در ستایش صبر
چگونه صبر میتواند موفقیت سرمایهگذاری را تسهیل کند؟
وارن بافت معتقد است اگر توانایی نگهداری یک سهم را برای 10 سال ندارید، حتی 10 دقیقه هم به آن فکر نکنید. موفقیت و ثروت خود او نیز مدیون سرمایهگذاریهای بلندمدت در شرکتهای مختلف و صبر و حوصلهاش برای به بار نشستن این سرمایهگذاریها بود. ولی دنیایی که وارن بافت در آن پولدار شد با دنیای امروز ما تفاوتهای زیادی دارد. در آن سالها دنیای سرمایهگذاری تا این حد هیجانی و اخبار آن تا این اندازه در دسترس نبود. سرمایهگذاران قدیم کمتر گیج و احساساتی بودند و بسیار کمتر به خرید و فروشهای هیجانی ترغیب میشدند. متاسفانه امروز مردم هوش و سودآوری در کوتاهمدت را شرط موفقیت یک سرمایهگذاری میدانند، در حالی که سرمایهگذارانی مانند بافت اعتقاد دیگری دارند؛ برای آنها که تمام عمرشان را در حال سرمایهگذاری بودهاند، «صبر» تنها راز پنهان موفقیت در سرمایهگذاری است.
صبر در سرمایهگذاری یعنی مقاومت در برابر وسوسههای واکنش سریع. یک سرمایهگذار موفق کسی است که منتظر میماند، نوسانات را مشاهده میکند، بازار را تحلیل میکند و پس از اطمینان از روندهای موجود، تصمیمگیری میکند. سرمایهگذاران صبور با سرمایهگذاری در داراییهای ارزشمند که قیمت منطقی دارند، سود خود را در بلندمدت تضمین میکنند. نمونه موفق یک سرمایهگذار صبور، یک نظافتچی به نام رونالد رید بود که در 92سالگی در حالی که بیش از هشت میلیون دلار ثروت داشت از دنیا رفت. او نه در قرعهکشی برنده شده بود و نه کیف پولی پیدا کرده بود، فقط طی سالهای طولانی درآمد اندک خود را در سهامهای معتبر و سودآور سرمایهگذاری کرده بود.
صبور بودن در معنی لغوی خود یعنی حفظ آرامش در زمانی که کنترل خود را از دست دادهاید. ما ممکن است بتوانیم در شرایطی خاص آرامش خود را حفظ کنیم ولی رویارویی با وضعیت جدید و حفظ آرامش گاهی نیاز به تمرین دارد. اگر شما در صف بانک میتوانید صبور باشید به معنی صبور بودن شما در سرمایهگذاری نیست. دنیس گارتمن، نویسنده و مدیر مالی، میگوید: «صبر اصل ضروری در کل چرخه زندگی مالی یک نفر است؛ چه در زمان ورود به یک بازار چه پس از خرید و چه در زمان خروج.»
صبور بودن خصلتی کمیاب در انسانهاست. مغز انسان طوری طراحی شده است که نسبت به هر تهدیدی واکنش سریع نشان دهد. شرایط استرسزا نوعی واکنش فیزیولوژیک در افراد ایجاد میکند که یا باید با آن تهدید مقابله کند یا از محیط پراسترس سریع خارج شود که به آن واکنش «بجنگ یا فرار کن» میگویند. متاسفانه مغز نمیتواند تمایزی میان محرکهای واقعی فیزیکی و محرکهای روانی موجود در محیط قائل شود، از اینرو حتی بازارهای مالی پرنوسان که تهدید فیزیکی برای انسان محسوب نمیشوند همچنان برای مغز به عنوان یک تهدید قلمداد میشوند؛ تهدیدی که به واکنش سریع مغز و رهایی فوری از ترس و اضطراب نیاز دارد.
