بازار گل در آتش
خشونت انتخاباتی چگونه صنعت پرورش گل کنیا را نابود کرد؟
در جوامع دموکرات، انتخابات در حقیقت تعیینکننده سرنوشت سیاسی و اقتصادی یک کشور برای یک مدت مشخص است. پیروز انتخابات با بهکارگیری نیروهای خود و راهبردهای خود سعی بر آن دارد تا تفکرات سیاسی و اقتصادی خود را پیاده کرده و به سمت اهداف از پیش تعیینشده کشور رهنمون کند. اما آیا همیشه این راه نتیجه میدهد؟ آیا افراد شکستخورده در انتخابات همیشه قدرت پذیرش شکست را دارند؟ آیا اصلاً لزوم برگزاری انتخابات نشاندهنده دموکرات بودن کشورهاست؟ اتفاقات سالهای اخیر در اقصی نقاط جهان نشان میدهد که گاهی تاثیر حواشی انتخابات روی اقتصاد بیشتر از خود انتخابات است. درگیریهای خشونتآمیز و عدم پذیرش شکست از سوی کاندیداهای انتخاباتی موجب میشود که اقتصاد یک کشور مسیری کاملاً متفاوت را در پیش گرفته و در نهایت سرنوشت کسبوکارها هم به شدت تحت تاثیر قرار بگیرد. در همین رابطه در این گزارش قصد داریم اثر خشونتهای انتخاباتی و پیامدهای آن را بر فعالیتهای اقتصادی یک کشور مورد بررسی قرار دهیم. در ادامه به بررسی مقاله «خشونت انتخاباتی و اختلال در زنجیره تامین در صنعت پرورش گل کنیا» نوشته کریستوفر سول، روکو ماکیاولو، آمیت مورجاریا که در سال 2021، توسط دفتر ملی پژوهشهای اقتصادی منتشر شده است میپردازیم.
تنشهای انتخاباتی و تولیدکنندگان
در بسیاری از کشورها، بیثباتی سیاسی یک مانع بزرگ برای عملکرد مناسب شرکتهاست. در آفریقا، درگیریهای خشن به ویژه در زمان انتخابات یکی از علتهای شایع بیثباتی و اختلالهای اقتصادی است. از سال 1990 تا 2018، حدود 23 درصد از 348 انتخاباتی که در کشورهای جنوب صحرای سینا در آفریقا انجام شد، شاهد خشونتهای پساانتخاباتی بود. مطالعات کشورهای مختلف نشان میدهد که درگیریهای خشن اثری منفی روی رشد، سرمایهگذاری و تجارت در سطح کلان داشته است. شواهد خرد در خصوص اثر خشونت روی فعالیتهای اقتصادی شرکتها هم نشان میدهد که این تاثیر محدود بوده است. با این حال دو چالش تجربی بزرگ برای ارائه شواهد خرد وجود داشت: 1- جمعآوری اطلاعات با جزئیات دقیق از عملیات شرکتها، قبل، در حین و بعد از درگیری 2- ساخت یک مدل ضدواقعی معتبر- مدلی که پیشبینی کند در غیاب خشونت چه اتفاقی رخ میداد. این مقاله مکانیسم و هزینه اختلال ایجادشده از سوی خشونتهای انتخاباتی سال 2008 بر صنعت گلخانه کنیا را مورد بررسی قرار میدهد. صنعت پرورش گل و گیاه کنیا یک مثال بسیار مهم فراهم میکند: این صنعت یکی از بزرگترین ارزآوران کشور است و همچنین بزرگترین کارفرمای زنان با تحصیلات پایین در مناطق روستایی. علاوه بر رابطه ذاتی، این انتخاب به نویسندگان این مقاله اجازه داد تا بر چالشهای تجربی ذکرشده در بالا غلبه کنند. اکثر گلهای تولیدشده در کنیا مخصوص بازار صادراتی است. از آنجایی که گلها زود پژمرده میشوند، آمار روزانه صادرات از سوابق تراکنشهای تجاری در سطوح شرکتی قبل، در حین و بعد از خشونت در دسترس بوده و قابل تطابق با تولید روزانه گلخانههاست. علاوه بر این، گلها توسط شرکتهایی که به صورت عمودی در هم ادغام شده بودند، رشد میکردند و صادر میشدند. بنابراین آمار صادرات میتوانست با مکان دقیق تولید گلها تطبیق داده شود. خشونت قومی که پس از انتخابات کنیا در اواخر سال 2007 به وجود آمد تاثیر برابری روی تمام مناطق و شرکتهای تولید گل این کشور نداشت. اطلاعات جزئیتر در خصوص زمان و مکان تولید با متغیرهای زمانی و مکانی وقوع خشونت ترکیب شد تا یک مدل ضدواقعی مناسب برای سنجش اثر خشونت روی تولید به دست آید.
