شناسه خبر : 22069 لینک کوتاه

توسعه پایدار در گرو سلامت شبکه رسانه‌ای

نقش رسانه‌ها در توسعه کشورها چیست؟

توسعه پروسه تحولات اقتصادی و اجتماعی است که بر مبنای مولفه‌های پیچیده فرهنگی و زیست‌محیطی و تعامل این مولفه‌ها با هم اتفاق می‌افتد.

توسعه پروسه تحولات اقتصادی و اجتماعی است که بر مبنای مولفه‌های پیچیده فرهنگی و زیست‌محیطی و تعامل این مولفه‌ها با هم اتفاق می‌افتد. کاهش توسعه تنها از یک جنبه خاص در نظر گرفته می‌شود و شاخص‌های مرتبط با همان بخش لحاظ می‌شود ولی زمانی توسعه می‌تواند تاثیر پایدار روی یک جامعه داشته باشد که تمامی جوانب را در‌بر بگیرد. در یک جامعه توسعه‌یافته مردم مشارکت بیشتری در عرصه‌های مختلف سیاسی دارند و خود را در تصمیم‌گیری‌های کشور سهیم می‌دانند. در این جوامع مردم خواستار دولتی پاسخگو هستند و با استفاده از روش‌های مدنی دولت‌ها را وادار به پاسخگویی به مطالبات‌شان می‌کنند. در سال‌های اخیر بارها تاکید شده است که توسعه یک کشور با وجود سیستم آزاد اطلاع‌رسانی تسریع می‌شود. در واقع رسانه‌های قدرتمندی که بتوانند اطلاعات صحیح را در طول زمان در اختیار مخاطبان قرار دهند و نگاهی دقیق و بدون جهت‌گیری به عملکرد سران سیاسی و اقتصادی در کشور داشته باشند و از پرونده‌های فسادهای مالی و مشکلات اقتصادی پرده بردارند می‌توانند زمینه‌ساز افزایش مشارکت مردم در کشور و در نهایت توسعه شوند. حال سوال اینجاست که رابطه رسانه‌ها و توسعه اقتصادی در چه زمانی برای اولین بار مطرح شد و از آن زمان تاکنون چه مطالعاتی در این حوزه انجام شده است؟

سازمان ملل پیشگام بود

در کنفرانس آزادی اطلاعات سازمان ملل متحد در سال 1948 میلادی برای اولین بار دسترسی آزادانه افراد به اطلاعات یک عامل ضروری در توسعه اقتصادی و اجتماعی و سیاسی ذکر شد و تلاش برای توسعه رسانه‌ها در کشور و شنیده شدن صداهای مختلف به عنوان یک ابزار برای توسعه قلمداد شد. اما در مورد زیرساخت‌های ضروری برای توسعه یک شبکه رسانه‌ای پویا در دنیا مطالعاتی انجام نشده بود و به همین دلیل بود که دیدگاه مذکور با وجود مورد استقبال قرار گرفتن امکان عملیاتی شدن پیدا نکرد.

 با وجود تاکید زیاد سازمان ملل در سال 1948، تا سال 1962 میلادی ساکنان بالغ بر 70 درصد کشورهای دنیا امکان دسترسی آزادانه به اطلاعات را نداشتند. در همین سال بود که استراتژی توسعه رسانه‌ها در دنیا مطرح شد و مطالعات زیادی در زمینه نقش رسانه‌ها در توسعه اقتصادی انجام شد. از سوی دیگر بیان شد که رسانه‌ها نقش مهمی در پیشرفت و توسعه اقتصادی و اجتماعی و آموزشی در دنیا ایفا می‌کنند و به تدریج رسانه به عنوان یک ابزار قدرتمند در توسعه اقتصادی معرفی شد و برای آزاد بودن رسانه و قدرت زیاد آن در اطلاع‌رسانی بسترهای لازم فراهم شد.

 اخیراً سازمان ملل پا را فراتر گذاشته است و در مطالعه‌ای تاکید کرد رسانه‌ها می‌توانند در اداره بهتر کشور نقش مهمی داشته باشند و باعث افزایش سطح ثبات سیاسی و افزایش سطح پاسخگویی مردم شوند. از سوی دیگر رسانه‌های قدرتمند می‌توانند از فساد جلوگیری کنند که این مساله تبعات اقتصادی و اجتماعی مثبتی دارد و در صورتی که دولت برای مقابله با مفسدان اقتصادی برخورد مناسب نشان دهد، اعتماد مردم به دستگاه اجرایی بیشتر می‌شود و مشارکت آنها در عرصه‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی افزایش پیدا می‌کند.

