای برای ذینفعان خود ایجاد میکنند. پس از به کار بردن واژه یونیکورن برای استارتآپهای میلیارددلاری، تعداد آنها به شکل قابل توجهی افزایش یافت و به نمادی از موفقیت و نوآوری در دنیای تجارت تبدیل شدند. از همان زمان، یونیکورنهایی مانند اوبر، Airbnb، SpaceX و WeWork جایگاه خود را در میان بهترین یونیکورنهای جهانی تثبیت کردند و در مدت کوتاهی موفقیتهای بزرگی به دست آوردند. یونیکورنها در مناطق توسعهیافته و در حال توسعه جهان متمرکز شدهاند. موسسه CB INSIGHT که دادههای متعدد کسبوکارها و سرمایهگذاریهای تجاری را در جهان طبقهبندی میکند، در هفتم اکتبر 2022 (15 مهر 1401) گزارشی را از آخرین وضعیت فراوانی و گستردگی فعالیت یونیکورنهای جهانی منتشر کرد که چشماندازهای جدیدی برای استارتآپها ایجاد کرد. بر اساس گزارش CB INSIGHT، آمریکا با برخورداری از 644 یونیکورن، رتبه اول فعالیت این شرکتها را در اختیار گرفته است. پس از آمریکا، چین با 302 یونیکورن و هند با 109 استارتآپ میلیارددلاری در ردههای دوم و سوم قرار گرفتهاند. انگلستان، فرانسه و آلمان، سه کشور دیگری هستند که بیش از 20 یونیکورن را در خود جای دادهاند. پس از این کشورها نیز کشورهایی قرار میگیرند که بین 10 تا 20 یونیکورن را میزبانی میکنند. از جمله این کشورها میتوان به کانادا، برزیل، کرهجنوبی، سنگاپور، ژاپن و اندونزی اشاره کرد. نکته جالب دیگر درباره این فهرست، حضور کشورهایی مانند استونی، لیتوانی و فیلیپین است که آنها نیز شرایط رشد یونیکورنها را فراهم کردهاند و هر کدام، دو، سه یا چهار استارتآپ میلیارددلاری را در خود جای دادهاند. این گزارش، همچنین به سوابق تولد و پیشرفت یونیکورنها نیز اشاره میکند: «بین سالهای 2005 تا 2010 فقط 14 یونیکورن متولد شدند؛ سرعت تولد یونیکورنها از سال 2016 افزایش یافت و در سال 2021 شتاب گرفت. 1205 یونیکورن فعال در سال 2022، بیش از 86 /3 تریلیون دلار ارزش داشتند. آمریکا 9 /53 درصد کل یونیکورنهای جهان را در خود جای داده و چین، 3 /14 درصد از این شرکتها را میزبانی میکند.» نکته مهمتر این است که یونیکورنها ترجیح دادهاند در مناطقی مستقر شوند که به وسیله کریدورهای ارتباطی جهانی با دانشگاهها، موسسههای پژوهشی، موسسههای مالی، اتاقهای فکر و نیروی انسانی متخصص در ارتباط باشند. این نکته سبب شده است استارتآپهای میلیارددلاری، سرعت پیشرفت خود را دو برابر کنند. همچنین استارتآپها برای تبدیل شدن به یونیکورن، نیازمند برخورداری از شرایط خاصی هستند. آنها ابتدا باید یک ایده تجاری منحصربهفرد و نوآورانه داشته باشند که با برطرف کردن مشکلی در جامعه، نیازی را در بازار پوشش دهد. برخورداری از برنامه استراتژی قوی، دومین عاملی است که استارتآپها را به سوی یونیکورن شدن هدایت میکند. همچنین برخورداری از یک تیم بااستعداد و باتجربه، سبب میشود چشماندازی تعیین شود که مسیر استارتآپها را به سوی دستیابی به قلههای موفقیت یونیکورن هموار میکند. اما مهمتر از همه این موارد، استارتآپها در مسیر تبدیل شدن به شرکتهای میلیارددلاری، باید بتوانند منابع مالی قابل توجهی را از سرمایهگذارانی که به پتانسیلهای آنها باور دارند، جذب کنند. جذب سرمایه، سرعت پیشرفت استارتآپها را در مسیر صحیح افزایش میدهد و رویای یونیکورن شدن آنها را بیشتر به واقعیت نزدیک میکند.