این مقاله همچنین یک بررسی روی گلخانههای تجاری کنیا اندکی بعد از پایان خشونت انجام داد. این بررسی به جمعآوری اطلاعاتی در خصوص چگونگی تحت تاثیر قرار گرفتن شرکتها و واکنش آنها به خشونت پرداخت. این پژوهش با ترکیب دادهها نوری را در مسیر مکانیسم چگونگی تحت تاثیر قرار گرفتن شرکتها از خشونت روشن کرد. مهمترین یافته این پژوهش این است که خشونت انتخاباتی، شوک منفی و بزرگی عرضه در صنعت ایجاد میکند. با ثابت فرض کردن الگوهای رشد و فصلی شرکت، حجم هفتگی تجارت شرکتها بهطور متوسط 56 درصد کمتر از حالتی بود که هیچ خشونتی اتفاق نیفتاده بود. با توجه به مکانیسمها، دو دسته نتیجه در این مقاله حاصل شده است: نخست، این مقاله دریافته است که غیبت کارکنان که بهطور متوسط در دوران اوج خشونت به 50 درصد نیروی کار میرسد، کانال مهمی است که خشونت از طریق آن تولید را تحت تاثیر قرار میدهد. نکته دوم این است که در پاسخ شرکتها به خشونت در مقایسه با میزان در معرض خشونت قرار گرفتن آنها یکنواختی وجود ندارد. شرکتهایی با روابط قراردادی ثابت در بازارهای صادراتی در مقایسه با شرکتهای دیگر هم ضرر کمتری در تولید داشتند و هم شاهد غیبت تعداد کمتری از کارکنان خود در زمان خشونت بودند. به نظر میرسد این عملکرد بیشتر از اینکه به خاطر کمتر در معرض خشونت قرار گرفتن باشد، به دلیل انگیزه بیشتر آنها برای حفظ میزان تولید و صادرات و همچنین حفظ شهرت ارزشمند خود در بازارهای جهانی بود. این نتایج حتی با فرض ثابت بودن خصوصیات نیروی کار (جنسیت و نژاد)، شرایط کاری و مالکیت هم مورد بررسی قرار گرفت. بعد از احتساب این ویژگیها، این مقاله به این نتیجه رسیده است که میزان کاهش در صادرات و غیبت نیروی کار در شرکتهایی که تحت مالکیت خارجیها قرار دارند، شرکتهایی که به نهادهای سیاسی متصلاند و شرکتهای دارای مجوز متفاوت بوده است. با توجه به این شوک منفی بزرگ عرضه، درک واکنش طرف تقاضای بازار از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. این مقاله بهطور مستند میگوید در زمان خشونت، خریداران جهانی که رابطه مستقیمی با عرضهکنندگان دارند نتوانستند که منبع خرید گل خود را به عرضهکنندگان دیگر کنیایی یا گلخانههای اتیوپی تغییر دهند. سختی کار خریداران در یافتن منابع جایگزین عرضه با تلاش صادرکنندگان با حفظ مشتریانشان سازگار بود. این مقاله همچنین پیشنهاد میدهد که ریسکهای زنجیره تامینی که در اثر خشونتهای انتخاباتی به وجود آمده، به سختی از بین میروند. بر اساس این نظریه، صادرکنندگان و خریدارانی که با یکدیگر رابطه مستقیمی داشتند برای افزایش حجم مبادلات خود مجبور شدند تا قبل از انتخابات سال 2013 صبر کنند.