اهمیت صبر در سرمایهگذاری
«آنقدر که رفتار شما در سرمایهگذاری مهم است، عملکرد سرمایهتان مهم نیست.» این جمله معروفی از بنجامین گراهام (1976-1894) است. او معروف به پدر سرمایهگذاری ارزشمحور (Value Investing) است که صبر را یکی از اصول سرمایهگذاری موفق میدانست. در فلسفه گراهام سرمایهگذاری دو شرط اصلی دارد؛ نخست انتخاب دارایی مناسب که ارزش ذاتی آن مشهود باشد و دوم صبر. صبر و سرمایهگذاری دو شریک جدانشدنی از یکدیگر هستند. صبر یعنی تحمل سختیهای کوتاهمدت برای به دست آوردن سودهای بلندمدت.
برای پی بردن به دلایل اهمیت صبر، میتوان رفتار سرمایهگذاران عجول را بررسی کرد؛ سرمایهگذاران کمحوصلهای که تحت تاثیر اضطراب و احساسات خود تصمیمگیری میکنند. آنها به معنای واقعی کلمه قادر نیستند هیچ کاری نکنند و این «هیچ کاری نکردن» همان اصل موفقیت یک سرمایهگذار صبور است. سرمایهگذاران عجول دائم در حال چک کردن موجودی حسابها، تمرکز بر نوسانات کوتاهمدت، خرید و فروشهای بیوقفه در زمانهای نامناسب و طفره رفتن از سرمایهگذاریهای استراتژیک بلندمدت هستند.
مورگان هاوزل، نویسنده کتاب روانشناسی پول، کتاب جدیدی در سال 2023 منتشر کرده است که همه فلسفه سرمایهگذاری را در یک جمله و در عنوان این کتاب خلاصه کرده است: «ساکت شو و صبر کن» (Shut Up and Wait). این کتاب چندصدصفحهای فقط چند نمودار از روند رشد قیمت در بازارهای جهانی را برای خوانندگانش به نمایش گذاشته است، به امید آنکه با کمترین کلام، بیشترین تاثیر را بر مخاطب خود داشته باشد. در تحلیلی از این کتاب نوشته شده است که «ایجاد ثروت از طریق سرمایهگذاری مانند خرید کسبوکاری عالی است که بعد از خرید آن بدون هیچ کاری، فقط باید نشست و انتظار کشید. میتوان تصور کرد که هیچ کاری نکردن و فقط صبر کردن در این شرایط تا چه اندازه میتواند دشوار باشد و این همان کاری است که یک سرمایهگذار دوراندیش باید انجام دهد.»
در پژوهش دیگری که شرکت سرمایهگذاری شرودرز انجام داد، عجول بودن به عنوان یک خصلت مشترک در میان بسیاری از سرمایهگذاران شناخته شده است. بر اساس نتایج این پژوهش بهطور میانگین بیشتر سرمایهگذاران در دنیا به سرمایهگذاریهای کوتاهمدت متمایل هستند و نمیتوانند بیش از سه سال سرمایههای خود را حفظ کنند. فقط کمتر از یکپنجم سرمایهگذاران، سرمایههای خود را به مدت پنج سال حفظ میکنند. این در حالی است که تمایل به «بیصبری» در میان جوانان بسیار رایجتر است. پژوهش شرودرز نشان داده است که سرمایهگذاران 18 تا 35 سال به دنبال سودهایی 2 /10درصدی هستند ولی سرمایهگذاریهایشان را بهطور میانگین فقط یک سالونیم حفظ میکنند. علاوه بر آن جوانان معمولاً برنامهای هم برای سرمایهگذاریهای خود ندارند.
البته شاید اینطور به نظر بیاید که فروش داراییتان و خارج شدن از بازار در زمان اصلاح قیمتها اقدام محتاطانهای است، یا مشاهده ریزش بازار بعد از فروش، حس سرخوشی زیادی در سرمایهگذار ایجاد میکند اما معمولاً این احساس سرخوشی موقتی است و میتواند در زمان کوتاهی با شروع رشد شاخصها با حس افسوس و پشیمانی جایگزین شود. واقعیت این است که زمانبندی مداوم و انجام خرید و فروشهای صحیح در زمانهای مناسب مستلزم شانسی باورنکردنی است و ما هیچ سرمایهگذاری را نمیشناسیم که توانسته باشد در کوتاهمدت اینچنین موفق عمل کرده باشد.