یونیکورنها چگونه ساخته میشوند؟
عوامل مختلفی در شکلگیری یونیکورنها نقش دارند؛ از ایده تجاری منحصربهفرد و نوآورانه گرفته که نیازی را برطرف میکند تا برخورداری از یک برنامه تجاری قوی و استراتژی مستحکم برای رشد و همچنین فعالیت تیم بااستعداد و باتجربه که چشمانداز پیشبینیشده را اجرا کند، همه، از الزامات شکلگیری استارتآپهای میلیارددلاری هستند. عامل مهم دیگری که سبب میشود یونیکورنها شکل بگیرند، دسترسی به سرمایه است. کشورهایی با اقتصاد قوی و بازارهای مالی تثبیتشده، تعداد بیشتری از یونیکورنها را در خود جای دادهاند. آمریکا در سال 2021 فقط 200 یونیکورن را میزبانی میکرد اما این رقم در سال 2022 به 644 یونیکورن رسید که نشانگر تاثیر اقتصاد قوی و حمایتهای خطرپذیر از استارتآپهای فعال در این کشور است. یکی دیگر از عواملی که به شکلگیری یونیکورنها کمک میکند، دسترسی به نیروهای بااستعداد و نخبه است. کشورهایی که دارای سیستم آموزشی قوی و نیروی کار ماهر و بااستعداد هستند، زمینه مساعدتری برای فعالیت استارتآپهای میلیارددلاری در اختیار دارند. چین در سالهای اخیر شاهد افزایش قابل توجه تعداد یونیکورنها بوده که یکی از اصلیترین دلایل شکلگیری آنها، وجود نیروهای کاری بسیار ماهر در این کشور و تمرکز بر نوآوری و کارآفرینی برای این نیروها بوده است. محیط نظارتی، عامل مهم دیگری است که میتواند بر شکلگیری استارتآپهای یونیکورن تاثیرگذار باشد. کشورهایی با محیطهای نظارتی مطلوب که از نوآوری و کارآفرینی حمایت میکنند، شرایط مساعدتری برای میزبانی یونیکورنها و استارتآپهای موفق دارند. سنگاپور کشوری است که به دلیل ایجاد محیط نظارتی مطلوب و حمایت دولت از نوآوری، به مرکزی برای فعالیت استارتآپها در جنوب شرقی آسیا تبدیل شده و زمینهساز شکلگیری 13 یونیکورن بوده است. در نهایت، عوامل فرهنگی نیز در شکلگیری یونیکورنها تاثیر قابل توجهی دارند. کشورهایی که برای ریسکپذیری و کارآفرینی ارزش قائل هستند، موفقیت بیشتری در حمایت از استارتآپها و تبدیل شدن آنها به شرکتهای میلیارددلاری کسب میکنند. به عنوان مثال، ایالاتمتحده دارای فرهنگی است که مردم را تشویق میکند رویاهای کارآفرینی خود را دنبال کنند؛ در این شرایط بسیاری از کارآفرینان موفق به عنوان الگو و منتور، بنیانگذاران را راهنمایی میکنند تا مطلوبترین شرایط را برای استارتآپهای پایهگذاریشده فراهم آورند.