سازمان ملل در این زمینه می‌نویسد: فساد تاثیر منفی روی جوامع دارد و باعث گسترش فقر و نابرابری اقتصادی و درآمدی می‌شود. مطالعات مختلف نشان داده است که ارتباط معناداری بین شمار رسانه‌های آزاد، قدرتمند و مستقل در یک کشور با کاهش سطح فساد وجود دارد زیرا این رسانه‌ها می‌توانند فساد موجود در بخش‌های مختلف کشور را علنی کنند و مقامات مسوول را به عکس‌العمل در برابر این بحران اقتصادی و اجتماعی و حل مساله فساد وادار کنند. از سوی دیگر رسانه‌ها مسوولیت رصد عملکرد مسوولان سیاسی کشور را بر عهده دارند و با ارائه گزارش‌ها و تحلیل‌های روزانه در مورد سخنان و عملکرد مسوولان کشور به آنها کمک می‌کنند تا نواقص اجرایی خود را شناسایی و آنها را برطرف کنند. رسانه‌ها می‌توانند اطلاعات زیادی در اختیار رای‌دهندگان قرار دهند و افرادی که به طور مداوم در معرض اطلاعات منتشرشده از رسانه‌ها قرار دارند، در زمان برگزاری انتخابات تصمیم‌گیری‌های بهتر و درست‌تری دارند و افرادی را بر مسند قدرت می‌نشانند که تصور می‌کنند قدرت اجرایی بالاتری دارد. از سوی دیگر در فضایی که رسانه‌ها پویا هستند و تمامی ضعف‌ها و فسادهای اقتصادی و سیاسی در رسانه‌ها منتشر می‌شود، احتمال وقوع فساد کمتر می‌شود و سیاستمداران برای اداره اصولی کشور تلاش بیشتری می‌کنند زیرا می‌دانند زیر ذره‌بین رسانه‌ها قرار دارند و هر زمانی که ایرادی در کارشان وجود داشته باشد باید پاسخگو باشند.

نقش رسانه‌ها در توسعه اقتصادی یک کشور هم بارز است. فعالان اقتصادی برای تصمیم‌گیری‌های درست و سودآور نیاز به اطلاعات قابل اعتماد دارند. اطلاعاتی که در طول سال به طور مداوم ارائه شود و تحلیل‌های مرتبط با آنها و دلیل تحولات داده‌های اقتصادی و تصمیم‌گیری‌های متفاوت هم بیان شود. سازمان ملل بر این باور است که رسانه‌های پویا می‌توانند زمینه را برای رصد دقیق‌تر پروسه توسعه سیاست‌های اقتصادی فراهم کنند و باعث تدوین و اجرای سیاست‌های اقتصادی کارآمدتری شوند. رسانه‌ها می‌توانند به عنوان یک سوپاپ اطمینان برای اقتصاد عمل کنند و از تغییرات ناگهانی در بازار جلوگیری کنند. در واقع نقش رسانه‌ها در بهبود عملکرد سیاستمداران و بهبود قدرت اداره کشور می‌تواند زمینه را برای کاهش ریسک‌های سیاسی و به دنبال آن کاهش فضای تنش‌زا در کشور فراهم کند که این آرامش خود عامل مهمی در توسعه اقتصادی محسوب می‌شود.

اما برای اینکه روند توسعه در یک کشور عادلانه و همه‌جانبه و مهم‌تر از آن پایدار باشد، شهروندان باید فرصت مشارکت در تصمیم‌گیری‌های کشور را داشته باشند و این حس در آنها ایجاد شود که مشارکت آنها در شکل‌دهی شرایط زندگی آنها و فرزندانشان نقش مهمی دارد و دسترسی به اطلاعات هم برای مشارکت اقتصادی و اجتماعی مردم امری ضروری است. یک رسانه آزاد می‌تواند از طریق ارائه اطلاعات صحیح در طول زمان به آنها فرصت تفکر بدهد و زمینه را برای مردم فراهم کند که استاندارد زندگی خود را افزایش دهند که این ارتقای استاندارد زندگی فردی به تدریج باعث ارتقای استاندارد زندگی جامعه و در نهایت کشور می‌شود. بنابراین رسانه‌ها از سه جنبه در توسعه نقش دارند. یکی از جنبه مدیریت بهتر فضای سیاسی، دوم از جنبه اقتصادی و سوم از جنبه اجتماعی که در این بخش به تفصیل در این موارد صحبت می‌کنیم.