شرکت دالبار (DALBAR) که شرکتی شناختهشده در خدمات مالی است و هر سال گزارشی در زمینه رفتار سرمایهگذاران منتشر میکند، در گزارش سال 2018 خود تاکید میکند که نتیجه یک سرمایهگذاری بیشتر به رفتار سرمایهگذار بستگی دارد تا عملکرد صندوق سرمایهگذاری یا سهام خریداریشده. به عبارت دیگر این مطالعه مهر تاییدی است بر یافتههای سایر پژوهشها که نشان دادهاند سرمایهگذارانی که در صندوقها سرمایهگذاری و مدت طولانیتری صبر کردهاند و همچنین وارد نوسانات کوتاهمدت بازار نشدهاند، بهطور قابل توجهی موفقتر از سرمایهگذاران احساساتی بودند که نمیتوانستند به استراتژیهای بلندمدت خود متعهد بمانند. در گزارش دالبار که یکی از معتبرترین مطالعات در حوزه رفتارشناسی سرمایهگذاران است، تاکید شده است که زمان یکی از بزرگترین داراییهای فرد سرمایهگذار است که به او اجازه میدهد شاهد اثرگذاری سود مرکب در سرمایهگذاریاش باشد. جالب اینجاست که هدف اکثر سرمایهگذاران از سرمایهگذاری کسب سودهای بلندمدت است، ولی دادههای این پژوهش نشان میدهند که سرمایهگذاران صندوقهای سرمایهگذاری مشترک که عملاً سرمایهگذاران بلندمدت محسوب میشوند، نتوانستهاند مدت زمان لازم را برای رسیدن به سود قابل قبول صبر کنند. در مطالعه سال 2020 آنها میتوان مشاهده کرد که در طول 25 سال گذشته سرمایهگذاران پول خود را بهطور میانگین فقط حدود 5 /4 سال در صندوقها نگه داشتهاند. این رقم در گزارش سال 2018 آنها معادل 6 /3 سال بود. دالبار عوامل روانی موثر بر رفتار سرمایهگذاران و زمانبندی اشتباه را عامل اصلی کاهش درآمد آنها در صندوقهای سرمایهگذاری میداند. سرمایهگذاریهای مکرر و خارجشدنهای متعدد از سرمایهگذاری میتواند درآمد حاصل از سرمایهگذاری را تا حد زیادی کاهش دهد.
افق سرمایهگذاری
افق سرمایهگذاری به معنی طول زمان لازم برای نگه داشتن سرمایه قبل از فروش آن است که برای برنامهریزی بهتر جهت رسیدن به اهداف مالیتان بسیار ضروری است. برای مثال اگر شما 30ساله هستید و هدف برنامهریزی مالیتان مخصوص دوران بازنشستگیتان است، چشمانداز سرمایهگذاریتان افقی 30ساله میشود. در این مورد خاص، ایجاد پورتفویی از سهامهای باارزش میتواند هدف شما را تعیین کند ولی اگر 55ساله هستید شاید این پورتفو برایتان مناسب نباشد. تعیین یک افق سرمایهگذاری از یکسو مانع از تعدد خرید و فروشهای غیرضروری میشود و از سوی دیگر میتواند اهداف و انتظارات واقعبینانه را در جدول زمانی قرار دهد تا سرمایهگذاریتان تا حد ممکن کمریسک و تضمینشده باشد.
بهره مرکب
وارن بافت ثروت افسانهای خود را مدیون سه عامل میداند: به دنیا آمدن در آمریکا، قدرت بهره مرکب و شانس! شاید نتوانیم روی محل زندگی یا شانس خود کنترل داشته باشیم ولی قطعاً اختیار کاملی برای استفاده از مزایای بهره مرکب داریم. بهره مرکب یا سود بر سود همان سود پسانداز است که هم بر سرمایه اولیه و هم بر سود انباشتهشده از دورههای قبلی تعلق میگیرد. این بهره ترکیبی در عمل موجب میشود سرمایه بسیار سریعتر نسبت به زمانی که سود به اصل سرمایه تعلق میگیرد رشد کند و هرچه تعداد دورههای تعلق گرفتن سود بیشتر باشد، تاثیر بهره مرکب نیز بیشتر میشود. این یعنی تنها زمان است که میتواند پول شما را با سرعتی شگفتآور چند برابر کند. آنچه سود مرکب را در یک سرمایهگذاری بلندمدت به ثمر میرساند صبور بودن سرمایهگذار است.