رهبران ماورائی یونیکورنها
بنیانگذاران یونیکورنها، نوع تفکر و دیدگاههای متفاوتی با مردم عادی دارند. آنها ریسکپذیر، رویاپرداز، خلاق، پیگیر، پرشور، استراتژیمحور و قدرتمند در شبکهسازی هستند. این ویژگیها، آنها را از مردم عادی متمایز میکند و به آنها اجازه میدهد به موفقیتهای بزرگی دست یابند. بنیانگذاران استارتآپهای میلیارددلاری همچنین چشماندازی منحصربهفرد دارند و میتوانند ایدههای خود را به واقعیت تبدیل کنند. ریسکپذیری، اصلیترین ویژگی بنیانگذاران یونیکورنهاست. آنها حاضر هستند ریسکهایی را بپذیرند که مردم عادی انجام نمیدهند؛ همچنین از شکست نمیترسند و تلاش میکنند از منطقه امن خود خارج شوند. این در شرایطی است که افراد عادی، ریسکگریز هستند و ترجیح میدهند به آنچه دارند اکتفا کنند. رویاپردازی، دومین ویژگی عملکردی و رفتاری بنیانگذاران یونیکورن است. این افراد میتوانند فراتر از اکنون را ببینند و آیندهای را تصور کنند که هنوز وجود ندارد. چنین افرادی چشمانداز روشنی از آنچه میخواهند به دست آورند دارند و تلاش میکنند حتی با تحمل سختی زیاد، رویاهایشان را به واقعیت تبدیل کنند. خلاقیت، عنصر سومی است که رهبران یونیکورن را از مردم عادی متمایز میکند. بنیانگذاران استارتآپهای یونیکورن، متفکران خلاقی هستند که میتوانند راهحلهای نوآورانهای برای مشکلات پیچیده ارائه دهند. آنها خارج از چارچوب فکر میکنند و ایدههای جدیدی ارائه میدهند که ممکن است دیگران آن را در نظر نگرفته باشند. در واقع، این افراد وضعیت کنونی را به چالش میکشند. بنیانگذاران استارتآپهای موفق، افرادی پیگیر و مصمم هستند که به راحتی تسلیم نمیشوند؛ آنها سخت کار میکنند و برای دستیابی به اهدافشان، ساعتهای طولانی تلاش میکنند. همچنین از شکستها دلسرد نمیشوند و از تجربیات برای بهبود رویکردهای خود استفاده میکنند. آنها در عین حال، به ایدههای خود علاقهمند هستند و از صمیم قلب به آنها اعتقاد دارند. این افراد بر حسب هدف، هدایت میشوند و متعهد به ایجاد تاثیر مثبت بر جهان هستند؛ آنها حاضرند برای رسیدن به اهداف خود فداکاری کنند و با تفکر استراتژیک، ایدههای خود را بهطور موثر برنامهریزی و اجرا کنند. رهبران یونیکورنهای جهانی، توانایی تجزیه و تحلیل دادهها و تصمیمگیریهای آگاهانه براساس آن را دارند و با چشمانداز مشخص و برنامهریزی بلندمدت، شبکهسازی میکنند و میدانند چگونه با افرادی که میتوانند به آنها در دستیابی به اهدافشان کمک کنند، ارتباط بگیرند. آنها همچنین از درخواست کمک نمیترسند و اهمیت ایجاد یک شبکه قوی از حامیان و مربیان را درک میکنند. مجموع این عوامل سبب میشود افراد در مسیری هدایت شوند که در نهایت به شکلگیری استارتآپهای موفق و یونیکورنهای جهانی منجر شود.
کمترشناختهشده اما قدرتمند
زمانی که از یونیکورنها صحبت میکنیم، نام شرکتهایی نظیر اوبر، Airbnb، SpaceX و WeWork به ذهن متبادر میشود. اما استارتآپهایی مانند UiPath، Epic Games و Brex هم نمونه یونیکورنهایی هستند که با تشخیص نیاز بازار، استفاده صحیح از نیروهای انسانی نخبه و جذب سرمایه قدرتمند، به موفقیتهای بسیاری دست یافتهاند. UiPath یک شرکت نرمافزاری است که در فناوری اتوماسیون روباتیک (RPA) تخصص دارد. این شرکت سال 2005 و در رومانی تاسیس شد و اکنون ارزش آن به بیش از 35 میلیارد دلار رسیده است. یکی از عوامل کلیدی که باعث موفقیت UiPath شده، تمرکز بر نوآوری است. این شرکت، فناوری پیشرفته RPA را توسعه داده و به وسیله آن، به کسبوکارها کمک میکند کارها، فعالیتها