نقش رسانه‌ها در مدیریت بهتر فضای سیاسی

اول: رسانه آزاد و قدرتمند باعث کاهش سطح فساد می‌شود. رسانه‌ها قدرت رصد کردن عملکرد دولت‌ها و دولتمردان را دارند و به جامعه در مورد فساد جاری در کشور هشدار می‌دهند. همین کار باعث می‌شود سطح فساد در کشور کاهش یابد و مقامات ارشد به مقابله با افراد فاسد، چه در عرصه اقتصادی و چه در عرصه‌های دیگر، بپردازند. فساد باعث می‌شود منابع کشور از فعالیت‌های سازنده به سمت فعالیت‌های غیر‌سازنده و ناکارآمد منتقل شود و به همین دلیل مقابله با آن برای هر کشوری یک ضرورت است. مطالعات زیادی در مورد نقص رسانه‌ها در کاهش فساد در دنیا انجام شده است که یکی از مهم‌ترین آنها مطالعه‌ای است که در سال 2006 میلادی بر روی 51 کشور دنیا در فاصله سال‌های 1995 تا 2004 میلادی انجام شد و نشان داد هر چه سطح آزادی رسانه‌ها در افشای فسادهای اقتصادی بیشتر باشد سطح فساد کمتر است. اهمیت این مطالعه در اینجاست که 51 کشور در این مطالعه حضور داشتند و هر یک از این کشورها دارای ساختار اقتصادی و سیاسی متفاوتی هستند. با افزایش یک‌درصدی قدرت رسانه‌ها فساد اقتصادی در کشور 6 /0درصد تا 7 /1 درصد و فساد سیاسی 7 /0 تا 4 /1 درصد تنزل پیدا می‌کند. در مقابل مطالعه‌ای که در سال 2007 میلادی روی 97 کشور انجام شد نشان داد کاهش یک‌درصدی قدرت رسانه‌ها در اطلاع‌رسانی در مورد فسادهای جاری در کشورهای مختلف باعث می‌شود شاخص فساد در کشور 1 /5 درصد رشد کند که رقم بسیار بالایی است. در واقع بی‌توجهی جامعه به فساد و بی‌انگیزگی آنها برای مشارکت در فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی سبب می‌شود سطح فساد با سرعت بالایی رشد کند در حالی که با افزایش آگاهی مردم سطح فساد کاهش تدریجی را تجربه می‌کند ولی این کاهش مداوم و در طول سالیان خواهد بود. در واقع رسانه‌های قدرتمند در فضای رقابتی رسانه‌ای این امکان را دارند که اطلاعات مستمری در مورد عملکرد سران سیاسی و اقتصادی یا فسادهای اتفاق‌افتاده در عرصه سیاسی و اقتصادی کشور ارائه دهند و مردمی که در هنگام انتخابات امکان تصمیم‌گیری دارند افراد متخلف را انتخاب نمی‌کنند و این مساله به تدریج باعث کاهش فساد و ارتقای سطح سلامت جامعه و اقتصاد می‌شود.

دوم: دسترسی به اطلاعات به شهروندان کمک می‌کند خواستار پاسخگویی دولت به مسائل و سوالات‌شان شوند. در واقع مردم خواستار وجود دولتی با کیفیت و پاسخگو هستند و همین مساله هم می‌تواند روی سطح اعتبار دولت در کشور تاثیرگذار باشد. در این فضا دولت می‌داند که باید برای هر تصمیم و سیاستگذاری‌اش به مردم پاسخ دهد و مردم قدرت این را دارند که عملکرد دولت را مورد انتقاد قرار دهند به همین دلیل بهترین تصمیمات اتخاذ می‌شود و از ایجاد خطا در تصمیم‌گیری‌ها امتناع می‌شود. دیوید استروبرگ در مقاله‌ای که در سال 2004 منتشر کرد نوشت: شهروندان آگاه‌تر که به اطلاعات بیشتری دسترسی دارند در انتخابات‌های مختلف بیشتر شرکت می‌کنند و خواستار وجود سیاستمدارانی پاسخگو و توانمند و تاثیرگذار در کشور هستند. در واقع هر یک درصد افزایش دسترسی مردم به اطلاعات باعث می‌شود تا پاسخگویی مردم در برابر مطالبات آنها 6 /0 درصد رشد کند. کارین داچ کارلکار در مقاله دیگری به رابطه سلامت فضای رسانه‌ای و سلامت فضای سیاسی کشور پرداخت و نوشت: در کشورهایی که رسانه‌ها آزادتر هستند و دسترسی مردم به اطلاعات بیشتر است یا به تعبیر دیگر فضای رسانه‌ای از سلامت بیشتری برخوردار است تحولات ناگهانی در عرصه سیاست اتفاق نمی‌افتد و ثبات در فضای سیاسی هم وجود دارد و این یک مزیت بسیار مهم است. این ثبات سیاسی به این دلیل حاصل می‌شود که دولت‌ها یک ناظر دائمی بر عملکرد خود را شاهد هستند و از طرف دیگر از نقدها و نظرات شمار زیادی از تحلیلگران و نویسندگان برجسته کشور هم استفاده می‌کنند و همه این مسائل زمینه را برای ثبات بیشتر فراهم می‌کند.