این مقاله همچنین به ارائه شواهدی در سطوح شرکتی پرداخته و تاثیر درگیریها را در تجارت شرکتها مورد بررسی قرار میدهد. همچنین مکانیسم اثرگذاری و اختلال در زنجیره تامین هم مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعات دیگر اثر درگیری روی تجارت را در مقیاسهای کلان نشان دادهاند. تازهترین این مقالات، پژوهش کروفکین و ماکارین بوده که در سال 2019 انجام شده است. این مقاله اثرات درگیری را روی تجارت در مناطقی که در آن درگیری وجود ندارد در سطوح خرد برآورد میکند. این برآورد با استفاده از آمار گمرک میان روسیه و اوکراین انجام شده است. با این حال مقاله حاضر اثر تعارض روی شرکتهایی که مستقیماً با درگیری در ارتباطند و سازوکار تاثیرگذاری را مستندسازی میکند. مقالات بسیار دیگری اخیراً به منظور درک بهتر چگونگی اثرگذاری درگیریها بر عملکرد شرکتها منتشر شده است. درگیری ممکن است عملکرد شرکت را از طریق شوکهای طرف عرضه نظیر اعوجاجات در بازارهای مواد و نیروی کار، حملونقل غیرمطمئن، ترس از دزدی، شوکهای تقاضای ناشی از اثرات منفی درآمدی نشان دهد. همچنین اثرات درگیری بر ورودی و خروجی نیروی کار بر شرکتها نیز در صنعت گل کنیا بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال 2008 مورد بررسی قرار گرفت. در سال 2014 هیورت روی عملیات یک گلخانه در بخش خصوصی تمرکز کرد و اثرات نزاع و درگیری را روی عملکرد شرکت از طریق کانال دستهبندی قومیتی درون شرکت مورد بررسی قرار داد. با این حال مقاله حاضر هم واکنش طرف عرضه و هم واکنش طرف تقاضا را مورد بررسی قرار داده است و میگوید هر دو واکنش اگرچه کوتاهمدت ولی شدید هستند. شواهد این مقاله نشان میدهد که ترتیبات کسبوکار توسعهیافته توسط شرکتها به منظور مشارکت در زنجیره ارزش جهانی نیز در تعیین میزان اثرگذاری درگیری روی تجارت، بسیار مهم است.
در نهایت این مقاله، پژوهش اخیر در خصوص اختلالات زنجیره تامین را نیز دربر دارد. برای مثال کاروالیو (2021) با بررسی زمینلرزه بزرگ شرق ژاپن در سال 2011، نقش روابط ورودی - خروجی را بهعنوان مکانیسمی برای انتشار شوکهای مختلف کمیسازی کرد. همچنین باروت و ساواگنات (2016) روی میزان گستردگی شوکهای شرکتی ایجادشده توسط بلایای طبیعی روی شبکه تولید مطالعاتی انجام داد و دریافت که اثرات این شوکها روی سرمایهگذاری ورودی بسیار بزرگ است. بلوین و ماکیاولو هم در سال 2019 نشان دادند که ریسک تحویل ناموفق در زمان افزایش ناگهانی قیمت ناشی از خطرات اخلاقی افزایش مییابد. در نهایت ماکیاولو و مورجوریا در سال 2015 پژوهشی را انجام دادند که قراردادهای رابطهای میان صادرکنندگان و خریداران جهانی را در صنعت گل و گیاه کنیا مورد بررسی قرار میداد. آنها با بهکارگیری دوره زمانی مشابه از خشونتهای انتخاباتی به مقایسه مدلهای مختلف قراردادهای ارتباطی پرداختند. پژوهش آنها بهطور کلی با این مقاله متفاوت بود. برخلاف این مقاله، آنها روی تفاوت رفتار صادرکنندگان در زمان خشونت انتخاباتی و زمان آرامش پرداختند. این در حالی است که این مقاله مکانیسمهایی را که از طریق آن خشونت موجب شوک عرضه میشود مستندسازی میکند.