و فرآیندهای پرتکرار را به صورت خودکار و اتوماتیک انجام دهند و شرایطی را فراهم آورند تا زمان و انرژی کارکنانشان به فعالیتهای پیچیدهتر اختصاص یابد. UiPath همچنین سرمایهگذاری وسیعی در تحقیق و توسعه انجام داده و بهطور مداوم فناوری خود را بهبود میبخشد تا از رقبا جلوتر بماند. یکی دیگر از عواملی که در موفقیت UiPath نقش داشته، رویکرد مشتریمحوری آن است. این شرکت برای درک نیازهای مشتریان و توسعه راهحلهای رفع مشکلات آنها از نزدیک با آنها در ارتباط است و با همکاری مستمر، محصول و خدمت اختصاصی برای آنها تولید میکند. این رویکرد به UiPath کمک کرده تا پایگاهی قدرتمند از مشتریان وفادار برای خود ایجاد کند و تبدیل به رهبر بازار RPA شود. Epic Games نیز یک شرکت فعال در زمینه بازیهای ویدئویی است که به دلیل توسعه بازی محبوب Fortnite، شناخته شده و سهم قابل توجهی از بازار را به دست آورده است. این شرکت در سال 1991 تاسیس شد و از آن زمان تاکنون با ارزش بیش از 17 میلیارد دلار، به یکی از موفقترین استارتآپهای یونیکورن جهان تبدیل شده است. یکی از عوامل کلیدی که باعث موفقیت Epic Games شده، تمرکز بر ساخت بازیهای باکیفیت است که مخاطبان زیادی را به خود جذب میکند. این شرکت به دلیل تولید بازیهای بصری خیرهکننده با نمایههای تصویری و گرافیکی جذاب شهرت پیدا کرده که به آن کمک کرده تعداد زیادی از طرفداران وفادار را به خود جذب کند. Epic Games همچنین خود را با روندهای متغیر بازار سازگار کرده است. این شرکت پتانسیل سبک battle royale را که به یکی از محبوبترین حالتهای بازی در سالهای اخیر تبدیل شده تشخیص داد و با توسعه بازی Fortnite بر اساس این الگو توانست با بهرهبرداری از این روند، خود را به عنوان یکی از پیشروهای صنعت بازیهای رایانهای معرفی و مطرح کند. Brex نیز یک شرکت فناوری مالی است که کارتهای اعتباری و سایر خدمات مالی را به استارتآپها و کسبوکارهای کوچک ارائه میدهد. این شرکت در سال 2017 تاسیس شد و از آن زمان به یکی از موفقترین استارتآپهای یونیکورن جهان تبدیل شده و به ارزشی بیش از هفت میلیارد دلار دست یافته است. یکی از عوامل کلیدی که باعث موفقیت Brex شده، تمرکز بر تامین نیازهای استارتآپها با درک چالش این شرکتهاست. Brex چالشهای منحصربهفرد پیشروی این مشاغل را درک میکند و راهحلهای مناسبی را برای مدیریت موثرتر امور مالی آنها فراهم میکند. همچنین رویکردهای نوآورانه این شرکت به ترویج مصرف کارتهای اعتباری، سبب شده تا به سرعت مسیر تبدیل شدن به یک یونیکورن را طی کند. Brex راهکارهای مالی مخصوص کمک به استارتآپها و کسبوکارهای کوچک را طراحی کرده تا در هزینههایی مانند سفر، نرمافزار و تبلیغات صرفهجویی کنند. این رویکرد به Brex کمک کرده تا خود را از شرکتهای ارائهدهنده کارتهای اعتباری سنتی متمایز کند و پایگاه قدرتمندی از مشتریان وفادار در پیرامون خود تشکیل دهد. در نتیجه، میتوان اصلیترین دلایل موفقیت این استارتآپها را تمرکز بر نوآوری، مشتریمداری، سازگاری و درک عمیق نیازهای بازارهای هدف دانست.
سهم ایرانیها از یونیکورنهای جهانی