سوم: وجود رسانه‌های مختلف که هریک دیدگاه‌های گروه خاصی از مردم را منتشر می‌کنند باعث می‌شود تا صدای تمامی جامعه به طبقه سیاستمدار برسد و آنها در مقابل مطالبات تمامی جامعه پاسخگو باشند. مطالعات نشان می‌دهد رابطه مستقیمی بین توسعه رسانه‌ها و پاسخگو بودن دولت‌ها وجود دارد. رسانه‌ای که بتواند درخواست‌های طبقات پایین اقتصادی را منتشر کند، سطح آگاهی شهروندان را افزایش می‌دهد و به آنها امکان رصد دقیق‌تر عملکرد سیاستمداران و تصمیم‌گیری بهتر جریان انتخابات را می‌دهد. در واقع رسانه‌های زیادی که جهت‌گیری فکری مشابهی دارند نمی‌توانند زمینه‌ساز بهبود فضای سیاسی و اقتصادی در کشور شوند بلکه باید رسانه‌های مختلف با جهت‌گیری‌های متفاوت وجود داشته باشد تا هر یک مسائلی را از دید خود تحلیل کنند و دغدغه‌های گروه خاصی از مردم را منتشر کنند.

نقش رسانه‌ها در افزایش کارایی اقتصادی

رسانه‌ها از طریق اطلاع‌رسانی مستمر و دقیق به فعالان اقتصادی و افزایش قدرت تصمیم‌گیری آنها در شرایط مختلف، کارایی اقتصاد را افزایش می‌دهند و زمینه را برای افزایش سطح ثبات اقتصادی فراهم می‌کنند. اما این مهم چگونه حاصل می‌شود؟

اول: رسانه‌ها زمینه را برای افزایش مشارکت‌های سیاسی در فرآیند اصلاح و توسعه سیاست‌های اقتصادی کارا فراهم می‌کنند. کریستوفر کوین و پیتر لیسون در سال 2002 میلادی مقاله‌ای با عنوان نقش رسانه در توسعه اقتصادی کشورها تالیف کردند و ضمن بررسی تجربیات موفق در کشورهای لهستان و مجارستان و تجربیات ناموفق توسعه اقتصادی در اوکراین نوشتند: در کشورهایی که موفق به توسعه اقتصادی پایدار شدند، رسانه‌ها علاوه بر نقش‌آفرینی در تغییر شرایط درگیری در بین عوامل اقتصادی و سیاسی به سمت مشارکت تمامی بخش‌های کشور با هم برای ساختن اقتصادی پویا و پایدار اطلاعات درستی هم در اختیار خوانندگان خود قرار می‌دادند. این اطلاع‌رسانی اصولی و صحیح به سیاستمداران و مردم کمک می‌کرد تا بتوانند اوضاع را تحلیل کنند و حتی به تحلیل‌های چاپ‌شده در روزنامه انتقاد کنند. همین همکاری و همراهی تمامی بخش‌های جامعه بود که باعث شد تا زمینه برای رشد اقتصادی فراهم شود. در این فضا ضعف‌های اقتصادی به جای بزرگ‌تر شدن معضل یک گروه یا یک فرد خاص به یک مشکل کشوری تبدیل شد که تمامی مردم و سازمان‌ها برای برطرف کردن آن با هم همکاری کردند و نهایتاً هم موفق شدند آنها را برطرف کنند.