خشونت انتخاباتی
چهارمین انتخابات عمومی کنیا روز 27 دسامبر سال 2007 برگزار شد. در این انتخابات دو نامزد اصلی حضور داشتند: موای کیباکی (از قبلیه کیکویو از استان مرکزی و نماینده حزب اتحاد ملی (PNU)) و رایلا اودینگا (از قبیله لو از استان نزانزا و نماینده حزب اصلی مخالف جنبش دموکراتیک نارنجی (ODM)). در واقع تفاوت اصلی این دو ائتلاف، تفاوتهای قومی آنها بود. نظرسنجیهای پیش از انتخابات نشان میداد که احتمالاً شاهد انتخابات بسیار نزدیکی خواهیم بود. در روز انتخابات یک درگیری خشونتآمیز کوچک رخ داد و ناظران فرآیند انتخابات را منظم در نظر گرفتند. نظرسنجیهای بعد از انتخابات، نشان میداد که ادینگا، نامزد حزب مخالف دولت با 50 درصد آرا در مقابل 40 درصد رای کیباکی برنده شده است. در روز اول شمارش آرا، ادینگا از حریف پیش افتاد و فردای آن روز (29 دسامبر) اعلام پیروزی کرد. با وجود این، در همان روز، رئیس کمیسیون انتخاباتی کیباکی را با اختلاف دودرصدی برنده انتخابات اعلام کرد. سوگند شتابزده کیباکی در بعدازظهر 30دسامبر موجب شد تا ادینگا دولت را به تقلب در انتخابات متهم کند. اندکی بعد از اعلام رسمی نتایج انتخابات یک بحران سیاسی و بشری در سطح کشور به وقوع پیوست. خشونت قومی هدفمند در بخشهای مختلف کشور به ویژه در نیانزا، مومباسا، نایروبی و بخشهایی از دره ریفت به وجود آمد. در این درگیریها حامیان ODM به طرفداران دولت حملهور شده و آنها را از مناطق خود بیرون انداختند. اگر چه خشونت اول چند روزی بیشتر طول نکشید اما آغازگر درگیریهای خشونتآمیز دوم از تاریخ 25 تا 30 ژانویه شد. این فاز دوم خشونت عمدتاً در مناطق ناکورو، نایواشا و لیمورو رخ داد که در واقع حمله انتقامجویانه به حامیان ODM بود. خشونت و آشوبهای پراکنده تا زمانی ادامه پیدا کرد که در 29 فوریه 2008 توافق برای تقسیم قدرت حاصل شد. در پایان این درگیریهای خشونتآمیز 1200 نفر کشته شدند و این نزاع دستکم 500 هزار نفر را بیخانمان کرد.
نتیجهگیری
این مقاله با ترکیب جزئیات سوابق تولید و منابع آماری متعدد دیگر به درک چگونگی تاثیرگذاری خشونت پساانتخاباتی سال 2008 بر صنعت گل کنیا کمک میکند.
در طرف عرضه، نتایج نشان میدهد خشونت یک شوک منفی بزرگ ایجاد میکند. بعد از ثابت نگه داشتن الگوهای فصلی و رشد، حجم صادرات هفتگی شرکتها بهطور متوسط 56 درصد کم شد. شرکتهای بزرگ و شرکتهایی با روابط قراردادی ثابت ضرر کمتری را در تولید به ثبت رساندند. این شرکتها همچنین در دوران خشونت با غیبت کارمندان کمتری مواجه شدند. در طرف تقاضا، خریداران جهانی قادر به جبران کاهش خرید خود نبوده و نتوانستند فروشندگان جایگزینی از مناطق آرام کنیا یا کشورهای همسایه همچون اتیوپی پیدا کنند.
در مجموع، این نتایج برای سیاستگذاران و مدیران تجاری پیامدهای یکسانی دارد. از نظر سیاستگذاری، نتایج این مطالعه مرتبط با کشورهایی است که علاقهمند به تقویت زنجیرههای ارزش کشاورزی غیرسنتی هستند. به عنوان مثال، موفقیت پرورش گل و گیاه در کنیا منجر به این شد تا کشورهای متعددی در جنوب صحرای آفریقا به توسعه این صنعت روی بیاورند. نتایج این پژوهش نشان داد که انگیزههای مرتبط با روابط پایدار در کشاورزی غیرسنتی، شرکتها را به واکنش سریع به خشونت ترغیب میکند. روابط پایدار ممکن است موجب حاشیه سود بیشتر صادرکنندگان هم شود اما به کاهش رفتارهای رقابتی و همچنین سلب حق مالکیت منجر خواهد شد. در حالی که این مقاله ارزیابی جامعی از مزایای اجتماعی چنین ترتیبات صادراتی ارائه نمیکند اما یک منطق جدید برای سیاستمداران در کشورهای مستعد بیثباتی فراهم میکند. منطقی که موجب ترویج چنین ترتیباتی میان صادرکنندگان خواهد شد. نتایج همچنین پیامدهایی برای مدیران کسبوکاری دارد که از بیثباتی سیاسی برای سازماندهی منابع خود استفاده میکنند. این مقاله معتقد است هزینههای جستوجو و اجرای محدود قرارداد باعث میشود که روابط پایدار با تامینکنندگان ارزش بسیاری پیدا کند. این هزینهها همچنین مانع از آن میشود که خریداران جهانی در مواجهه با چنین اختلالاتی به سرعت منابع خرید خود را جایگزین کرده و عرضهکنندگان جدید پیدا کنند.