ایرانیها، نقش تاثیرگذاری در شکلگیری یونیکورنهای بینالمللی دارند. از اوبر گرفته تا توئیتر، نام بنیانگذاران یا همبنیانگذاران ایرانی به چشم میخورد که توانستهاند استارتآپهای خود را به شرکتهای میلیارددلاری تبدیل کنند. تا سه سال پیش، هشت یونیکورن بزرگ جهانی، از ایده، مدیریت و رهبری بنیانگذاران ایرانی بهرهمند شده بودند؛ اما این رقم اکنون به 10 یونیکورن رسیده و احتمال افزایش آن تا سال 2025 وجود دارد. اوبر، معروفترین یونیکورنی است که به وسیله یک ایرانی رهبری میشود. دارا خسروشاهی، از نوادگان خاندان خسروشاهی که گروه صنعتی مینو، تولیددارو، تولیپرس و برندهای مطرح دیگری را در ایران پایهگذاری کرده بودند، راه این خانواده را در آمریکا ادامه داده و با رهبری یک استارتآپ پیشتاز، آن را به غول استارتآپهای جهان تبدیل کرده است. Hyperloop دومین یونیکورنی است که به وسیله ایرانیها پایهگذاری شده و فعالیت میکند. این شرکت که از سوی شروین پیشهور تاسیس شده، در حوزه حملونقل و ترابری فعالیت دارد و بر قطارهای تندرو تمرکز کرده است. گوگل و توئیتر نیز نام یک ایرانی را در فهرست بنیانگذاران خود ثبت کردهاند. امید کردستانی سالها به عنوان مدیر اجرایی در این دو شرکت فعالیت کرده و موفقیتهای زیادی را برای آنها کسب کرده است. البته، نام امید کردستانی در استارتآپها و شرکتهای دیگر هم به چشم میخورد که هنوز به یونیکورن تبدیل نشدهاند اما سرعت پیشرفت مطلوبی را طی میکنند. Periscope یکی دیگر از یونیکورنهای آمریکایی است که به وسیله کیوان بیکپور، یک کارآفرین ایرانی در آمریکا راهاندازی شد. درست است که این شرکت از سوی توئیتر خریداری شد اما با ایجاد قابلیت منحصربهفرد پخش مستقیم ویدئو روی سیستمعاملهای اندروید و IOS توانست به یک یونیکورن شناختهشده در آمریکا تبدیل شود. Plug & play دیگر یونیکورنی است که توانسته ایرانیها را به عنوان پایهگذاران و رهبران کسبوکارهای جدید و نوآورانه مطرح کند. این مجموعه، یک شتابدهنده در سیلیکونولی است که به استارتآپهایی که در آمریکا فعالیت خود را آغاز میکنند کمک میکند سرعت توسعه و پیشرفت خود را افزایش دهند. Plug & play جزو شرکتهای قدرتمند آمریکایی محسوب میشود که با رهبری سعید عمیدی به این موفقیت دست یافته است. لیلی صرافان، دیگر ایرانی ساکن آمریکاست که توانسته یونیکورن (HCA (Home Care Assistance را راهاندازی کند. این شرکت بیش از شش هزار و 500 کارمند دارد و با درآمد 200 میلیوندلاری در سال، خدمات مراقبتهای درمانی و بهداشتی در منازل ارائه میکند. Chariot دیگر یونیکورن آمریکایی است که در حوزه خدمات حملونقل فعالیت میکند. این استارتآپ با برنامهریزی و رهبری علی وهابزاده فعالیت خود را آغاز کرده و با در اختیار داشتن تعداد زیادی از دستگاههای ون، جابهجایی مسافر را به اقتصادیترین شکل ممکن انجام میدهد. البته، این استارتآپ در سال 2016 به شرکت فورد واگذار شد و توانست خدمات خود را از مرزهای آمریکا فراتر ببرد و نفوذ خود را در سراسر دنیا گسترش دهد. Pear Ventures نیز یک شرکت حامی استارتآپها در آمریکاست که به وسیله پژمان نوزاد پایهگذاری شده و با سرمایهگذاری در شرکتهای مطرحی مانند Dropbox، DoorDash و philz، تاثیر زیادی در توسعه استارتآپهای آمریکایی داشته است. SoundHound نهمین تکشاخی است که به وسیله ایرانیها و در آمریکا پایهگذاری شده است. این شرکت نام کیوان مهاجر و مجید امامی را در میان بنیانگذاران خود ثبت کرده و به تازگی به یک یونیکورن در حوزه هوش مصنوعی صوتی تبدیل شده است. ApplyBoard هم شرکت دیگری است که در کانادا فعالیت میکند و نام برادران نصیری را به عنوان بنیانگذاران ایرانی خود در اکوسیستم نوآوری جهان مطرح کرده است. این یونیکورن از سال ۲۰۱۵ ارائه خدمات پذیرش از دانشگاههای کشورهای انگلیسیزبان را به متقاضیان سراسر جهان ارائه میدهد و در سال ۲۰۱۹ یکی از استارتآپهای کانادا شناخته شد که سریعترین رشد را داشته است.