دوم: توسعه بخش رسانه باعث کاهش ریسک‌های سیاسی و افزایش ثبات می‌شود که این ثبات سیاسی موضوعی بسیار مهم در جذب سرمایه‌های خارجی و داخلی و در نهایت رشد اقتصادی است. مطالعه‌ای که در سال 2011 میلادی با استفاده از مدل‌های اقتصادسنجی در زمینه نقش سلامت رسانه‌ها در ایجاد ثبات سیاسی و اقتصادی کشورهای جنوب صحرای آفریقا انجام شده است نشان داد هر چه شمار رسانه‌های آزاد و دسترسی به اطلاعات بیشتر باشد، تلاش برای ایجاد ثبات و کاهش ریسک در کشور بیشتر می‌شود زیرا دیگر یک گروه یا دسته خاص با این مشکلات درگیر نخواهند بود بلکه ایجاد ثبات به مطالبه تمامی مردم تبدیل می‌شود.

نقش رسانه‌ها در توسعه اجتماعی

اول: رسانه‌ها می‌توانند از طریق ارائه اطلاعات روی افکار عمومی در جامعه تاثیر بگذارند و تغییرات مثبتی در جوامع ایجاد کنند. مطالعاتی که طی 40 سال اخیر در این حوزه انجام شد نشان می‌دهد رسانه‌ها نقش کاتالیزور را دارند و تغییرات اجتماعی بزرگ حاصل اطلاع‌رسانی پیوسته از سوی رسانه‌هاست. این تاثیر را می‌توان در زمینه توجه به مسائل سلامت عمومی، تغییرات جوی و حقوق مهاجران و شهروندان در دنیا مشاهده کرد. کمپین‌های رسانه‌ای آموزش‌دیده و حرفه‌ای می‌توانند از طریق رسانه‌ای که گروه هدف آنها به آن تمایل بیشتری دارد با مردم ارتباط برقرار کنند و از طریق اطلاع‌رسانی اصولی توجه مردم را به مساله جلب کنند. این اطلاع‌رسانی پیوسته می‌تواند در طول زمان زمینه را برای تغیر رفتار فراهم کند.

دوم: مطالعات زیادی در مورد ارتباط مستقیم بین دسترسی مردم به اطلاعات با شرایط زیست‌محیطی در کشورها اثبات شده است. افزایش سطح سواد، آگاهی و دسترسی بیشتر به اطلاعات باعث می‌شود تا توجه مردم به مسائل زیست‌محیطی بیشتر شود و در فرآیند توسعه اقتصادی کشور صدمات کمتری به محیط‌زیست وارد شود. سالوادور بیمونته در مقاله‌ای که در سال 2002 میلادی منتشر کرد به بررسی وضعیت کشورهای عضو اتحادیه اروپا و کشورهای مشترک‌المنافع پرداخت و نوشت: هرچه دسترسی مردم به اطلاعات بیشتر باشد و رسانه‌ها در زمینه مسائل زیست‌محیطی اطلاع‌رسانی جامع‌تری انجام دهند، شاخص‌های کیفی محیط‌زیست در طول پروسه رشد اقتصادی بهتر و پایدارتر است. طبق این مطالعه تنها راه ایجاد توسعه پایدار در یک کشور افزایش سطح مشارکت است. از سوی دیگر ایجاد حس مالکیت به آنچه در کشور وجود دارد هم مساله دیگری است که باید مدنظر قرار گیرد. 

 

رسانه‌های آزاد و قدرتمند نقشی کلیدی و مهم در ارتقای سطح و کیفیت اداره کشور و کاهش سطح فساد ایفا می‌کنند. در جامعه‌ای که سیستم رسانه‌ای سالم و پویا وجود داشته باشد کارایی فعالیت‌های اقتصادی بالاتر است و ثبات در فضای اقتصادی سیاسی افزایش پیدا می‌کند. افزایش سطح آگاهی مردم باعث می‌شود تا بستر مناسبی برای تغییرات مثبت اجتماعی و تحولات و حرکت‌های بزرگ در حوزه محیط‌زیست فراهم شود. در چنین فضایی مردم انگیزه و تمایل بیشتری برای مشارکت‌های اجتماعی و سیاسی دارند و در نتیجه انتخابات‌های برگزارشده در کشور افراد اصلح روی کار می‌آیند که با نظر اکثریت مردم انتخاب شده‌اند. در صورتی که مردم انگیزه مشارکت نداشته باشند با نظر عده اندکی که در انتخابات شرکت می‌کنند، آن پست سیاسی پر می‌شود و دیدگاه‌ها و نظرات او ممکن است بازتاب‌دهنده نظرات اکثریت جامعه نباشد. در این شرایط امنیت روانی و اجتماعی در کشور خدشه‌دار می‌شود که زیان‌های زیادی برای کشور دارد.

دراین پرونده بخوانید ...