صبر یا لجاجت؟
بین صبور بودن و کلهشق بودن مرز باریکی وجود دارد. صبر به معنی حفظ دارایی تا زمان مورد نیاز است و کلهشق بودن یعنی پافشاری بر سرمایهگذاری که از ابتدا نیز اشتباه و غیرمنطقی بوده است. هیچ چیز آسانتر از قانع کردن خودمان به باور آنچه خودمان میخواهیم نیست. میتوانیم اطلاعاتی پیدا کنیم که حقانیت ما را ثابت کند و سایر اطلاعات که باورمان را زیر سوال میبرد نادیده بگیریم و سالها بر تصمیم اشتباهمان در سرمایهگذاری پافشاری کنیم. وارن بافت میگوید، ارزشمند بودن یا نبودن سهام یک شرکت امری واضح است، نیازی به پیچیدگی زیادی ندارد و تصمیمگیری برای خرید یا فروش آن نباید وقت زیادی از شما بگیرد. وقتی زمان زیادی را برای تصمیمگیری در سرمایهگذاری اختصاص دهیم، از لحاظ عاطفی هم به تصمیمات خود وابسته میشویم و عملاً هنگام خروج از سرمایهگذاری اشتباهمان فلج شده و قدرت تصمیمگیریمان را از دست میدهیم. هیچکدام از ایدههای ما نباید آنقدر برایمان مقدس باشند که نتوانیم آن را زیر سوال ببریم یا رهایش کنیم.
از سوی دیگر صبور بودن شما شاید بتواند سود بهدستآمده از سرمایهگذاری منطقی و حسابشدهتان، مانند خرید سهام شرکتهای ارزشمند را تضمین کند ولی هرگز نمیتواند تاثیری بر روند اتفاقات دنیا داشته باشد. دنیای امروز مملو از پیشامدهای غیرمنتظره است و این واقعیت یعنی بازارهای مالی همواره در سایه رخدادهای جهانی در نوساناند. آسیبپذیر بودن این بازارها در شرایط بحرانی میتواند خطر جدی برای سرمایههای بلندمدت محسوب شود. رخدادهای جهانی قادرند در یک چشم بر هم زدن یک دارایی را که برای سالها حفظ شده است به دارایی بیارزش تبدیل کند. شکی نیست که هیچ سرمایهگذاری وجود ندارد که بتواند آینده را بهطور قطع پیشبینی کند، از اینرو همواره توصیه میشود که سرمایهگذاران پورتفوی متنوعی از انواع سرمایهگذاری داشته باشند تا میزان ضرر و زیان در صورت وقوع پیشامدهایی از این دست کمتر باشد.
تقریباً همه در ناخودآگاه خود میدانیم که سرمایهگذاری بلندمدت راز موفقیت هر نوع سرمایهگذاری است اما این نوع سرمایهگذاری مانند ایستادن در پایین کوه اورست و نگاه کردن به قله است، در حالی که میدانیم رسیدن به چنان اوجی با چه آزمایشها و مشکلاتی همراه خواهد بود. هر سرمایهگذاری بلندمدت مانند قدم گذاشتن در راه اورست پیشنیازهایی لازم دارد که مهمترین آن انتخاب دارایی مناسب برای سرمایهگذاری و سپس صبر و استقامت برای دستیابی به هدف است. در ستایش صبر همین بس که وارن بافت زمانی در وصف بازار سهام گفت: این بازار مکانی است برای انتقال پول از جیب سرمایهگذاران عجول به جیب سرمایهگذاران صبور.