جدیدترین یونیکورن ایرانی در آمریکا
استارتآپ SoundHound یکی از جدیدترین کسبوکارهای آمریکایی بهشمار میرود که ارزش آن از یک میلیارد دلار عبور کرده و به جمع یونیکورنها وارد شده است. این استارتآپ را کیوان مهاجر و مجید امامی در آمریکا راهاندازی کردهاند. SoundHound یک شرکت تشخیص صدا و گفتار است که در سال 2005 تاسیس شد و توسعه فناوریهای تشخیص گفتار، درک زبان طبیعی، تشخیص صدا و جستوجو را در دستور کار خود قرار داد. Houndify به عنوان یک پلتفرم توسعهدهنده هوش مصنوعی صوتی، SoundHound Chat به عنوان یک هوش مصنوعی و SoundHound به عنوان یک دستیار دیجیتالی با قابلیت صوتی از جمله محصولات و خدمات این استارتآپ هستند که دفتر مرکزی آن در سانتاکلارا کالیفرنیا قرار دارد. کیوان مهاجر، اصلیترین بنیانگذار SoundHound برای راهاندازی و موفقیت این استارتآپ، مسیری را طی کرده که جذاب و در نوع خود جالب است. او استارتآپ کوچک خود را از خوابگاهی در دانشگاه استنفورد پایهگذاری کرد و طی 20 سال، شرایطی را فراهم آورد تا به مجموعهای بزرگ با 400 کارمند برسد و نام خود را در فهرست یونیکورنهای جهان قرار دهد. کیوان مهاجر در سال 1373 (1995) و در 17سالگی از ایران به کانادا مهاجرت کرد. پدر او پیش از این تجربه تحصیل، کار و زندگی در کانادا را داشت و پس از بازگشت به ایران، تلاش کرد شرایط مطلوبی برای دو پسر خود فراهم کند. او در سال 1383 (2005) استارتآپ خود را پایهگذاری کرد. مهاجر از همان ابتدا استراتژی مشخصی برای SoundHound تدوین کرد و به دنبال شرایطی بود که استارتآپ خود را طی 20 سال تبدیل به یک یونیکورن کند. این اتفاق افتاد و پس از نزدیک به 20 سال، هدفگذاری او به واقعیت پیوست و توانست نام SoundHound را در میان یونیکورنهای جهانی تثبیت کند. صحبتهای او درباره تفکری که پشت پرده راهاندازی استارتآپ SoundHound قرار داشت، شنیدنی است. کیوان مهاجر در گفتوگویی که با پادکست تخصصی یونیکورنهای جهان داشت، گفت: «متوجه شده بودم که کامپیوترها در محاسبات بهتر از انسانها عمل میکنند، اما مطمئن بودم که در برخی مسوولیتهای خاص، عملکرد ضعیفتری نسبت به انسانها دارند. برای مثال، ما پیش از این در مسابقات شطرنج میتوانستیم کامپیوترها را شکست دهیم، اما اکنون رایانهها ما را شکست میدهند. در عین حال، زمانی که از درک زبان صحبت میکنیم، تصور میکنیم کامپیوترها نمیتوانند به خوبی انسانها، زبان را تشخیص دهند. به همین دلیل، در زمان مکالمه با دستیار صوتی، سطح زبانی خود را تا حد زیادی کاهش میدهیم و امیدواریم این دستیار صوتی، بتواند انتظارات ما را برآورده کند. من اعتقاد داشتم که میتوان شرایطی فراهم آورد که دستیارهای صوتی، بهتر از انسانها در زبانشناسی عمل کنند. بر پایه این تفکر، تلاش کردم کامپیوترها را بهتر از انسانها بسازم و مطمئن بودم اگر بتوانم این کار را انجام دهم، دنیا جای بهتری میشود و مردم هم بهرهوری بالاتری خواهند داشت. این موضوع، به چشماندازی طولانی تبدیل شد که توانست SoundHound را به جایگاه یک یونیکورن برساند.»
سفر یک یونیکورن ایرانی
بنیانگذار SoundHound صحبتهای شنیدنی زیادی دارد؛ از ایدههایی که به ذهنش خطور کرده تا تجربههایی که در مسیر تحقق ایدههایش به دست آورده، همه را به یک سفر تشبیه میکند: «ما میخواستیم به جای استفاده از منابع دیگران، فناوری جدیدی را بسازیم که بتواند به عنوان یک دستیار صوتی عمل کند؛ اعتقاد داشتیم فضای مطلوبی برای نوآوری در این زمینه وجود دارد؛ برنامهریزی و هدفگذاری ما بر اساس یک بازه زمانی 10ساله انجام شد؛ اما یک استارتآپ نمیتواند 10 سال را به تحقیق و توسعه اختصاص دهد؛ بنابراین تصمیم گرفتیم در طول طی این مسیر 10ساله، چند محصول مشخص و مرتبط را به بازار عرضه کنیم تا در نهایت به محصول نهایی دست یابیم؛ خوشبختانه یکی از این محصولات بسیار موفق شد و آن هم اپلیکیشن شناسایی موسیقی با نام SoundHound Music بود که میتوانست موسیقی ضبطشده در پسزمینه را تشخیص دهد؛ این اپلیکیشن همچنین میتواند موسیقی را که زمزمه میکنید، تشخیص دهد. این برنامه چندصد میلیونبار دانلود شد و درآمد مطلوبی برای ما به ارمغان آورد؛ در نتیجه، امکان جذب سرمایه و استعدادهای بیشتر را برایمان فراهم کرد. بنابراین بخشی از مسیر 10ساله ما هموار شد.» کیوان مهاجر درباره ایدهیابی و دنبال کردن ایده راهاندازی یونیکورن SoundHound نیز صحبتهای جذابی دارد: «از آنچه در رشته تحصیلی خودم خواندهام، ایده گرفتم؛ من مهندسی خوانده بودم و به پردازش سیگنال و یادگیری ماشین علاقهمند بودم؛ بنابراین تصمیم گرفتم به صورت تخصصی در این زمینه فعالیت کنم که با ماموریت من برای ایجاد یک شرکت با فناوری پیشرفته همسو بود؛ اعتقاد دارم مردم باید تصمیم خود را با اشتیاق و جاهطلبیهای زندگی خود هماهنگ کنند. پس از آن، شروع به طرح سوالاتی کردم که باید به آنها پاسخ میدادم؛ چه اتفاقی ممکن است در زندگی من رخ دهد که در حال حاضر وجود ندارد؟ من اعتقاد داشتم دنیای ما به وسیله هوش مصنوعی صوتی تغییر خواهد کرد. پیش از این پلتفرمهایی برای تشخیص گفتار، تبدیل گفتار به متن و تشخیص خودکار گفتار وجود داشت که برای دیکته استفاده میشد؛ اما هوش مصنوعی صدا وجود نداشت. من در این مقطع نوعی جاهطلبی داشتم و میخواستم درک زبان را به هوش مصنوعی اضافه کنم.» کیوان مهاجر در سال 2000 پایاننامهاش را درباره تشخیص گفتار و یادگیری ماشین به نتیجه رساند؛ او در سال 2004 تصمیم گرفت SoundHound را به عنوان یک شرکت راهاندازی کند، اما یک چالش اساسی پیش پای خود داشت و آن، سرمایهگذاری بود: «از سال 2000 تا سال 2004 بارها و بارها به سرمایهگذاران مراجعه کردم؛ به آنها گفتم تا 20 سال دیگر ما با رایانهها صحبت خواهیم کرد و آنها هم با ما به مکالمه میپردازند؛ از VCها خواستم بودجهای به من بدهند تا بتوانم هوش مصنوعی صوتی را بسازم و در اختیار جامعه قرار دهم؛ بازخوردهای سرمایهگذاران در ابتدا بسیار خوب بود؛ اما همه این سرمایهگذاران اعتقاد داشتند 20 سال زمان زیادی است و آنها نمیتوانند برای بازگشت سرمایهشان 20 سال صبر کنند. بنابراین توصیه کردند ابتدا محصولاتی تولید کنم که بتواند به صورت بخشبندیشده، نیازهای هوش مصنوعی صوتی را پوشش دهد؛ همین اتفاق هم افتاد و محصولاتی را تولید کردیم تا به تدریج به محصول نهایی تبدیل شود.» کیوان مهاجر حتی از این صحبت میکند که برای 10 تا 20 سال آینده خودش هم برنامهریزی کرده است: «اگر به آنچه در انقلاب صنعتی رخ داد نگاه کنید، میبینید ماشینها در انجام کارهای سنگین بهتر از انسانها عمل کردند و همین باعث وقوع چنین انقلابی شد؛ پیش از آن، آمادگی جسمی و قوی بودن لازمه موفقیت انسانها بود. همین اتفاق میتواند درباره هوش مصنوعی نیز صادق باشد؛ در انقلاب صنعتی، ماشینها از انسانها قویتر شدند و کارهای سنگینتری انجام دادند؛ اما اکنون، با تکیه بر هوش مصنوعی، ماشینها از انسانها باهوشتر میشوند و میتوانند مشکلات حلنشده قبلی را حل کنند. اگر ما بتوانیم بیماریها را درمان کنیم یا مشکلات را با سرعت بیشتری حل کنیم، شاهد رخدادی خواهیم بود که میتوانیم از آن به عنوان انقلاب یاد کنیم. انقلاب فکری جدید، زمانی رخ خواهد داد که طی آن، رایانهها در حل مشکلات باهوشتر از انسانها خواهند بود.»
انقلاب ایرانی در صنعت حملونقل
اوبر، یکی از معروفترین یونیکورنهایی است که با هدایت یک ایرانی توانسته انقلاب بزرگی در صنعت حملونقل ایجاد کند. دارا خسروشاهی، یکی از نوادگان خانواده معروف خسروشاهی که سابقه طولانی در راهاندازی بنگاههای اقتصادی در ایران داشتند، اصلیترین فردی بود که توانست این انقلاب را در صنعت حملونقل ایجاد کند. او بنیانگذار اوبر نبود اما نقش قابل توجهی در رشد و موفقیت این شرکت داشت. اوبر در سال 2009 به وسیله تراویس کالانیک و گرت کمپ تاسیس شد؛ اما در سال 2017 و پس از برخی رسواییها و جنجالها، کالانیک از مدیرعاملی اوبر استعفا کرد. این شرکت، بعد از همه این اتفاقات به یک رهبر نیاز داشت تا آن را در مسیر درست هدایت کند و در همین بازه زمانی، دارا خسروشاهی پا به صحنه مدیریت اوبر گذاشت. البته نام او پیش از این در Expedia به عنوان یک مدیرعامل موفق شنیده شده بود چرا که این شرکت را در سال 2005 و زمانی که با مشکلات بسیار زیاد مالی دستبهگریبان بود تحویل گرفت و طی 12 سال، آن را به یکی از بزرگترین شرکتهای مسافرتی آنلاین جهان تبدیل کرد. وظیفه اصلی خسروشاهی در اوبر، تغییر نگرش جامعه نسبت به برند شرکت بود که اتهاماتی نظیر آزار جنسی، تبعیض و رفتار غیراخلاقی در صدر آنها قرار داشت. او در فعالیت برای بهبود نام اوبر، ابتدا فرهنگ سمی شرکت را تغییر داد و سپس برای ترمیم روابط اوبر با ذینفعان تلاش کرد. خسروشاهی با مقامات دولتی در سراسر جهان دیدار کرد تا نگرانیهای مربوط به امنیت، ایمنی و اقدامات تجاری شرکت را برطرف کند؛ همچنین مجموعهای از ابتکارات را با هدف بهبود تجربه راننده راهاندازی کرد که به ارائه بهتر خدمات منجر شد. اوبر با رهبری خسروشاهی به حوزههای جدیدی مانند تحویل غذا و دوچرخههای برقی نیز پا گذاشت و سطح جدیدی از ارائه خدمات را برای جامعه تثبیت کرد. همه این عوامل سبب شد تا خسروشاهی به یکی از معروفترین رهبران یونیکورنهای دنیا تبدیل شود. او سه ماه پیش در گفتوگو با والاستریت ژورنال، یکی از دلایل موفقیت خود را توجه به آنچه در سطح جامعه مخاطبانش میگذرد، عنوان کرد: «ماهها به صورت مخفیانه به عنوان راننده و نماینده تحویل اوبر فعالیت کردم تا درک بهتری برای رسیدگی به مشکلاتی که جامعه و رانندگان شرکت با آن مواجه هستند پیدا کنم؛ در طول این مدت، به دلیل لغو کردن سفرها جریمه شدم، برای ارائه دادن خدمات مطلوب به مخاطبان انعام گرفتم و همچنین با چالشهای دیگری روبهرو شدم و توانستم مشکلاتی را که این مجموعه با آن روبهرو است، درک کنم و در نهایت اقدامات لازم را برای رفع آنها انجام دهم.» به اعتقاد خسروشاهی، یک یونیکورن به آسانی در فهرست شرکتهای میلیارددلاری قرار نمیگیرد: «در صورتی که بازار را به خوبی درک کنید و تصور صحیحی از نیازهای مخاطبان داشته باشید میتوانید بهترین تصمیمگیریها را برای ارائه محصول به بازار انجام دهید؛ در کنار این موارد، توجه به نیروهای نخبه و بااستعداد، شما را سریعتر به سمت دستیابی به موفقیتهای بزرگ هدایت میکند.»